eitaa logo
باغ کتاب شمعدونی
782 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
955 ویدیو
15 فایل
|•بہ وقت دانایـے🌱🧠•| کتاب‌های‌خوب📚 لحظات‌خوب⏳اتفاق‌های‌خوب📣 📍ما‌ اینجاییم: ورامین، مجتمع‌ ادارات، روبروی‌ قنادی‌ کاج، طبقه پایین سازمان تبلیغات اسلامی میشنویم☎️:09036182154 @Najvaa_1
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 چهارم محرم 📜 🔰 در آستانۀ خیمه، نگاه به آسمان پُرستاره داشت ••• + زینب گفت: "ابوالفضل، کجا سیر میکنی؟ فقط جسم ات اینجاست." - عباس گفت: "حال غریبی دارم." + گفت: "به خواهرت نمی گویی؟" 💠عباس به وجد آمد و با اشتیاق رو به او شد، تا ضمیر خود را عرضه کند. - گفت: "چند شبی است احساس می‌کنم محیط اطرافمان وسیعتر شده. آنانی که دل به کوفه بسته بودند، با خبر شهادت مسلم بن عقیل رفتند، و آنانی که به امید ظفر آمده بودند،با ورود به کربلا ترکمان کردند. اکنون، ما مانده ایم و عاشقان مولایمان. گویی کسان بیشماری از دل آسمان، از زمانهای دور و نزدیک سرک می‌کشند،و اظهار وفاداری خالصانه خود را به مولایمان ابراز می کنند." 🔸لحظه ای سکوت کرد و نگاه اش به زینب خیره ماند. - گفت: "بانوی من، حال چنین کسی چگونه است؟" ••• زینب تبسمی کرد و بر پیشانی برادر بوسه زد ••• + گفت: "به تو غبطه میخورم عباس." 🔵عباس، با لبخندی پُر مِهر، دست او را بوسید. - عباس گفت: "غبطه به حال من؟ شما که از مکه تا کربلا، هم نشین مادرتان فاطمه اید؟!" ● ۵ روز تا #تاسوعا ● ● ۶ روز تا #عاشورا ● @lezat_e_daanaayee2
و سلام بر ! و تمام غصه‌ها و... روضه‌ها و... اشک‌های بی‌پایانش در مصبیت عظیم ... یعنی .. بازمانده عاشورا باشد امام شیعیان باشد اما روز شهادتش زائری نداشته باشد ... (ع)🥀 🏴
امام زمان لحظه‌ای از نيروسازی غافل نیست؛ از لشکرش جا نمانیم! 🔻 (ع)، مدام به فكر و و بود. و با نامه به شهرهای مختلف و سفرهای خود و با زندگی ساده و انفاق‌های خود، سعی در جذب و تأليف قلوب و تربيت و پرورش آنان داشت. او دو سال پيش از مردن معاويه، در «منا»، جمعی بالغ بر هزار نفر از صحابه و تابعان را گرد آورد و تمامی فضايل را به همراه ويژگی‌های دشمنان آنان، از بر آنان خواند. آن حضرت در دوره‌ی يزيد، در سفر خود از مكه به كربلا، از سياست جذب نيرو چشم نپوشيد و افرادی همچون زهير و حرّ را جذب نمود. 🔸 (ع) فرزند حسين (ع) نيز در ميان ما و در حال تلاش و است و لحظه‌ای از اين مهم غافل نيست: «ان يكون صاحبكم المظلوم، المجحود حقه، صاحب هذا الامر يتردد بينهم و يمشي في اسواقهم و يطأ فرشهم و لايعرفونه حتي يأذن الله له ان يعرّفهم نفسه» صاحب اين امر... در ميان آنان راه می‌رود، در بازارهايشان رفت‌وآمد می‌كند. روی فرش‌هايشان گام برمی‌دارد؛ ولی او را نمی‌شناسند، مگر خداوند به او اجازه دهد تا خودش را به آنان معرفی كند. در جلد دوم موسوعه‌ی امام مهدی (تأليف شهيد محمد صدر) داستان‌هايی شنيدنی و موثق در اين باره آمده است. 📚 از کتاب