#داستان_کوتاه
استادی از شاگردان خود پرسید: «به نظر شما چه چیز انسان را زیبا میکند؟»😕
هریک جوابی دادند؛ یکی گفت: «چشمانی درشت.»👀
دومی گفت: «قدی بلند. 👰
دیگری گفت: «پوست شفاف و سفید !»🙌🏻
در این هنگام استاد، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: 🍜🏆
«به این دو کاسه نگاه کنید. اولی از طلا درست شده است و درونش سم است و دومی کاسهای گلی است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه مینوشید؟»
شاگردان جواب دادند: «از کاسه گلی 🤔🤔
استاد گفت: «زمانی که حقیقت درون کاسهها را در نظر گرفتید، ظاهر آنها برایتان بیاهمیت شد. 😐
آدمی هم همچون این کاسه است. آنچه که آدمی را زیبا میکند درونش و اخلاقش است. باید سیرتمان را زیباکنیم نه صورتمان را.»👤🍲
#انتخاب_همسر
#هنر_به_اخلاق_است
🆔 @Shamimeashena
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دستشان خالی شده 🤔
#دولت
#مجلس
عضویت در رسانه مردم 👇
🆔 @Shamimeashena
اینستاگرام و سایت ما 👈 Shamiim.ir
شمیم آشنا
بچه که بود به خاطر بازیگوشی هایش گاهی دعوایش میکردم. گاهی هم کتکش میزدم.بعضی ها به من میگفتند : زیاد سخت گیری میکنی. شاید حق با آنها بود و من مادر سختگیری بودم. اما اگر سخت گیری هم میکردم از روی نگرانی های مادرانه بود. پدرش که از صبح می رفت تا عصر و نزدیک شب در خانه نبود. من باید شش دانک حواسم را جمع میکردم که فرزندم دست از پا خطا نکند. کار اشتباهی نکند که برای ما و خودش دردسر درست کند ومن نتوانم جواب پدرش را بدهم.
حیاط خانه ما با خانه عمویش مشترک بود. عموی عبد الصالح در گوشه ای از خانه ، به تعمیرات لوازم الکترونیکی می پرداخت. عبد الصالح کوچک به کار عمویش علاقه مند بود. عمو هم دوست داشت او از این وسایل واینجور کارها سر در بیاورد. اما من همیشه نگران بودم که مبادا برای فرزندم اتفاقی بی افتد . اجازه نمی دادم به این وسائل دست بزند. چشم من را که دور میدید به آنجا می رفت ، وسیله ای را باز میکرد وسعی میکرد دوباره به حالت اول در آورد . گاهی می توانست گاهی هم نه . همینطور من در آوردی ، سر همش میکرد وزود بر می گشت . عمو چیزی نمیگفت : اما من چند بار به خاطر این کار کتکش زدم. برای دبیرستان میخواست انتخاب رشته کند. من دوست داشتم برود علوم انسانی، خودش به رشته کامپیوتر علاقه داشت . گفت حتی اگر به خاطر شما علوم انسانی بخوانم، بعد از آن باز هم به سراغ کامپیوتر می روم. با پدرش مشورت کردم قرار شد به سلیقه و نظر او احترام بگذاریم.
بزرگتر که شد وقتی برای آموزش دوره ۹ماهه دوره درجه داری سپاه باید به تبریز می رفت ، ایستاده بودم به تماشا. دلم گرفت و همه خاطرات کودکی اش در ذهنم مرور شد . عذاب وجدان گرفتم بابت همه سخت گیری ها وکتک زدن هایش. از او خولستم این دم رفتنی ، من را حلال کند و سخت گیری هایم را ببخشد . خندید آمد مرا بوسید وگفت : اگر هم سخت گیری کردید در عوض به راهی بزرگ پا گذاشتم. من تربیت خودم را مدیون زحمات ونگرانی های شما هستم مادر.
شهيد عبدالصالح زارع
#به_ياد_شهدا
🆔 @Shamimeashena
سه سفارش امروز رهبرانقلاب به جوانان
حضرت آیتالله خامنهای صبح امروز در دیدار دانشآموزان و دانشجویان:
🔻به جوانان عزیز چند سفارش دارم: اول اینکه دشمنی آمریکا را فراموش نکنید و فریب لبخند دشمن را نخورید.
🔻گاهی میگویند ما با ملت [ایران] دشمنی نداریم با دولت [ایران] دشمنی داریم؛ دروغ میگویند.
🔻دولت جمهوری اسلامی بدون ملت کارهای نیست.
🔻آمریکا قبل از انقلاب هم با ملت ایران دشمنی میکرد، منتها با عوامل خود در داخل.
🔻سفارش دوم اینکه نظریهی «مقاومت در مقابل دشمن قویپنجه» را تبلیغ کنید. این نظریه از لحاظ عملی و نظری درست است.
🔻سفارش سوم اینکه شما جوانان، خود را در قبال مسئلهی پیشرفت کشور مسئول بدانید؛ ترس و تنبلی را کنار بگذارید و نوآوری را وظیفهی خود بدانید.
🔻بدانید آیندهی کشور و آیندهی ایران اسلامی بهمراتب بهتر و درخشانتر از گذشته است و در مناسبات جهانی دست برتر را خواهد داشت.
🔸این چیزی است که حتمی و قطعی است و در آن تردیدی نیست و شما این آینده را به چشم خود خواهید دید.
#کلام_ولایت
🆔 @Shamimeashena
💠 امام علی(ع)
«پیش از تصمیم گیرى بیندیش و پیش از اقدام، مشورت کن و پیش از داخل شدن [در کار] تدبّر کن.»
میزان الحکمه
#حدیث_روز
🆔 @Shamimeashena
رویاهاتون که محدود شد،
زندگیتون محدود میشه!
زندگیتون که محدود شد به کم قانع میشید!
به کم که قانع شدید...
دیگه هیچ اتفاق جدیدى تو زندگیتون نمیفته!
❣ به دنبال رویاهات برو...
#صبحگاهي 🌤
🆔 @Shamimeashena