7.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰آیا نام امیرالمومنین علی علیه السلام در قرآن آمده است ؟!
✨بله آمده است؛ سوره زخرف آیه ۴
#ماه_رجب
#امام_علی(ع)
#روز_پدر
❥❥❥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوا هوای علی و هوا هوای نجف....
علی امیر جهانو....
روز پدر و بزرگ مرد تاریخ بر مردهای گروه مبارک
هدایت شده از مهندس علیخانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیر شده بود، مغازه دار بود ،توی تعزیه ها بجای شمر تعزیه
میخوند،جوری که تا یک ماهی هیچکس ازش خرید نمیکرد
⭕️مینشست دم مغازش هرکی رد میشد لعنتش میکرد،اونم میخندید
میگفت والله من شمر نیستم،ولی مردم ازش خرید نمیکردن!
اونم براش مهم نبود میگفت: این یک ماهی که ازم خرید نمیکنید
امام حسین عجیب بهم برکت میده..
یک سال پشت قتلگاه تعزیه مفصلی بود که شمر اون پیرمرد بود.
اون سال انقدر نقششو درست بازی کرد که مردم ریختن سرش و انقدر
زدنش تا تموم کرد و از دنیا رفت...
یک هفته عزای عمومی اعلام شد! علما و مراجع توی خاکسپاریش
شرکت کردن و با بالاترین احترام بردن و توی حرم امام حسین
دفنش کردن...
برای مردم سوال بود که چی شد به اینجا رسید؟
— — — — — — — — — — —
♦️ @alikhani_r
♦️ https://zil.ink/alikhani_r
شمیم سیب
پیر شده بود، مغازه دار بود ،توی تعزیه ها بجای شمر تعزیه میخوند،جوری که تا یک ماهی هیچکس ازش خرید نمی
یکی از علما برای شاگرداش تعریف کرد:همون روزی که این بنده خدا
از دنیا رفت شبش خوابشو دیدم.
دیدم بغل حرم امام حسین یک جای خیلی وسیعیه...
پرسیدم ازش که فلانی تو اینجا چیکار میکنی؟
گفت: میخوای بدونی من که شمر بودم اینجا چیکار میکنم؟
گفت: اره بگو..
گفت: در لحد رو که بستید ملکین اومدن...دیدم سلام کردن اما به بالای
سرم نگاه میکنن..
دیدم آقا حسین و حضرت ابوالفضل بالای سرم ایستادن!
آقا نگاهی به من کردن و فرمودن: توشمری؟
سرمو انداختم پایین..
حضرت ابوالفضل فرمود: سرتو چرا انداختی پایین؟
با خجالت گفتم: آقا من بد میخوندم ببخشید..
امام حسین نگاهی به من کردند و فرمودند: توشمر مایی نه عمرسعد...
مادرم ما رو فرستاده ،آنقدر دل مادرمو شاد کردی وقتی شیعیان گریستند...
مادرم فرمود: شب اول قبرشه تنهاش نزارید!
بعد آقا فرمود: حالا اول اینکه برادر جا و مکانش تا قیامت جنب حرمم باشه..
دوم اینکه روزی سه بار اجازه داره زیارت خودم بیاد نه ضریحم...
سپس اقا فرمود: پاشو برای ماهم تعزیه بخون.
گفتم آقا من مخالف خون بودم..
آقا ابوالفضل فرمود: اطاعت از امام واجبه شما شیعیان که میدونید..
گفتم چشم و شروع کردم به خوندن: منم دستارو قطع میکنم
منم سرها رو قطع میکنم...
تا رسید به اینجا که نقطه ضعف و اوج مصیبت اهل بیت (ع) هست:
منم زن هارو به اسیری میبرم...
میگه دیدم آقا اباعبدالله هر دو دستش را روی عمامه گذاشت
نشست روی زمین،فرمود: خواهرم زینب چه کشید 🖤😔
اللهم عجل لولیک الفرج،به حق حضرت زینب (س)
— — — — — — — — — — —
♦️ @alikhani_r
♦️ https://zil.ink/alikhani_r