اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ
یـٰاعَـلــےِٖبْـنِ مُـوسـَۍٱݪـرِّضـٰا
#ساعت_هشت_قرار_عاشقی
🌷به نیابت از شهید عزیزمان غلامعباس عباس آبادی
🌱اینکه هر صحنی به روی شانهاش یک ساعت است
🌱یعنی اینکه این حرم در جای جایش فرصت است
صلواتِ خاصّـه امام رضا(ع)
تقدیم به ساحت مقـدّس امام خوبیها....
💠اَلْـݪّٰـهُـمَّ صَـلِّ عَـلـیٰ
عَـلـیِّٖ بْـنِ مُـوسـَۍٱݪـرِّضـَٱ ٱلْـمُـرْتَـضـیٰ
ٱلْـاِمـٰامِ ٱݪـتّـَقـیِّٖ ٱݪـنّـَقـیِّٖ
وَ حُـجّـَتِـکَ عَـلـیٰ مَـنْ فَـوْقَ ٱلْـاَرْضِ
وَ مَـنْ تَـحْـتَ ٱݪـثّـَریٰ
ٱݪـصّـِدّیٖـقِ ٱݪـشّـَهـیٖـدِ
صَـلٰاةََ کَـثـیٖـرَةََ تـٰامّـَةََ
زٰاکـیّٖـَةََ مُـتَـوٰاصِـلَـةََ
مُـتَـوٰاتِـرَةََ مُـتَـرٰادِفَـةََ
کَـاَفْـضَـلِ مـٰا صَـلّـَیْـتَ
عَـلـیٰ اَحَـدِِ مِـنْ اَوْلـیٖـٰائِـکَ.
🌼 التـماسِ دعـایِ فرج 🌼
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یاخامنه_ای
#شهیدغلامعباس_عباس_آبادی
مسابقه هفتگی شمیم عشق↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای قمر ابا عبدالله
ای جگر اباعبدالله
💗از نسل حیـدری
🌸و دلاورتـر از تو نیست
💗یعنی پس از علی (ع)
🌸علی اکبـرتر از تو نیست
💗منطق قبول داشت که
🌸با خلق و خوی تـو
💗شخصی میـان خلق
🌸پیغمبرتر از تونیست
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#روز_جوان
#مبارک
مسابقه هفتگی شمیم عشق↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
گذشتی از روزهایخوشِ جوانیات!
دعا کن برایم...
تا این جوانی، مرا به بازی نگیرد...
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#روز_جوان
#شهیدغلامعباس_عباس_آبادی
مسابقه هفتگی شمیم عشق↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان قابل تامل شهید سلیمانی درباره سوال جوان رزمنده از ایت الله مشکینی
بهمناسبت میلاد حضرت علی اکبر (علیه السلام) و #روز_جوان
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
#امام_زمان_عج
#حاج_قاسم
41.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حــے علے العشـــ💕ــق خدا داره
صـ🔊ــدا مے زنــه...
اذان ظهر 🕋
اذان ملکوتی شهیدحامد بافنده🥀
منتظرین ظهور حضرت مهدی (عج) 💚
#نماز اول وقت
#التماس دعای فرج
مسابقه هفتگی شمیم عشق↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
17.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#صلوات_شعبانیه
به نیابت ازشهیدعباس آبادی
اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعِ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفِ الْمَلائِکَةِ وَ مَعْدِنِ الْعِلْمِ وَ أَهْلِ بَیْتِ الْوَحْیِ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْکِ الْجَارِیَةِ فِی اللُّجَجِ الْغَامِرَةِ یَأْمَنُ مَنْ رَکِبَهَا وَ یَغْرَقُ مَنْ تَرَکَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مَارِقٌ وَ الْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زَاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْکَهْفِ الْحَصِینِ وَ غِیَاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکِینِ وَ مَلْجَإِ الْهَارِبِینَ وَ عِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِینَ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً کَثِیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رِضًى وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أَدَاءً وَ قَضَاءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبِینَ الْأَبْرَارِ الْأَخْیَارِ الَّذِینَ أَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَ فَرَضْتَ طَاعَتَهُمْ وَ وِلایَتَهُمْ اللهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اعْمُرْ قَلْبِی بِطَاعَتِکَ وَ لا تُخْزِنِی بِمَعْصِیَتِکَ وَ ارْزُقْنِی مُوَاسَاةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِکَ
بِمَا وَسَّعْتَ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ نَشَرْتَ عَلَیَّ مِنْ عَدْلِکَ وَ أَحْیَیْتَنِی تَحْتَ ظِلِّکَ وَ هَذَا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانَ وَ اَنْزَلْتَنی دارَالقرارِ وَ مَحَل الاَخْیار
💔بسم رب الزینب(س)💔
🌱داداش از من 5سال بزرگتر بود او یک پشتوانه و محور بود برای من، آنقدر دوستش داشتم که با بوسیدن صورت او سیر نمیشدم، حتما باید دستها و بازوهایش را می بوسیدم تا دلم آرام
می گرفت.
🌹ما تقریبا 15سال در کنار هم بودیم اما، به طور مفید 5یا6سال باهم زندگی کردیم، چون دراین15سال، در زمان انقلاب 4سال در تهران بود و 4سال در جبهه خدمت می کرد.
🌱هیچ وقت به پدرو مادر بی احترامی نمی کرد. خیلی مهربان و خانواده دوست بود.
🌹چون پدر ومادر راضی به رفتن او به تهران نبودند برای این که آنها را ناراحت نکند، گفت برای کار میرود.
🌱او کلاس ششم بود، تقریبا 14سال داشت که به تهران رفت برای شرکت در تظاهرات. ما 4سال از او خبر درستی نداشتیم.
🌹وقتی برگشت آثار شکنجه هنوز روی بدن و سرش بود. ساواک دستگیرش کرده و خیلی شنکنجه اش کرده بود.
حدود بیست روز در بیمارستان بستری بود و ما از چیزی خبر نداشتیم. 😔
🌱17ساله بود که ازدواج کرد مدتی بعد هم به جبهه رفت، و 4سال در جبهه بود.
🌹وقتی بر میگشت پسرش رو در گرما و سرما بغل می کرد ومی اورد خانه تا مادر بچه رو ببینه. به او میگفتم چرا اورکتت رو نمی پوشی هوا سرده،
می گفت اون برای جبهه هست از بیت الماله نمی تونم استفاده کنم.
(فاطمه عباس آبادی خواهر بزرگوار شهید)
ادامه دارد.....🥀
قدمگذارید
بهوادیعشقوشهادت
مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
کانال روایتگری↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@alizynolabedinpor
᪥°•࿐࿇☘🕊࿇࿐•°᪥
مسابقاتِ شهداییِ "شمیم عشق"
💔بسم رب الزینب(س)💔 🌱داداش از من 5سال بزرگتر بود او یک پشتوانه و محور بود برای من، آنقدر دوستش داشت
ادامه مطلب ....
🌱وقتی صداشو ضبط می کرد شنیدم آخرش داره میگه که اگه من سعادت داشتم و یه روزی شهید شدم...
🌹من خیلی ناراحت شدم و گفتم من این نوار رو پاک میکنم گفت نه جون من پاک نکن یه روزی به دردتون می خوره.
🌱هر بار که از جبهه برمی گشت با پای پیاده تو گرما و سرما پسرش رو بغل می کرد و می آورد خونه ما تا مادربچه رو ببینه.
می گفتم چرا از موتور استفاده
نمی کنی، می گفتم هوا سرده چرا اورکتت رو نمی پوشی؟
می گفت اونها از بیت الماله نمیتونم اینجا ازشون استفاده کنم،باید در جبهه استفاده کنم.
🌹هر بار ازش می پرسیدیم که اونجا چیکار می کنی؟
می گفت سیب زمینی پوست می کَنیم.
🌱همیشه اضطرابی در ما بود عملیات که میشد استرس داشتیم.
🌹آخرين بار که می رفت با همه خداحافظی کرد.
ما هم که بدرقه او رفته بودیم به ما گفت برید، نمیخوام توی دنیا دلبستگی داشته باشم.
🌱در سال آخر روی در و دیوار، وصیتنامه...همه جا برای ما خاطره ای گذاشته.
🌹روز آخر که می خواست راهی جبهه شود از همه لحظاتش عکس گرفتیم.
لحظه ای که لباس پوشید، آینه قران براش گرفتیم، سوار ماشین شدو...
این عکس آخری رو وقتی نگاه می کنیم انگار داره باهات حرف میزنه....
🌱روز پنجشنبه بود که زنگ زدیم از داداش خبر بگیریم که گفتند خبری نیست و...
🌹چند روزی گذشت. روز شنبه بود که اضطراب زیادی داشتیم و نگران بودیم
گفتند شهید آوردند.
🌱من رفتم بسیج، پسر عمه ام که در سپاه کار می کرد من را که دید.
گفت شما اینجا چکار میکنی؟
گفتم از عباس ما خبر نداری؟
با لبخند گفت عباس و شهادت؟
🌹او خبر داشت، داشت من رو آماده
می کرد. بعد گفت عباس زخمی شده بریم بیمارستان؟
گفتم بله میرم خونه داداشم بعد میرم بیمارستان.
🌱سر کوچه داداشم که رسیدم دیدم چند تا مرد سر کوچه هستند یکیشون جلوتر رفت و گفت خواهرش....
و بقیه ساکت شدند.
🌹من اونجا متوجه شدم که برادرم شهید شده و دیگه چیزی نفهمیدم و از حال رفتم.
(خواهر بزرگوار شهید)
🌹اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج وَفَرجَنا بِه بِحَقِّ الزَّهراء(س)
قدمگذارید
بهوادیعشقوشهادت
مسابقه هفتگی شمیم عشق ↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
کانال روایتگری↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@alizynolabedinpor
᪥°•࿐࿇☘🕊࿇࿐•°᪥
11.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بسم رب الشهید🍃
🔹گزیده ای از مصاحبه مادر بزرگوار شهید
(قسمت اول) 👆
بزرگترین دل...
بزرگترین قلب.... ❤️
و بزرگترین شأن و شخصیت
برای مادران شهداست.🌱
آنها هم می توانستند جلوی
فرزندشان را بگیرند،
آنها هم می توانستند او را
از راهی بی بازگشت برگردانند،
اما هرگز این کار را نکردند.🥀
چون می دانستند که انتهای این راه خداست که پذیرای فرزند
دلبندشان است.🌷🕊
🌹اَللهُمَ الرْزُقْنا تَوْفیقَ الشَّهادَةَ في سَبِیلِکْ بِحَقِّ الزَّهراء(س)
قدمگذارید
بهوادیعشقوشهادت ↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@shamimeshgh1399
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
کانال روایتگری↙️
᪥°•࿐࿇🕊☘࿇࿐•°᪥
💠@alizynolabedinpor
᪥°•࿐࿇☘🕊࿇࿐•°᪥