🔷🔶 ﷽ 🔶🔷
#حجاب#عفاف#حیا
✅ شاید ۲۰ سال پیش، کسی به مخیلهاش هم نمیرسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالنهای عروسی هم نمیدیدند... دخترانی بزککرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و جلوباز و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار و استکبار، صبر و حوصلهی زیادی دارد، برعکس بسیاری از ماها ...
⬅️اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر، حجاب برتر است و میشود برتر نبود! بین خوب و خوب تر، خوب را هم انتخاب کنی بهجایی برنمیخورد .میشود مانتوی گشاد و مقنعهی بزرگ پوشید و باحجاب بود(برگرفته از سخنان هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه تهران )... حرف قابلقبولی بود؛ کسی نمیتواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب
⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعه بود... میشود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم میآید روسریهایی بود با ضلع، بیشتر از یکمتر، که تا کمرِ خانمها هم میرسید... خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون میزد
⬅️ در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زنهای هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن، دخترانِجوان هم از آنها یاد میگرفتند
⬅️چشمهای ما متوجّه این آبرفتن نمیشد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت میکرد...
⬅️ مانند بچهای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ میشود و قد میکشد و والدینش حس نمیکنند اما دیگران که کمتر او را میبینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او میشوند... ما عادت کردیم به روسریهایی که هر روز آب میرفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری... مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو...
⬅️ به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بیحجابی معضل فرهنگی است، برای حلّ آن باید کارِفرهنگی کرد... سالها گذشت و لباسها آب رفت و کار فرهنگی در زمینهی عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کارهای ضدِفرهنگ، در کوبیدن حجاب و عفت و حیاء و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلّات و برنامههای عمومی یافت میشد...
⬅️ حالا هم که مد پوشش خانمها تغییر کرده، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار... یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را ..........
⬅️ یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفتهاند سراغ شلوار! چشمهای ما هنوز عادت نکردهاند...
اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست...
خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر میشود و ما عادت میکنیم....
آن وقت...
نمیدانم بعدش سراغ چه خواهند رفت...
🌺 حیرتآور است !!
👈همهی جهان حجاب دارد:
1_کره زمین دارای پوشش است...
2_ میوههای تر وتازه دارای پوشش است...
3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود...
4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایدهاش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته
5_ سیب هم اگر پوستهاش گرفته شود و رها شود فاسد میشود...
و......
در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترسِ خط و خش افتادن *چادر* میپوشاند؛
اما *دختر* یا *همسر* و یا *خواهر* خود را بدون پوشش یا پوششِ ناقص رها میکند!!!
🔴بانو!
این *چادر* تا برسد بهدست تو
هم از *کوچههای مدینه* گذشته
هم از *کربلا*
هم از بازار شام...!
*چادرت* را در آغوش بگیر و بگو برایت *روضه* بخواند
همه را از نزدیک دیده است...
*السّلام علیکِ یا فاطمةالزهراء*
تا میتوانید نشر دهید...
تاشاید *غیرتِ* ازدست رفته تکانی بخورد.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌺 با ما همراه شوید با 👇👇👇
╲\╭┓
╭🌸 🍃 @shamim_mehrabane
┗╯\╲
هدایت شده از شمیـــــــم مهـــــــربانے 💝💝
🔷🔶 ﷽ 🔶🔷
#حجاب#عفاف#حیا
✅ شاید ۲۰ سال پیش، کسی به مخیلهاش هم نمیرسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالنهای عروسی هم نمیدیدند... دخترانی بزککرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و جلوباز و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار و استکبار، صبر و حوصلهی زیادی دارد، برعکس بسیاری از ماها ...
⬅️اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر، حجاب برتر است و میشود برتر نبود! بین خوب و خوب تر، خوب را هم انتخاب کنی بهجایی برنمیخورد .میشود مانتوی گشاد و مقنعهی بزرگ پوشید و باحجاب بود(برگرفته از سخنان هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه تهران )... حرف قابلقبولی بود؛ کسی نمیتواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب
⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعه بود... میشود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. یادم میآید روسریهایی بود با ضلع، بیشتر از یکمتر، که تا کمرِ خانمها هم میرسید... خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون میزد
⬅️ در فیلمهای سینمایی هی مدل گذاشتن، زنهای هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن، دخترانِجوان هم از آنها یاد میگرفتند
⬅️چشمهای ما متوجّه این آبرفتن نمیشد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت میکرد...
⬅️ مانند بچهای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ میشود و قد میکشد و والدینش حس نمیکنند اما دیگران که کمتر او را میبینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او میشوند... ما عادت کردیم به روسریهایی که هر روز آب میرفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضا توری... مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو...
⬅️ به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بیحجابی معضل فرهنگی است، برای حلّ آن باید کارِفرهنگی کرد... سالها گذشت و لباسها آب رفت و کار فرهنگی در زمینهی عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کارهای ضدِفرهنگ، در کوبیدن حجاب و عفت و حیاء و غیرت در فیلمهای سینمایی و مجلّات و برنامههای عمومی یافت میشد...
⬅️ حالا هم که مد پوشش خانمها تغییر کرده، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار... یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را ..........
⬅️ یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفتهاند سراغ شلوار! چشمهای ما هنوز عادت نکردهاند...
اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست...
خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر میشود و ما عادت میکنیم....
آن وقت...
نمیدانم بعدش سراغ چه خواهند رفت...
🌺 حیرتآور است !!
👈همهی جهان حجاب دارد:
1_کره زمین دارای پوشش است...
2_ میوههای تر وتازه دارای پوشش است...
3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود...
4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایدهاش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته
5_ سیب هم اگر پوستهاش گرفته شود و رها شود فاسد میشود...
و......
در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترسِ خط و خش افتادن *چادر* میپوشاند؛
اما *دختر* یا *همسر* و یا *خواهر* خود را بدون پوشش یا پوششِ ناقص رها میکند!!!
🔴بانو!
این *چادر* تا برسد بهدست تو
هم از *کوچههای مدینه* گذشته
هم از *کربلا*
هم از بازار شام...!
*چادرت* را در آغوش بگیر و بگو برایت *روضه* بخواند
همه را از نزدیک دیده است...
*السّلام علیکِ یا فاطمةالزهراء*
تا میتوانید نشر دهید...
تاشاید *غیرتِ* ازدست رفته تکانی بخورد.
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌺 با ما همراه شوید با 👇👇👇
╲\╭┓
╭🌸 🍃 @shamim_mehrabane
┗╯\╲
🍀🌺🍀 ﷽ 🍀🌺🍀
🌺🍀
🍀
🌴 تربیت همراه غضب 😡
❌ اصلاً تربیت نیست❗️
👈 چون آن چه که در باب تربیت نقش زیربنایی دارد
💦 و برای تأدیب و تربیت می خواهیم از او استفاده کنیم،
🍄 #حیا و #پردهداری است.
🔥 اگر بخواهی در آن حال که خشمگین هستی،
☘ فرزندت را تربیت کنی،
❌چون هنوز نتوانستی خودت را کنترل کنی،
💥 ممکن است حرکتی از تو سربزند
🤨 که این موجب پردهدری و بی حیایی شود
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
O God, hurry up, Lolik Al-Faraj
#شمیم_مهربانی
#تربیت_فرزند
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@shamim_mehrabane 🏃♂🏃♂🏃♀🏃♀
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/joinchat/2554855445C5f37156b28
🍀🌺🍀 ﷽ 🍀🌺🍀
#حجاب_یعنی👇🏻
🌷#حجاب یعنی من #حیا دارم ....
هر لباسی نمیپوشم ....❌
جلوی #نامحرم مراقب رفتارم هستم....✅
حجاب یعنی
خواهر عزیزم #همسرت اومد بیرون نگران نباش 😉
زندگی تو برای من اهمیت داره😌من با حجابم، من مراقب رفتارم هستم نگران همسرت نباش❗️
.
.
#حجاب یعنی من به بالا رفتن آمار طلاق کمک نمیکنم ⚠️
من به دلسرد شدن یک مرد از خانمش کمک نمیکنم❗️
.
.
حجاب یعنی #برادر با خیال راحت تو خیابون قدم بزن 👞
با خیال راحت کار کن👨🏻🔧
با خیال راحت درس بخون👨🏻🎓
من به هیچ وجه آرامش روانی تو رو بهم نمیریزم ...💯
.
.
حجاب یعنی همسر عزیزم من فقط و فقط #متعلق به تو هستم نه هیچکس دیگری❗️
یعنی من به تو و این زندگی #وفادار هستم❤️
یعنی زیبایی من فقط برای یک نفر❗️
.
.
حجاب یعنی ای #شهید من #پاسدار خونت هستم ..❕
.
.
حجاب یعنی مادر جان ،یازهرا،من وارث چادر خاکی تو هستم ...❗️
.
حجاب یعنی ای چشمان #ناپاک، من میدان را برای هرزگی شما باز نمیگذارم ....😏
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
O God, hurry up, Lolik Al-Faraj
#شمیم_مهربانی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@shamim_mehrabane
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/joinchat/2554855445C5f37156b28
744.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌈🍂🌈 ﷽ 🌈🍂🌈
🍃حجاب زمانی زیباست که با#حیا عجین شده باشد.
🍂 حیا که نداشته باشی چادر سیاه هم محجبه ات نمیکند.
✋️حضورمان درفضای مجازی بی فایده است اگر ندانیم دشمن حیائمان را نشانه گرفته است
🔥#شیطان به من محجبه نمیگوید چادرت را بردار چون میداند او این کار را نخواهم کرد.
🙆میگوید عکست را در معرض دید نامحرم قرار بده.
👫 میگوید شوخی و صحبت با نامحرم دراین فضا اشکالی ندارد.
🙈 میگوید با نازو ادا صحبت کردن درپست ها و نظرها بی اشکال است.
😎 میگوید دلبری ازدپسرهای مذهبی در فضای مجازی اشکالی ندارد.
❌ میگوید تو عکسی که میخواهی را بگذار.
❌ طوری که دوست داری صحبت کن.
❌ بیخیالِ حیا و عفتت.
✍️ و اینطور میشود که کم کم شاهد کم شدن حیائمان میشویم...
و امان از روزی که حیا برود...
❤️💛 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 💚🧡
#شمیم_مهربانی
#حجاب_و_عفاف
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@shamim_mehrabane
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/joinchat/2554855445C5f37156b28
🥀🥀🥀 ﷽ 🕊🕊🕊
#دختران_بدانند 🌹
#حیا به معنی خجالتی بودن نیست.
حیا از #قوت_روحی شماست و خجالت از ضعف شخصیت...👌
🧐 مثلا اگه وقتی مهمون میاد خونتون، سریع یه چیزی رو بهونه میکنید تا جلوشون ظاهر نشید و سلام علیک نکنید،
😒این خلق و خو به آینده تون ضربه میزنه...!
🤓شاید تو فامیلتون پسر تو سن ازدواج زیاد باشه،
😰 ولی هیچکدوم نخواد بیاد خواستگاریتون که مثلا بخواهید خجالت بکشید!
☺️پس میتونید با #حیا، #متانت، #وقار و #پوشش_مناسب، بین خانواده و فامیل حضور داشته باشید،👌
🌱 بدون اینکه ارتباط یا رفتار ناسالمی ایجاد بشه...😉💕
⬅️ یادتون نره که عادی رفتار کردن، بهترین نوع آدابه
❤️ اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 💚
May Allah hasten the reappearance of Imam Mahdi
#شمیم_مهربانی
#پای_انقلاب_ایستاده_ایم
#حجاب_عفاف
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@shamim_mehrabane
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
https://eitaa.com/joinchat/2554855445C5f37156b28
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋
چادرت حال مرا از قبل بهتر میکند...
قرصِ ماهـم، این که ابری میشوی؛ زیباتری
#من_تیمم_میکنم با خاکِ پای چادرت
آن گــه کــه بـه قـــ❤️ـبلـه رو نـمــایی
با صدای خنده ات، بردی دل از ما… #چادری
مـی پذیری ای با #حیا؛ ما را برای همـــسری؟
😉😅
بخاطر حجاب خانومــ❤️ـمون
ازش تشڪر کنیم 👏👏
حتی شده با چند بیت شعـ🦋ــر
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤🌈
#حجاب_عفاف
#عاشقانه_مذهبی
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@shamim_mehrabane
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
شمـیـمـ مـهـربانی
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋
💟 اولین ملاک در انتخاب همسر #دینداری است.
🔹 چون دینداری،در موراد زیادی عامل #بازدارنده است.
1️⃣ دینداری باعث این است که انسان کمتر خطا کند،و یک سری باور ها را برای خود داشته باشد.
🔸 در زندگی مشترک 💑 باید بر اساس یک سری باور ها، زندگی را جلو برد.
🔹باید دیندار باشم که وقتی همسرم برای مدتی
رفتار تندی 😡 از خود نشان داد،باور بر صبر داشته باشم.
2️⃣ دینداری باعث #حجب و #حیا میشود.
که بعد از ازدواج 💍 وارد هر رابطه ای نشود.
⚠️ این بحث خیانت ها
در جهان به معضل تبدیل شده ⚠️
🔸وقتی دینداری ضعیف باشد اینطور به خانواده
و فرزندان ممکن است آسیب وارد کند‼️
3️⃣ دینداری #تعهدآور است.
🔹 تعهد زن و شوهر در قبال رشد یکدیگر، در قالب دینداری، شکل میگیرد.
☘ حضرت امیرالمومنین علیه السلام به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم عرضه داشتند:
فاطمه سلام الله علیها رابهترین یاری دهنده
در بندگی خدا دیدم... 🌺
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤
#شمیم_مهربانی
#ازدواج_آسان
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@shamim_mehrabane
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋
❓خانمی سوال پرسیدن
‼️یکـی دو ماهه از عقـ👰ـدم میگذره
و همســ🤵ـرم در رابطـــه جن*سی
همچنان #خـجـــالت میکشه، هنـوز
#حیـــا داره 😰😥
🔍 چـــیـــکــــار کنم؟ 🤔
#همسرانه
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@shamim_mehrabane
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
شمـیـمـ مـهـربانی
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋
آیا می دانید #حیا چیست ؟🤔
حیا آن است که ❤
وقتی در هنگام ضرورت بیرون می روید🌱
چشمان خود را به پایین بدوزید🌸
حیا آن است که 💡🌸
وقتی در هنگام ضرورت با نامحرم سخن گفتید😐
صدای خود را نازک نکنید🍋
حیا آن است که 🙃💕
در جلو نامحرمان نخندید😇
حیا آن است که باحجاب باشیم😍
#محرم_نامحرم
#حجاب_عفاف
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@shamim_mehrabane
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
شمیـــــــم مهـــــــربانے
❤️🤍💚 ﷽ 🦋🦋🦋
بہ اون دختر 🧕 خانم یا آقا 👱♂ پسرۍ ڪه
موقعِ راه رفتن سرش پایینه🚶
نگید دارۍ ڪفشاتو نگاه میڪنی!
اونا قبل از ڪفشاشون... 👞
یہ نگاه بہ #قیامت
یہ نگاه بہ #آخرت ☄
یہ نگاه بہ عاقبت #گناه 💥
یہ نگاه بہ #حیا و #عفت قمر بنۍ هاشم
یہ نگاه به غربت امام زمان عج 😔
و یہ نگاه بہ قرآن 📖 انداختن...
با خودشون دو،دو تا چھارتا ڪردن
دیدن نـہ...نمۍارزه بـابـا...
نگاه 👀 بہ #نامحرم
بہ اشڪ مولا صاحب الـزمان نمیارزه...✋🏻
🌍 اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ 🌤
#محرم_و_نامحرم
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@shamim_mehrabane
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
شمیـــــــم مهـــــــربانے
#تنها_میان_داعش
#داستان_شب
#قسمت_دوم
💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و خیره به نام عدنان، هر آنچه از او در خاطرم مانده بود، روی سرم خراب شد.
حدود یک ماه پیش، در همین باغ، در همین خانه برای نخستین بار بود که او را میدیدم.
💠 وقتی از همین اتاق قدم به ایوان گذاشتم تا برای میهمان عمو چای ببرم که نگاه خیره و ناپاکش چشمانم را پُر کرد، طوری که نگاهم از #خجالت پشت پلکهایم پنهان شد. کنار عمو ایستاده و پول پیش خرید بار انگور را حساب میکرد.
عمو همیشه از روستاهای اطراف #آمرلی مشتری داشت و مرتب در باغ رفت و آمد میکردند اما این جوان را تا آن روز ندیده بودم.
💠 مردی لاغر و قدبلند، با صورتی بهشدت سبزه که زیر خط باریکی از ریش و سبیل، تیرهتر به نظر میرسید. چشمان گودرفتهاش مثل دو تیلّه کوچک سیاه برق میزد و احساس میکردم با همین نگاه شرّش برایم چشمک میزند.
از #شرمی که همه وجودم را پوشانده بود، چند قدمی عقبتر ایستادم و سینی را جلو بردم تا عمو از دستم بگیرد. سرم همچنان پایین بود، اما سنگینی حضورش آزارم میداد که هنوز عمو سینی را از دستم نگرفته، از تله نگاه تیزش گریختم.
💠 از چهارسالگی که پدر و مادرم به جرم #تشیع و به اتهام شرکت در تظاهراتی علیه #صدام اعدام شدند، من و برادرم عباس در این خانه بزرگ شده و عمو و زنعمو برایمان عین پدر و مادر بودند. روی همین حساب بود که تا به اتاق برگشتم، زنعمو مادرانه نگاهم کرد و حرف دلم را خواند :«چیه نور چشمم؟ چرا رنگت پریده؟»
💠 رنگ صورتم را نمیدیدم اما از پنجه چشمانی که لحظاتی پیش پرده صورتم را پاره کرده بود، خوب میفهمیدم حالم به هم ریخته است. زن عمو همچنان منتظر پاسخی نگاهم میکرد که چند قدمی جلوتر رفتم. کنارش نشستم و با صدایی گرفته اعتراض کردم :«این کیه امروز اومده؟»
💠 زنعمو همانطور که به پشتی تکیه زده بود، گردن کشید تا از پنجرههای قدی اتاق، داخل حیاط را ببیند و همزمان پاسخ داد :«پسر ابوسیفِ، مث اینکه باباش مریض شده این میاد واسه حساب کتاب.» و فهمید علت حال خرابم در همین پاسخ پنهان شده که با هوشمندی پیشنهاد داد :«نهار رو خودم براشون میبرم عزیزم!»
خجالت میکشیدم اعتراف کنم که در سکوتم فرو رفتم اما خوب میدانستم زیبایی این دختر #ترکمن شیعه، افسار چشمانش را آن هم مقابل عمویم، اینچنین پاره کرده است.
💠 تلخی نگاه تندش تا شب با من بود تا چند روز بعد که دوباره به سراغم آمد. صبح زود برای جمع کردن لباسها به حیاط پشتی رفتم، در وزش شدید باد و گرد و خاکی که تقریباً چشمم را بسته بود، لباسها را در بغلم گرفتم و به سرعت به سمت ساختمان برگشتم که مقابلم ظاهر شد.
لب پله ایوان به ظاهر به انتظار عمو نشسته بود و تا مرا دید با نگاهی که نمیتوانست کنترلش کند، بلند شد. شال کوچکم سر و صورتم را به درستی نمیپوشاند که من اصلاً انتظار دیدن #نامحرمی را در این صبح زود در حیاطمان نداشتم.
💠 دستانی که پر از لباس بود، بادی که شالم را بیشتر به هم میزد و چشمان هیزی که فرصت تماشایم را لحظه ای از دست نمیداد.
با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ #حیا و #حجابم بودم که با یک دست تلاش میکردم خودم را پشت لباسهای در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف میکشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند.
💠 آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بیپروا براندازم میکرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد #اجنبی شده بودم، نه میتوانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم.
دیگر چارهای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدمهایی که از هم پیشی میگرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمیشد دنبالم بیاید!
💠 دسته لباسها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباسها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دستبردار نبود که صدای چندشآورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟»
💠 دلم میخواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمیتوانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباسهای روی طناب خالی میکردم و او همچنان زبان میریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!»
💠 شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس میکردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون میریخت، حالم را به هم زد :«دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!»
نزدیک شدنش را از پشت سر بهوضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد...
ادامه دارد ...
✍ نویسنده: فاطمه ولی نژاد