eitaa logo
شمیم حضور
48 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
816 ویدیو
219 فایل
**به نام خدا با صلوات بر محمد و آل محمد و امام شهدا. السلام علیک یا مولانا یا صاحب الزمان(ع). خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که تغییر یافتنی نیست. «رب هب لی حکما و الحقنی با الصالحین» التماس دعای فرج
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱🌱🌲🌲 پریدند و قفسها را شکستند به روی شانه باران نشستند برای دفاع از حق، با مرگ انس گرفته و راه نفوذ ترس را بر دلهایشان بسته بودند. محمد صغیر از قبیله ترس ستیزان بود که در بیستم آبان ماه 1341 میان خانواده ای مذهبی و متدین در شهرستان نی ریز دیده به جان گشود. دوران کودکی را در کانون گرم خانواده سپری و در سال 1348 روانه دبستان بختگان شد. پس از طی دوره ابتدایی، مقطع راهنمایی را آغاز نمود. ولی عدم تکافوی بضاعت مالی خانواده بر ادامه تحصیل وی، ناگزیر مجبور به ترک تحصیل گردید. برای گذراندن زندگی به کار مشغول شد. ولی مشغله های شغلی او را از یاد خدا غافل نکرد و با حضور در مراسم مذهبی و انجام فرائض دینی سعی کرد مسلمان زندگی کند. اخلاق نیکویش در منزل، صداقت، قاطعیت و پاکدامنی وی او را زبانزد اطرافیان کرده بود. حضورش را در انقلاب اسلامی با تهیه و توزیع اعلامیه های حضرت امام خمینی(ره) اعلام نمود. بعد از پیروزی انقلاب از آنجا که خدمت سربازی را یک وظیفه می دانست، لباس سربازی را پوشید و مدت 3 ماه را در پادگان آموزشی فسا ، آموزش دید. به عنوان سرباز ژاندارمری، برای انجام خدمت به شهرستان لامرد مأمور و در گردان مرزی لامرد مشغول به خدمت شد. در لامرد به مبارزه با سوداگران مرگ و بر هم زنندگان امنیت عمومی پرداخت و سرانجام در آن منطقه، در تاریخ11/1/1362 هنگام درگیری با اشرار و قچاقچیان، به مقام پر فیض شهادت نائل آمد. پیکر پاک و مطهرش را در جوار دیگر عزیزان به خون خفته، در گلزار شهدای نی ریز به خاک سپردند. شادی روح شهدا و شهید فوق صلوات. 📚 منبع: مهین مهرورزان، غلامرضا شعبانپور، ص396 🌱🌱🌲🌲 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
هدایت شده از تنها ساحل آرامش
📜 😭 تریلی کنار جاده ایستاد. بعضی از پیاده روی خسته شده و پاهایشان تاول زده بود. عده ای می خواستند زودتر به حرم محبوب برسند. با اشتیاق به سمت تریلی دویدند. می ترسیدند راننده حرکت کند و جا بمانند. زینب گام هایش را تندتر برداشت. شوهرش همراه پدر و برادر ثریا با سرعت به سمت تریلی دویدند. جستی زدند، دستشان را به لبه بار تریلی گرفتند و مثل بز کوهی از دیواره بار تریلی بالا رفتند. زینب هاج و واج آن ها را می نگریست: حالا با این وضع کفشام چطور بالا برم؟ ثریا سرعتش را بیشتر کرد. به طرف زینب برگشت و در حال دویدن گفت: بدو انگار اینجا محشره، هیچکی به هیچکی نیست. بدو ... زینب با نا امیدی به مردم آویزان از دیواره یا در حال پریدن داخل بار تریلی خیره شد. جوان ها و مردها راحت بالا می رفتند. حرص و ولع سواری از ماشین رایگان گرفتن آنقدر زیاد بود که هیچ کس دنبال راه درست سوار شدن نمی گشت. زینب هنوز با تریلی فاصله داشت. ثریا چادرش را جمع کرد دستش را به حلقه روی دیواره گرفت. پاهایش را محکم به بدنه دیواره چسباند. پدر و برادرش دست هایش را گرفتند و او را بالا کشیدند. زینب مانده بود چه کند. همه بالا رفته بودند. از بالای لبه بار نگران، او را نگاه می کردند. او تنها پایین ماشین مانده بود. به دور و برش نگاه کرد. هیچ کس نبود کمکش کند. نگاهی به کفش هایش انداخت. کفش های امانتی خاله ، بزرگتر از پاهایش بود. نمی توانست روی دیواره پا بگیرد. شوهرش از بالا دست هایش را دراز کرد و با عصبانیت داد زد: چه می کنی؟ بیا دیگه. راه بیفته جا میمونی. زینب دلش را به دریا زد. چادر به کمر بست. یا علی گفت و پای راستش را روی دیواره گذاشت. دستش را به حلقه روی بدنه گرفت. پاهایش روی دیواره سُر و شبنم زده لیز خورد. شوهرش دو دستی یکی از دستان او را گرفت. تمام زورش را می زد تا زینب را بالا بکشد. زینب هم برای بالا رفتن تقلا می کرد. وسط هوا آویزان بود. با خودش زمزمه کرد: اگه با این حالم ماشین راه بیفته چی میشه؟ نه بابا راه نمیفته. ینی آدم به این بزرگی رو نمی بینه؟ آخه از کجا ببینه وقتی من طرف شاگرد به ماشین آویزونم؟ خدایا کمکم کن. ناگهان دستی ، دست دیگرش را از روی چادر گرفت. او را بالا کشیدند. به محض اینکه پایش به کف بار رسید، به دیواره تکیه داد ، چادر روی صورت کشید و نشست. از پشت چادر سایه مردی با لباس عربی را کنارش دید. عرق سرد شرم روی پوستش خزید. زیر چادر نگاهی به مچ دستش انداخت. دلش می خواست دستش را از جسم نحیف و لاغرش جدا کرده و به بیرون تریلی پرتاب کند. از اینکه برای سوار شدن به تریلی ناخواسته در چنین موقعیتی گرفتار شده بود از حضرت عباس خجالت کشید: همش تقصیر حمیده، حالا می مردیم یه کم بیشتر پیاده می رفتیم؟ اصلا ما اومدیم اینجا پیاده روی یا ماشین سواری؟ اصلا حالیش نیست من زنم و مثل اون با یه جست نمی تونم بپرم بالا. حداقل نرفت بگرده ببینه راه دیگه ای نداره. به اینم می گن مرد؟ دیگه حس و حال زیارتم پرید. اصلا میشه اسمشو گذاشت زیارت؟ اومدیم ثواب کنیم، کباب شدیم. دوست داشت زودتر از ماشین پیاده شوند و در جایی دور از بقیه ، از خجالت حمید دربیاید. در این فکرها بود که ماشین دست اندازی را رد کرد. مرد عرب با حرکت ناگهانی ماشین اندکی به او نزدیک تر شد. سمیه با شتاب خودش را کنار کشید، از زیر چادر دست برد ، پاچه شلوار حمید را گرفت و او را به طرف خودش کشید. با احساس حضور حمید در کنارش قلب پر تلاطمش اندکی آرام گرفت. صورتش را از زیر چادر به سمت کربلا چرخاند؛ به سمت حرم. بغض راه گلویش را بست. سایه زنی مقابل دیدگانش مجسم شد. زنی تنها، بدون محرمی که بتواند دست او را بگیرد و بر ناقه سوارش کند. بدون کسی که کنارش آرام گیرد. بین هزاران لاشخور که هر لحظه به تکه ای از جگرش چنگ می انداختند. زنی که دلخوشی اش بین این همه نامحرم سری بود بالای نی. دلش هوایی دمشق شد: بازم خانوم تو محاصره حرومیاست. اشکش بی اختیار روان شد. زیر لب زمزمه کرد: امان از دل زینب. 🖊 📝 @sahel_aramesh
هدایت شده از روضه خانگی
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 215.mp3
7.05M
🎙تمام زندگی ام بی تو شد سراب بیا ... 🔻مناجات با (عج) 🔻روضه (س) ⏱ | 06:59 👤حجت الاسلام سید محمد جواد 💡 کانال روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی @RozeKhanegee
🌹🌹 100 مرتبه صلوات ختم صلوات امروز هدیه می شود برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان(عج)، شادی روح شهدا و اسرای کربلا و شهدای هشت سال دفاع مقدس، شهدای گمنام، شهدای مدافع حرم، شهید محمود رضا بیضائی، شهید سردار سلیمانی و همراهان، شهید تورجی زاده، شهید حججی، شهید ابراهیم هادی، شکست و نابودی اسرائیل، نجات و پیروزی فلسطین، شادی روح اموات، سلامتی و عاقبت به خیری کادر درمانی، شفا و کنترل بیماران کرونا، پیروزی حق و حقیقت، نابودی کفر و باطل، سلامتی، شادی روح شهدای فاجعه منا، عاقبت به خیری، برآورده شدن حوائج دنیوی و اخروی، سلامتی و سعادت تمام اساتیدی که از علم خویش بهره مندمان کردند و سعادت همگی 🌹🌹
✨✨✨🌺🌺 🔹 امام زمان (عج) می‌فرماید: اِنّی اَمانٌ لِأَهلِ اِلأرضِ کما أَنَّ النُّجومَ اَمانٌ لِأَهلِ السّماء. ✨✨ من برای اهل زمین أمن و أمانم همان گونه که ستارگان آسمان أمن و أمان اهل آسمانند. 📚 (بحار، ج ٧٨، ص ٣٨) ✨✨✨🌺🌺 https://eitaa.com/shamem_hoozoor (عج)
🌷🌷✨✨ زیارت آل یاسین در کتاب‌های مهم حدیثی و دعایی نقل شده و به تصریح برخی علما، از بهترین زیارت‌های امام زمان است و می‌توان در همه اوقات آن را قرائت کرد. : سَلامٌ عَلَى آلِ يس السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللَّهِ وَ رَبَّانِيَّ آيَاتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللَّهِ وَ دَيَّانَ دِينِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِكَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ وَعْدا غَيْرَ مَكْذُوبٍ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَ تُبَيِّنُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَ تَقْنُتُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَ تَسْجُدُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَ تُكَبِّرُ السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِي السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ السَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ لا حَبِيبَ إِلا هُوَ وَ أَهْلُهُ وَ أُشْهِدُكَ يَا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَ الْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فِيهَا يَوْمَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاكِراً وَ نَكِيراً حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ الْمِيزَانَ حَقٌّ وَ الْحَشْرَ حَقٌّ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ وَ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الْوَعْدَ وَ الْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ يَا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ وَ أَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِي ءٌ مِنْ عَدُوِّكَ فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِكُمْ يَا مَوْلايَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ نُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَ مَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ. 🌷🌷✨✨ (عج)
🍃🍃🌹🌹 🌷 (ص) (ع) 🌹 (1 - 2) بسم الله الرحمن الرحیم «قَد أفلَحَ المُؤمِنُون(1) ألَّذِینَ هُم فیِ صَلَاتِهِم خَشِعُونَ(2) مومنان رستگار شدند، آن ها که در نمازشان خشوع دارند.» قَد أفلَحَ (فَلح): به تحقیق که رستگار شد. خاشِعُونَ(خَشَعَ) جمع خاشِع: فروتنان. رسول خدا(ص) مردی را دید که در نماز با ریش خود بازی می کند. فرمود: « اگر دل او خاشع بود، اعضایش نیز خشوع داشتند.» (تفسیر نور الثقلین529/3) عامل عاقبت به خیری خشوع و فروتنی در نماز است. رسیدن به مقام و رتبه فلاح(کامیابی و رستگاری) نصیب هر مؤمنی نمی شود بلکه شامل مؤمنانی می گردد که در نمازشان خضوع داشته باشند. 🍃🍃🌹🌹 https://eitaa.com/shamem_hoozoor 🆔 (ص)
🌷🌷 یا ابن الحسن(عج) از همه چیز حتی قلب های ما آدمها بوی سردی و پاییز به مشام می رسد. زمان نیز با سردی و پاییز همراه شده است. تمام زمان ، هوا، قلب های پاییزی ما یک چیز می خواهد. بهار بدون وجود شما همه چیز سرد و پاییزی است و بهاری ندارد تمام هستی این مفهوم را خوب متوجه شده است. بهار ما زمانی است که شما بیایید. پس هر زمان که شما بیایید بهار نیز خواهد آمد. بدون وجود شما اگر چه بهار باشد اما بهار نیست. اللهم عجل لولیک الفرج. 🌷🌷 🆔 https://eitaa.com/shamem_hoozoor
🌺🌺🍃🍃 🔺 علاقه به امام زمان بايد جمعي باشد در دعاي عهد داريم که: «اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَانَا الْإِمَامَ الْمَهْدِيَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات‏»???? به امام زمان ابلاغ کن، از طرف چه كسي؟ «عَنْ جَمِيعِ» از طرف همه‌ مؤمنين و مؤمنات «عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات‏» اين خودش يک مطلب مهمي است 🔺 امام جهاني بايد مريدش هم جهاني فکر کند وقتي زيارت مي‌رويم بگوييم که اين زيارت به نيابت از همه‌ي مؤمنين و مؤمنات. صدقه مي‌دهيم بگوييم دفع بلا از همه‌ي مؤمنين و مؤمنات بشود نگوييم خدايا، مؤمنيني که در اين مسجد نماز خواندند بيامرز. حالا مؤمنيني که در مسجد ديگر نماز خواندند چه؟ همه را بگو. چرا مي‌گويي: خدايا کساني که در اين هيأت سينه زده‌اند. چقدر تنگ نظر هستي! چقدر فکر کوچک است. مگر تو منتظر امام بين المللي نيستي؟ امام جهاني بايد مريدش هم جهاني فکر کند. کسي که منتظر اصلاح عمومي است، بايد خودش هم عمومي فکر کند. خودم و بچه‌ام و هيأت‌ام و مسجدم و برايش هيچ فرقي نکند. «عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَات» 🔻 علاقه‌ به امام زمان ارواحنا له الفداء بدون مرز است اين علاقه بدون مرز، از کجاي دعاي عهد فهميده مي‌شود؟ اين جمله كه مي‌گويد: «فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا» در مشرق‌ها و مغرب‌ها، «وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا» زمين‌هاي هموار و کوهستاني، «وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا» دريا و خشکي، ببينيد اين دعا چقدر سازنده است. چه اصراري داريم که بگوييم من چه هستم و من چه هستم؟ همه، دريا و خشکي. سطحي و کوهستاني، مشرق و مغرب، علاقه بدون مرز. خيلي قشنگ است. شريک کردن والدين در دعا و زيارت براي امام زمان ارواحنا له الفداء در دعاي عهد مي‌گوييم اي امام زمان سلام مي‌کنم از طرف خودم، و از طرف «والِدَيَّ» پدر و مادرم و «وُلدي» فرزندانم؛ يعني هم نسل گذشته، هم نسل آينده را در نظر مي‌گيريم. 🔻 چه مقداربه امام زمان ارواحنا له الفداء صلوات بفرستيم؟ اين دعا مي‌گويد که: «وَ زِنَةَ عَرْشِ اللَّه‏ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِه‏» به مقدار وزن عرش خدا و به مقدار کلمات الهي، «وَ مُنْتَهَى رِضَاه‏» به اندازه آخرين درجه‌ي رضايت او، «وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ کِتَابُهُ» ‏به عدد آنچه کتاب شمارش کرده، «وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُه» به عدد علمت، يعني مهدي جان! اي امام زمان، سلام بر تو به عدد وزن عرش، به عدد هرچه که نوشته شده، به عدد هرچه خدا بر آن علم دارد… به تو سلام و درود مي‌فرستم. 🔻 اعلام هر روزه علاقه به امام زمان يک کسي هرروز زنگ مي‌زند که آقا دوستت دارم. مي‌گويد: «اللَّهُمَّ أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْم وَ فِي کُلِّ يَوم» مهدي جان، امروز و هر روز، «اُجَدِّدُ» يعني بيعتم را تجديد مي‌کنم. 🔻 علاقه‌ رو به رشد علاقه‌ي رو به رشد، يعني چه؟ مي‌گويد: «عَهْداً» بعد از عهداً مي‌گويد «وَ عَقْداً» بعد از عقداً مي‌گويد «وَ بَيْعَةً» الله اکبر! چه خبر است؟ مهندسي‌اش را مي‌بينيد. عهد يعني تعهد، در دعاي عهد مي‌گوييم: اي امام زمان سلام و صلوات بر تو، اين سلام من عهد است.يعني با تو تعهد مي‌کنم. تعهد مي‌کنم يعني قرارمي‌گذارم بين خودم وخدا،بعد مي‌گويد: «عهد» کم است. پررنگش کن، «عقد». دو نفر ممکن است با هم عهد ببندند، وعده داشته باشند، اما به هم گره نخورند. «عقد» يعني گره. ممکن است عهد باشد، عقد هم باشد،اما تسليم نباشد.مي‌گويد: «وَ بَيْعَةً»، تسليم است. يعني باز هم پررنگش مي‌کند. «عهداً» تعهد با حضرت مهدي ارواحنا له الفداء، «عقداً» عقد با امام زمان ارواحنا له الفداء، «وَ بَيْعَةً» بيعت کنيد با او و تسليم شويد. 🔻 علاقه‌ افتخارآميز چقدر خوب است اين تابلو شود. علاقه‌ حتمي، مي‌گويد: «فِي رَقَبَتِي» يعني به گردن من، «رَقَبَ» يعني گردن. ممکن است کسي علاقه داشته باشد ولي افتخار نکند. مي‌گويد: نه، علاقه‌ افتخار آميز. 🔻 علاقه همراه با همه‌ مراحل در دعاي عهد مي‌گويد: «وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ» تمام مراحل حضور را داشته باشم. آخر گاهي وقت‌ها انسان يک کسي را دوست دارد در حدي که مثلاً يک ميليون به او وام بدهد. ولي مي‌گويد: همسفر باشم، مي‌گويد: نه، همسفر نه، بابا اين پول را بگير و خودت برو. عقب ما نيا. گاهي يک کسي مي‌گويد: عقب من بيا، پولت نمي‌دهم اما مي‌خواهي بيايي در ماشين سوار شو تو را ببريم. يعني از يک جهت يک جايي پررنگ است، يک جايي کمرنگ است. دعا مي‌گويد: خدايا قرار بده مرا «أَنْصَارِهِ»، «وَ أَشْيَاعِهِ»، شيعه يعني دنباله رو يعني من دنبال تو هستم، «انصار» و نصرت در جايي است که نياز به کمک هست. «وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ»