فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی الکی زور میزنی تا اشک بریزی😂😂🥲
#شادکنک 🤣🎈
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب حرفایی که میزنیم باشیم ،
چون فراموش کردن یک حرف،
زمان بیشتری میخواهد
تا فراموش کردن یک چهره...!
🙈برخی گناهان را ۷۰ بار هم که پیغمبر دعا کنن خدا نمی بخشه
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه زانودرد دارید حتما این حرکت رو برای تقویت عضلات پاها انجام بدین.
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
1_1467197398.mp3
8.31M
💚ویس زیارت امین الله زیارت امام رضا عیله السلام
💚حالِ دلت رو امام رضایی کن
╲\╭┓
╭🌺🍂🍃
┗╯\╲
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
💢 بازتابی از رحلت پیامبر(ص) در خطبه فدکیه
🔹 در مورد رحلت پیامبر از سرای فانی به سرای باقی در خطبه فدکیه، تعابیری زیبا و پرمغز وجود دارد که حضرت زهرا سلاماللهعلیها به زیبایی تمام آن را توصیف مینماید.
🔺 «خداوند او را با نهایت محبت و اختیار خود و از روى رغبت و ایثار قبض روح کرد، سرانجام او از رنج این جهان آسوده شد و هماکنون در میان فرشتگان و خشنودى پروردگار غفّار و در جوار قرب خداوند جبّار قرار دارد».
#اعتقادات
#پیامبر_اکرمصلواتاللهعلیهوآله
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید ویژه شهادت امام حسن علیه السلام
🏴 گریههای لحظات آخر حیات امام حسن برای امام حسین
🎙 استاد انصاریان
#امام_حسن
#شهادت_امام_حسنعلیهالسلام
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀قوتت همه شب
🖤خون جگر بود حسن جان
🥀گریان ز غمت
🖤چشم سحر بود حسن جان
🥀از دوست و دشمن
🖤به تو پیوسته ستم شد
🥀مظلومی تو
🖤ارث پدر بود حسن جان
🏴 پیشاپیش شهادت امام
حسن مجتبی وارتحال پیامبر گرامی تسلیت باد🏴
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قدرت خدا روببینید✊️👌
#شگفتیهای_آفرینش
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🌷شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند
🌷عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زندهی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟
🌷عباسعلی گفت: امام گفته.
🌷مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد جبهه.
🌷خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته.
🌷اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست.
🌷گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند.
🌷یه روز شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود…
🌷پنج نفر داوطلب شدند که اولیشون عباسعلی بود. قبل از رفتن..
🌷حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم عراقی ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره…
🌷تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند
🌷گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد.
🌷گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده!
🌷پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید…
🌷عملیات فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه…
🌷اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭
🌷جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند.
🌷گفتند به مادرش نگید سر نداره. وقت تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین!
🌷گفتن مادر بیخیال. نمیشه…
🌷مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم.
🌷گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین.
🌷یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟
🌷گفتند: مادر! عراقیها سر عباست رو بریدند.
🌷مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید.
🌷و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد…
✅(یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات)
شادی روح پاک شهدا صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹
🔰فقط بدونیم کیا رفتن وجان دادن غریبانه تا با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
https://eitaa.com/joinchat/3754491954C2162614bc6
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─