♦️ آدولف هیتلر: آنها در حال شکستن مردم ما بودند، حاکمان ما از آنها بد تر شده بودند 🔸روزی که یهود با ربا خواری بر غرب مسلط، سپس غرب را سراغ ایران فرستادند 🔸 کمپانی ضد ایرانی هند شرقی با پول ربای یهودی ها ساخته شد.... (بخش پنجم) #شبنامه #نبرد_من ۱۴۰۲/۱۰/۷ 🔻 نبرد من نام کتاب آدولف هیتلر است که بعد از حدود 98 سال در کشور آلمان مجوز انتشار رسمی یافته است. در بخشی از کتاب توضیح داده شده که هیتلر به مانند دیگر اروپایی ها متوجه ظلمی که از سوی یهود به آنها میشود شده است. در ادامه بخش چهارم این کتاب را مرور خواهیم کرد. این صحنه (مکیدن خون ملت توسط یهودی ها) هر روز تکرار میشد و نقشی را که در این زمینه رهبران آن روز آلمان بازی می کردند غالب اوقات از رفتار یهودی ها بد تر بود. 🔻 این اشخاص در حقیقت مانند بلای آسمانی بودند که بر سر ملت بیچاره نازل شده و نمونه های آن را در بعضی از وزرای خودمان در آلمان دیده ایم. بی تردید باید گفت که اگر ملت آلمان تا کنون نتوانست خود را از خطر یهود خلاص کند گناه آن متوجه رهبران آن روز آلمان بوده است و بدبختانه بعدها وضع به همان ترتیب سابق باقی مانده و به طوری که یهودیان همدست شده و معادلات سابق را از سر گرفتند و در معنا با شیطان پیمان بسته و خود را تسلیم او کردند. 🔻 امپراطورانی که به دام یهودیان افتادند به این فکر که بتوانند یهودیان را ورشکست سازند در پول گرفتن و قرض کردن زیاده روی کرده اما یهودیان از آن بازیگران ماهر بودند به طوری که مردم از لحاظ مالی تحت اختیار آنها قرار گرفتند و کاری از دستشان بر نمی آمد و البته با این حال یهود احساس نمود که پایان حکومت آنها فرار رسیده است و با سرعت تمام شروع به اقدام نمودند و با مهارت تمام دولت و ملت را در گودالی از قرض های سنگین فرو برده و آنها را از اشتغال به کارهای روزانه خویش باز نگه داشتند و با تملق ماهرانه گیجشان کردند و به سوی سقوط کشاندند و از هر جهت نفوذ خود را عمیق ساختند. 🔻 همان طور که در متن کتاب مورد اشاره قرار گرفت یهودی ها پس از آنکه وارد اروپا شده و مردم را مقروض کردند، موفق به خرید خانه های انها و سپس مقروض کردن دولت ها شدند. اگر به سده ی 17 میلادی برگردیم یهودی ها در ان سالها موفق شدند نظام مالی اروپا را به همین روش بسازند. پس از آن آمستردام و ونیز را مرکز اصلی فعالیت های مالی خود کردند. 🔻 از بزرگترین رباخواران یهودی در اروپا میتوان به هارون لینکلنی اشاره کرد که فعالیت‌هایش سراسر انگلستان و اسکاتلند را فرا می‌گرفت. مشتریان هارون، اسقف‌ها، لردها و بارون‌های انگلیسی و حتی شاه اسکاتلند بودند. ادامه ی این روند اروپایی‌ها را رسماً برده‌ی یهودیان کرده بود. بر اساس این نوع جدید از فعالیت مالی/ تجاری است که در سده ی ١٧ “کمپانی هند شرقی هلند” به‌عنوان یک “شرکت سهامی” بزرگ و جهانی ساخته شد. 🔻 برای درک بهتر از وضعیتی که این کمپانی برای ایران در زمان قاجار به وجود آورد و جایگاهی که این کمپانی برای ایران رقم زد می‌توانید به تاریخ و این نام پر تکرار مراجعه کنید. ما امروز وقتی از ظلمی که بر بشر به ویژه انسان شرقی می‌رود صحبت می‌کنیم؛ نمیتوانیم در لایه‌های زیرین به صهیون که ملت‌ها را برده کرده از پولشان ملت و سرزمین ساخته و سپس سراغ ما آمده اشاره نکنیم... صبور باشید، بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت. #آقای_تحلیلگر #شبنامه @mrtahlilgar

♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / روزی که آنها وانمود کردند مثل خود ما هستند 🔸 روزی که یهودیان در مشهد ادعا کردند مسلمان شده اند و تا خادمی حرم امام رضا پیشرفتند 🔸 یهودی مشهدی (ساکن فلسطین اشغالی): به بچه هایمان توضیح میدادیم باید زندگی دوگانه داشته باشند (قسمت 9) #شبنامه #نبرد_من ۱۴۰۲/۱۰/۱۱ 🔻 در ادامه ی مرور کتاب نبرد من رسیدیم به جمله ای تحت این عنوان که وقتی آن دسته از یهودیان که صهیون مسلک بودند مردم را بدهکار کرده و خانه هایشان را خریدند ادعا کردند مسیحی شده اند. کلیسا از این بابت خوشحال شد و آنها هم نفوذ خود را بیشتر کردند و به مقامات بالا در دولت ها رسیدند. نمونه ی تاریخی همین ادعای کتاب نبرد من را هم بررسی کردیم و مشاهده شد که در اروپا چه کردند که در انگلیس و فرانسه مردم علیه آنها شوریدند و مجبور به ترک آن سرزمین ها شدند. در ایران هم مشابه همین به شکلی دیگر رخ میدهد. 🔻 یهودی ها مدعی هستند که در سال 1839 و در زمان سلطنت محمد شاه تعداد 28 تن از آنها در مشهد کشته میشوند. آن زمان و علیه آنها میشود و امام جمعه پیشنهاد میدهد که دینشان را عوض کنند و ابتدا 7 تن از بزرگان یهودی در مشهد و سپس 400 خانواده (حدود 2400 تن) مسلمان میشوند. ماجرایی که به عنوان واقعه ی الله داد مشهور است. 🔻 اینکه آیا چنین چیزی رخ داده و آیا 28 تن از آنها کشته شده اند و از اساس چرا باید چنین چیزی رخ میداده و انگیزه از این ماجرا چه بوده را به محققین تاریخ میسپاریم. اما آنچه نمونه های مشابه تاریخی (از جمله در اروپا) نشان داده حکایت از ان دارد که همواره عده ای در بین یهودی ها در مراودات خود با دیگر شهروندان کار را به جایی رسانده اند که جامعه علیه آنها به سر حد انفجار رسیده است. 🔻 جدای از این، تغییر ظاهری دین فقط مربوط به واقعه ی مشهد نبوده (که بخواهیم با خیال راحت ادعای صهیونیست ها در خصوص تغییر دین به خاطر تهدید جانی را باور کنیم) و در صدر اسلام همین رخ داده و تعدادی از یهودیان راوی حدیث شده و چیزهایی به نقل از رسول الله گفته اند که یک به یک دروغ بوده و هر کدام منشا انحرافاتی شده است. در مسیحیت هم مشابه آن هست که در کتاب نبرد من مرور کردیم. 🔻 فارغ از اینها، در مشهد بزرگان یهود مسلمان میشوند. جالب است که این در جایی دیگر از تاریخ با اسلام آوردن عده ای یهودی ها در شیراز رو به رو بوده ایم که بالا رفتن آنها در جایگاه های حکومتی و در نهایت کودتا علیه لطفعلی خان و روی کار آمدن قاجار میشود.... یکی از جهان‌گردان اروپائی که چند دهه بعد از الله داد (در دهه ۱۸۸۰) از مشهد دیدن کرده بود، در گزارش خود با اشاره به اهمیت حرم امام رضا به عنوان یک منبع درآمد مالی مهم برای این شهر، میگوید اداره‌ی بعضی از امور عمومی شهر به جدیدی‌های مؤمن محول شده است… 🔻 در کتاب ایران نامه هم به این اشاره شده که آنها در مشهد به حدی از مسلمانی وانمود میکنند که امام جمعه آنان را به آستان قدس رضوی معرفی و در آستان، مشاغلی چون انبارداری، صندوق‌داری و حتی نظارت بر امور مالی خزانه، که بیش‌تر شامل نذورات و هدایای زائران بود، به آن‌ها محول شد.... در مستند یهودیان ایرانی در تاریخ معاصر که توسط مرکز تاریخ شفاهی یهودیان و با همکاری تلویزیون رژیم صهیونیستی ساخته شده از قول یک حکیم یهودی مشهدی (ساکن فلسطین اشغالی) آمده: به هر نوزاد یهودی از همان سال‌های اول تولد چنین تفهیم می‌شد که در یک وضع بحران استثنایی قرار دارد و باید یک زندگی دوگانه داشته باشد. 🔻 این مسئله فقط مربوط به ایران قبل از 57 و قاجار و پهلوی نیست. حتی فقط مربوط به ایران هم نیست. این بخشی از حقیقتی است که در تمام دنیا هوشمندانه طوری فضا را در سرزمین ها پیش میبرد تا سیستم ها و ملت ها قابل مدیریت شوند. صبور باشید، درباره این مهم بیشتر خواهیم نوشت #آقای_تحلیلگر #شبنامه @mrtahlilgar1

♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / حتی نوع ازدواج با مسیحی ها منفعت طلبانه بود! 🔸 کاری کردند که کارگر و کارفرما با هم دشمن شدند و همه از هم نفرت پیدا کردند 🔸 یهودی ایرانی که ادعای اسلام کرد، موذن سپس امام جماعت شد... (۱۷) #شبنامه #نبرد_من #صهیونیسم_جهانی ۱۴۰۲/۱۰/۲۳ 🔻 در شب‌های قبل بخش‌هایی از کتاب نبرد من را مرور کردیم. در ادامه کتاب در خصوص آنچه از یهودیان در کشور آلمان دیده میشد آمده است: یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمی‌کردند اما یک مسیحی می‌توانست با دختر یهودی وصلت کند و محصول این ازدواج چیزی بود که یهود می توانست از آن به نفع خود استفاده کند و با این ترتیب قسمت مهمی از خانواده‌های اشراف آلمان تغییر ماهیت داده بود. یهود خوب میداند و به تجربه برای او اثبات شده است که این نوع از وصلت‌ها خلع اسلحه کردن دشمن است و می‌تواند به این طریق در طبقات مختلف آلمان رخنه کند. 🔻 برای اینکه کارهای خود را مخفی و دشمنان را اغفال نمایند همیشه از تفاوت حقوق مردم حرف می‌زدند و معتقدند که مردم از حیث نژاد و رنگ نباید با هم تفاوت داشته باشند و اطرافیان احمق هم این سخنان را از آنها باور می کردند. اما چون تمام این اقدامات نمی توانست مسئله خارجی بودن یهود را از ذهن آنها خارج کند به منظور اینکه تمام مردم فریب او را بخورند در مطبوعات خود صحنه هایی را طراحی کرده که البته جنبه حقیقت نداشت ولی منظور او نافع بود. 🔻 امروز هم معمول است که در جراید مختلف سعی میکنند یهود را مانند یک ملت کوچک بدون دفاع معرفی نمایند که دارای اخلاق و صفات مخصوصی هستند و گاهی هم آن ها را مانند دیگران می دانند ولی در هر صورت میگویند مردمانی بی ضررند و غیر از نفع دیگران منظوری ندارند و در هر صورت سعی میکنند آنها را مردمانی معمولی و بی ضرر معرفی نمایند. هدف اصلی او در این قبیل اقدامات پیروزی دموکراسی و هماهنگی پارلمان بود، اما در ضمن گفتار ها و مسائل سیاسی خود به اعضای پارلمان حمله میکرده و میگفت آنها هستند که افراد پاک و خدمتگزار را عقب می‌زنند تا بتوانند به جای آنها اکثریت افراد جاهل و خائن و ناقابل را به کار بگمارند. 🔻 نتیجه این تبلیغات همان بود که حکومت مشروطه را سست کردند و موجبات سقوط آن در سال‌های بعدی را فراهم کردند. تحولات عظیم اقتصادی تعییر کلی در توده‌های اجتماعی ملت به وجود آورد، چون حرفه های کوچک رفته رفته از بین می رفت در نتیجه آن کارگران کمتر می‌توانستند آسایش و رفاه داشته باشند، چندی نگذشت که آنها هم به جمعیت پرولتاریا افزوده و ملحق شدند و بعد از آن نوبت به کارگران و کارخانجات فرا رسید که آنها هم به طوری ساخته شده بودند که می‌دانستند تا آخر عمر نخواهند توانست زندگی مستقلی داشته باشند. 🔻 به مرور بین کارگر و کارفرما فاصله افتاد به طوری که در تمام دنیا مرسوم شد و به یک مسئله عادی تبدیل شد. تا جایی پیش رفت که حس نفرت نسبت به کارفرما و کارگر در آنها تولید شد. این احساس مخصوص به نژاد ما نبود و برخی یهودی ها که در راس کار قرار داشتند بین کارگر و کارفرما جدایی انداختند و احترام و علاقه ای که کارگر آلمانی به کار خود داشت از او گرفته شد.... در ابتدای متن کتاب خواندیم که یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمیکرده اند. ما نمونه هایی خلاف این را در طول سالیان اخیر در نقاط مختلف دنیا شاهد بوده ایم. 🔻 یک نمونه آن جورج حمدانی (همدانی)، یک یهودی ایرانی است که در دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ میلادی به کشور چاد سفر می‌کند و چون همه مسلمان بودند و مسجد جامع پایتخت، مؤذّن و امام جمعه نداشته، خود را مسلمان جا می‌زند و به امام جمعه و مؤذّن مسجد مبدّل می‌شود! فرد مزبور سپس با یک زن مسلمان ازدواج کرده و از او صاحب ۷ فرزند می‌شود. این یهودی_ایرانی در بین مردم جایگاهی به‌دست می‌آورد و از این طریق صاحب اموال فراوان از جمله ۴۰ منزل، دو هتل و سینما و... می‌شود (گویا خودش در یک خانهٔ گِلی زندگی می‌کرده). 🔻 جورج حمدانی به ناگهان در سال ۱۹۴۳ پرده از هویّت واقعی خود برمی‌دارد و اعلام می‌کند که مسلمان نیست، اما به‌رغم این مسئله در چاد باقی می‌ماند! این ماجرا از درون اسناد و نامه‌های سفارت اسرائیل در چاد در آن زمان، که جدیداً منتشر شده، بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. صبور باشید بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت. #آقای_تحلیلگر #شبنامه @mrtahlilgar1

♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / حتی نوع ازدواج با مسیحی ها منفعت طلبانه بود! 🔸 کاری کردند که کارگر و کارفرما با هم دشمن شدند و همه از هم نفرت پیدا کردند 🔸 یهودی ایرانی که ادعای اسلام کرد، موذن سپس امام جماعت شد... (۱۷) #شبنامه #نبرد_من #صهیونیسم_جهانی ۱۴۰۲/۱۰/۲۳ 🔻 در شب‌های قبل بخش‌هایی از کتاب نبرد من را مرور کردیم. در ادامه کتاب در خصوص آنچه از یهودیان در کشور آلمان دیده میشد آمده است: یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمی‌کردند اما یک مسیحی می‌توانست با دختر یهودی وصلت کند و محصول این ازدواج چیزی بود که یهود می توانست از آن به نفع خود استفاده کند و با این ترتیب قسمت مهمی از خانواده‌های اشراف آلمان تغییر ماهیت داده بود. یهود خوب میداند و به تجربه برای او اثبات شده است که این نوع از وصلت‌ها خلع اسلحه کردن دشمن است و می‌تواند به این طریق در طبقات مختلف آلمان رخنه کند. 🔻 برای اینکه کارهای خود را مخفی و دشمنان را اغفال نمایند همیشه از تفاوت حقوق مردم حرف می‌زدند و معتقدند که مردم از حیث نژاد و رنگ نباید با هم تفاوت داشته باشند و اطرافیان احمق هم این سخنان را از آنها باور می کردند. اما چون تمام این اقدامات نمی توانست مسئله خارجی بودن یهود را از ذهن آنها خارج کند به منظور اینکه تمام مردم فریب او را بخورند در مطبوعات خود صحنه هایی را طراحی کرده که البته جنبه حقیقت نداشت ولی منظور او نافع بود. 🔻 امروز هم معمول است که در جراید مختلف سعی میکنند یهود را مانند یک ملت کوچک بدون دفاع معرفی نمایند که دارای اخلاق و صفات مخصوصی هستند و گاهی هم آن ها را مانند دیگران می دانند ولی در هر صورت میگویند مردمانی بی ضررند و غیر از نفع دیگران منظوری ندارند و در هر صورت سعی میکنند آنها را مردمانی معمولی و بی ضرر معرفی نمایند. هدف اصلی او در این قبیل اقدامات پیروزی دموکراسی و هماهنگی پارلمان بود، اما در ضمن گفتار ها و مسائل سیاسی خود به اعضای پارلمان حمله میکرده و میگفت آنها هستند که افراد پاک و خدمتگزار را عقب می‌زنند تا بتوانند به جای آنها اکثریت افراد جاهل و خائن و ناقابل را به کار بگمارند. 🔻 نتیجه این تبلیغات همان بود که حکومت مشروطه را سست کردند و موجبات سقوط آن در سال‌های بعدی را فراهم کردند. تحولات عظیم اقتصادی تعییر کلی در توده‌های اجتماعی ملت به وجود آورد، چون حرفه های کوچک رفته رفته از بین می رفت در نتیجه آن کارگران کمتر می‌توانستند آسایش و رفاه داشته باشند، چندی نگذشت که آنها هم به جمعیت پرولتاریا افزوده و ملحق شدند و بعد از آن نوبت به کارگران و کارخانجات فرا رسید که آنها هم به طوری ساخته شده بودند که می‌دانستند تا آخر عمر نخواهند توانست زندگی مستقلی داشته باشند. 🔻 به مرور بین کارگر و کارفرما فاصله افتاد به طوری که در تمام دنیا مرسوم شد و به یک مسئله عادی تبدیل شد. تا جایی پیش رفت که حس نفرت نسبت به کارفرما و کارگر در آنها تولید شد. این احساس مخصوص به نژاد ما نبود و برخی یهودی ها که در راس کار قرار داشتند بین کارگر و کارفرما جدایی انداختند و احترام و علاقه ای که کارگر آلمانی به کار خود داشت از او گرفته شد.... در ابتدای متن کتاب خواندیم که یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمیکرده اند. ما نمونه هایی خلاف این را در طول سالیان اخیر در نقاط مختلف دنیا شاهد بوده ایم. 🔻 یک نمونه آن جورج حمدانی (همدانی)، یک یهودی ایرانی است که در دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ میلادی به کشور چاد سفر می‌کند و چون همه مسلمان بودند و مسجد جامع پایتخت، مؤذّن و امام جمعه نداشته، خود را مسلمان جا می‌زند و به امام جمعه و مؤذّن مسجد مبدّل می‌شود! فرد مزبور سپس با یک زن مسلمان ازدواج کرده و از او صاحب ۷ فرزند می‌شود. این یهودی_ایرانی در بین مردم جایگاهی به‌دست می‌آورد و از این طریق صاحب اموال فراوان از جمله ۴۰ منزل، دو هتل و سینما و... می‌شود (گویا خودش در یک خانهٔ گِلی زندگی می‌کرده). 🔻 جورج حمدانی به ناگهان در سال ۱۹۴۳ پرده از هویّت واقعی خود برمی‌دارد و اعلام می‌کند که مسلمان نیست، اما به‌رغم این مسئله در چاد باقی می‌ماند! این ماجرا از درون اسناد و نامه‌های سفارت اسرائیل در چاد در آن زمان، که جدیداً منتشر شده، بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. صبور باشید بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت. #آقای_تحلیلگر #شبنامه @mrtahlilgar1

♦️ نبرد من / آدولف هیتلر / حتی نوع ازدواج با مسیحی ها منفعت طلبانه بود! 🔸 کاری کردند که کارگر و کارفرما با هم دشمن شدند و همه از هم نفرت پیدا کردند 🔸 یهودی ایرانی که ادعای اسلام کرد، موذن سپس امام جماعت شد... (۱۷) #شبنامه #نبرد_من #صهیونیسم_جهانی ۱۴۰۲/۱۰/۲۳ 🔻 در شب‌های قبل بخش‌هایی از کتاب نبرد من را مرور کردیم. در ادامه کتاب در خصوص آنچه از یهودیان در کشور آلمان دیده میشد آمده است: یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمی‌کردند اما یک مسیحی می‌توانست با دختر یهودی وصلت کند و محصول این ازدواج چیزی بود که یهود می توانست از آن به نفع خود استفاده کند و با این ترتیب قسمت مهمی از خانواده‌های اشراف آلمان تغییر ماهیت داده بود. یهود خوب میداند و به تجربه برای او اثبات شده است که این نوع از وصلت‌ها خلع اسلحه کردن دشمن است و می‌تواند به این طریق در طبقات مختلف آلمان رخنه کند. 🔻 برای اینکه کارهای خود را مخفی و دشمنان را اغفال نمایند همیشه از تفاوت حقوق مردم حرف می‌زدند و معتقدند که مردم از حیث نژاد و رنگ نباید با هم تفاوت داشته باشند و اطرافیان احمق هم این سخنان را از آنها باور می کردند. اما چون تمام این اقدامات نمی توانست مسئله خارجی بودن یهود را از ذهن آنها خارج کند به منظور اینکه تمام مردم فریب او را بخورند در مطبوعات خود صحنه هایی را طراحی کرده که البته جنبه حقیقت نداشت ولی منظور او نافع بود. 🔻 امروز هم معمول است که در جراید مختلف سعی میکنند یهود را مانند یک ملت کوچک بدون دفاع معرفی نمایند که دارای اخلاق و صفات مخصوصی هستند و گاهی هم آن ها را مانند دیگران می دانند ولی در هر صورت میگویند مردمانی بی ضررند و غیر از نفع دیگران منظوری ندارند و در هر صورت سعی میکنند آنها را مردمانی معمولی و بی ضرر معرفی نمایند. هدف اصلی او در این قبیل اقدامات پیروزی دموکراسی و هماهنگی پارلمان بود، اما در ضمن گفتار ها و مسائل سیاسی خود به اعضای پارلمان حمله میکرده و میگفت آنها هستند که افراد پاک و خدمتگزار را عقب می‌زنند تا بتوانند به جای آنها اکثریت افراد جاهل و خائن و ناقابل را به کار بگمارند. 🔻 نتیجه این تبلیغات همان بود که حکومت مشروطه را سست کردند و موجبات سقوط آن در سال‌های بعدی را فراهم کردند. تحولات عظیم اقتصادی تعییر کلی در توده‌های اجتماعی ملت به وجود آورد، چون حرفه های کوچک رفته رفته از بین می رفت در نتیجه آن کارگران کمتر می‌توانستند آسایش و رفاه داشته باشند، چندی نگذشت که آنها هم به جمعیت پرولتاریا افزوده و ملحق شدند و بعد از آن نوبت به کارگران و کارخانجات فرا رسید که آنها هم به طوری ساخته شده بودند که می‌دانستند تا آخر عمر نخواهند توانست زندگی مستقلی داشته باشند. 🔻 به مرور بین کارگر و کارفرما فاصله افتاد به طوری که در تمام دنیا مرسوم شد و به یک مسئله عادی تبدیل شد. تا جایی پیش رفت که حس نفرت نسبت به کارفرما و کارگر در آنها تولید شد. این احساس مخصوص به نژاد ما نبود و برخی یهودی ها که در راس کار قرار داشتند بین کارگر و کارفرما جدایی انداختند و احترام و علاقه ای که کارگر آلمانی به کار خود داشت از او گرفته شد.... در ابتدای متن کتاب خواندیم که یهودیان هرگز با یک دختر مسیحی ازدواج نمیکرده اند. ما نمونه هایی خلاف این را در طول سالیان اخیر در نقاط مختلف دنیا شاهد بوده ایم. 🔻 یک نمونه آن جورج حمدانی (همدانی)، یک یهودی ایرانی است که در دههٔ ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ میلادی به کشور چاد سفر می‌کند و چون همه مسلمان بودند و مسجد جامع پایتخت، مؤذّن و امام جمعه نداشته، خود را مسلمان جا می‌زند و به امام جمعه و مؤذّن مسجد مبدّل می‌شود! فرد مزبور سپس با یک زن مسلمان ازدواج کرده و از او صاحب ۷ فرزند می‌شود. این یهودی_ایرانی در بین مردم جایگاهی به‌دست می‌آورد و از این طریق صاحب اموال فراوان از جمله ۴۰ منزل، دو هتل و سینما و... می‌شود (گویا خودش در یک خانهٔ گِلی زندگی می‌کرده). 🔻 جورج حمدانی به ناگهان در سال ۱۹۴۳ پرده از هویّت واقعی خود برمی‌دارد و اعلام می‌کند که مسلمان نیست، اما به‌رغم این مسئله در چاد باقی می‌ماند! این ماجرا از درون اسناد و نامه‌های سفارت اسرائیل در چاد در آن زمان، که جدیداً منتشر شده، بار دیگر بر سر زبان‌ها افتاده است. صبور باشید بیشتر در این خصوص خواهیم نوشت. #آقای_تحلیلگر #شبنامه @mrtahlilgar1