🔴 ۴درصدیهای پرمدعا!
✍🏻 #محمدجواد_اخوان در روزنامه #جوان نوشت
🔰در میانه تحولات ثبتنام داوطلبان شرکت در انتخابات مجلس یازدهم، یکی از جنجالیترین اظهارنظرها را یکی از نامزدهای طیف موسوم به اصلاحات طرح کرد که از قضا از نمایندگان مجلس ششم و دبیرکل حزبی است که بر خاکسترهای حزب منحله مشارکت برپا شده است.
🔻علی شکوری راد در پاسخ به سؤال خبرنگاری که از تأثیر اعتراضات و اغتشاشات اخیر بر سبد آرای جریانات سیاسی پرسیده بود، صراحتاً بیان کرد که به دلیل آنکه پایگاه اجتماعی جریان متبوع وی در قشر مرفه است و اصولگرایان در مناطق حاشیهنشین و کمتربرخوردار عمدتاً پایگاه اجتماعی دارند، وی و دوستانش چندان نگران انتخابات نیستند.
🔻 این اعتراف و اذعان صریح یک فعال سیاسی شناختهشده دومخرداد، خواسته یا ناخواسته، حقایق مهمی را در خصوص آرایش سیاسی اجتماعی جامعه آشکار میکند که همقطاران وی تاکنون از پذیرش آن خودداری میکردند. برخی از این حقایق را در ادامه میتوان چنین برشمرد:
1⃣ اعتراف صریح وی مبنی بر تمرکز سرمایه اجتماعی این جریان و متحدانش در قشر مرفه، خط بطلان آشکاری بر تمام ادعاهای چندین و چندساله جریان مدعی اصلاحات مبنی بر اکثریت بودن در جامعه است. طبقه مرفه در مقابل طبقه محروم و متوسطبهپایین، بهمراتب دارای جمعیت کمتری است و این حقیقت البته بر اساس واقعیات اقتصاد قابلاثبات است.
🔺 چگونه است که جریانی که خود میداند شعارهایش تنها برای جمعیت اندکی که در مناطق مرفه تهران و کلانشهرها ساکن هستند جذابیت دارد، داعیه اکثریت دارد؟ البته این اعتراف دیرهنگام اصلاحطلبان، قبلاً نیز بر تحلیلگران پوشیده نبود؛ چراکه میزان آرای نماینده این طیف (دکتر مصطفی معین) در انتخابات سال ۱۳۸۴ سقف حمایت جامعه از شعارهای افراطی این طیف بود.
2⃣ در کوران انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، یکی از رقبای آقای روحانی از شکاف ۴ و ۹۶ درصدی سخن گفت و البته این نگاه بهشدت با واکنش آقای روحانی و حامیانش از جمله اصلاحطلبان مواجه شد. نگارنده هیچگونه قضاوتی در خصوص دقت این تقسیمبندی ندارد، اما اکنون یکی از حامیان آقای روحانی صراحتاً اذعان میکند که این جریان پایگاهش در میان مرفهان (نزدیکترین تعبیر به همان ۴ درصدیهای یادشده) است.
🔺البته تجربه ۱۶ سال مدیریت دولتهای سازندگی و دومخرداد و شش سالی که بار دیگر تکنوکراتها بر مدیریت اجرایی کشور مستولی شدهاند، بهخوبی نشان میدهد که چگونه قشر محروم و مستضعف در برنامهریزیهای کلان دولتی به محاق رفته و برمبنای مطالبات اقلیتی از مرفهان تصمیمگیری میشود. اظهارات امثال شکوری راد، به بسیاری از رویکردهای تکنوکراتها، معنا و مفهوم میدهد و دلیل لهشدن دهکهای محروم جامعه را زیر چرخهای سنگین توسعه وارداتی آشکار میکند.
3⃣ ۱۰سال پیش و در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شکاف فقر و غنا به مهمترین گسل تعیینکننده در آرای مردم تبدیل شد و هر ناظر منصفی که از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور آگاه بود، میتوانست درک کند که چرا نامزد جریان شمالشهرنشین در این انتخابات ناکام مانده است! اما اصلاحطلبان که خود بهخوبی میدانستند، سبد آرا چگونه بوده، حاضر به پذیرش حقیقت نشده و با برهم ریختن شهرهای بزرگ، قدرتی را که نتوانستند در پای صندوق کسب کنند در کف خیابانها طلب میکردند.
🔺 آیا اصلاحطلبانی همچون شکوری راد که میدانستند این جریان تنها در مرفهان بالانشین محبوبیت دارد، اکنون بهخاطر اشتباه خود و متهم کردن نظام به تقلب و خدشهدار نشان دادن انتخابات، عذرخواهی میکنند؟
🔺جالب اینجاست که ۴ درصدیها انتخابات بدون خود را غیررقابتی تلقی کرده و مدعیاند که اگر صلاحیتشان احراز شود، آرای جامعه به سمت آنها گرایش پیدا خواهد کرد! سؤال اینجاست درحالیکه اکثریت جامعه در زمره افراد متوسطبهپایین و حتی محرومان هستند، به چه دلیل باید در انتخابات به نامزدهای موردحمایت مرفهان رأی دهند؟
🔺بهنظر میرسد امید اصلاحطلبان و دیگر حامیان دولت در انتخابات آتی آن است که در اثر بیتدبیرهای دولت اعتدالی، طبقه محروم و مستضعف از مشارکت در انتخابات رویگردان شوند و سبزها، بنفشها و اخیراً سفیدها با دوقطبیسازیهای کاذب در موضوعاتی، چون حجاب و اینترنت بتوانند با رأی اقلی مناطق مرفهنشین و متوسط به بالا، انتخابات را ببرند.
💢 در صورت موفقیت این جریانات، باید این سؤال را پرسید که مجلس و دولتی که بر اساس مطالبات اقلیت تشکیلشده و به خواستههای اکثریت مردم توجهی ندارد، در صورت تشکیل تا کجا دوام خواهد آورد؟
🔴 فاصله فضایی میان «میتوانیم» و «نمیتوانیم»
✍️ #محمدجواد_اخوان
🔹 حدود دو سال پیش بود که مقامات امریکایی از تصمیم برای تشکیل نیروی فضایی به عنوان ششمین شاخه نیروهای نظامی امریکا خبر دادند. بر این اساس این نیرو در کنار نیروهای زمینی، هوایی، دریایی، تفنگداران دریایی و گارد ساحلی به عنوان یکی از عرصههای اقدام نظامی دولت ایالات متحده امریکا قلمداد شد.
🔸 هر چند امریکاییها در دهه ۸۰ میلادی نیز راهبرد «جنگ ستارگان» را ارائه و سطحی از اقدامات در این عرصه را بروز و ظهور دادهاند، اما به نظر میرسد در این روند جدید «فضا» به عنوان یک میدان جدی حضور نظامی برای امریکا به شمار میآید. اینکه فراتر از محتوای فیلمهای علمی-تخیلی چند دهه گذشته، «آیا واقعاً تهدیدی در عرصه فضا برای امریکا متصور است یا نه؟» خود مسئلهای در خور تأمل بیشتر است، اما صراحت امریکا در آشکارسازی آرزوهای فضایی خود شایسته بررسیهای دقیقتر است.
✅ البته نگرش نظامی امریکا به فضا، چیزی جدید نبود و در ساختار نظامی ایالات متحده امریکا، یگانهای متناسبی با این عرصه تعریف شده است. علاوه بر این امریکاییها در عرصه غیرنظامی فضایی نیز پیشتاز بوده و سالهاست که برنامههای راهبردی کلانی را برای تسلط بر فضا در پوشش فعالیتهای اکتشافی و پژوهشی دنبال میکنند.
🔹 اینکه امریکایی که سالهاست در این عرصه، پیشتاز است، تصمیم به ایجاد نیروی فضایی گرفت، چندان نکته عجیبی نبود، چرا که امریکاییها به خوبی دریافتهاند که حفظ و بسط اقتدار ملی، مستلزم توسعه مؤلفههای اقتدار در عرصههای مختلف و با بهرهگیری از ظرفیتهای فناورانه روز است.
🔸 بدون شک استراتژیستهای نظامی امریکا به خوبی میدانند توسعه اقدامات نظامی در عرصه فضایی -تا حدی که در سطح یک نیروی مستقل دنبال شود- تا چه میزان پرهزینه است و رئیسجمهور محاسبهگر کنونی امریکا که این طرح را در دستور کار قرار داد، به خوبی از حجم بالای دلارهایی که باید برای این آرزوهای فضایی خرج کند، آگاه بود. با همه اینها سران کاخ سفید به این هزینهها تن داده و حتی به روی خود نیز نمیآورند که گزارههایی همچون «فضای غیرنظامی» و «رویکرد صلحطلبانه به فضا» پیشتر از زبان سران همین دولت شنیده شده است.
✅ اکنون فناوری فضایی به عنوان یکی از فناوریهای برتر و پیشران مورد توجه مراکز علمی و کشورهای دارای اهداف رشد علمی قرار گرفته است و این عرصه به عنوان یکی از عرصههای هدف در نقشه جامع علمی کشور ما نیز مورد توجه قرار گرفته است. تلاش و تکاپوی دانشمندان جوان کشور در عرصه فضایی سبب شده تا در عرصه فناوری صلحآمیز فضایی، کشور به دستاوردهای مهمی، چون ساخت ماهواره، ایستگاه کنترل و هدایت ماهواره، موشک ماهوارهبر و ارسال موجود زنده به فضا برسد.
🔹 اما معالأسف توسعه فناوری فضایی در چند سال گذشته به «داس تدبیر تعاملگرایی» گرفتار شد و عملاً در هفت سال اخیر نه تنها توسعه این عرصه با موانع گوناگونی مواجه شد، بلکه بخش قابل توجهی از سرمایهگذاریهای کلان کشور در زمینه هوافضا و دانشهای مرتبط با آن دستخوش اعمال سلیقه ناشی از جابهجایی مدیران اجرایی شد.
🔸 تحلیلهای دقیقتر نشان میدهد گویا تلاش برخی برای راضی کردن کدخدا سبب شد «فناوری فضایی کشور» وجهالمصالحه پیشرفت مذاکرات هستهای شده و بخش قابلتوجهی از حمایتهای دولتی از تلاشهای علمی این عرصه متوقف شد و عملاً موجب بروز سرخوردگی قابل ملاحظهای در دانشوران این حوزه شد. این در حالی بود که کلیه اقداماتی که به دست تطاول «داس تعاملگرایی» قربانی شدند در ردیف فعالیتهای صلحآمیز و غیرنظامی فضایی شمرده میشدند.
✅ اما آنچه تلخیهای این روند چندساله را به شیرینی مبدل کرد، خبر ارسال موفقیت آمیز نخستین ماهواره نظامی جمهوری اسلامی ایران از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بدین ترتیب هرچند در ابتدای راه اقتدار افزایی فضایی در حوزه نظامی و راهبردی هستیم، اما مفتخریم که به رغم تلاشهای پیدا و پنهان برخی برای شکل دهی به برجام فضایی و «قربانی کردن فناوری فضایی به پای مکدونالدهای امریکایی»، امروز نخستین گام بهرهگیری از قدرت فضایی با استحکام و موفقیت برداشته شد.
💢 ماجرای تلخ و شیرین تلاشهای فضایی کشور ما، در واقع ترجمانی از دوگانه «میتوانیم» و «نمیتوانیم» و تفاوتهایی که میان «خداباوری» و «کدخداباوری» از زمین تا آسمان است.
🔴 ریشهیابی یک مخرج مشترک خطرناک
👤 #محمدجواد_اخوان
🔹 توصیه انذارآمیز اخیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به تشکلهای دانشجویی در مورد مطالبهگری دانشجویان، بار دیگر نقد و آسیبشناسی شیوههای مطالبه دانشجویی را خصوصاً از منظر مصالح ملی به جریان انداخت. اما ریشه بروز این آسیبها در جریانات دانشجویی چیست و چرا حتی برخی تشکلهای دانشجویی مؤمن به انقلاب گاه در دام همسو شدن با سناریوی دشمن در این روند میافتند؟
🔸 چند دلیل عمده در سالهای اخیر سبب بروز روندی شده که محصول نهایی آن در اقدامات سطحی و دشمنشادکن مشاهده میشود:
1️⃣ غلبه سطحینگری و ضعف بعد معرفتی:
در سالهای اخیر با سیاستزدگی و کمرنگشدن فعالیتهای سیاسی در صحنه دانشگاهها و غلبه فضای مجازی بر سبک زندگی دانشجویی، شاهد افت چشمگیر مطالعه و فعالیتهای اندیشهورزانه در جنبش دانشجویی هستیم و معدود فعالان دانشجویی نیز به فعالیتهای اجتماعی تمایل پیدا کردهاند. اگرچه نسلهای گذشته دانشجویی در تعامل با بزرگان فکری و معرفتی بودهاند و از آبشخور اسلام ناب بهرهمند میشدند، در سالیان اخیر شاهد خلأ گستردهای در این حوزه هستیم که آثار آن هویداست. در چنین شرایطی میانگین عمومی کنش فکری در تشکلهای دانشجویی کاهش شدیدی یافته و عملاً نسلهای جدید مجموعههای دانشجویی از عمق لازم معرفتی در فعالیت جنبشی برخوردار نیستند، در نتیجه دانشجویان فعال بهجای آنکه خود مولد امواج سیاسی اجتماعی و حرکتدهنده سایر اقشار جامعه باشند، به قشری پیرو و متأثر از موجهای اجتماعی -که عموماً برخاسته از فضای مجازی است- بدل شدهاند.
2️⃣ ترویج نسخههای تحریفیافته انقلابیگری:
در سالهای اخیر برخی افراد تعاریف تحریفیافتهای را از انقلابیگری در میان مجموعههای دانشجویی ترویج کردهاند که در سایه ضعف معرفتی موجود در این محیط توانسته در میان برخی از دانشجویان فعال جا باز کند. معادلسازی عدالتخواهی منبعث از گفتمان انقلاب اسلامی با نحلههای ماتریالیستی همچون چپگرایی سوسیالیستی و آنارشیسم دقیقاً مشابه همان مسیر غلطی است که برخی گروههای التقاطی در سالهای دهه ۵۰ و ۶۰ قرن گذشته پیمودند و نتیجه آن انحرافات بزرگی در تشکلهای اسلامی بود.
3️⃣ ضعف بعد تحلیلی و دشمنشناسی:
در کنار افت چشمگیر عمق فکری فعالیتهای دانشجویی، به دلیل آنکه بخش عمدهای از اهتمام مجموعههای دانشجویی به فعالیتهای اجتماعی اختصاص یافته، عملاً بعد تحلیلی و نگرش راهبردی در میان بسیاری از فعالان دانشجو تضعیف شده است. در این شرایط افق تحلیلی از سطح فراملی و کلان تنزل یافته و عمدتاً در سطح رقابتهای فروملی و جناحی تمرکز مییابد. دشمنان اصلی کشور و نظام سلطه بینالمللی در اذهان دانشجویی نادیده گرفته شده و فلان مسئول یا جریان سیاسی خطاکار به دشمن اصلی تبدیل میشود و هموغم تشکلها به مبارزه با این دشمنان جدید مصروف میشود.
4️⃣ ضعف گسترده در تعامل دانشجویان با مسئولان:
در طرف مقابل فعالیتهای دانشجویی، کاهش چشمگیر فاصله مسئولان از دانشگاه و دانشجویان - که بیارتباط با سیاستزدگی محیط دانشگاه نیست- سبب شده که اتصال دو ضلع مطالبه یعنی دانشجویان و مسئولان عملاً برقرار نباشد و انباشت مطالبات دانشجویی در شرایط عدم پاسخگویی مسئولان قوا، عملاً بخشی از دانشجویان را به مطالبهگری در خلأ سوق داده است. از سویی عدم ارتباط با کارگزاران اجرایی و از سوی دیگر ضعف حوزههای تحلیلی و فکری حاکم بر مجموعههای دانشجویی موجب نبود رویکرد حل مسئله به چالشهای کشور شده و عملاً مطالبهگری بدون ارائه راهکار را رقم میزند که تنها به دنبال نفی وضع موجود است و برای گذار به وضع مطلوب پیشنهادی ندارد.
✅ در چنین شرایطی مطالبهگری دانشجویی که از رسالتهای اصلی این جنبش است، بهتدریج از مصالح جامعه فاصله گرفته و تبدیل به محملی برای تشدید تنشهای اجتماعی میشود. مطالبهگری سطحی، منهای عقلانیت، پرخاشگرانه و غیرمسئولانه نهتنها هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه پازل کلان دشمن در شکافسازی ملی را تکمیل میکند.
💢 اصلاح این روند خطرناک هم نیازمند اهتمام مسئولان و راهبران اصلی تشکلهای دانشجویی و نهادهای دانشگاهی در تقویت ابعاد فکری و معرفتی فعالان دانشجو و هم توجه مسئولان قوا در تعامل صمیمانهتر با مجموعههای دانشجویی در جهت به نتیجه رساندن مطالبات بهحق و صحیح این جنبش است.
http://eitaa.com/shakhese. 🌍 🇮🇷🕌
🔴 برای حراج آبروی مردم
👤 #محمدجواد_اخوان
🔹 در حوادث یک ماه گذشته موارد متعددی رخ داد که «امپراتوری دروغ» دشمن با دست گذاشتن روی مشکلات شخصی افراد و غیرمرتبط با رویدادهای جامعه، سعی در تشویش اذهان و تحریک عواطف عمومی کرد. دختر نوجوانی را که از خانه خود در شهرستان فرار کرده و به نزد خالهاش به تهران آمده و بعد با خالهاش دچار دعوا شده و نهایتاً از پشتبام خانهای نیمهساز سقوط کرده بود، به عنوان بازداشتی اغتشاشات و کشتهشده به دست نیروهای امنیتی معرفی کردند.
🔸 دیگر دختری را که به اذعان مادرش خودکشی کرده و اصلاً در فضای مجازی نیز به تمایلش به خودکشی گفته بود، به عنوان کشتهشده در اغتشاشات معرفی کردند. دختر دیگری را که در اردبیل با قرص برنج خودکشی کرده بود، به عنوان کسی که در مدرسه از نیروهای انتظامی ضربه خورده معرفی کردند و....
✅ اما بیایید از وجه سیاسی ماجرا فاصله بگیریم و از زاویه دیگر به آن نگاه کنیم. همه انسانها حریمخصوصیای دارند که مایل نیستند دیگران و خصوصاً غریبهترها از آن مطلع شوند.
🔹 چه بخواهیم و چه نخواهیم تأثیرات مخرب فرهنگ غربی بر جامعه ما اثرات خود را گذارده و گاه شاهد موارد تلخی همچون خودکشی و فرار فرزندان از خانه هستیم.
💢 از پیامبر اکرم منقول است: «مَن مَشی فی عَیبِ اَخیهِ و کشْفِ عَورَتِهِ کانَت اوّلُ خُطوَه خَطاها وضعها فیجَهَنّم! وَ کشَف اللهُ عَوَرَتَهُ عُلی رُؤوسِ الخَلائِقِ.» (هر کس برای عیبجویی و فاش کردن اسرار برادر دینیاش قدم بردارد، اولین قدم او ورود به جهنم خواهد بود! و خداوند اسرار و عیوب او را نزد همه خلایق فاش و علنی خواهد ساخت.) مهم نیست سلبریتیهایی که با مطرح کردن نام این دختران، رنجش خانوادههای آنان را سبب شده باشند، آگاهانه و عمداً یا ناخواسته این کار را کرده باشند؛ مهم نتیجه عمل آنهاست که در پیش روی ماست. با آبروی مردم نباید بازی کرد.
💢کانال خبری،تحلیلی#شاخص
✅ http://eitaa.com/shakhese
سریال مسمومیتها با چاشنی دروغ و شایعات
👤 #محمدجواد_اخوان
🔹 خبرهای مختلفی که در چند هفته اخیر در خصوص مسمومیت دانش آموزان و گاه دانشجویان دختر در مراکز تجمعی آنها در مدارس یا خوابگاه شنیده میشود، دستمایهای برای شبکههای فارسیزبان و اتهامپراکن داخلی شده است. تا این لحظه که این یادداشت را مینویسم، هنوز ماهیت و منشأ این رویدادها روشن نشده، اما عدهای همین ابهام را هم مصادره به مطلوب و آن را نشانه ضعف حکومت قلمداد میکنند. سؤال اینجاست که آیا چنین رویدادی با این سطح از پراکندگی جغرافیایی در کشور ما مسبوق به سابقه بوده که بتوان با تجارب قبلی سریعاً آن را تحلیل کرد و یا در دیگر نقاط جهان مشابهی به لحاظ کیفیت واقعه داریم که آنان را مبنای تحلیل قرار دهیم؟ پاسخ قطعاً منفی است.
🔸 در ماجرای مسمومیتها، با پدیدهای جدید مواجهیم که شبیه آن را قبلاً ندیدهایم و هرگونه قضاوت صرفاً ناشی از برداشتها و حتی عواطف شخصی است. رسانههای لندنی و برخی شهرههای وطنی، سوژهای را برای انتقامگیری شکست آشوبهای پاییز یافتهاند و طبق معمول انگشت اتهام تسبیب یا ناکارآمدی را به سمت دین و حکومت بردهاند. این اتهامافکنیها البته مطابق روال گذشته بدون هیچگونه سند و دلیلی است. وقتی دستگاههای مسئول در حوزه آموزشی و بهداشتی به قضاوتی نرسیدهاند، خبرنگار لندننشین یا سلبریتی کاخنشین از کجا فهمید که ماجرا چیست و حکم را هم صادر کرد؟
✅ واقعیت آن است که پیچیدگی ماجرا مضاعف است و با وقوع هر نمونه جدید از این سلسله رویدادها، نهتنها از پیچیدگی کم نمیشود، بلکه بر ابعاد آن اضافه میشود.
منشأ و ماهیت این مسمومیتها چیست که صرفاً مراکز تجمعی دختران جوان را نشانه میرود و بعد هم سریع از میان میرود؟
چگونه است که موردی از مسمومیت معلمان، کادر مدرسه و حتی سرایدار مدرسه و خانوادهاش گزارش نشده است؟
چطور است که اماکن همسایه این مدارس و خانههای دیگر نشانهای از این آلودگی احساس نکردهاند؟
وقتی دانش آموزان به مراکز درمانی منتقلشدهاند نشانههای منشأ آلودگی در آنها دیگر قابلمشاهده نبوده و در صدها مرکز درمانی در سراسر کشور، هیچ پزشک و متخصصی نتوانسته این نشانهها را کشف کند؟
اگر دستگاههای مسئول هم بر فرض محال بخواهند واقعیت را کتمان کنند، چگونه صدها نفر از کادر درمان چنین کردهاند؟
دهها سؤال شبیه این در ذهنها هست و طرح هرکدام بر پیچیدگی ماجرا خواهد افزود.
🔹 اما چرا رسانههای لندنی و شهرههای وطنی بعد از این وقایع یاد حمله به دین میافتند؟ به یاد داریم که در محرم سال ۱۳۹۵، خبری دال بر مرگ چندنفر از خانواده یک پزشک تبریزی با غذای مسموم منتشر و بلافاصله ادعا شد که این غذای مسموم نذری بوده است. رسانههای بیگانه و فرصتطلبان داخلی شروع به حمله به مقدسات دینی مردم و تخریب آیین عزاداری آنها کردند. البته چند ماه قبل این پزشک را رسانههای مجازی با انتشار نسخههای خاصش و تجویزات موسیقاییاش برجسته کرده بودند و به نحوی تلاش شد تا از او قهرمان بسازند. البته زمستان تمام شد و روسیاهی به زغال ماند. بعداً روشن شد که قاتل خود پزشک مذکور بوده و همو غذاها را مسموم کرده بود. آیا آنان که این جنایت خانوادگی و شخصی را دستمایه تخریب اعتقادات مردم کردند، بهخاطر قضاوتهای عجولانهشان عذرخواهی کردند؟ پاسخ بازهم منفی است.
🔸 به حوادث پاییز امسال بنگریم. هزاران دروغ در فضای مجازی و رسانهای منتشر شد و دهها کشته خیالی آشوبها ساخته شد. دروغپراکنان داخلی هم بیمحابا به بازنشر این دروغها پرداخته و ذهن جامعه را بیشازپیش مشوش کردند. آیا این دروغپراکنان از مردم عذرخواهی کردند؟ مجدداً پاسخ منفی است.
💢 موضوع دقیقاً همین است. در سطح جامعه رویدادهای بسیاری رخ میدهد که در برابر آنها حفظ آرامش و متانت عمومی ضروری است. به زلزله یک ماه پیش ترکیه و سوریه بنگریم. شدت زلزله و قدرت تخریبگری آن چندین برابر زلزلهای بود که اخیراً شمال غرب کشورمان را لرزاند، اما میزان تشویشها و دروغپراکنیهای زلزله کشور ما در همان حد و بلکه بیشتر هم بود. اگر در حوادث طبیعی یا غیرطبیعی، عدهای بر نگرانیهای مردم بیفزایند و بر طبل شایعات و دروغ بکوبند، چگونه میتوان آرامش عمومی را حفظ کرد و مانع از گسترش بحرانها شد. اگر عدهای از حکومت یا دین هم کینه دارند، چرا با این دروغهای بیاساس ذهن افکار عمومی را آشفتهتر میکنند و از مردم انتقام میگیرند؟ گناه مردم ما چیست که عدهای شغلشان شایعهپردازی است و برای هدف سیاسی خود به هر دروغی دامن میزنند؟ در واقع خطر مسمومیت افکار عمومی ما با دروغهای مجازی کمتر از مسمومیتهای ناشناخته دانشآموزان نیست.
🌐 کانال خبری،تحلیلی#شاخص👇
🇮🇷 http://eitaa.com/shakhese
🔴 ۷ تدبیر غیرتورمی ارتقای زندگی و معیشت کارگران
👤 #محمدجواد_اخوان
✅ سازوکار کنونی تعیین سالانه حقوق نیروی کار در بیشتر سالها عملاً رضایت کارگران را جلب نکرده است. فاصله معناداری میان نیازهای معیشتی آنان و دریافتیشان وجود دارد که باید برای کاستن از آن تدبیر کرد. اکنون که «مهار تورم» بهعنوان شعار و هدف راهبردی سال تعیین شده، ضروری است این ملاحظه مهم مدنظر سیاستگذاران و تصمیمگیران قرار گیرد. با توجه به توصیه رهبر معظم انقلاباسلامی به ارتقای معیشت کارگران هفت پیشنهاد عملیاتی برای تحقق این توصیه مهم قابلبررسی است:
1️⃣ روشن است که هزینههای زندگی در سراسر کشور یکسان نیست و در برخی مناطق، و بهویژه کلانشهرها، هزینههای زندگی بهمراتب بیشتر از سایر مناطق است. این تفاوتها معمولاً در تعیین دستمزد نادیده گرفتهشده و برای همه کارگران یک نسخه پیچیده میشود. فرصتی در ماده ۴۱ قانون کار وجود دارد که هیچگاه از آن استفاده نشده و در واقع مغفول واقع شده و آن نرخ منطقهای دستمزد است که به عدالت نزدیکتر است. معمولاً در مخالفت با این امکان از خطر مهاجرت از مناطق پیرامونی به مرکز سخن گفته میشود. این موضوع هم راهحلی دارد و آن این است که حقوق فرد در صورت مهاجرت تا چند سال بر اساس نرخ دستمزد محل سکونت قبلی محاسبه شود تا مشوق مهاجرت نباشد.
2️⃣ نیازها و مسئولیت اجتماعی فرد معمولاً چندان در محاسبه دستمزد او در نظر گرفته نمیشود. برای نمونه در قوانین شرعی و مدنی پرداخت نفقه بر سرپرست خانوار واجب شده، اما این وظیفه قانونی و شرعی او در حقوقش ملاحظه نمیگردد. سهمی که بهعنوان عائلهمندی پرداخت میشود عملاً قابل ذکر نیست و باید تدابیری اندیشید که سرپرست خانوار در مقابل زن و فرزندش شرمنده نباشد.
3️⃣ «سهمبری عادلانه نیروی کار از ارزشافزوده تولید» از جمله توصیههای رهبر معظم انقلاباسلامی بود. در برخی از بخشهای اقتصادی، چون صنعت، هم کارفرمایان درآمدهای معتنابهی دارند و هم سهم نیروی انسانی در قیمت تمامشده محصول نهایی جزئی است. با توجه به آنکه ماده ۴۱ قانون کار هم تنوع مزدی در صنایع مختلف را پذیرفته، چه اشکالی دارد که دستمزد کارگران در این بخشها که اتفاقاً مولد و در راستای استقلال اقتصادی کشور است، بالاتر از سایر بخشها باشد؟ آیا جز این است که کارگری که در بخش مولد مشغول به کار است باید به شغل خود فخر کند و متناسب با نقشآفرینی خود در اقتصاد تشویق شود؟
4️⃣ بخش عمدهای از هزینههای نیروی انسانی در شهرها، و بهویژه کلانشهرها، مربوط به هزینه تأمین مسکن است. جمع قابلتوجهی از کارگران مستأجرند و بیشتر حقوق خود را هر ماه باید بابت اجاره پرداخت کنند. حال که دولت مترصد ساخت مسکن در حجم انبوه است، میتوان تدابیری اندیشید که با مشارکت کارفرمایان دولتی و خصوصی، کارگران بتوانند بهرهمند از مسکن ارزانقیمت شوند تا هم به آرامش ذهنی نیروی انسانی کمک شود و هم گشایشی در سفره خانوار ایجاد شود.
5️⃣ در سالهای اخیر تورم فوقالعاده مواد غذایی، عملاً دسترسی خانوارهای ایرانی را به کالاهای اساسی با چالش مواجه کرده است. با توجه به جمعیت گسترده نیروی کار در کشور، کارفرمایان و دولت میتوانند با مشارکت یکدیگر در قالب بستههای معیشتی و غذایی دسترسی کارگران به نیازهای اساسیشان را بهبود بخشند. همانطور که دولت برای کارمندان خود معمولاً چنین مزایای غیرنقدیای را در نظر میگیرد، این رویکرد علاوه بر آنکه به سود کارگران و خانوارشان است، پیامدهای تورمی کمتری دارد و با شعار «مهار تورم» قابل انطباق است.
6️⃣ یکی از مهمترین عوامل اطمینانبخش و امنیتآفرین برای حقوقبگیران وجود پسانداز و ذخیره دارایی احتیاطی است تا هم در شرایط اضطراری بتوانند به آن مراجعه کنند و هم در هنگام بازنشستگی به کارشان آید. معمولاً به دلیل قراردادهای معین و موقت، سنوات کارگران امکان پسانداز پیدا نمیکند. حال اگر تدابیری در قالب صندوقهای تعاون یا ذخیره پساندازی کارگری با مشارکت کارفرمایان ایجاد شود (که مشابه آن در دولت وجود داشته) کارگران در روز مبادا آسودگی خیال بیشتری خواهند داشت. وجود چنین صندوقهایی عملاً به بازگرداندن داراییهای راکد به چرخه تولید نیز کمک خواهد کرد.
7️⃣ نیروی کار علاوه بر نیازهای اقتصادی، نیازمندیهای اجتماعی و فرهنگی از قبیل سلامت جسم و روان و آرامش در محیط خانواده و فرزندان دارد که معمولاً نظام کارفرمایی نسبت به آن توجه لازم را ندارد. دولت و کارفرمایان میتوانند با ارائه خدمات فرهنگی اجتماعی به نیروی کار، به ارتقای روحیه و منزلت و افزایش کیفیت کار او کمک کنند.
🌐 کانال خبری،تحلیلی#شاخص👇
🇮🇷 http://eitaa.com/shakhese
⚫️ مسیر احیای آن دو واجب فراموششده
👤 #محمدجواد_اخوان
✔️ دو فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر که دو فرع از فروع دین هم هستند، بارها در قرآن کریم مورد تصریح و تأکید قرار گرفتهاند، اما بهنظر میرسد در جوامع اسلامی و نیز جامعه ما مظلوم واقع شدهاند. در یکسو دشمنان دین با مترادف کردن این دو فریضه با خشونت، علیه آن نفرتپراکنی میکنند، لیبرالها با ترویج فردگرایی آن را نقض حریم خصوصی معرفی و محکوم میکنند و پارهای از دینداران نیز با توجیه کماثر یا بیاثر بودن آن را به فراموشی میسپارند.
▪️ اینها در حالی است که اتفاقاً وجه ایجابی آن -یعنی امربهمعروف- دقیقاً ترویج خوبیها با تبلیغ صحیح است. این روش در آیه ۱۲۵ سوره نحل تبیین شده و «حکمت»، «وعظ» و «جدال احسن» ابعاد این تبلیغ صحیح معرفی شده است. این سه رکن در واقع ترکیب «استدلال عقلانی»، «تعامل عاطفی» و «گفتوگوی روشمند» است. عقلانیت، عاطفه و تعامل عامل اثربخشی تبلیغ صحیح است و نتیجهبخشی امربهمعروف و نهیازمنکر نیز نیازمند همافزایی همین سه رکن است.
✖️ بهنظر میرسد مهمترین چالش ما در نتیجهبخشی این فریضه مهم در همین نکته نهفته است. مسیر احیای این دو فریضه نیازمند تحولی عمیق و بنیادین است که بخشی از مهمترین مؤلفههای آن را چنین میتوان برشمرد:
1️⃣ از پیچیدگیهای فضای اجتماعی زمانه ما تنوع مخاطبان است. باید طیف متنوع و وسیع مخاطب با خاستگاههای فرهنگی و فکری مختلف و ذائقههای گوناگون را در نظر گرفت و متناسب با هر یک مواجههای درست تعریف کرد. شاید یکی از دلایلی که احتمالاً در تخاطبات فردی موفق بودهایم توجه به همین نکته باشد. آمر به معروف و ناهی از منکر اول باید مخاطب خود را بشناسد و خود را جای او بگذارد و باید به این پرسش پاسخ دهد که چرا مخاطب او فاعل به معروف نیست یا عامل به منکر است؟ آیا این ناشی از جهل به اصل معروف و منکر است؟ آیا ناشی از درک ناقص یا غلط به معارف دینی است یا آنکه عامدانه و عالمانه اینچنین است؟ در هر سه صورت ماجرا نوع مواجهه، خطاب و کنش امربهمعروف تفاوت باید بکند. در حوزه تبلیغ گروهی و رسانهای نیز چنین است و باید همین ظرافتهای رسانهای را درک کرد.
2️⃣ امربهمعروف موفق نیازمند طرحریزی موفق است. اگر مخاطب را شناختیم، باید درک کنیم که کدام پیام برای او جذابتر است و معروف و منکر را برای او سادهتر تبیین میکند. بستر انتقال پیام نیز متناسب با شخصیت فرد باید مورد توجه قرار گیرد. اگر هدف از امربهمعروف و نهیازمنکر اصلاح تربیتی فرد است، باید روش و بستر این فرایند بهگونهای باشد که پذیرش برایش امکانپذیر باشد. توجه به همان سه رکن یادشده (عقلانیت، عواطف و تعامل صحیح) راهنمای اصلی طرحریزی امربهمعروف و نهیازمنکر موفق است.
3️⃣ رواج امربهمعروف و نهیازمنکر نیازمند بسترسازیهای جدی است و اگر دستگاههایی مثل ستادی که به این نام فعالیت دارد و دیگر دستگاهها در فراگیرکردن آن کمتر موفق بودهاند، احتمالاً به دلیل غفلت از این مهم است. فرهنگ فردگرایی و بیتفاوتی در قبال جامعه و دیگران که سوغات تهاجم فرهنگی لیبرالها به جامعه ایرانی است، نهتنها مهمترین مانع در برابر این فریضه الهی است، بلکه نابودگر هرگونه مفهومی به نام «مسئولیت اجتماعی» است. تا زمانی که محافل فکری و رسانهای مروج سبک زندگی و فرهنگ فردگرایانه هستند، دیوار محکمی در برابر امربهمعروف و نهیازمنکر هر روز بلندتر میشود و البته آسیبهای آن کلیت جامعه را تهدید میکند. باید این معضل بنیادین را خوب شناخت و برای مواجهه صحیح فکری با آن برنامهریزی کرد.
4️⃣ نکته پایانی آن است که پیشنیاز رواج این فریضه الهی اصلاح تصویر ناقص و غلطی است که گاه از آن ساخته شده است. بر اساس اصل هشتم قانون اساسی «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امربهمعروف و نهیازمنکر وظیفهای است همگانی و متقابل بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت.» بنابراین اگر دیدید کسی امربهمعروف و نهیازمنکر را به یک یا دو ضلع از این سهضلعی محدود کرد، بدانید در حال کمفروشی و غش در معامله است. امربهمعروف و نهیازمنکر یک بسته جامع برای حفظ سلامت کشور و جامعه است، اگر ناقص فهم و اجرا شود، یا مسئولان فاسد میشوند یا مردم یا هردو.
🏴 #صلی_الله_علیک_یا_مظلوم_یا_اباعبدالله
🌐 کانال خبری،تحلیلی#شاخص👇
🇮🇷 http://eitaa.com/shakhese