لینکدونی آیلینک
تبلیغات #ویژه و رایگان گروه و کانال
🔴 برای ثبت تبلیغ و نحوه فرم دهی👇
@sharayetsabt
⚠ارتباط با ادمین:
@bonyanmarsous
https://eitaa.com/linkdoni_ilink
هدایت شده از موسسه مصاف
4_5935895689291629861.mp3
2.85M
🎵 #پادکست
👤 استاد #رائفی_پور :
🔺در راه مقابله با فساد، چپ و راست برای ما فرقی ندارد
🔺مسئولین توله ها (بخوانید آقازاده) هایشان را جمع کنند
#حجامت_نظام
✅ @masafiranian
هدایت شده از کانال حامیان (استاد رائفی پور)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ترکیه و افغانستان به پیشنهاد امریکا سد ایجاد کرده اند و اب به استان سیستان نمی رسد ! از این طرف سد ترکیه روی دجله و فرات و قطع اب عراق !
گرد وخاک های اهواز وخالی از سکنه شدن مرز های شرق وغرب😱
#جنگ_آب
هدایت شده از سیدحسین رخشان
🇮🇷 گروه سردار شهید دکتر مجید بقایی
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3439722507C6221904a6a
عرض سلام وادب واحترام محضر شما بزرگواروارزشمند لینک گروه سردار شهید دکتر مجید بقایی حاضر اماده پذیرا وحضور سبز ومعنوی شما بزرگوار هستیم التماس دعا 🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از پرتو اشراق
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #ببینید
❓چرا رهبر انقلاب مانند حضرت علی (علیه السلام) با مفسدین و اختلاسگرا برخورد نمی کنه؟
🎙دکتر #حسن_عباسی
🌐 @partoweshraq
#بصيرٺ_و_روشنگرے
هدایت شده از مَحـــرَمــــانه (secret_ir)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا برق هسته ای؟!
جلوگیری از سوزاندن نفت و گاز
پیشگیری از کمبود و قطعی برق
@payane_donya
هدایت شده از گسترده پُربازده اُفق
توصیههای جالب
#معصومین_علیهم_السلام
درباره جزئیات
#همسرداری و #زناشویی
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1130430467Ca0c7cbea7d
هدایت شده از 📚رمان عاشــ❤ــقانه مَذهَـبـیٖ💕
🍂🍁🍂🍁
🍁🍂🍁 ﴾﷽﴿
🍂🍁
🍁
🍎 #رمان_طعم_سیب
💠 #قسمت_۳۲
اتوبوس توقف کرد مسافرا پیاده شدن...
چمدون ها روی زمین بود.
از بین چمدون ها چمدون خودمو از دور دیدم و رفتم سمتش برش داشتم و دور شدم...
رفتم سمت تاکسی ها...
دوروبرمو نگاه کردم بغض عجیبی منو گرفت حس آدمی رو داشتم که یه عمره از وطنش دوره...
گوشیم توی جیبم شروع کرد به ویبره رفتن...
دایی رضا!!!
ای وای...حتما فهمیده رسیدم تهران...
با بی میلی جواب دادم:
-بله؟
-علیک سلام آقا علی!دیگه مارو قابل نمیدونی!؟
-سلام دایی جان!این چه حرفیه...
-خونه ی ما مگه خونه ی غریبست که میخوای بری مسافرخونه اونم توی شهر خودت!
-نه نه...نمیخواستم مزاحمت ایجاد کنم...
داد زد و گفت:
-این چه حرفیه....زود باش تا نیم ساعت دیگه اینجایی...
بعد هم گوشی رو قطع کرد...نفس عمیقی کشیدم و گوشیو گذاشتم توی جیبم...
راننده تاکسی زد روی شونم:
-دادش کجا میری؟
-نگاهش کردم و ابروهامو انداختم بالا و گفتم:
-تا سه راه چقد میبری؟؟
رفت سمت ماشین سوار شد و گفت:
-بیا با انصاف میبرم.
رفتم سمت ماشین چمدونمو گذاشتم صندوق و راهی خونه دایی شدم...
به نیم ساعت نرسید که رسیدم جلوی خونشون...
نفس عمیقی کشیدم و زنگ درو زدم...
زندایی آیفن رو برداشت و گفت:
-کیه؟؟
-سلام زندایی...
-سلام علی جان بفرما بالا...
درو باز کرد و من پله هارو یکی یکی رفتم بالا...
دایی جلوی در بود...هم عصبی هم ناراحت هم خوشحال...
اومد طرفم محکم بغلم کردو گفت:
-سلام دایی جان!!مارو قابل دونستی بیای؟؟
خندیدم و گفتم:
-دایی این چه حرفیه نگو...
زندایی_ رضا جان انقدر اذیتش نکن خسته شده از دیشب تو راهه...
بعد هم رو کرد بهم و گفت:
-بیا علی جان...بیا داخل...
رفتم داخل خونه و بعد از یه گپ کوتاه و صحبت با دایی و زندایی برای استراحت رفتم اتاق...
نشستم پشت پنجره...
سرمو گذاشتم بین دوتا دستم...
تموم تهران بوی زهرا رو میده...داره دیوونم میکنه...دلم آروم و قرار نداره...میترسم آخر بزنه به کلم!!!!
فکر زهرا و تهران و خاطره ها داشت دیوونم میکرد...
باید سریع کارمو تموم کنم و برگردم پیش مامان و بابا...وگرنه اتفاقی که نباید بیفته میفته...
#ادامہ_دارد...
نویسنده این متن👆:
#مریم_ســرخہای👉
💠 #فدایی_خانم_زینب
╭┅═ঊঈ💌ঊঈ═┅╮
join : sapp.ir/roman_mazhabi
╰┅═ঊ
💌-کپی با ذکر لینک کانال مانعی ندارد.....
@roman_mazhabi
هدایت شده از 📚رمان عاشــ❤ــقانه مَذهَـبـیٖ💕
با سلام✨
دوستان ما در ایتا سه تا کانال رمان مذهبی داریم...
دوستانی که میخوان باقی کانال های رمان ما رو هم دنبال کنند در قسمت توضیحات کانال لینک دو کانال دیگر را گذاشتیم...
مشاهده کنید👆