#آمادگی_برای_ظهور
🌷ادب محضر امام زمان ارواحنافداه را تمرین کنید.
✨ظهور نزدیک است.
فرض کنید آقا صدایت زدند یا اذن ملاقات دادند، چطور میخواهید خدمت حضرت برسید؟
کسی که میخواهد صبح ظهور، امام زمان ارواحنافداه صدایش بزند: فلانی پاشو بیا! خب رفتیم، چطور باید با امام زمان ارواحنافداه صحبت بکنیم؟ چطور باید سلام بدهیم؟
برویم چکار کنیم؟
چه بگوییم؟
❓جلوتر فکرش را کردید؟
خودتان را آماده کردید؟
چطور باید رفتار بکنیم!؟
فقط که نمیشود پردهی خیمهی آقا را بگیریم زار زار گریه کنیم!
انسان اگر از جلوتر روی خودش کار نکرده باشد غیر ممکن است بتواند #ادب محضر امام زمان ارواحنافداه را رعایت بکند، محل تمرین اینجاست.
▫️استاد محترم اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@shamimm313🥀
#آمادگی_برای_ظهور
🔆ادب محضر امام زمان ارواحنافداه را تمرین کنید.
✨ظهور نزدیک است.
🔸فرض کنید آقا صدایت زدند یا اذن ملاقات دادند، چطور میخواهید خدمت حضرت برسید؟
🔸کسی که میخواهد صبح ظهور، امام زمان ارواحنافداه صدایش بزند: فلانی پاشو بیا! خب رفتیم، چطور باید با امام زمان ارواحنافداه صحبت بکنیم؟ چطور باید سلام بدهیم؟
برویم چکار کنیم؟
چه بگوییم؟
🔸جلوتر فکرش را کردید؟
خودتان را آماده کردید؟
چطور باید رفتار بکنیم!؟
فقط که نمیشود پردهی خیمهی آقا را بگیریم زار زار گریه کنیم!
🔸انسان اگر از جلوتر روی خودش کار نکرده باشد غیر ممکن است بتواند #ادب محضر امام زمان ارواحنافداه را رعایت بکند، محل تمرین اینجاست.
استاد محترم اخلاق حاج آقا زعفری زاده حفظه الله تعالی
@shamimm313🌹
❇️دیدار یار...✨✨
قسمت دوم
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
در این فکرها بودم، خواستم فنجانی قهوه بریزم و بخورم دیدم مرد عربی از طرف در اول مسجد متوجه من شده و به طرف من می آید، وقتی از دور او را دیدم، ناراحت شدم، با خودم گفتم که این مرد از عربهای بادیه است، نزد من می آید که قهوه را بخورد و مرا در این شب تاریک بی قهوه بگذارد و ناراحتی مرا زیادتر کند، آخر من بسیار کم قهوه آورده بودم. به هر حال به من رسید و سلام کرد و اسم مرا برد و در مقابل من نشست.
✨💫✨
از اینکه اسم مرا می دانست تعجب کردم، زیرا من او را هرگز ندیده بودم، از او پرسیدم: از کدام طایفهٔ عرب هستی؟
گفت: من از بعضی از آنها هستم. بعد از آن من از هر یک از طوائف عرب که در اطراف نجف اشرف بودند سؤال کردم و گفتم شما از آن قبیله هستی؟
گفت: نه، از آنها نیستم. عصبانی شدم و گفتم: تو از طُری طُری ای و این کلمه ای که معنایی نداشت و من آن جمله را از روی ناراحتی به او گفتم.
✨(دقت کنید لزوم تمرین #ادب برای این است که انسان ناخواسته و ناشناخته مرتکب بی احترامی به امام زمانش نشود!)✨
ولی او ناراحت نشد و تبسمی کرد و گفت: بر تو حرجی نیست من اهل هر کجا باشم، بگو تو برای چه به اینجا آمده ای؟ گفتم: به تو فائده ندارد که بدانی چرا من اینجا آمده ام. گفت: چه ضرر دارد برای تو که به من بگوئی برای چه به اینجا آمده ای؟
✨💫✨
من از حُسن خلق او و خوب حرف زدنش تعجب کردم و از او خوشم آمد و کم کم هر چه بیشتر حرف می زد محبتم به او زیادتر میشد. تا آنکه توتون برداشتم و برای او چپق چاق کردم و به او دادم، او گفت: من نمیکشم. بعد برای او یک فنجان قهوه ریختم و به او دادم، او از من گرفت و لب زد و به من داد و گفت: تو این را بخور. من گرفتم و آنرا خوردم ولی آناً فَآناً محبتش در دلم زیادتر می شد...
🔺ادامه دارد...
#تشرف
@shamimm313🌹
❇️دیدار یار...✨✨
قسمت اول
┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••
در کتاب برکات حضرت ولیعصر علیه السلام قضایایی از کسانی که به حضور خادمان یا ملازمان رکاب حضرت ولی عصر رسیده اند نقل شده که قضیه یکی از آن قضایا می باشد. باید توجه داشت که آن شخصی که مرحوم ملاقاسم رشتی به محضر او مشرف شده حضرت ولیعصر نبودهاند بلکه یکی از بندگان خاص خدا بودهاند و اصل قضیه این است:
✨💫✨
مرحوم آخوند ملاقاسم رشتی می فرمود: در زمان فتحعلیشاه قاجار برای اصلاح بین حاجی محمد ابراهیم کلباسی و آقا میرمحمدمهدی بر سر مسجد حکیم، به مناسبت رفاقت قدیمی من با مرحوم حاجی کلباسی مأمور شدم به اصفهان بروم و اصلاح ذاتالبین کنم. در وسط هفته تفرج کنان از شهر رو به قبرستان تخت فولاد که زمین متبرکی است بیرون رفتم و چون در آن دیار غریب بودم نمی دانستم جز شب جمعه که مردم به زیارت اهل قبور می روند و شلوغ می شود در سایر ایام خلوت است و جز زارع یا مسافر آن هم بطور اتفاقی کس دیگری عبور نمی کند و چیزی یافت نمی شود.
✨💫✨
به آنجا که رسیدیم من به سمت تکیه ای که قبر مرحوم میرمحمد باقر داماد است رفتم، مقبره ایشان همان دم در است، وارد شدم و فاتحه ای خواندم. ضمنا یک نفر را دیدم که در گوشه حیاط تکیه، نشسته است. او مرا خطاب کرد و گفت: ملاقاسم چرا وقتی وارد اینجا شدی به سنت پیغمبر ارواح العالمین له الفداء سلام نکردی؟! از این حرف خجل شدم و عذر آوردم و گفتم: چون دور بودم خواستم نزدیک شوم آن وقت سلام کنم. فرمود: «نه! شماها #ادب ندارید!» من از آن شخص هیبتی عظیم بر دلم نشست لذا پیش رفتم و سلام کردم.
🔺ادامه دارد...
#تشرف
@shamimm313🌹