🌷🌷✨✨
💠پرسمان مهدوی
#پرسش :
اختلاف بين شيعه و اهل سنت در مورد ولادت حضرت مهدی (عج) به چه علت است؟
#پاسخ :
در پرسش دو احتمال وجود دارد:
الف) احتمال اوّل آن است كه عالمان شيعی و سنی در تولد و عدم تولد امام زمان(عج) اختلاف دارند؛ بدين معنا كه دانشوران شيعی باور دارند امام زمان(ع) متولد شده؛ ولی انديشمندان اهل سنت میگويند كه حضرت هنوز متولد نشده است. اگر مقصود اين باشد، بايد گفت: اصل ولادت حضرت مهدی(عج) از واقعيات تاريخ است. به جز ائمه طاهرين و عالمان و محدثان شيعه، بسياری از تاريخ نگاران و محدثان اهل سنت نيز بدين معنا تصريح كرده، و آن را يک واقعيت دانستهاند. برخي از نويسندگان، نام بيش از 65 تن از اين عالمان و نام كتب آنان را ذكر نمودهاند.(1) آن عِدّه از عالمان اهل سنت كه ولادت امام زمان(ع) را انكار كردهاند، میگويند حضرت در آينده متولد خواهد شد. از آن رو حكومت عباسی با گسترش اخبار مهدويت، به وحشت افتاده بودند و چاره آن كار را در اين ديدند كه امام هادی(ع) و عسكری(ع) را در محاصره قرار بدهند تا همانند جريان فرعون و حضرت موسی(ع) از ولادت امام مهدی(عج) جلوگيری به عمل آورند، يا در كودكی اسشان را بكشند، براي خنثی سازی اين نقشه شوم، امام عسكری(ع) تصميم گرفت جريان ولادت حضرت مهدی(عج) را مخفی نگه دارد و تنها به شيعيان خاص اطلاع دهد.
اين سياست موجب شد برخي در ولادت حضرت شک و ترديد داشته باشند، ليكن در دوره 69 ساله غيبت صغری با شواهد و قرائن برای شيعيان ولادت حضرت ثابت شد، امّا ديگر عالمان به جهت عدم ارتباط آنان با سازمان وكالت تا حدودي شک و ترديد در بين آنان باقی مانده يا اين كه مسايل ديگر در رويكرد آنان مؤثر بودهاند. مضافاً بر اين كه در خيلی از مسايل تاريخی مورخان و انديشمندان با هم اختلاف نظر دارند. در اين جا به ديدگاه چند تن از عالمان اهل سنت اشاره میشود كه تصريح كردهاند حضرت حجّت متولد شده است:
✨✨✨✨✨
1ـ شمسالدين ابن خلكان مینويسد: ابوالقاسم محمد بن الحسن العسكری بن علی الهادی بن محمد الجواد، دوازدهمين امام شيعه است. لقب معروف او حجّت است. شيعيان همو را، منتظر و قائم و مهدی میدانند.(2)
2ـ شيخ سليمان قندوزی مینويسد: خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، اين است كه ولادت قائم(ع)، در نيمه شعبان واقع شده است، به سال 255، در شهر سامرا.(3)
3ـ شيخ عبدالوهاب شعرانی مینويسد: مهدی از اولاد امام حسن عسكری(ع) است. در شب نيمه شعبان سال 255 متولد شده و زنده است تا اين كه با عيسی بن مريم ملاقات كند.(4)
ب) احتمال دوم آن است كه انديشمندان شيعه و سنی در تاريخ تولد امام زمان(عج) اختلاف دارند. اگر مقصود آن باشد بايد گفت: اختلاف دانشمندان اهل سنت و شيعيان در خصوص تاريخ تولد و تاريخ وفات بزرگان دين اختصاص به امام زمان(عج) ندارد. آنان در خيلي از مسايل ديگر نيز اختلاف دارند، مثلاً دانشمندان اهل سنت عقيده دارند كه پيامبر(ص) در 12 ربيع الاوّل عام الفيل متولد شده و حال آن كه مورخان شيعه بر اين باورند كه حضرت در 17 ربيع الاول چشم به جهان گشوده است. اين گونه اختلافات به این جهت بوده كه در آن زمان، وسايل و ابزار علمی مانند امروز وجود نداشته است كه تاريخ شفاف ظبط گردد، افزون بر اين كه گذشت زمان در ابهام سازی برخی از مسايل تاريخی نقش دارد.
اختلاف در تاريخ ولادت امام زمان(عج) از اين قاعده جدا نبوده و در تاريخ تولد ایشان نيز ناهمگونی جزیی وجود دارد كه اين گونه تفاوت قابل قبول است.
📚
1. محمد رضا حكيمی، خورشيد مغرب، ص 18 ؛ محمد كاظم قزوينی، الامام المهدی، صص 8 ـ 11.
2. وفبات الاعيان، ج 3، ص 316.
3. اليواقيت و الجواهر، ص 145.
4. ينابيع الموده، ص 452، به نقل از خورشيد مغرب، ص 20.
موسسه تحقيقاتی حضرت ولی عصر عليه السلام
🌷🌷✨✨
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
✨✨♣♣
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
آیا بعد از شهادت امام زمان علیه السلام، قیامت برپا میشود؟
#پاسخ :
از روایات «رجعت» استفاده می شود که نخسین کسی که برای فرمانروایی جهان پس از شهادت حضرت مهدی علیه السلام رجعت می کند، امام حسین علیه السلام است. امام صادق علیه السلام در این باره فرموده اند: «نخستین کسی که زمین برای او شکافته می شود و به روی زمین رجعت می کند، حسین بن علی علیه السلام است».[1]
بر طبق روایات، امام حسین علیه السلام در اواخر حکومت امام زمان علیه السلام با اصحاب باوفایش رجعت می کنند و پس از شهادت حضرت مهدی علیه السلام، امام حسین علیه السلام بدن آن حضرت را غسل و کفن می کنند و به خاک می سپارند. امام رضا علیه السلام در این زمینه فرموده اند: «امام را جز امام غسل نمی دهد».[2] سپس امر حکومت را به دست می گیرد و به قدری حکومت می کند که از کثرت سن ابروهایش روی دیدگان مبارکش را می پوشاند...
البته در برخی روایات دیگر آمده: چون قائم آل محمد صلّی الله علیه و آله از دنیا برود و یا شهید شود، چهل روز پس از آن قیامت بر پا می گردد و مردگان از گورها به درآیند و برای حساب و جزای محشر آماده گردند.[3]
اما «شیخ حر عاملی» در این باره می نویسد:
شاید چهل روز، ایام رجعت باشد و این عدد اشاره به کمی دوران حضرتش باشد، چون مقدار زیاد را با عدد هفتاد و مقدار کم را با اعداد کمتر معرفی می کنند. یا این که هر روزی برابر هزار سال باشد؛ چنان که خداوند می فرماید: «یک روز نزد پروردگار مثل هزار سال است که شما می شمارید»، و شاید هم مراد از قیامت در این روایات، قیامت صغری یعنی رجعت باشد و البته اطلاق قیامت بر رجعت، مانعی ندارد و قیامت ممکن است بر هر دو اطلاق شود.[4]
📚
1. بحارالانوار، ج53، ص46؛ تفسیر عیاشی، ص281.
2. اصول کافی، ج1، ص384؛ بحارالانوار، ج3، ص13.
3. ارشاد، شیخ مفید، ترجمه ساعدی، ص708، نقل از کتاب یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)، علیرضا رجالی تهرانی، ص230.
4. الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی، (ترجمه احمد جنتی، ص400) نقل از همان.
منبع: www.hawzah.net
✨✨♣♣
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
♣🌴
امت، ما را تکذیب کردند؛ بى اعتنایى، نفرین، لعنت و تهدید به قتل نمودند، حاکمان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و …
#پرسش
حضرت فاطمه زهرا (س) بعد از ظهور رجعت خواهند کرد یا خیر؟ و اگر جواب خیر است آن زمان می شود عکس یا تصویر مبارکشان را دید؟
#پاسخ:
حدیثی در منابع روایی وجود دارد که حکایت از رجعت حضرت زهرا (س) بعد از ظهور امام زمان (عج) دارد. داستان رجعت آن حضرت در ضمن روایتی طولانی که در پرسش مفضل از امام صادق (ع) مطرح شده، آمده است: مفضل می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم: آقا، آیا پیامبر (ص) و على (ع) با قائم (عج) خواهند بود؟ فرمود: آرى، و الله پیامبر و على (ع) ناگزیر می باید قدم روى زمین بگذارند…. اى مفضل! گویا مى بینم که ما ائمه آن موقع جلوی پیامبر جمع شده و به آن حضرت شکایت مى کنیم که امت بعد از وى چه به روز ما آوردند، و مى گوییم امت، ما را تکذیب کردند؛ بى اعتنایى، نفرین، لعنت و تهدید به قتل نمودند، حاکمان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر سخت گریه می کند و می فرماید اى فرزندان من! هر چه به شما رسید بیشتر به جد شما رسید.
آن گاه فاطمۀ زهرا (س) مى آید و از ظلم هایی که در حق او همسرش شده و غصب فدک، ملک خود توسط آنها، و رفتن به میان مهاجرین و انصار و ایراد خطبه اش در خصوص غصب فدک، شکایت می کند. سپس نقل می کند که چگونه جمعى امیر المؤمنین (ع) را از خانه خود براى بیعت گرفتن در سقیفه بنى ساعده بردند،… .[۱]
بنابر این، طبق این روایت که مفضل از امام صادق (ع) نقل می کند، حضرت فاطمه (س) نیز جزو رجعت کنندگان خواهند بود؛ لذا با این فرض، سؤال بعدی در مورد عکس و تصویر آن حضرت موضوعیت ندارد. اگر چه شرعاً ایرادی ندارد که تصویر با حجاب ایشان منتشر شود، در عین حال لزومی نیز برای چنین کار وجود ندارد.
[۱]مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۹ق؛ دوانى، على، مهدى موعود، (ترجمه ج ۵۱، بحار الأنوار)، ص ۱۱۶۶- ۱۱۶۷، اسلامیه، تهران، چاپ بیست و هشتم، ۱۳۷۸ش، «قَالَ الْمُفَضَّلُ یَا سَیِّدِی…ثُمَّ تَبْتَدِئُ فَاطِمَه(ع) وَ تَشْکُو مَا نَالَهَا مِنْ أَبِی بَکْرٍ وَ عُمَرَ وَ أَخْذِ فَدَکَ مِنْهَا وَ مَشْیِهَا إِلَیْهِ فِی مَجْمَعٍ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ خِطَابِهَا لَهُ فِی أَمْرِ فَدَکَ وَ مَا رَدَّ عَلَیْهَا مِنْ قَوْلِهِ إِنَّ الْأَنْبِیَاءَ لَا تُورَثُ وَ احْتِجَاجِهَا بِقَوْلِ زَکَرِیَّا وَ یَحْیَى ع وَ قِصَّهِ دَاوُدَ وَ سُلَیْمَانَ ع وَ قَوْلِ عُمَرَ هَاتِی صَحِیفَتَکِ الَّتِی ذَکَرْتِ أَنَّ أَبَاکِ کَتَبَهَا لَکِ وَ إِخْرَاجِهَا الصَّحِیفَهَ وَ أَخْذِهِ إِیَّاهَا مِنْهَا وَ نَشْرِهِ لَهَا عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ مِنْ قُرَیْشٍ وَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ سَائِرِ الْعَرَبِ وَ تَفْلِهِ فِیهَا وَ تَمْزِیقِهِ إِیَّاهَا وَ بُکَائِهَا وَ رُجُوعِهَا إِلَى قَبْرِ أَبِیهَا رَسُولِ اللَّهِ ص بَاکِیَهً حَزِینَهً تَمْشِی عَلَى الرَّمْضَاءِ قَدْ أَقْلَقَتْهَا وَ اسْتِغَاثَتِهَا بِاللَّهِ وَ بِأَبِیهَا رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ تَمَثُّلِهَا بِقَوْلِ رُقَیْقَهَ بِنْتِ صَیْفِی …».
♣🌴
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
💠#پرسمان_مهدویت
🌷🌷
#پرسش :
قضاوت و داورى امام مهدى علیه السلام در دوران ظهور چگونه خواهد بود؟
#پاسخ :
در روایات شیعه(1) آمده است که قضاوت و داورى امام مهدى علیه السلام همانند قضاوت و داورى پیامبر خدا داوود علیه السلام است، حال به شرح این موضوع مىپردازیم:
در حدیثى آمده رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرمایند:
«إنّما أقضى بینکم بالبیّنات والأیمان، وبعضکم ألحن بحجّته من بعض، وأیّما رجل قطعت له قطعةً فإنّما أقطع له قطعة من نار(2)؛ من در میان شما تنها از روى بیّنه و سوگند، قضاوت مىکنم. برخى از شما در آوردن بینه و حجّت ظاهرى از دیگران تواناتر و چیره دستتر هستند و هر کدام از شما که بدین وسیله چیزى از مال دیگرى را براى او جدا سازم در واقع پارهاى از آتش را برایش جدا نمودهام.»
در شرح این روایت باید گفت:
هر گاه دو نفر بر سر مالکیت یک چیزى با هم اختلاف مىکردند به نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله مىرفتند و ایشان از شاکى درخواست دلیل و بینه مى کرد؛ حال اگر شاکى، بینه اى اقامه مى کرد، رسول خدا صلى الله علیه وآله آن چیز را از طرف مقابل مى گرفت و به شاکى مى داد.
به عبارت دیگر، مبناى قضاوت ایشان بر اساس بینه و دلیل ظاهرى، استوار بود. رسول خدا صلى الله علیه و آله مىفرماید: «من تنها از روى دلیل و بینه میان شما قضاوت مى کنم، امّا اگر بینه شاکى، کذب باشد و از این طریق، چیزى را تصاحب نماید، باید بداند که پارهاى از آتش جهنم را از آنِ خود کرده است».
معناى سخن رسول خدا صلى الله علیه و آله این است: وظیفهی من قضاوت بر اساس بینه و دلیل ظاهرى است، اما اگر شاکى بداند که چیز مورد اختلاف از آنِ او نیست، نباید آن را بگیرد.
بنابراین، داورى و قضاوت اسلامى در مورد اختلافات مردم چه در زمان پیامبر و چه بعد از ایشان، بر پایهی قواعد و اصول مورد اتّفاق، صورت مىگیرد و این قواعد از حدّ ادلّهی عادى و مرسوم ظاهرى، فراتر نمىرود.
در حالى که امام مهدى علیه السلام پس از ظهور، بر طبق این قواعد و احکام ظاهرى حکم نمىکند و تنها بر اساس واقعیت بیرونى در میان مردم، قضاوت مىکند.
براى مثال، اگر ایشان ملاحظه نماید که فلان کتاب از آنِ «زید» است و شخص دیگرى به نام «عَمْرو» آن را تصاحب کرده، کتاب مذکور را مىگیرد و به وى بازمىگرداند و هر گاه مشاهده نماید که شخصى در خانهی فردى دیگر، منزل گزیده است، آن را از او مىگیرد و به صاحب اصلى خانه، بازمىگرداند، گرچه این غاصب، ادلهی محکمه پسند ظاهرى نیز در اختیار داشته باشد.
بنابراین، در پرتو حکومت امام زمان علیه السلام بر اساس واقعیت امر، عمل مىشود و کلیهی حقوق به صاحبان آن بازمىگردد.
📚 پینوشتها:
1- بصائر الدرجات: 259، کتاب الغیبة، نعمانى: 314، بحار الأنوار: 52 / 319.
2- الکافى: 7 / 414، حدیث 1، با اندکى اختلاف در الفاظ.
📚 منبع: موعود آسمانی (پژوهشی در امامت حضرت امام مهدی علیه السلام از دیدگاه مسلمانان)، آیت الله سیّدعلی حسینی میلانی، قم: الحقایق، چاپ اول (1390)
🌷🌷
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
✨✨🌱🌱
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
#پاسخ :
از آنجا که امام حسین (ع) با تمام وجود همه توانمندی ها و سرمایه های خود را ایثار کرد تا اسلام را از خطر اساسی برهاند؛ آخرین حجت الهی نیز تصریح دارند که همواره به یاد ایثارگری و فداکاری های آن حضرت هستند و شب و روز با یادآوری مصیبت هایی که بر ایشان روا داشته شد خون گریه می کنند.
در بخشی از زیارت «ناحیه مقدسه» در این باره می خوانیم:
...اگر روزگار وقت زندگی مرا از تو [ ای حسین (ع) ] به تأخیر انداخت و یاری و نصرت تو در کربلا در روز عاشورا نصیب من نشد، اینک من هر آینه صبح و شام به یاد مصیبت های تو ندبه می کنم و به جای اشک بر تو خون گریه می کنم...
بدون تردید این قبیل از تعابیر نهایت محبّت و دلبستگی حضرت مهدی (ع) را به سیّد الشهداء (ع) نشان می دهد و ضرورت زنده نگه داشتن خاطره اباعبداللّه (ع) از جمله از طریق عزاداری برای آن حضرت را مورد تأکید قرار داده و عمق فاجعه کربلا و جنایت بنی امیه به اسلام و انسانیت را افشا می کند.
حتی این به یاد امام حسین (ع) بودن در عملکرد سایر ائمه اطهار (ع) نیز به چشم می خورد؛ یعنی آنها نیز در مواقع اشاره به فداکاری ها و مظلومیت های امام حسین (ع) به گونه ای موضوع امام مهدی (ع) را مورد تأکید قرار داده اند به عنوان مثال در دعای ندبه امام صادق (ع) یاد سیّد الشهداء (ع) به همراه امام مهدی (ع) گرامی داشته شده است. در حقیقت شکایت شهادت جانگداز حضرت امام حسین (ع) به ساحت مقدّس حضرت بقیةاللّه (ع) شده است و درخواست می شود که به عنایت خداوند متعال هر چه زودتر زمینه ظهور فراهم شود بلکه هر چه زودتر مهدی موعود (ع) ظهور نموده انتقام خون آن حضرت را از دشمنان بگیرند...و حتی به پیروان اهل بیت (ع) توصیه می شود که در شب میلاد امام عصر (عج) از زیارت امام حسین(ع) غافل نشوند.
البتّه این موضوع به همین صورت در مورد امام حسین (ع) نیز مطرح است؛ یعنی حضرت اباعبداللّه الحسین (ع) نیز همواره به یاد مهدی موعود بوده اند. در دعای روز ولادت امام حسین (ع) از امام مهدی (ع) یاد می شود و در روز عاشورا و در زیارت عاشورا نام و یاد مهدی (ع) تسلی بخش قلب سوزان شیفتگان اهل بیت (ع) است.
مجموعه این برنامه های حساب شده، پیوند عاشورا و امام حسین (ع) را با قیام جهانی امام مهدی (ع) هر چه بیشتر روشن می سازند.
گذشته از همه آنچه بیان شد، طبق روایات بسیاری که از حضرات معصومین (ع) نقل شده است در بسیاری از مسائل جزئی نیز امام مهدی (ع) با امام حسین (ع) پیوستگی ها و ارتباطات قابل توجهی دارند که از آن جمله است:
1. روز ظهور امام مهدی (ع) مقارن با روز عاشورا است. از امام باقر (ع) روایت شده است:
قائم آل محمّد (ص) در روز شنبه که مصادف با روز عاشورا؛ یعنی همان روزی که حضرت اباعبداللّه(ع) به شهادت رسیدند قیام خواهد کرد.1
2. از مجموعه روایات به خوبی روشن می شود همان گونه که امام حسین (ع) نهضت خود را از مکه آغاز کردند؛ یعنی پس از خارج شدن از مدینه به مکه آمدند و از کنار بیت اللّه قیام خود را به مردم خبر دادند و به سمت کوفه حرکت کردند، حضرت مهدی (ع) نیز از کنار بیت اللّه جهانیان را به بیعت با خود فرا خواهد خواند و آن گاه حرکت های اصلاحی را تداوم خواهد بخشید و در نهایت مقرّ حکومتی خویش را در کوفه قرار خواهد داد.
3. حتی طنین صدای امام مهدی (ع) همان طنین صدای امام حسین (ع) است. پیام مهدی (ع) همان پیام حسین (ع) است که فریاد می زند:
ای مردم مگر نمی بینید به حقّ عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی گردد... امربه معروف و نهی از منکر کنار گذاشته شده است و احکام الهی و سنن پیامبر (ص) آشکار هتک می شود و...
این پیام و هشدار در لحظه ظهور با همان صدا به مردم جهان اعلام خواهد شد که امام حسین (ع) در روز عاشورا با همان لحن و آهنگ مردم را به تبعیت از حقّ و اعراض از بدی ها فرا خواندند:
إنّ صوت القائم یشبه بصوت الحسین (ع) یعنی: صدای [گیرا و دلنواز] قائم شبیه [طنین خوش] صدای اباعبداللّه (ع) است.
4. برخی از یاران امام حسین (ع) پس از رجعت در رکاب امام مهدی (ع) به یاری آن حضرت خواهند پرداخت و حتی برخی از فرشتگانی که جزء اصحاب امام حسین (ع) بوده اند در خدمت قائم آل محمّد (ص) خواهند بود و... .
« أللّهمّ نرغب إلیک دولة کریمة تعزّبها الإسلام و أهله و تُذِّلُ بها النفاق و أهله…»
📚 پینوشت:
1.بحارالانوار، ج52، ص 285.
https://rasekhoon.net/faq/show/1040125/%D8%B3%DB%8
C%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86
راسخون
✨✨🌱🌱
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌱🌱🌷🌷
#پرسمان_مهدوی
#پرسش :
مسأله «انتظار» چه اثرات مثبتی در روح و جان انسان منتظر در شرایط و اوضاع کنونی جهان دارد؟
#پاسخ :
برای بررسی دقیق و جامع از «مسئله انتظار» باید به سراغ پیامدهاى این انتظار در وضع کنونى جوامع اسلامى برویم و ببینیم: آیا ایمان به چنین ظهورى انسان را آن سان در افکار رؤیایى فرو مى برد که از وضع موجود خود غافل مى گردد، و تسلیم هر گونه شرایطى مى کند؟ یا اینکه براستى این عقیده یک نوع دعوت به قیام و سازندگى فرد و اجتماع است؟ آیا ایجاد تحرّک می کند یا رکود؟ آیا مسئولیت آفرین است یا مایه فرار از زیر بار مسئولیتها؟ و بالاخره آیا مخدّر است یا بیدار کننده؟
قبل از توضیح و بررسى این سؤالات توجه به یک نکته کاملا ضرورى است و آن اینکه سازنده ترین دستورات و عالى ترین مفاهیم هرگاه به دست افراد ناوارد، یا نالایق، یا سوء استفاده چی بیفتد ممکن است آن را چنان مسخ کنند که درست نتیجه اى برخلاف هدف اصلى بدهد و در مسیر بر ضدّ آن حرکت کند، و این نمونه هاى بسیار دارد و «مسئله انتظار» به طورى که خواهیم دید در ردیف همین مسائل است. به هر حال، براى رهایى از هر گونه اشتباه در محاسبه، در این گونه مباحث، باید به اصطلاح آب را از سرچشمه گرفت تا آلودگی هاى احتمالى نهرها و کانال هاى میان راه در آن اثر نگذارد.
به همین دلیل، ما در بحث انتظار مستقیما به سراغ متون اصلى اسلامى رفته و لحن گوناگون روایاتى را که روى «مسئله انتظار» تأکید مى کند مورد بررسى قرار مى دهیم تا از هدف اصلى آگاه شویم. اکنون با دقت به این چند روایت توجه کنید:
1. کسى از امام صادق (علیه السلام) پرسید چه مى گویید درباره کسى که داراى ولایت امامان است، و انتظار ظهور حکومت حق را مى کشد و در این حال از دنیا مى رود؟ امام (علیه السلام) در پاسخ فرمودند: «هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ ثُمَّ سَکَتَ هُنَیْئَةً ثُمَّ قَالَ هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللهِ»(1)؛ (او همانند کسى است که با رهبر این انقلاب در خیمه او [ستاد ارتش او] بوده باشد ـ سپس کمى سکوت کردند ـ و فرمودند مانند کسى است که با پیامبر اسلام [در مبارزاتش] همراه بوده است). این مضمون در روایات زیادى با تعبیرات مختلفى نقل شده است.
2. در بعضى «بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بِسَیْفِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ»؛ (همانند شمشیرزنى در راه خدا).
3. و در بعضى دیگر «کَمَنْ قَارَعَ(2) مَعَ رَسُولِ اللهِ بِسَیْفِهِ»؛ (همانند کسى است که در خدمت پیامبر با شمشیر بر مغز دشمن بکوبد).
4. و در بعضى دیگر «بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَاءِ الْقَائِمِ»؛ (همانند کسى است که زیر پرچم قائم بوده باشد).
5. و در بعضى دیگر «بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بَیْنَ یَدَی سَبِیلِ اللهِ»؛ (همانند کسى است که پیشِ روى پیامبر جهاد کند).
6. و بعضى دیگر «بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ»؛ (همانند کسى است که با پیامبر(صلی الله علیه و آله) شهید شود).
این تشبیهاتِ هفتگانه که در مورد انتظار ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این 6 روایت وارد شده بسیار پر معنى و روشنگر این واقعیت است که یک نوع رابطه و تشابه در میان «مسئله انتظار» و «جهاد» و مبارزه با دشمن، در آخرین شکل خود، وجود دارد.
7. در روایات متعددى نیز انتظار چنین حکومتى را داشتن، به عنوان بالاترین عبادت معرفى شده است. این مضمون در بعضى از احادیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله) و در بعضى از حضرت علی (علیه السلام) نقل شده است از جمله در حدیثى می خوانیم که پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی اِنْتِظَارُ الْفَرَجِ مِنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلّ»(3)؛ (بالاترین اعمال امت من انتظار فرج از ناحیه خدا کشیدن است)، و در حدیث دیگرى از پیامبر(صلی الله علیه و آله) می خوانیم: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ».(4) این حدیث اعمّ از اینکه انتظار فرج را به معنى وسیع کلمه بدانیم، و یا به مفهوم خاص یعنى انتظار ظهور مصلح جهانى باشد، اهمّیّت انتظار را در مورد بحث ما روشن مى سازد.
📚
(1). المحاسن، برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدین، دار الکتب الإسلامیه، قم، 1371 هـ ق، چاپ دوم، ج 1، ص 174؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 هـ ق، چاپ دوم، ج 52، ص 126.
(2). قرع بسیفه، یعنى با شمشیرش بر فرق دشمن کوبید.
(3). کمال الدین و تمام النعمة، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، اسلامیة، تهران، 1395 هـ ق، چاپ دوم، ج 2، ص 644؛ بحار الأنوار، همان، ج 52، ص 128.
(4). کمال الدین و تمام النعمة، همان، ج 1، ص 287؛ بحار الأنوار، همان، ص 125.
📚
منبع: مسأله انتظار، آیت الله الع
🌷🌷🌱🌱
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
چه انتظار فرجى صحیح و چه انتظار فرجى غلط است؟
#پاسخ :
انتظار فرج، دو گونه است:
1. انتظارى که سازنده، نگهدارنده، تعهدآور، نیرو آفرین و تحرک بخش است، به گونه اى که مى تواند نوعى عبادت و حق پرستى شمرده شود.
2. انتظارى که گناه، ویرانگر، اسارت بخش، فلج کننده است. انتظار این چنینى، همان دست بر روى دست گذاشتن، کار نکردن، قبول ظلم و تعدى است.
این دو نوع انتظار، معلول دو نوع برداشت از ظهور مهدى موعود(علیه السلام) است. این دو نوع برداشت، به نوبه ى خود، از دو نوع بینش درباره ى تحوّلات و انقلاب هاى تاریخى ناشى مى شود.
انتظار ویران گر
برداشت عدّه اى از مردم از مهدویت و انقلاب مهدى موعود (علیه السلام) این است که این انقلاب، صرفاً، ماهیّت انفجارى دارد و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم و تبعیض و اختناق و تباهى، ناشى مى شود. به بیان دیگر، نوعى سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن گاه که صلاح (خیر و نیکى) از بین برود و حق و حقیقت، هیچ طرفدارى نداشته باشد، باطل، یکه تاز میدان گردد و جز باطل، نیرویى حکومت نکند و فرد صالحى در جهان یافت نشود، این انفجار رخ مى دهد و دست غیب براى نجات حقیقت، از آستین بیرون مى آید.
طبق این تعریف، هر اصلاحى قبل از قیام حضرت مهدى (علیه السلام) محکوم است؛ زیرا، هر اصلاحى، یک نقطه ى روشن است و تا وقتى که در صحنه ى اجتماع نقطه ى روشنى هست، دست غیب ظاهر نمى شود، بلکه برعکس، هر گونه گناه، فساد، ظلم، تبعیض، حق کشى و پلیدى، به حکم این که مقدمه ى صلاح کلى است و انفجار را قریب الوقوع مى کند، روا است؛ زیرا، هدف، وسیله را توجیه مى کند، هر چند وسیله اى نامشروع باشد. پس بهترین کمک به تسریع ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه ى فحشا و فساد است! این جا است که گناه هم لذّت و کام جویى است و هم کمک به انقلاب مقدّس! این جا است که این شعر معنا پیدا مى کند که:
در دل دوست، به هر حیله رهى باید کرد *** طاعت از دست نیاید، گنهى باید کرد
انتظار سازنده
آیات قرآن، در جهت عکس برداشت بالاست؛ زیرا از آیات استفاده مى شود که ظهور مهدى (علیه السلام) حلقه اى است از حلقه هاى مبارزه ى اهل حق با اهل باطل که به پیروزى نهایى اهل حق منتهى مى شود؛ چنان که خداوند مى فرماید:
(... فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ)؛[1] حزب و جمعیّت خداوند، پیروز است.
و درباره ى شکست و نابودى حزب شیطان مى فرماید:
(... أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ)؛[2] بدانید حزب شیطان زیانکاران اند.
سهیم بودن یک فرد در پیروزى حزب خداوند، موقوف به این است که آن فرد، عملا، در گروه حق و حزب خداوند باشد. خداوند مى فرماید: (... فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعاً...)؛[3] در نیکى ها و اعمال خیر، بر یکدیگر سبقت جویید. هر جا باشید، خداوند، همه ى شما را حاضر مى کند...».
وقتى از امام کاظم(علیه السلام) درباره ى این آیه سؤال مى شود، آن حضرت مى فرماید: «ذلک والله أنْ لوقد قام قائمنا یجمع الله إلیه شیعتنا من جمیع البلدان؛[4] قسم به خدا! وقتى قائم ما(علیه السلام) قیام کند، خداوند، شیعیان ما را از همه ى شهرها، دور او جمع مى کند.».
پس، عمل به نیکى و خوبى و سبقت گرفتن، شرط شیعه بودن است و چنین شیعه اى مى تواند جزء یاران امام مهدى (علیه السلام) باشد، نه آن که گناهکار است و براى هیچ کار نیکى تلاش نمى کند.
بنابراین، مهدى موعود، مظهر نویدى است که به اهل ایمان و صاحبان عمل صالح داده شده است و مظهر پیروزى نهایى اهل ایمان بر حزب شیطان مى باشد.
رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خطاب به اصحاب خود فرمودند:
... شما، اصحاب من هستید، لکن برادران من، مردمى هستند که در آخرالزمان مى آیند، آنان، به نبوّت و دین من ایمان مى آورند، با آن که مرا ندیده اند. هر یک از آنان، اعتقاد و دین خویش را با هر سختى نگاه مى دارد، چنان که گویى درخت خار مغیلان را در شب با دست، پوست مى کند یا آتش پردوام چوب تاغ را در دست نگاه مى دارد. آن مؤمنان، مشعل هاى فروزان اند در تاریکى ها. خداوند، آنان را از آشوب هاى تیره و تار (آخرالزمان) نجات خواهد داد.[5]
طبق این حدیث، هر چند داشتن ایمان و عمل به احکام اسلام در دوره ى آخرالزمان، مشکل و سخت است، ولى تنها همین افراد هستند که به دلیل حفظ دین و ایمان خود و عمل به صالحات، برادران پیامبر(صلى الله علیه وآله) هستند و به هنگام ظهور امام(علیه السلام) به یارى او خواهند شتافت، نه آنان که با ترویج گناه و اشاعه ى فساد، ناخواسته، به گروه شیطان پیوسته اند.
📚
[1]. مائده: 56.
[2]. مجادله: 19.
[3]. بقره: 148.
[4]. بحارالأنوار، ج 52، ص 291.
[5]. محمدرضا حکیمى، خورشید مغرب، ص 278.
منبع: امام مهدى علیه السلام، رسول رضوى، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیه (1384).
🌷🌷🌱🌱
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
💠💠
#پرسمان_مهدویت
فایده امام غایب چیست؟
#پرسش :
امام اگر پیشوای مردم است باید ظاهر باشد. بر وجود امام ناپیدا چه فایدهای مترتب است؟ امامی که صدها سال غایب بماند، نه دین را ترویج کند، نه امر جامعه را حل کند، نه پاسخ مخالفین را بدهد، نه امر به معروف و نهی از منکر کند، نه از مظلومین حمایت کند نه حدود و احکام الهی را جاری سازد، نه مسایل حلال و حرام مردم را روشن سازد، وجود چنین امامی چه سودی دارد؟!
#پاسخ :
مردم در زمان غیبت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، آن هم به واسطهی اعمال خودشان از فوایدی که شمردید محرومند لیکن فواید وجود اما محضر به اینها نیست بلکه فواید دیگری نیز وجود دارد که در زمان غیبت نیز مرتب است از جمله، دو فایده ذیل را میتوان شمرد:
اول: بر طبق سخنان گذشته و براهینی که در کتب دانشمندان اقامه شده است و احادیثی که در موضوع امامت وارد شده، وجود مقدس امام، غایت نوع و فرد کامل انسانیت و رابطهی میان عالم مادی و عالم ربوبی است. اگر امام روی زمین نباشد نوع انسان منقرض خواهد شد. اگر امام نباشد خدا به حد کامل شناخته و عبادت نمیشود. اگر امام نباشد رابطهی بین عالم مادی و دستگاه آفرینش منقطع میگردد. قلب مقدس امام به منزلهی ترانسفورموتوریست که برق کارخانه را به هزاران لامپ میرساند. اشراقات و افاضات عوالم غیبی، اولا بر آینه پاک قلب امام و به وسیله او بر دلهای سایر افراد نازل میگردد. امام قلب عالم وجود و رهبر و او، مربی نوع انسان است، و معلوم است که حضور و غیبت او، در ترتب این آثار تفاوتی ندارد. آیا باز هم می شود گفت: امام ناپیدا را چه نفعی است؟! گمان میکنم:
منشأ و ریشهی اشکال وارد شده پرسشگر این است که به حق معنای ولایت و امامت پینبرده و امام را جز یک مسئلهگو و جاری کنندهی حدود نمیداند، در صورتی که مقام امامت و ولایت از این مقامات ظاهری بسی شامختر است.
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: ما پیشوای مسلمین و حجت بر اهل عالم و سادات مومنین و رهبر نیکان و صاحب اختیار مسلمین هستیم. ما امان اهل زمین هستیم چنان که ستارگان امان اهل آسمانند. به واسطهی ماست که آسمان بر زمین فرود نمیآید مگر وقتی که خدا بخواهد. به واسطهی ما باران رحمت حق نازل و برکات زمین خارج میشود. اگر ما روی زمین نبودیم اهلش را فر میبرد، آن گاه فرمودند: از روزی که خدا آدم را آفریده تا حال هیچ گاه زمین از حجتی خالی نبوده است ولی آن حجت، گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور بوده است، تا قیامت نیز از حجت خالی نخواهد شد، اگر امام نباشد خدا پرستش نمیشود، سلیمان میگوید عرض کردم: مردم چگونه از وجود اما غایب منتفع میشوند فرمود: همان طور که از خورشید پشت ابر انتفاع می برند[1].
در این حدیث و چندین حدیث دیگر، وجود مقدس صاحب الامر و انتفاع مرد از وی، تشبیه شده به خورشید پشت ابر و انتفاع مردم از آن. وجه تشبیه از این قرار است: در علوم طبیعی و فلکیات ثابت شده است که: خورشید مرکز منظومهی شمسی است، جاذبهاش حافظ زمین و آن را از سقوط نگه میدارد. زمین را به دور خود چرخانده شب و روز و فصول مختلف را ایجاد میکند. حرارتش سبب حیات و زندگی حیوانات و گیاهان و انسانیت، نورش روشنی بخش زمین می باشد. در ترتیب این آثار بین این که ظاهر باشد یا پشت ابر، تفاوتی وجود ندارد. یعنی جاذبه و نور و حرارتش در هر دو حال موجود است، گرچه کم و بیش دارد.
📚 پینوشت:
1. عن جعفر الصادق عن ابیه عن جده علی بن الحسین علیه السلام قال: نحن ائمه المسلمین و حجج الله علی العالمین و سادات المومنین وقاده الغر المحجلین و موالی المسلمین و نحن امان لاهل الارض کما ان النجوم امان لاهل السماء و بنایمسک السماء ان تقع علی الارض الاباذنه و بناینزل الغیث و تنشر الرحمه و تخرج برکات الارض و لولا ما علی الارض منالساخت باهلها.
ثم قال: ولم تخل منذ خلق الله آدم من حجه الله فیها، اما ظاهر مشهور او غائب مستور، ولاتخلو الارض الی ان تقوم الساعه من حجه ولو لاذلک لم یعبدالله.
قال سلیمان: فقلت لجعفر الصادق علیه السلام کیف ینتفع الناس بالحجه الغائب المستور؟ قال: کما ینتفعون بالشمس اذاستر هاسحاب. ینابیع المودة، ج 2 ص 217.
📚 منبع: مرکز مطالعات شیعه
💠💠
🌷🌷✨✨🍃🍃
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
امام مهدی علیه السلام در برابر سلاحهاي مخوف چگونه مانند جدشان با شمشير قيام خواهند كرد؟
#پاسخ :
اولاً: مقصود از خروج با شمشير، مأموريت به جهاد و توسل به اسلحه براي اعلاء كلمه حق است.
بنابر اين قيام با شمشير، كنايه از قيام با اسلحه و پيكار و جهاد و تعيين نوع مأموريت آن حضرت است و اينكه آن حضرت مأمور به مصالحه با كفار نيست.
بديهي است با هر اسلحهاي كه لازم باشد، آن حضرت و اصحابش با كفار و ستمگران جهاد مينمايند و از هرگونه اسلحهاي كه در زمان ظهور آن حضرت متداول باشد و به استعمال آن حاجت داشت باشند، استفاده مينمايند.
ثانياً: از كجا كه در زمان ظهور آن حضرت، اين اسلحههاي مهيب در اختيار بشر باقي باشد؛ زيرا ممكن است كه در اثر حوادث و آشوبها و انقلابات شديد و جنگهاي خانمانسوز جهاني، كه پيش از ظهور آن حضرت واقع ميشود دو ثلث بشر نابود شود، اين اسلحههاي جهنمي معدوم گردد و شايد كسي باقي نماند كه بتواند از اين اسلحهها استفاده كند، يا آنها را تهيه نمايد و اين احتمال هم كاملاً بجا و قابل توجه است.
📚 موسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر عليه السلام
🌷🌷✨✨🍃🍃
#مهدویت
🌺🌺
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
آيا مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ س ـ با معلوم نبودن ظهور آقا امام زمان (عج) با هم ارتباطي دارد؟ توضيح دهيد.
#پاسخ :
بين مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ با معلوم و معين نبودن وقت ظهور امام عصر (عج) ارتباطي وجود ندارد زيرا عللي كه براي معلوم نبودن وقت ظهور امام ذكر كرده اند غير از ادله اي است كه براي مخفي ماندن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ ذكر كرده اند.
عامه و خاصه دربارة شبانه دفن شدن و مخفي بودن قبر حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ مي نويسند: آنچه مسلم است حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ به امام علي ـ عليه السلام ـ وصيت كردند كه شبانه غسلم بده و كفن كن و نماز بخوان و در تاريكي شب به خاكم سپار و هيچ كس را در اين امور، خبر نكن.[1]
حال چرا آن حضرت چنين وصيت كرد؟ حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ از امت اسلامي انتظار داشتند پس از رحلت پيامبر عظيم الشأن اسلام به وصيت آن حضرت در مورد اهل بيتش به خصوص يگانه دخترش نهايت احترام را گذاشته و حقي از او پايمال نشود، اما نه تنها او را احترام نكردند بلكه حاكمان زمان از هيچ ستمي در حق او كوتاهي نكردند، چند ساعت بعد از رحلت جانگذاز پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ در خانة حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ را آتش زدند، محسنش را سقط كردند، فدك را غصب نمودند و صدها جنايت ديگر را عليه او مرتكب شدند كه روح هر آزاده اي را مي رنجاند از اينرو حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در سن جواني مي ناليد و مدام گريه راه نفسش را مي گرفت و چون به زيارت مزار پدر مي رفت و خاك قبرش را مي بوييد و با آه جانسوز مي گفت: چه باكي است بر كسي كه خاك قبر احمد را بوييده و پس از آن در تمام زندگاني عطر ديگري را نبويد آن قدر مصيبت بر سر من ريخته شد كه اگر به روزها وارد مي شد همة روزها شب تار مي گرديد.[2]
اين وصيت حضرت فاطمه ـ سلام الله عليها ـ و مخفي بودن قبر مطهرش تا اندازه اي پردة ابهام را از روي دردهاي دل او برداشت او با چنين وصيتي مظلوميت، غربت تنها يادگار رسالت را براي شيفتگان حقيقت به يادگار گذاشت.
اگر اين قبر از ديده ها پنهان نمي شد، و امروز همگان محل آرامگاه و حرم او را مي ديدند از كجا به دردهاي كشنده اي كه آن حضرت در كانون سينه مباركش در زير پرده هاي صبر، مخفي نموده و سرانجام غروب آن شمس خاندان رسالت شد، مي رسيديم؟ از چه راهي مي توانستيم ثابت كنيم كه حضرت از دستگاه آن زمان ناراضي بود و از كجا بر ما مسلم مي شد كه حق آن حضرت را غصب نمودند؟ از كجا ظلم و ستم آنها نسبت به پارة جگر رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ بر ما واضح مي شد؟ از كجا به طور مسلم از نقشه ها و كارها و دسيسه بازي ها و حقه و نيرنگ هاي اين خلفا اطلاع حاصل مي كرديم؟
بنابراين معلوم نبودن قبر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ سندي محكم براي رفتار ظالمانه، حاكمان غاصب زمان نسبت به حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ است و در پرتو همين وصيت حكيمانه بي لياقت بودن جانشين هاي دروغين حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ نيز روشن مي شود در حالي كه براي معين نبودن وقت ظهور حضرت ولي عصر (عج) علل ديگري گفته اند كه به بخشي از آنها اشاره مي كنيم:
سرّي از اسرار است: در پاسخ گويي به اين سؤال همانند بسياري از سؤالات ديگر كه از فكر بشر پنهان است، تنها مي توان از كلام كساني بهره جست كه با نگاه نافذ خود آن سوي پردة غيب را نيز مي بينند. از اينرو دربارة معين نبودن زمان ظهور مي توان گفت همان طور كه پنهان زيستي آخرين ذخيرة الهي به طور قطع از اسرار و رموزي است كه طبق حكمت الهي تحقق يافته است و گفتار معصومين ـ عليه السلام ـ صريح در اين حقيقت است، مشخص نبودن زمان ظهور نيز سري از اسرار الهي است و احاديث معصومين ـ عليهم السلام ـ صريح در اين مدعي است.[3]
2. اگر وقت ظهور معين مي شد بيشتر مردم از اسلام بر مي گشتند:
كليني از امام كاظم ـ عليه السلام ـ ذكر كرده است كه آن حضرت فرمود: «اي علي بن يقطين» تا كنون دويست سال است كه شيعه با اميدها و آرزوها پرورش داده شده است «يقطين پدر علي از موالي بني عباس بود. ايشان به پسرش گفت چرا آنچه به ما گفته شد (خلافت بني عباس) واقع شد ولي آنچه به شما گفته شد، صورت نگرفت؟ علي به او پاسخ داد آنچه به ما و شما گفته شد هر دو از يك جا بيرون آمده است اين كه زمان كار شما فرا رسيد، بنابراين فوراً به شما داده شد و همانطور كه گفته شده بود انجام پذيرفت ولي زمان كار ما فرا نرسيده است. بنابراين ما را به اميد و آرزوها سرگرم نموده اند، زيرا اگر به ما گفته مي شد، امر ظهور دويست يا سيصد سال ديگر اتفاق خواهد افتاد حتماً دل ها سخت مي شد و بيشتر مردم از ايمان به اسلام بر مي گشتند ولي گفتند چه قدر سريع و نزديك است براي آن كه دل هاي مردم به ايمان نزديك شود و فرج را نزديك بنماياند.[4]
3. معين نكردند تا سوء استفاده نشود: اگر وقت ظهور را معين مي كردند علاوه
🌷🌷🌷
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
آیا در حکومت حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) تمام مردم اصلاح خواهند شد؟
#پاسخ :
مطابق برخى از روایات، اصلاحات حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) فراگیر بوده و شامل همه افراد روى زمین خواهد شد. در اینجا به برخی از این روایات اشاره می کنیم:
1. از امام حسن مجتبى (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:
«خداوند در آخرالزمان مردى را بر مى انگیزاند که بوسیله او تمام منحرفان و فاسدان اصلاح می گردند».(1)
2. امام باقر (علیه السلام) مى فرمایند:
«هنگامى که قائم ما قیام کند دستش را بر سر بندگان خدا مى گذارد و خِرَدهایشان را جمع کرده [تمرکز مى بخشد و رشد مى دهد] و اخلاقشان را کامل مى کند».(2)
3. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) به حضرت فاطمه (علیها السلام) مى فرمایند:
«خداوند از نسل این دو [حسن و حسین (علیهما السلام)] شخصى را بر مى انگیزد که دژهاى گمراهى را مى گشاید و دل هاى سیاه قفل خورده را تسخیر مى نماید».(3)
📚 :
(1). إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، اعلمى، بیروت، 1425 قمری، چاپ: اول، ج 5، ص 145، (الفصل العشرون).
(2). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 1، ص 25، (کتاب العقل و الجهل).
(3). عقد الدرر فی أخبار المنتظر، المقدسی الشافعی السلمی، یوسف بن یحیى بن علی، مکتبة عالم الفکر، بی جا، 1997 میلادی، ص 48؛ إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، اعلمى، بیروت، 1425 قمری، چاپ: اول، ج 5، ص 249، (الفصل السابع عشر).
(3). عقد الدرر فی أخبار المنتظر، المقدسی الشافعی السلمی، یوسف بن یحیى بن علی، مکتبة عالم الفکر، بی جا، 1997 میلادی، ص 48؛ إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن، اعلمى، بیروت، 1425 قمری، چاپ: اول، ج 5، ص 249، (الفصل السابع عشر).
🌷🌷🌷
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌱🌱🌷🌷
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
آیا غربیان هم اعتقاد به مصلح جهانی دارند؟
#پاسخ :
عقیده به ظهور یک رهایى بخش بزرگ و برچیده شدن بساط ظلم و ستم از میان انسانها، و حکومت حق و عدالت منحصر به شرقیها و مذاهب شرقى نیست؛ بلکه یک اعتقاد عمومى و جهانى است که چهره هاى مختلف آن در عقاید اقوام گوناگون دیده مى شود، و همه روشنگر این حقیقت است که این اعتقاد کهن ریشه اى در فطرت و نهاد انسانى؛ و در دعوت همه پیامبران، داشته است.
در کتاب «دیباچه اى بر رهبرى» ضمن بیان وجود انتظار ظهور یک منجى بزرگ در میان اقوام مختلف غربى، و بهره بردارى پاره اى از افراد از یک چنین انتظار عمومى، نام پنج نفر از مدّعیان را که از انگلستان برخاستند به عنوان: «جیمز نایلور» و «یوحنا سوثکات» و «ریچارد برادرز» و «جان نیکولز تام» و «هنرى جیمز پرینس» را ذکر مى کند، و از «برنارد باربر» جامعه شناس آمریکایى در رساله «نهضت منجى گرى» وجود چنین اعتقادى را، حتّى در میان سرخ پوستان آمریکایى نقل کرده مى گوید:
در میان قبایل سرخ پوست آمریکایی... این عقیده شایع است که روزى گرد سرخ پوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد...
تنها تا پیش از سال 1890 بالغ بر بیست نوع از این نهضت ها در تاریخ آمریکا ضبط شده است.
در کتاب «علایم الظّهور» تصریح شده است که: آثار این عقیده را در میان اهالى اسکاندیناوى و بومیان مکزیک و نظایر آنها نیز مى توان یافت.
📚 حکومت جهانی مهدی، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى (دام ظله)، ناشر: نسل جوان، قم، 1390 ش.
🌱🌱🌷🌷
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
#مهدویت
🌱🌱🌹🌹
#پرسش
آیا «لبیک» گفتن به غیر از امام معصوم جایز است؟
#پاسخ اجمالی
«لبّیک» در لغت به معنای پاسخ مثبت دادن، موافقت کردن و پذیرش دعوت یا قبول آن است؛[1] پذیرشی همراه با تکریم و تعظیم و تجلیل. این واژه در اصل «لَبَّینِ لَکَ» بود که در اثر ادغام به صورت «لَبَّیک» در آمد.[2]
«لبیک» به معنای پاسخ مثبت دادن است که واژه فارسی «در خدمتم» را میتوان تا حدودی معادل آن دانست. این واژه را میتوان در جواب تمام افرادی که انسان را مخاطب قرار میدهند، مورد استفاده قرار داد مانند آنجا که «ام سلمه» همسر رسول خدا(ص) شبث بن ربعی را صدا زد و مردی در جوابش گفت: «لبیک یا أمّ المؤمنین».[3]
اما اگر قرائن و شواهد نشانگر آن باشد که با استفاده از این واژه گویا طرف مقابل، خدا در نظر گرفته شده است در این صورت، حتی معصوم را هم نمیتوان با «لبیک» مخاطب قرار داد:
«...خَرَجَ إِلَیْنَا أَبُو عَبْدِ الله(ع) وَ هُوَ مُغْضَبٌ فَقَالَ إِنِّی خَرَجْتُ آنِفاً فِی حَاجَةٍ فَتَعَرَّضَ لِی بَعْضُ سُودَانِ الْمَدِینَةِ فَهَتَفَ بِی لَبَّیْکَ یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ لَبَّیْکَ فَرَجَعْتُ عَوْدِی عَلَى بَدْئِی ...»؛[4] مالک بن عطیه از یکى از اصحاب نقل کرد؛ امام صادق(ع) با خشم نزد ما آمد و فرمود: من چند دقیقه پیش براى کارى از خانه خارج شدم؛ یکى از سیاههاى مدینه جلوی من آمد و گفت: «لبیک یا جعفر بن محمّد لبیک» با شنیدن این سخن بدون آنکه کارم را انجام دهم با ترس و لرز به منزل برگشته و همان دم به محرابم رفته و در مقابل پروردگار به سجده افتادم؛ صورت به خاک مالیدم؛ کمال خوارى را در مقابل خدا انجام دادم، و از آن مرد بیزارى جستم نسبت به این حرفى که زد.
📚 پی نوشت:
[1]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، مهیار، رضا، ص 749، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[2]. مقری فیومى، احمد بن محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، ج 2، ص 547، قم، منشورات دار الرضی، چاپ اول، بیتا.
[3]. ابن حیون مغربی، نعمان بن محمد، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار(ع)، ج 1، ص 167، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1409ق.
[4]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 8، ص 225، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
اسلام کوئست
🌱🌱🌹🌹
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌱🌹🌹
#پرسش
آیا اعتقاد به آمدن منجی در آینده مخصوص مسلمانان و به# ویژه شیعیان است؟
#پاسخ
فوتوریسم به معنای اعتقاد به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی و امید به آینده روشن که در آن ، نگرانیها و هراس ها مرتفع گردد و به برکت ظهور یک شخصیت ممتاز الهی، همه تاریکی ها از پهنه گیتی برچیده شود و ریشه ظلم و جهل و تباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره، همه جا و همه زمان ها، نزد تمام ملت ها شایع و رایج بوده است.
در کتاب های مربوط به مذاهب به نام ها و القاب مختلفی از منجی بر می خوریم ؛برای نمونه
_ در مذهب یهود : ماشیح
_ در مذهب مسیحیت: مسیح
_ در مکتب زرتشت: سوشیانس
_ در مکتب هندوها: ویشنو ، کلکی یا کلکین
_ در مکتب بودا: بودای پنجم میتریه
_ در مذهب اسلام: مهدی، قائم
آنچه از تاریخ امت ها استفاده می شود، این است که مسئله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی و آمدن مصلحی در آخرالزمان، به نام منجی موعود جهان، به قدری اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملت ها و پیروان همه ادیان الهی و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است ، تا جایی که در طول تاریخ بشریت ، انسان ها در فراز و نشیب های زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری ، پیوسته خود را از یاس و ناامیدی نجات می دادند و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان ، لحظهشماری میکنند.
📚 آفتاب مهر
🌱🌹🌹
#مهدویت
#سوال
اگر بناست از نعمت های الهی تشکر کنیم، چرا حتما نماز بخوانیم؟
#پاسخ
وقتی اصل لزوم تشکر را قبول کردیم، چگونگی آن باید طبق دستور پزشک ضروری تشخیص داده شد، چگونگی مصرف دارو، تابع دستور پزشک است. برای این که در تشکرها سردرگم نشویم و یاوه نگوییم باید طبق خواسته خدا سپاس انجام دهیم.
یک خلبان ، همین که پرواز را پذیرفت، در هر کجای دنیا که خواست؛ با برج مراقبت تماس بگیرد، باید به زبان انگلیسی سخن بگویید. پس نحوه تشکر را باید از دستور الهی و اولیاء خدا فرا بگیریم.
#شهادت
#عبادت
#پرسش
*چرا حضرت مهدی(ع) ظهور نمیکند؟
پاسخ آیت الله سبحانی
#پاسخ: برنامه حضرت مهدی(ع) با برنامه پیامبران و سایر پیشوایان یک تفاوت کلی دارد و آن این که برنامه وی قانونگذاری نیست، بلکه یک برنامه به تمام معنی اجرایی در تمام جهان است. به این معنی که او مأموریت دارد تمام اصول تعالیم اسلام را در جهان پیاده کند و اصول عدالت و دادگری و حق و حقیقت را در میان جامعه بشری بگستراند.
روشن است که پیاده شدن چنین برنامة انقلابی جهانی، که به وسیله آن اصول عدالت و دادگری و حقّ و حقیقت در میان همه مردم جهان گسترش یابد، به شرایط و مقدّماتی نیاز دارد که تحقق آنها جز با مرور و تکامل همه جانبه اجتماع ممکن نیست; برخی از آن مقدمات عبارتند از:
1. آمادگی روحی
در درجه نخست باید مردم جهان برای اجرای این اصول، تشنه و آماده گردند و تا زمانی که در مردم جهان تقاضایی نباشد، «عرضه» هر نوع برنامه مادّی و معنوی مؤثر نخواهد بود. قانون عرضه و تقاضا نه تنها در نظام زندگی اقتصادی حکمفرماست، بلکه مشابه این نظام در عرضه برنامههای معنوی و اصول اخلاقی و مکتبهای سیاسی و انقلابی نیز حاکم میباشد و تا در اعماق دل مردم ـ برای این نوع امور ـ تقاضا و درخواستی نباشد، عرضه آن با شکست رو به رو شده و کاری از پیش نخواهد رفت.
امام باقر(ع) میفرماید:
«روزی که قائم آل محمّد(ص) قیام کند، خدا دست خود را بر سر بندگان میگذارد، در پرتو آن خردها را جمع میگرداند و شعور آنان به حد کمال میرسد».[1]
البتّه گذشت زمان و شکست قوانین مادّی و پدید آمدن بنبستهای جهانی و کشیده شدن بشریّت بر لب پرتگاه جنگ، مردم جهان را به تنگ آورده و آنان را به این حقیقت واقف خواهد ساخت که اصول و قوانین مادّی و سازمانهای به اصطلاح بین المللی، نه تنها نمیتوانند مشکلات زندگی را حل کنند و عدالت را در جهان حکمفرما سازند، بلکه همین خستگی و یأس، مردم دنیا را برای پذیرش یک انقلاب بنیادی مهیّا و آماده میسازد و میدانیم که این موضوع نیاز به گذشت زمان دارد تا تجربههای تلخ زندگی ثابت کند که تمام نظامات مادّی و سازمانهای بشری در اجرای اصول عدالت و احقاق حق و برقراری امنیّت و آرامش، عاجز و ناتوان میباشند و سرانجام باید بر اثر یأس و نومیدی، این تقاضا در مردم گیتی برای تحقّق چنان آرمان الهی پدید آید و زمینه برای عرضه یک انقلاب جهانی به وسیله یک مرد الهی و آسمانی، از هر نظر مساعد گردد.[2]
2. تکامل علوم و فرهنگهای انسانی
از سوی دیگر برای برقرار ساختن یک حکومت جهانی بر اساس عدل و داد، نیاز فراوان به پیشرفت علوم و دانشها و فرهنگهای اجتماعی و مردمی است که آن نیز بدون پیشرفت فکری و گذشت زمان، ممکن و میسّر نمیگردد.
برقراری حکومت جهانی که در پرتو آن، در سراسر جهان عدل و داد و قانون حکومت کند و همه مردم جهان از کلیه مزایای فردی و اجتماعی اسلامی بهرهمند گردند بدون وجود یک فرهنگ پیشرفته در کلیّه شؤون بشری امکان پذیر نیست و هرگز بدون یک فرهنگ کامل، جامه عمل به خود نمیپوشد. این نیز احتیاج به گذشت زمان دارد.
3. تکامل وسایل ارتباط جمعی
از طرفی چنین حکومتی به وجود وسایل کامل ارتباط جمعی نیاز دارد تا در پرتو آن بتواند مقرّرات و احکام و اصول انسانی را از طرق مختلف در مدّت کوتاهی به مردم جهان اعلام کند. این امر نیز بدون تکامل صنایع انسانی و گذشت زمان محقق نمیشود.
4. پرورش نیروی انسانی
از همه اینها گذشته ، پیشبرد چنین هدفی و پیریزی چنان انقلابی، به یک نیروی فعّال و سازنده انسانی نیاز دارد که در واقع ارتش انقلاب جهانی را تشکیل میدهد. تشکیل چنین ارتشی و به وجود آمدن چنین افراد پاکباخته و فداکاری، که در راه هدف و حقیقت از همه چیز بگذرند، به گذشت زمان نیاز دارد.
*منطق اسلام در آزمونها
اگر در برخی از روایات میخوانیم که فلسفة طولانی شدن غیبت امام زمان، همان امتحان و آزمایش مردم است، ممکن است ناظر به همین نکته باشد; زیرا امتحان و آزمایش در منطق اسـلام به معنی آزمـونهای معمولی و کشف امور پنهانی نیست; بلکه مقصود از آن پرورش روحیّات پاک و پدید آوردن حداکثر ورزیدگی در افراد میباشد.[3]
مجموع این جهات چهارگانه[4] نیاز به این دارد که زمان قابل ملاحظهای بگذرد و جهان از بسیاری جهات پیش برود; و آمادگی روحی و فکری برای پذیرش حکومت جهانی بر اساس حقّ و عدالت در مردم پدید آید; آنگاه این برنامه با وسایل و امکانات خاصّی در سطح جهانی وسیله حضرت مهدی ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ پیاده گردد و این است گوشهای از فلسفة غیبت طولانی امام(ع).
----------------------------------
پی نوشت ها:
[1] . کافی:1/25، کتاب العقل، ح21.
[2] . یکی از نشانههای روشن قیام امام زمان که احادیث اسلامی همگی بر آن اتّفاق دارند این است که سراسر اجتماع بشری را جور و ستم و تعدّی و بیدادگری فرا میگیرد و ابرهای یأس و نومیدی زندگی جامعه انسانی را تیره میسازد و در حقیقت فشار
🌷🌷
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
برهان واسطه در فیض چگونه بر وجود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دلالت دارد؟
#پاسخ :
از براهینی که دلالت بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دارد «برهان واسطه در فیض» است. فلاسفه براى عالم چهار مرحله ذکر کرده اند: عالم ربوبى، عالم عقل، عالم مثال و عالم طبیعت. و نیز آنان به عقول ده گانه معتقدند که خداوند علت فاعلى و قریب عقل اول و عقل دوم معلول عقل اول و ... و در نهایت عقل دهم، علت فاعلى بر عالم مثال و عالم مثال نیز علت عالم طبیعت و ماده است؛ زیرا عالم، عالم اسباب و مسببات است و خداوند این نظام را بر اساس آن بنا نهاده است.
حال اگر کسى سؤال کند که چرا خداوند مستقیماً و بدون واسطه عالم طبیعت را ایجاد نکرده است؟
در جواب مى گوئیم به جهت آنکه بین عالم ربوبى و عالم ماده سنخیت وجود ندارد و لذا عوالم مختلف را به جهت برقرارى سنخیت بین عالم ربوبى و عالم ماده و طبیعت، آفرید. از میان موجودات عالم ماده، تنها انسان است که با عالم مثال سنخیت دارد، و براى ایجاد سنخیت کامل، احتیاج به انسان کامل است؛ زیرا او واسطه فیض بر مجموعه انسان هاى دیگر است و در این زمینه فرقى بین فیض تکوین و تشریع نیست.
به عبارت دیگر همان گونه که قانون سنخیت بین علت و معلول و نیز نظام اسباب و مسببات در عالم تکوین اقتضا مى کند که بین عالم ربوبى و عالم طبیعت عوالم دیگرى باشد تا فیض وجود از راه آنها کانالیزه شده و به عالم طبیعت برسد، در مورد فیض معنوى خداوند و تصرفات او در قلوب انسان نیز با واسطه انجام خواهد گرفت که همان وجود امام معصوم کامل است. البته فیض تشریع نیز از این کانال به انسان مى رسد.
از این بیان به خوبى معناى حدیث: «لَوْلَاکَ لَمَا خَلَقْتُ الْاَفْلَاکَ وَ لَوْلَا عَلِیٌّ لَمَا خَلَقْتُکَ وَ لَوْلَا فَاطِمَةُ لَمَا خَلَقْتُکُمَا»؛ ([اى پیامبر] اگر تو نبودى هرگز افلاک را خلق نمى کردم و اگر على نبود هرگز تو را خلق نمى کردم و اگر فاطمه نبود هرگز شما دو نفر را خلق نمى کردم)، روشن مى شود؛ زیرا وجود این انسان هاى از همه جهت کامل، سبب فیض الهى بر عالم ماده و افلاکند و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز حلقه وصل بین عالم عقل و نبوت با عالم امامت و انسان کامل است.
📚 موعود شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، مسجد مقدس جمکران، قم، چاپ هفتم، 1390 ش.
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌷🌷
🌹🌹
#پرسش
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﯿﻢ ﺳـﻄﺢ ﻓﮑﺮي و اﻋﺘﻘﺎدي ﺧﻮد را در ارﺗﺒﺎط ﺑﺎ اﻣﺎم ﻋﺼﺮ ﻋﺠﻞ اﷲ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻓﺮﺟﻪ اﻟﺸﺮﯾﻒ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﺮده و ﻋﻤﯿﻖ ﺗﺮ ﮐﻨﯿﻢ؟
#پاسخ
ﺑﺮاي ﺑﺎﻻ ﺑﺮدن ﺳﻄﺢ ﻓﮑﺮي و اﻋﺘﻘﺎدي ﺑﻪ دو ﮐﺎر ﻧﯿﺎز اﺳﺖ:
.۱ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ :ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﮐﺘﺎب ﻫﺎ و ﮔﻔﺖ و ﮔﻮ ﺑﺎ اﻧﺪﯾﺸﻮران و ﺻﺎﺣﺒﺎن ﻋﻠﻢ و ﻓﮑﺮ و ﺗﺪﺑﺮ در آن ﻫﺎ.
.۲ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺧـﺪا :ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺣﻀـﺮت ﺣﻖ و دﻋـﺎ و اﻧـﺎﺑﻪ ﺑﻪ درﮔـﺎه او و ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ وﻇﺎﯾﻒ دﯾﻨﯽ ،ﺗﺎ دل روﺷﻦ و ﭘﺎك ﮔﺮدد و ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺗﺠﻠﯽ ﮔﺎه اﻧﻮار و ﻣﻌﺎرف ﺣﻖ ﺑﺎﺷﺪ .اﯾﻦ اﻧﻮار ،ﻫﻢ اﻟﻬﺎﻣﺎت اﻟﻬﯽ را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﻫﻢ ﺗﻔﮑﺮ.
📚 آفتاب مهر
#پرسش
امام غائب چگونه جامعه را سرپرستی می کند؟
#پاسخ
انسان برای داشتن زندگی بهتر و ایده آل، نیازمند الگویی کامل و جامع است که از هر نقص و عیبی به دور بوده و بتواند راهنمای خوبی برای او در همه زمینه ها باشد. در زندگی اجتماعی نیز انسان به رهبری محتاج است که او را به سوی خوبی ها و کمال هدایت کند.
چه نیکوست اگر رهبر جامعه و امام مردم، معصوم و عاری از گناه و هر گونه لغزش و خطا باشد تا با فکری عمیق و پهناور و سینه ای گشاده به نور الاهی، حق هر کسی را به او برساند و جلوی تجاوز کاری های همگان را بگیرد.
پیشوایان معصوم علیهم السلام ، بهترین الگو برای رسیدن بشر به سعادت و کمال هستند. در دست داشتن چنین معیار و الگویی، بزرگ ترین لطف و مرحمت الهی برای جامعه انسانی است؛ چرا که بشر نمی تواند قوانین و برنامه های مناسب وضع کند، ولی پروردگار با وجود امام و پیشوایان معصوم، جامعه انسانی را از گرفتاری و تباهی ها نجات داده است. اما ممکن است این پرسش برای هر کسی پیش بیاید که امام غائب چگونه می تواند جامعه را سرپرستی کند. که در این مجال برآنیم این مسئله را بررسی کنیم.
جامعه نیاز به امامى دارد که سرپرست جامعه باشد، و طبق روایتى که اهل سنت نقل کرده اند، هر کس بیعت امامى را بر گردن نداشته باشد و بمیرد، مرگ او مرگ جاهلیت است. مى گویند: پیامبر فرمود: «من مات ولم یکن فى عنقه بیعة امام مات میتة جاهلیة»
مسلماً این امام باید امامى عادل و پاکدامن معصوم از گناه باشد که جهانیان را از لغزش و جهالت حفظ کند.
حاکمان فعلى کشورهاى عربى، واجد چنین شرایطى نیستند، چگونه مى توان گفت اگر کسى بیعت «مبارک»ها و «قذافى»ها را به گردن نداشته باشد، مرگ او مرگ جاهلیت باشد.
اکنون باید رفت و این امام والامقام را پیدا کرد تا مرگ انسان ها، مرگ جاهلیت نباشد. آن امام معصوم در لسان پیامبر، همان حضرت مهدى است که خداوند منّان او را براى دادگسترى در جهان، حفظ کرده است. حال اگر شرایط براى زمامدارى این امام غایب، آماده باشد، مسلّماً سرپرستى ظاهرى را برعهده خواهد گرفت و امّا اگر بشر خیره سر، مانع از چنین برکت الهى باشد، او به عنوان امام غائب، تصرفاتى در جامعه اسلامى خواهد داشت که در گذشته به آن اشاره کردیم، بسان تصرفات مصاحب موسى (خضر) در سه مورد.
ولى سرپرستى جامعه به مجتهد جامع الشرایط، عادل و آگاه، فقیه، وارسته که تالى تلو معصوم است، سپرده مى شود و در طول این مدّت که امام، از دیدگان ما غایب است، (هر چند در خود جامعه زندگى مى کند)، مجتهدان عالى مقام، سرپرستى جامعه را به عهده گرفته اند. البته این بدان معنا نیست که مجتهد بدون کمک گرفتن از متخصصان امور اجتماعى، حکومت مى کند. مشروح این قسمت را در کتاب «حکومت اسلامى در چشم انداز ما» مطالعه کنید.
از این گذشته، در زمان غیبت امام، جانشینان او، امور جامعه را اداره مى کنند، این جانشینان، فقیهان با ورع و پرهیزکار هستند.
حضرت موسى چهل روز براى اخذ تورات به میقات رفت و سرپرستى جامعه بنى اسرائیل را برعهده برادرش هارون نهاد و به او چنین گفت:
(اخلفنى فى قومى وأصلح ولا تتّبع سبیل المفسدین). اعراف/ 142.
"جانشین من در میان ملتم باش و به اصلاح کارها بپرداز و از مفسدان پیروى مکن".
چه مانعى دارد که امام معصوم نیز در حالت غیبت، اداره امور را به دیگران واگذار کند و این کوچکترین منافاتى با امامت وى ندارد. اتفاقاً در زمان غیبت، فقیهان آگاه به نمایندگى از آن حضرت به تشکیل حکومت مى پردازند و خود، در رأس حکومت قرار مى گیرند، زیرا امام، آنان را بر این مقام، نصب کرده است و در مقبوله عمر بن حنظله آمده است: «فانّى قد جعلته علیکم حاکماً، (وسائل الشیعه، ج18، باب 1 از ابواب صفات قاضى، حدیث 1).و در حدیث ابى خدیجه آمده است: «فإنّى قد جعلته علیکم قاضیاً». (وسائل الشیعه، ج18، باب11 از ابواب صفات قاضى، حدیث 8.)
بنابراین، آنان حاکمان امّت و قاضیان ملت هستند، البته نه به تنهایى بلکه با به کارگیرى متخصصان و تقسیم کار میان آنان. البته آن چه گفتیم به این معنى نیست که خود امام در زمان غیبت هیچ اثرى ندارد، بلکه در حال غیبت، کارهاى لازمى را پنهان از چشم مردم انجام مى دهد.
فاطمه زین الدینی
بخش مهدویت تبیان
📚
وسائل الشیعه
متن سخنرانی آیت الله سبحانی به پرسش فوائد امام غائب
در انتظار خورشید (ضرورت وجود امام)؛ پدید آورنده : زهرا رضائیان
مجله عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی ؛ گلبرگ ، تیر 1384، شماره 64
پرسمان دانشجویی؛ مهدویت و ظهور
مطالب مرتبط:
علت نهی از
#پرسش
آیا جمله «یا ابا صالح المهدی! ادرکنی » - که مردم در مدد خواهی از امام زمان (عج) می گویند - ماخذ حدیثی دارد؟ در کجا؟
#پاسخ
برای پاسخ به این سوال ذکر مقدمه ای لازم است . می دانید که عرب ها «کنیه » را برای اشخاص به دو جهت نام گذاری می کنند:
1 . به لحاظ نام پسر یا دختر . بر فرض به امید آن که در آینده فرد مورد نظر، فرزندی پیدا کند که مثلا نام او را فضل بگذارند، از ابتدای میلاد یا پس از آن، به او اگر مرد باشد کنیه ابوالفضل می دهند و اگر زن باشد کنیه ام الفضل .
2 . به لحاظ دارابودن کمالی از کمالات; مثلا به فردی به لحاظ بندگی زیاد، ابوعبدالله; یابرتری بسیار، ابوالفضل یا خوبی و نیکی افزون، ابا صالح می گویند .
با این توضیح یاد آور می شویم که «ابا صالح » از کنیه های آقا امام زمان (ع) است و در میان عرب ها و بادیه نشین ها بیش تر شهرت دارد . آنان در توسلات و استغاثه های خود، این نام را وسیله قرار می دهند . (1) محدث نوری می نویسد:
احمد بن محمد بن خالد برقی در کتاب محاسن از ابوبصیر آورده است که حضرت امام صادق (ع) فرمود: «هر گاه راه را گم کردی، ندا کن: یا ابا صالح! یا ابا صالح! ارشدنا الی الطریق! رحمکم الله .» (2)
جمله ادرکنی (مرا دریاب) سخن استغاثه کننده و فریاد کننده است . بنابراین، کنیه «ابا صالح » در مورد حضرت مهدی (عج) ریشه روایی دارد .
نام ها و کنیه ها و القاب امام زمان (عج) را در کتب زیر جستجو کنید:
📚
- بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، ج 51، ص 28 .
- منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج 2، ص 757 .
- نجم الثاقب، محدث نوری، ص 41 .
#پرسش
آیا ما وظیفه داریم برای دیدار با حضرت مهدی (ع) اقدام و کوشش کنیم یا خیر؟
#پاسخ
تا جایی که ما اطلاع داریم، تلاش برای دیدار آن حضرت در دوران غیبت، به عنوان یک امر واجب یا مستحب مطرح نشده است; زیرا بشر عادی این امکان را ندارد و تنها خود آن بزرگوار است که گاهی بر سپید بختی، تجلی فرموده و سایه رستگاری عظیم بر سر او می اندازد . بنابراین، تلاش و کوشش برای دیدار حضور او همانند زیارت ائمه دیگر و رسول خدا علیهم السلام از مستحبات شمرده نشده است تا افراد، مقدمات عادی و معمولی آن سفر روحانی را فراهم سازند .
آری مقدمات قلبی و روحانی برای دیدار آن حضرت، که معرفت مقام امام و رعایت تقوی و حریم شرع است، در دست ما می باشد; آن هم نه به شرط توقع و طلب کاری، بلکه به امیدواری و سپس دعا و مسالت از خدا که:
«اللهم ارنی الطلعة الرشیدة و الغرة الحمیدة; خداوندا! آن طلعت سروآسا و چهره نیکو را به من بنمایان .»
آن چه مستحب است خواندن زیارت حضرت مهدی (عج) درسرداب مطهر و زیارات دیگر از دور است . (3) از دعای یاد شده در بالا این نکته دقیق به دست می آید که ما زمینه دل و جان را آماده کنیم و سپس از خداوند مسالت داریم که او را به ما نشان دهد .
باری، در روزگار غیبت، وظیفه این است که تلاش کنیم بر تعداد دوستان آن حضرت بیفزاییم; از حریم ولایت او دفاع و امامت و غیبت و حیات و حضورش را اثبات کنیم; اخلاق، محبت، افکار، شخصیت و تاثیرات او را حتی در زندگی روزانه به مردم بشناسانیم و با او ارتباط روحی و معنوی داشته باشیم . این ها موجب می شود تا آن مهربان سایه لطف بر ما بیفکند; چه چهره بنماید چه ننماید .
یادمان نرود که اگر تلاش کردیم ولی به دیدارش نائل نشدیم، دلیل کم لطفی او نیست; چرا که نمی دانیم اراده خداوند و صلاح ما در چیست . باید بدانیم که هر چه را صلاح ما است او اراده خواهد کرد . بااین همه آرزوی هر عاشقی، دیدار و وصال یار محبوب است .
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه شود تو را که من هم برسم به آرزویی؟ !
در این باره، نگاه کنید به:
نجم الثاقب، ص 569 و 577 .
مکیال المکارم، سید محمد تقی موسوی اصفهانی، ج 2، بخش 8 .
روزگار رهایی، کامل سلیمان، ج 1، ص 401 .
امام مهدی (عج) از ولادت تا ظهور، سید محمد کاظم قزوینی، ص 335- 374 .
📚 پی نوشت ها:
1 . نجم الثاقب: ، ص 45، نام پانزدهم .
2 . همان، ص 572 .
3 . ر . ک . کلمة الامام المهدی (عج)، بخش 3- 6; بحارالانوار، ج 102، ص 181- 126; ربیع الانام فی ادعیة خیر الانام: ص 355- 396 که زیارات مختلفی را نقل کرده اند .
پرسش و پاسخ درباره آخرین مصلح آسمان، امام عصر (ع)، سید حسین حسینی، نشر آفاق، چاپ اول 1380; 142 ص;
شبهات_مهدویت
سرداب امام زمان(عج)
#سؤال
آیا این ادعا صحیح است كه امام زمان(عج) در سردابى كه محل غیبت ایشان است، باقى مانده و از آنجا ظهور خواهد كرد؟
سرداب مقدس:
پیش از بیان پاسخ، ابتدا باید به معرفى سرداب مقدس پرداخت ؛ آن گاه درستى یا نادرستى این ادعا را مورد بررسى قرار داد. بیشتر خانه ها در مناطق گرمسیر عراق، از دیرباز تاكنون به جهت رهایى از گرماى سخت و طاقت فرساى خورشید، داراى سرداب یا زیر زمین بوده اند. خانه امام حسن عسكرى (علیه السلام) نیز در شهر سامرا داراى چنین زیر زمینى بود كه در تاریخ به «سرداب» مشهور شده است. زمانى كه خانه آن حضرت در حلقه محاصره سپاه خلیفه عباسى بود و آنان براى دستگیرى فرزندش مهدى(عج) آنجا را درمیان گرفته بودند ؛ از سرداب بیرون آمد و از صف آنان عبور كرد و رفت و یا از محل سرداب ناپدید شد و پس از آن غیبت و پنهان شدن آن حضرت آغاز شد. همین سرداب محل زندگى و عبادت سه امام بوده و الان نیز در جوار مرقد امامان گران قدر حضرت هادى و عسكرى (علیهم السلام) در سامرا موجود است. شیعیانى كه براى زیارت آن دو امام، وارد سامرّا مى شوند، بعد از زیارت قبر آن بزرگواران، در محل عبادت آنان نماز خوانده و آنجا را زیارت مى كنند.
تهمت و ادعاى نادرست
حضور و مقدّس شمردن این سرداب از طرف شیعیان، موجب شده كه دشمنان مغرض و كینه جو، تهمت هاى ناروایى را دراین رابطه مطرح كنند ؛ از جمله :
1. شیعه قائل است مهدى موعود، بعد از تولدش در سردابى مخفى شده و غیبت خود را از آنجا شروع كرده است. تاكنون نیز در آن سرداب به سر مى برد و ظهورش نیز از همان سرداب خواهد بود!!
2. برخى در كتاب هاى خود نوشته اند: این سرداب، در شهر حلّه عراق است ؛ برخى آن را در بغداد و عده اى نیز در سامرا دانسته اند!!
3. شیعیان در بامداد هر جمعه، سوار بر مركب ها و مسلّح و آماده پیكار، در مقابل درب این سرداب اجتماع مى كنند و فریاد مى كشند : سالار ما! بیا! بیا![1]
#پاسخ ها:
یك. باور شیعه در مورد سرداب
شیعه براى سردابى كه در سامرا است، احترام خاصى قائل است و آنجا را از اماكن مقدسه مى داند و در آنجا به نماز و دعا و زیارت حضرت مهدى(عج) مى پردازد ؛ ولى این كار نه براى این است كه امام در آنجا مخفى و پنهان است یا كسى امام را مقیم آنجا مى داند ؛ بلكه براى آن است كه آن محل نواحى آن و حرم عسكریین، منازل و مساكن شریفه و خانه ها و محل ولادت آن حضرت و بروز بعضى از معجزات بوده است و تجدید خاطرات آن اعصار و یاد آن زمان هایى است كه امام عصر و پدر و جدّش در آنجا زندگى و عبادت مى كردند و آنجا محل آمد و شد شیعیان و محبّان اهل بیت بوده است.
دو. عدم اعتقاد شیعه به ظهور امام از سرداب
در هیچ یك از آثار روایى و تاریخى شیعى، نیامده كه حضرت مهدى(عج) در سرداب مقدس زندگى مى كند و در آنجا باقى است و از آنجا نیز ظهور خواهد كرد!چنان كه علامه امینى تصریح دارد : ...شیعه اعتقاد ندارد كه غیبت امام در سرداب است و خودشان را در سرداب مخفى كرده اند و از همان جا نیز ظهور خواهد كرد ؛ بلكه اعتقاد شیعه آن است كه او از مكّه معظمه، مقابل خانه خدا ظهور خواهد كرد و آن سرداب تنها خانه امامان در سامرا بوده است ؛ این مسئله اى همگانى است...»[2].
سه. باور شیعه درباره محل زندگى امام(عج)
به نظر شیعه، حضرت ولى عصر(عج)، همه ساله در مراسم حج شركت مى جوید و قبر اجداد طاهرینش را در مدینه، عراق و طوس زیارت مى كند. پس اساسا شیعه براى حضرت مهدى، محلّ و مكان خاصى قائل نیست تا نوبت به آن رسد كه بگوییم در سرداب است یا غیر سرداب؟!
چهار. علت مقدس شمردن سرداب
چنان كه گذشت، شیعیان به دلایل مختلف، آنجا را مقدس و محترم مى شمرند، از جمله :
4-1. آنجا محل زندگى و سكونت سه امام معصوم بوده و از وجود مبارك آنان، شرافت و بركت كسب كرده است.
4-2. آنجا محل عبادت و نیایش و تلاوت قرآن آن سه بزرگوار بوده است.
4-3. سرداب، در جوار مرقد دو تن از امامان معصوم قرار دارد و زائران امام هادى و عسكرى (علیهماالسلام)، آنجا را نیز زیارت مى كنند.
4-4. امام زمان(عج) هر سال براى زیارت قبور شریفه پدر، جدّ، مادر و عمه اش، به آنجا تشریف فرما شده است.
4-5. امام زمان(عج) در آن خانه تولّد یافته از آنجا غایب شده است (نه اینكه در آنجا پنهان شده است).
پس شیعیان معتقدند : مقدّس شمردن سرداب، صرفا به دلایل یاد شده است و این تقدیس، اختصاص به این مكان ندارد ؛ بلكه هر كجا كه مشخصا محل عبادت یكى از امامان معصوم بوده است، بدان تبرك مى جویند و هر كجا بدانند حتى یك بار و یك لحظه حضرت ولى عصر(عج) دیده شده است آنجا را هم زیارت كرده و بدان تبرك مى جویند (همچون مسجد سهله، مسجد كوفه، مسجد جمكران و...) و هرگز به راز دیگرى در آن معتقد نیستند[3].
نتیجه آنكه این گونه افترائات و سخنان صد در صد كذب و نادرست، بر اساس انگیزه دشمنى با شیعه و انحراف از اهل بیت و از سوى دشمنان خاندان رسالت بیان شده است
#سوال
دلایل تنها ماندن امام حسین(ع) در قیام عاشورا چه بود؟
#پاسخ
در پاسخ به سوال شما به طور خلاصه می توان گفت:
بااین که اکثریت امام حسین(ع) رادوست می داشتند و طرفدار فکر و روش او بودند ولی شجاعت روحی و رشد فکری و قوت ایمان و گذشتشان به قدری نبود که بتوانند مانند حبیب و مسلم و حر و زهیر مقامات و مصالح و منافع زودگذر و موقت را فدای مصالح عامه و یاری دین کنند. این جمله که فرزدق به امام حسین(ع) عرضه داشت دل های مردم با تو ولی شمشیرهایشان با بنی امیه است(تاریخ طبری، ج4، ص290) یک جمله تمامی بود که وضع مردم را در آن روزگار کاملا شرح می دهد، هم موقعیت روحانی و ملی امام حسین(ع) را در قلوب معلوم می سازد و هم ضعف روحی و فقدان شجاعت اخلاقی مردم را بیان می کند. مجمع عبدالله بن ممع عائدی که از شهدای کربلا است مردم کوفه را بدینگونه معرفی کرد: گفت: به سران مردم رشوه های بزرگ داده شد و کیسه هایشان پر شد. پس آن ها بر ظلم و دشمنی با تو همدست شدند و اما سائر مردم دل هاشان به سوی تو مایل است ولی شمشیرهایشان به روی تو کشیده می شود.
منبع: انجمن گفتگوی دینی
#محرم
هدایت شده از مسار
#پرسش
🔍علل قیام عاشورا چه بود؟
#قسمت_دوم
#پاسخ
2- امر به معروف و نهی از منکرمبنای حرکت اعتراض آمیز امام(ع):
♨️این اعتراض با هجرت و انتقال از مدینه به مکه صورت می گیرد اعم از اینکه حرکت دارای اثر باشد یا نباشد، چون بعضی از امر به معروف و نهی از منکرهای غیر مؤثر هستند که در تاریخ می مانند و اثرات بعدی دارند.
💡بنابر این دورهای که امام حسین(ع) در مکه به سر می برد؛ همین اعتراض به عنوان امربه معروف و نهی از منکر حساب می شود و امام(ع) در حال امر به معروف و نهی از منکر گفتاری و عملی بوده است.
#درس_های_عاشورا
#به_قلم_آلاله
#عکسنوشته_حسنا
🆔 @tanha_rahe_narafte
#سوال
دلایل تنها ماندن امام حسین(ع) در قیام عاشورا چه بود؟
#پاسخ
در پاسخ به سوال به طور خلاصه می توان گفت:
بااین که اکثریت امام حسین(ع) رادوست می داشتند و طرفدار فکر و روش او بودند ولی شجاعت روحی و رشد فکری و قوت ایمان و گذشتشان به قدری نبود که بتوانند مانند حبیب و مسلم و حر و زهیر مقامات و مصالح و منافع زودگذر و موقت را فدای مصالح عامه و یاری دین کنند. این جمله که فرزدق به امام حسین(ع) عرضه داشت دل های مردم با تو ولی شمشیرهایشان با بنی امیه است(تاریخ طبری، ج4، ص290) یک جمله تمامی بود که وضع مردم را در آن روزگار کاملا شرح می دهد، هم موقعیت روحانی و ملی امام حسین(ع) را در قلوب معلوم می سازد و هم ضعف روحی و فقدان شجاعت اخلاقی مردم را بیان می کند. مجمع عبدالله بن ممع عائدی که از شهدای کربلا است مردم کوفه را بدینگونه معرفی کرد: گفت: به سران مردم رشوه های بزرگ داده شد و کیسه هایشان پر شد. پس آن ها بر ظلم و دشمنی با تو همدست شدند و اما سائر مردم دل هاشان به سوی تو مایل است ولی شمشیرهایشان به روی تو کشیده می شود.
منبع: انجمن گفتگوی دینی
#محرم
✨✨🌱🌱
#پرسمان_مهدویت
#پرسش :
امام مهدی (عج) چگونه به یاد امام حسین (ع) هستند؟
#پاسخ :
از آنجا که امام حسین (ع) با تمام وجود همه توانمندی ها و سرمایه های خود را ایثار کرد تا اسلام را از خطر اساسی برهاند؛ آخرین حجت الهی نیز تصریح دارند که همواره به یاد ایثارگری و فداکاری های آن حضرت هستند و شب و روز با یادآوری مصیبت هایی که بر ایشان روا داشته شد خون گریه می کنند.
در بخشی از زیارت «ناحیه مقدسه» در این باره می خوانیم:
...اگر روزگار وقت زندگی مرا از تو [ ای حسین (ع) ] به تأخیر انداخت و یاری و نصرت تو در کربلا در روز عاشورا نصیب من نشد، اینک من هر آینه صبح و شام به یاد مصیبت های تو ندبه می کنم و به جای اشک بر تو خون گریه می کنم...
بدون تردید این قبیل از تعابیر نهایت محبّت و دلبستگی حضرت مهدی (ع) را به سیّد الشهداء (ع) نشان می دهد و ضرورت زنده نگه داشتن خاطره اباعبداللّه (ع) از جمله از طریق عزاداری برای آن حضرت را مورد تأکید قرار داده و عمق فاجعه کربلا و جنایت بنی امیه به اسلام و انسانیت را افشا می کند.
حتی این به یاد امام حسین (ع) بودن در عملکرد سایر ائمه اطهار (ع) نیز به چشم می خورد؛ یعنی آنها نیز در مواقع اشاره به فداکاری ها و مظلومیت های امام حسین (ع) به گونه ای موضوع امام مهدی (ع) را مورد تأکید قرار داده اند به عنوان مثال در دعای ندبه امام صادق (ع) یاد سیّد الشهداء (ع) به همراه امام مهدی (ع) گرامی داشته شده است. در حقیقت شکایت شهادت جانگداز حضرت امام حسین (ع) به ساحت مقدّس حضرت بقیةاللّه (ع) شده است و درخواست می شود که به عنایت خداوند متعال هر چه زودتر زمینه ظهور فراهم شود بلکه هر چه زودتر مهدی موعود (ع) ظهور نموده انتقام خون آن حضرت را از دشمنان بگیرند...و حتی به پیروان اهل بیت (ع) توصیه می شود که در شب میلاد امام عصر (عج) از زیارت امام حسین(ع) غافل نشوند.
البتّه این موضوع به همین صورت در مورد امام حسین (ع) نیز مطرح است؛ یعنی حضرت اباعبداللّه الحسین (ع) نیز همواره به یاد مهدی موعود بوده اند. در دعای روز ولادت امام حسین (ع) از امام مهدی (ع) یاد می شود و در روز عاشورا و در زیارت عاشورا نام و یاد مهدی (ع) تسلی بخش قلب سوزان شیفتگان اهل بیت (ع) است.
مجموعه این برنامه های حساب شده، پیوند عاشورا و امام حسین (ع) را با قیام جهانی امام مهدی (ع) هر چه بیشتر روشن می سازند.
گذشته از همه آنچه بیان شد، طبق روایات بسیاری که از حضرات معصومین (ع) نقل شده است در بسیاری از مسائل جزئی نیز امام مهدی (ع) با امام حسین (ع) پیوستگی ها و ارتباطات قابل توجهی دارند که از آن جمله است:
1. روز ظهور امام مهدی (ع) مقارن با روز عاشورا است. از امام باقر (ع) روایت شده است:
قائم آل محمّد (ص) در روز شنبه که مصادف با روز عاشورا؛ یعنی همان روزی که حضرت اباعبداللّه(ع) به شهادت رسیدند قیام خواهد کرد.1
2. از مجموعه روایات به خوبی روشن می شود همان گونه که امام حسین (ع) نهضت خود را از مکه آغاز کردند؛ یعنی پس از خارج شدن از مدینه به مکه آمدند و از کنار بیت اللّه قیام خود را به مردم خبر دادند و به سمت کوفه حرکت کردند، حضرت مهدی (ع) نیز از کنار بیت اللّه جهانیان را به بیعت با خود فرا خواهد خواند و آن گاه حرکت های اصلاحی را تداوم خواهد بخشید و در نهایت مقرّ حکومتی خویش را در کوفه قرار خواهد داد.
3. حتی طنین صدای امام مهدی (ع) همان طنین صدای امام حسین (ع) است. پیام مهدی (ع) همان پیام حسین (ع) است که فریاد می زند:
ای مردم مگر نمی بینید به حقّ عمل نمی شود و از باطل خودداری نمی گردد... امربه معروف و نهی از منکر کنار گذاشته شده است و احکام الهی و سنن پیامبر (ص) آشکار هتک می شود و...
این پیام و هشدار در لحظه ظهور با همان صدا به مردم جهان اعلام خواهد شد که امام حسین (ع) در روز عاشورا با همان لحن و آهنگ مردم را به تبعیت از حقّ و اعراض از بدی ها فرا خواندند:
إنّ صوت القائم یشبه بصوت الحسین (ع) یعنی: صدای [گیرا و دلنواز] قائم شبیه [طنین خوش] صدای اباعبداللّه (ع) است.
4. برخی از یاران امام حسین (ع) پس از رجعت در رکاب امام مهدی (ع) به یاری آن حضرت خواهند پرداخت و حتی برخی از فرشتگانی که جزء اصحاب امام حسین (ع) بوده اند در خدمت قائم آل محمّد (ص) خواهند بود و... .
« أللّهمّ نرغب إلیک دولة کریمة تعزّبها الإسلام و أهله و تُذِّلُ بها النفاق و أهله…»
📚 پینوشت:
1.بحارالانوار، ج52، ص 285.
https://rasekhoon.net/faq/show/1040125/%D8%B3%DB%8
C%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86
راسخون
✨✨🌱🌱
https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌱🌹🌹
#پرسش
آیا اعتقاد به آمدن منجی در آینده مخصوص مسلمانان و به# ویژه شیعیان است؟
#پاسخ
فوتوریسم به معنای اعتقاد به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی و امید به آینده روشن که در آن ، نگرانیها و هراس ها مرتفع گردد و به برکت ظهور یک شخصیت ممتاز الهی، همه تاریکی ها از پهنه گیتی برچیده شود و ریشه ظلم و جهل و تباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره، همه جا و همه زمان ها، نزد تمام ملت ها شایع و رایج بوده است.
در کتاب های مربوط به مذاهب به نام ها و القاب مختلفی از منجی بر می خوریم ؛برای نمونه
_ در مذهب یهود : ماشیح
_ در مذهب مسیحیت: مسیح
_ در مکتب زرتشت: سوشیانس
_ در مکتب هندوها: ویشنو ، کلکی یا کلکین
_ در مکتب بودا: بودای پنجم میتریه
_ در مذهب اسلام: مهدی، قائم
آنچه از تاریخ امت ها استفاده می شود، این است که مسئله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی و آمدن مصلحی در آخرالزمان، به نام منجی موعود جهان، به قدری اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملت ها و پیروان همه ادیان الهی و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است ، تا جایی که در طول تاریخ بشریت ، انسان ها در فراز و نشیب های زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری ، پیوسته خود را از یاس و ناامیدی نجات می دادند و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان ، لحظهشماری میکنند.
📚 آفتاب مهر
🌱🌹🌹
#مهدویت
🌱🌹🌹
#پرسش
آیا اعتقاد به آمدن منجی در آینده مخصوص مسلمانان و به# ویژه شیعیان است؟
#پاسخ
فوتوریسم به معنای اعتقاد به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی و امید به آینده روشن که در آن ، نگرانیها و هراس ها مرتفع گردد و به برکت ظهور یک شخصیت ممتاز الهی، همه تاریکی ها از پهنه گیتی برچیده شود و ریشه ظلم و جهل و تباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره، همه جا و همه زمان ها، نزد تمام ملت ها شایع و رایج بوده است.
در کتاب های مربوط به مذاهب به نام ها و القاب مختلفی از منجی بر می خوریم ؛برای نمونه
_ در مذهب یهود : ماشیح
_ در مذهب مسیحیت: مسیح
_ در مکتب زرتشت: سوشیانس
_ در مکتب هندوها: ویشنو ، کلکی یا کلکین
_ در مکتب بودا: بودای پنجم میتریه
_ در مذهب اسلام: مهدی، قائم
آنچه از تاریخ امت ها استفاده می شود، این است که مسئله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی و آمدن مصلحی در آخرالزمان، به نام منجی موعود جهان، به قدری اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملت ها و پیروان همه ادیان الهی و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است ، تا جایی که در طول تاریخ بشریت ، انسان ها در فراز و نشیب های زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری ، پیوسته خود را از یاس و ناامیدی نجات می دادند و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان ، لحظهشماری میکنند.
📚 آفتاب مهر
🌱🌹🌹
#مهدویت
🌱🌹🌹
#پرسش
آیا اعتقاد به آمدن منجی در آینده مخصوص مسلمانان و به# ویژه شیعیان است؟
#پاسخ
فوتوریسم به معنای اعتقاد به ظهور یک نجات دهنده بزرگ آسمانی و امید به آینده روشن که در آن ، نگرانیها و هراس ها مرتفع گردد و به برکت ظهور یک شخصیت ممتاز الهی، همه تاریکی ها از پهنه گیتی برچیده شود و ریشه ظلم و جهل و تباهی از روی کره زمین برکنده شود، یک اعتقاد عمومی ثابت است که همواره، همه جا و همه زمان ها، نزد تمام ملت ها شایع و رایج بوده است.
در کتاب های مربوط به مذاهب به نام ها و القاب مختلفی از منجی بر می خوریم ؛برای نمونه
_ در مذهب یهود : ماشیح
_ در مذهب مسیحیت: مسیح
_ در مکتب زرتشت: سوشیانس
_ در مکتب هندوها: ویشنو ، کلکی یا کلکین
_ در مکتب بودا: بودای پنجم میتریه
_ در مذهب اسلام: مهدی، قائم
آنچه از تاریخ امت ها استفاده می شود، این است که مسئله عقیده به ظهور یک رهبر مقتدر الهی و آمدن مصلحی در آخرالزمان، به نام منجی موعود جهان، به قدری اصیل و ریشه دار است که در اعماق دل ملت ها و پیروان همه ادیان الهی و تمام اقوام و ملل جهان جا گرفته است ، تا جایی که در طول تاریخ بشریت ، انسان ها در فراز و نشیب های زندگی، با یادآوری ظهور چنین رهبر مقتدری ، پیوسته خود را از یاس و ناامیدی نجات می دادند و در انتظار ظهور آن مصلح موعود جهانی در پایان جهان ، لحظهشماری میکنند.
📚 آفتاب مهر
🌱🌹🌹
#مهدویت
#پرسش
امام غائب چگونه جامعه را سرپرستی می کند؟
#پاسخ
انسان برای داشتن زندگی بهتر و ایده آل، نیازمند الگویی کامل و جامع است که از هر نقص و عیبی به دور بوده و بتواند راهنمای خوبی برای او در همه زمینه ها باشد. در زندگی اجتماعی نیز انسان به رهبری محتاج است که او را به سوی خوبی ها و کمال هدایت کند.
چه نیکوست اگر رهبر جامعه و امام مردم، معصوم و عاری از گناه و هر گونه لغزش و خطا باشد تا با فکری عمیق و پهناور و سینه ای گشاده به نور الاهی، حق هر کسی را به او برساند و جلوی تجاوز کاری های همگان را بگیرد.
پیشوایان معصوم علیهم السلام ، بهترین الگو برای رسیدن بشر به سعادت و کمال هستند. در دست داشتن چنین معیار و الگویی، بزرگ ترین لطف و مرحمت الهی برای جامعه انسانی است؛ چرا که بشر نمی تواند قوانین و برنامه های مناسب وضع کند، ولی پروردگار با وجود امام و پیشوایان معصوم، جامعه انسانی را از گرفتاری و تباهی ها نجات داده است. اما ممکن است این پرسش برای هر کسی پیش بیاید که امام غائب چگونه می تواند جامعه را سرپرستی کند. که در این مجال برآنیم این مسئله را بررسی کنیم.
جامعه نیاز به امامى دارد که سرپرست جامعه باشد، و طبق روایتى که اهل سنت نقل کرده اند، هر کس بیعت امامى را بر گردن نداشته باشد و بمیرد، مرگ او مرگ جاهلیت است. مى گویند: پیامبر فرمود: «من مات ولم یکن فى عنقه بیعة امام مات میتة جاهلیة»
مسلماً این امام باید امامى عادل و پاکدامن معصوم از گناه باشد که جهانیان را از لغزش و جهالت حفظ کند.
حاکمان فعلى کشورهاى عربى، واجد چنین شرایطى نیستند، چگونه مى توان گفت اگر کسى بیعت «مبارک»ها و «قذافى»ها را به گردن نداشته باشد، مرگ او مرگ جاهلیت باشد.
اکنون باید رفت و این امام والامقام را پیدا کرد تا مرگ انسان ها، مرگ جاهلیت نباشد. آن امام معصوم در لسان پیامبر، همان حضرت مهدى است که خداوند منّان او را براى دادگسترى در جهان، حفظ کرده است. حال اگر شرایط براى زمامدارى این امام غایب، آماده باشد، مسلّماً سرپرستى ظاهرى را برعهده خواهد گرفت و امّا اگر بشر خیره سر، مانع از چنین برکت الهى باشد، او به عنوان امام غائب، تصرفاتى در جامعه اسلامى خواهد داشت که در گذشته به آن اشاره کردیم، بسان تصرفات مصاحب موسى (خضر) در سه مورد.
ولى سرپرستى جامعه به مجتهد جامع الشرایط، عادل و آگاه، فقیه، وارسته که تالى تلو معصوم است، سپرده مى شود و در طول این مدّت که امام، از دیدگان ما غایب است، (هر چند در خود جامعه زندگى مى کند)، مجتهدان عالى مقام، سرپرستى جامعه را به عهده گرفته اند. البته این بدان معنا نیست که مجتهد بدون کمک گرفتن از متخصصان امور اجتماعى، حکومت مى کند. مشروح این قسمت را در کتاب «حکومت اسلامى در چشم انداز ما» مطالعه کنید.
از این گذشته، در زمان غیبت امام، جانشینان او، امور جامعه را اداره مى کنند، این جانشینان، فقیهان با ورع و پرهیزکار هستند.
حضرت موسى چهل روز براى اخذ تورات به میقات رفت و سرپرستى جامعه بنى اسرائیل را برعهده برادرش هارون نهاد و به او چنین گفت:
(اخلفنى فى قومى وأصلح ولا تتّبع سبیل المفسدین). اعراف/ 142.
"جانشین من در میان ملتم باش و به اصلاح کارها بپرداز و از مفسدان پیروى مکن".
چه مانعى دارد که امام معصوم نیز در حالت غیبت، اداره امور را به دیگران واگذار کند و این کوچکترین منافاتى با امامت وى ندارد. اتفاقاً در زمان غیبت، فقیهان آگاه به نمایندگى از آن حضرت به تشکیل حکومت مى پردازند و خود، در رأس حکومت قرار مى گیرند، زیرا امام، آنان را بر این مقام، نصب کرده است و در مقبوله عمر بن حنظله آمده است: «فانّى قد جعلته علیکم حاکماً، (وسائل الشیعه، ج18، باب 1 از ابواب صفات قاضى، حدیث 1).و در حدیث ابى خدیجه آمده است: «فإنّى قد جعلته علیکم قاضیاً». (وسائل الشیعه، ج18، باب11 از ابواب صفات قاضى، حدیث 8.)
بنابراین، آنان حاکمان امّت و قاضیان ملت هستند، البته نه به تنهایى بلکه با به کارگیرى متخصصان و تقسیم کار میان آنان. البته آن چه گفتیم به این معنى نیست که خود امام در زمان غیبت هیچ اثرى ندارد، بلکه در حال غیبت، کارهاى لازمى را پنهان از چشم مردم انجام مى دهد.
فاطمه زین الدینی بخش مهدویت تبیان
📚
وسائل الشیعه
متن سخنرانی آیت الله سبحانی به پرسش فوائد امام غائب
در انتظار خورشید (ضرورت وجود امام)؛ پدید آورنده : زهرا رضائیان
مجله عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی ؛ گلبرگ ، تیر 1384، شماره 64
پرسمان دانشجویی؛ مهدویت و ظهور
مطالب مرتبط:
علت نهی ازبردن نام اصلی امام زمان(عج)
بررسی کوتاهی بر طول عمر امام زمان(عج)
تبیین برخی از وقایع پس از ظهور
#مهدویت
🌼🌼🌼💕💕💕🌼🌼🌼 #پرسمانی_در_مورد_حضرت_معصومه(ع) #سوال
فاطمه معصومه(س) کیست؟ و چه مقام و جایگاهی دارند؟
#پاسخ
✍️حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) 25 سال بعد از تولد امام رضا(علیه السلام) دیده به جهان گشود. در مورد روز تولدشان اختلاف وجود دارد؛ بنا بر نقلی، اوّل ذی القعده سال 173 هجری، روز میلاد حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) است.(1) پدرش امام موسی بن جعفر(علیهما السلام) و مادرش بانویی پاکیزه به نام «نجمه» بود که وقتی حضرت رضا(علیه السّلام) را به دنیا آورد امام کاظم(علیه السّلام) او را «طاهره» نامید، و اسامی دیگری نیز داشت؛ از جمله: نجمه، اروی، سَکَن، سمانه و تکتم که آخرین نام او بود.(2) مهمترین لقب فاطمه دختر امام کاظم(علیه السلام) «معصومه» می باشد و از روایتی منتسب به امام رضا(علیه السلام) اخذ شده است که فرمود: «مَنْ زارَ الْمَعْصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زارَنی » (3)؛ (هرکس حضرت معصومه(علیها السلام) را در قم زیارتکند گویا مرا زیارتکرده است).(4) ☀️مقامات حضرت معصومه(سلام الله علیها)
حضرت معصومه(سلام الله علیها) بعد از پدر، در سال ۱۷۹ تحت کفالت برادرش حضرت امام رضا(علیه السلام) قرار گرفت و تا سال ۲۰۰(هـ ق) یعنی ۲۱ سال تمام، در کنار برادر بزرگوارشان به مقامات عالی و کمالات علمی و معنوی و اخلاقی دست یافت؛ برخی از مقامات ایشان عبارت است از:
مقام شفاعت: در مقام و منزلت و جایگاه این بانوی بزرگوار نزد اهل بیت(علیهم السلام) همین بس که امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «...اَلَا اِنَّ لِلْجَنَّهِ ثَمَانِیَهَ اَبْوَابٍ ثَلَاثَهٌ مِنْهَا اِلَی قُمَّ تُقْبَضُ فِیهَا امْرَاَهٌ مِنْ وُلْدِی اسْمُهَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُوسَی وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّهَ بِاَجْمَعِهِمْ»(5)؛ (آگاه باشید بهشتهشت در دارد که سه در آن به سوی قم است. بانویی از فرزندان من در آنجا وفات می کند که نامش فاطمه دختر موسی است. همه شیعیان ما به شفاعتاو وارد بهشتمی شوند).
همچنین مقام معنوی او در مرحله ای است که در فرازی از زیارتنامه معروفش که توسط امام رضا(علیه السلام) بیان شده است می خوانیم: «یا فاطِمَهُ اشْفَعی لی فی الْجَنَّهِ، فَانَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ»(6)؛ (ای فاطمه مرا در بهشتشفاعت کن چرا که در پیشگاه خدادارای جایگاه با عظمت هستی).
✨✨✨✨✨✨
مقام علمی و حدیثی: حضرت معصومه(سلام الله علیها) از لحاظ علمی و حدیثی مثل مادرش حضرت زهرا(سلام الله علیها) «عالمه» و «محدثه» بود و همان گونه که حضرت زهرا(سلام الله علیها) با استدلالهای متین و استوار، حقانیت ولایتحضرت علی(علیه السلام) را تبیین می کرد، حضرت معصومه(علیها سلام) نیز چنین بود. روایاتی که از آن حضرت نقل شده غالباً درباره امامتو ولایتعلی(علیه السلام) است که با اثبات ولایتاو ولایتسایر امـامـان معصوم نیز ثابت می شود. برای نمونه حضرت معصومهبا چند واسطه از حضرت زهرا نقل می کنند که فرمود: پیامبر در شب معراجبه بهشترفت و بر روی پرده ای در قصر بهشتدید که چنین نوشته شده: «لَا اِلَهَ اِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیٌ وَلِیُ الْقَوْمِ»؛ (معبودی جز خدای یکتا و بی همتا نیست محمد رسول خداو علی ولی و رهبر مردم است). .. و بر روی پرده درگاه قصر دیگری نوشته شده است: «شِیعَهُ عَلِیٍّ هُمُ الْفَائِزُون»؛ (شیعیان علی رستگارند). (7)
همچنین در بابمکانت علمی حضرت معصومهنقل شده است که روزی عدهای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش هایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم(علیه السلام) بپرسند و ایشان در سفر بود. از این رو فاطمه معصومه(سلام الله علیها) پاسخ آن پرسش ها را نوشت و به آنان تسلیم نمود. آنان از مدینه خارج شده و در بیرون شهر با امام کاظم(علیه السلام) مصادف شدند. هنگامی که امام پرسش های آنان و پاسخ های معصومه(سلام الله علیها) را مشاهده کرد، سه بار فرمود: «فِدَاهَا اَبُوهَا»؛ (پدرش به فدایش باد).(8) 📚(1). کلیات مفاتیح نوین، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، 1390 هـ ش، چاپ بیست و نهم، ص 829؛ فروغی از کوثر(زندگینامه حضرت فاطمه معصومه)، محمد بیگی، الیاس، انتشارات زائر، قم، 1379 هـ ش، ص 32.
(2). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، شیخ صدوق، ترجمه: حمید رضا مستفید- علی اکبر غفاری، نشر صدوق، تهران، 1372 هـ ش، چاپ اول، ج 1، ص 31.
(3). ریاحین الشریعة، محلاتی، ذبیح الله، دار الکتب الاسلامیه، تهران، بی تا، ج 5، ص 35.
(4). همراه زائران قم و جمکران، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، 1390 هـ ش، چاپ اول، ص 59.