🔴 رای شفاف مهمتر از نتیجه اعتبارنامه تاجگردون
✍️ #مسعود_فروغی
🔹 بررسی محققانه نمایندهها درباره شبهات و ابهامات نمایندههای دیگر خودش بخش مهمی از وظایف نمایندگی است، بهخصوص در دوره جدید که حجم بالایی از تبلیغات نمایندهها در ایام انتخابات بر نظارت و مقابله با مفاسد اقتصادی تمرکز داشت.
🔸 حتما بخش موثری از بهبود عملکرد دستگاه حکمرانی درخصوص زدوبندهای اقتصادی برخورد با مصادیق آن در جایگاههای مهم حاکمیتی و حکومتی است.
✅ حساسیت بهخرج دادن درباره ابهامها، تبدیل موضوعها به حیثیتیترین مساله مجلس نیست چه آنکه درباره همین ماجرای جناب تاجگردون برخی نمایندههای جوان به اشتباه برای نشان دادن اهمیت موضوع مقابله با فساد، تمام حیثیت مجلس را به نتیجه این پرونده گره زدند.
🔹 مهمترین مساله در ماجرای بررسی اعتبارنامه جناب تاجگردون فارغ از نتیجه نهایی آن، اصرار مجلس به مخفیکاری در رایهاست. بگذریم از اینکه معنای رایهای ممتنع واقعا قابل فهم نیست، اما نمایندههایی که چه در شعبه 12 و چه در کمیسیون تحقیق، موافق و مخالف اعتبارنامه یک منتخب دیگر بودند، چرا رایشان نباید برای عموم مردم روشن باشد؟
🔸 اعلام رسمی و ثبت تاریخی رایها حداقل توقع از مجلس یازدهم است. چرا؟ چون مهمترین چالش در تایید و رد پروندههای پیچیده مثل پرونده منتخب گچساران، لابیهای پشتپرده است، ابهاماتی که ازسوی مخالفان تاجگردون در ایام انتخابات و یکماه اخیر مطرح شده و همه مردم شنیدهاند آنقدر مهم و جدی است که مردم در حوزههای مختلف انتخابیه میتوانند با آگاهی نسبت به رای نماینده خودشان درخصوص پرونده اخیر ارزیابی بهتری از او داشته باشند.
✅ چرا باید نماینده مجلس از اعلام رسمی رایاش درباره پروندهای مثل اعتبارنامه تاجگردون بترسد؟
🔹 شنیدیم در کمیسیون تحقیق فقط دو رای مخالف به اعتبارنامه جناب تاجگردون داده شده است، مخاطبی که گزارشهای علیه او را در رسانهها مطالعه میکند، با انواع و اقسام اتهامهای جناب تاجگردون مواجه میشود و این سوال مهم که اعضای کمیسیون تحقیق چرا و براساس چه تحقیقاتی رای مثبت یا منفی دادهاند، برایش جدی میشود
💢 اینکه حقیقت درباره لیست بلندبالای اتهامات جناب تاجگردون چیست یک موضوع است و روند مبهم بررسیها در مجلس موضوع دیگر. مطالبه شفافشدن یک برهه تاریخی است.
🔴 در حفاظت از افکار عمومی هم باختیم
✍️ #مسعود_فروغی
🔹 شهادت دکتر فخریزاده اتفاقی عادی نیست، تحلیلهای امنیتی-سیاسی درباره عملیات تروریستی جمعه ۷ آذر از همان ساعت اولیه درز خبر شروع شد.
🔸 از دست دادن یک چهره مهم که قدرت ملیمان را مدیون او و امثال او هستیم سنگین است، اما سختتر از آن دیدن وضعیت اسفبار نظام سیاسی-رسانهای ما در مواجهه با این حادثه تلخ است.
✅ اتاق فکر و عملیات ترور میداند بخش موثری از اثر کارش روی افکار عمومی در همان ساعات و روزهای اولیه رخ میدهد، اینکه دستگاه عریض و طویل رسانهای ایران چگونه با مخاطب حرف میزند و چه پیامی به آنها میدهد از نظر رسانهای حتما اندازه اصل واقعه اهمیت دارد.
🔹 اما ما چه کردیم؟ اصل جنایت حدودا نیم ساعت مانده به ۳ بعدازظهر جمعه رخ داد و خبرهای اولیه به صورت غیررسمی حدودا ۲ ساعت بعد دست به دست شد، کاری به این ندارم که کدام فرد رسانهای یا غیر رسانهای زودتر مطلع بود اما رسانههای رسمی تقریبا از انتشار خبر اولیه عقب ماندند.
🔸 مشکل بزرگتر نوع معرفی شهید فخریزاده بود، جالب است سیاسیون در ۲۴ ساعت گذشته مکرر به ضعف سیستم حفاظتی شخصیت مهم شهید ترور اخیر انتقاد میکنند اما خودشان اندازه سر سوزنی درباره اینکه او را چگونه به افکار عمومی باید معرفی کرد فکر و ایده نداشتند!
✅ شبکه خبر که اگر در این جور وقایع کاربرد نداشته باشد دیگر بناست به چه دردی بخورد را برای نمونه ببینید؛
🔹 در اولین واکنش رسمی تلویزیون شهید فخریزاده دانشمند هستهای معرفی شد، دقایقی بعد تبدیل به دانشمند برجسته دفاعی شد و تا ساعتها رسانههای رسمی برای معرفی مهمترین چهره روز سردرگم بودند.
🔸 همه استراتژیستهای رسانهای که هفتاد سمت رسمی و غیر رسمی هم در کشور دارند هیچ ایده خاصی برای مواجهه رسانهای با ترور مردی بزرگ مانند محسن فخریزاده نداشتند. از برخی جزییات میگذرم و فقط توجه شما را تغییر ادبیات رسانهها بعد از پیام رهبرانقلاب جلب میکنم، جایی که همه فرمانها به یکباره ۱۸۰ درجه چرخید!
✅ معضل معرفی شهید بزرگوار با ورود رهبری حل شد اما حرفهای تکراری و بیسر و ته که از مسئله مخاطب درباره واقعه دور است همچنان ادامه دارد.
💢 با از دست دادن شهید فخریزاده ضربه بزرگی خوردیم، اما در طول ساعات پس از ترور او ضربات بزرگتری به خودمان زدیم.
خطاهای تکراری در کمینِ منتقدان دولت روحانی
#مسعود_فروغی سردبیر روزنامه فرهیختگان نوشت:
🔻در فاصله ۱۰۰ روز تا انتخابات ریاستجمهوری، جبهه منتقدان دولت روحانی با وجود موقعیت بهتر اجتماعی، حداقل ۳ پیشفرض غلط دارند. به نظر زمان فعلی مناسبترین وقت برای گفتوگو پیرامون این پیشفرضها و اشتباهات است:
🔹پیروزی در دست منتقدان روحانی؟
🔻اولین مشکل منتقدان دولت این است که تصور میکنند یک قدم تا فتح دولت بعدی فاصله دارند، کافی است مواضع یک سال اخیر طیفهای مختلف این جریان را بخوانید، از انتخابات ۷۶ که صحنه انتخابات دیگر، دو چهره ملی دهه ۶۰ را نداشت؛ رقابت متفاوت شد. به این صورت که دولت جدید پس از ۸ سال دولت قبلی، «دیگری» آن دولت محسوب میشد و رای اکثریت را جذب میکرد. این الگوی تاریخی مهمترین دستاویز منتقدان دولت روحانی برای احساس نزدیکی به پیروزی است اما چرا این پیشفرض کافی نیست؟ بهار ۱۴۰۰ تفاوتهای تاریخی مهمی با روزهای متناظر سیاسیاش در ایران یعنی بهار ۷۶، ۸۴ و ۹۲ دارد. قبلا نوشتیم و برای تاکید باید گفت که مهمترین گفتمان رقیب دولت روحانی یعنی «عدالت» اینبار مثل سال ۸۴ دستنخورده و بدون ذهنیت اجتماعی نیست.
🔹ایده دولت در سیاست خارجی دیگر جذابیت ندارد؟
🔻قصه برجام و آمریکا در تصور منتقدان دولت روحانی به آیینه تمامنمای شکست ایده دولت تبدیل شد اما وقتی در آبان ۹۹ انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا تبدیل به جریانسازترین خبر روز در ایران شده بود، معلوم شد سیاست خارجی تبدیل به گره ذهنی جامعه ایران شده است. اینکه اخبار و تحولات انتخابات در تکتک ایالات آمریکا در فضای عمومی ما رصد و پیگیری میشد، یک معنا بیشتر ندارد: «پنجره سیاست خارجی همچنان باز است». باید چه کنیم؟ واقعیت قابلانکار نیست. منتقدان دولت باید مسیری عقلانی مبتنیبر اصول و مبانی مورد ادعای خودشان درخصوص مساله سیاست خارجی به جامعه معرفی کنند که نقطه تقاطع استقلال و امنیت و پیشرفت کشور باشد.
🔹دوقطبیهای اجتماعی دیگر اثر ندارد؟
🔻مثل زمین شمال کشور که از چوب خشک یک درخت سبز میروید، زمینه اجتماعی ما مستعد ساختن دوقطبیهاست. برخی صاحبان تریبون و جبهه وسیعی از تصمیمگیران و نهادهای عمومی و حکومتی در مواجهه با افکار عمومی به تفاوتهای طبیعی در جامعه و اثر اظهارات و عملکردشان توجه نمیکنند. در ساخت اجتماعی همانقدر که کارآمدی و عدالت مهم است، مفهوم آزادی اجتماعی اهمیت دارد. همانطور که عدالت اجتماعی آرمان انقلاب است، آزادیهای مشروع و توجه به افکار عمومی مهم است.