﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ڪاش هر روز صبح یادمان بیوفتد
ڪہ چہقدردوسٺمان دارے و برایمان دعا مے ڪنے
سلام دوسٺ صمیمے
دوستٺ دارم و برای ظہورٺ دعا مے ڪنم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجـــ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍✋
❤️شبِ گذشتہ نسیمے وزید در خوابم
🌼گرفٺ شورِ عجیبے وجودِ بے تابم
❤️چہ حسُّ حالِ قشنگے،چرا ڪه میدیدم
🌼نمازِ صبح، ڪنارِ ضریحِ اربابم
❤️«اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌼وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
❤️وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌼وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ»
#سلام_ارباب_خوبم
#صبحم_بنامتان
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
1_410264729336944211.mp3
3.94M
👆 #جزء_بیست_وچهارم👆
#قرآن_کریم
به روش تحدیر
باصدای"استادمُعتزآقایی"
(تندخوانی حدودنیم ساعت)
🌙اللهم صل على محمدوآل محمد
وعجل فرجهم🌙
#التماس_دعا
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
@shamimrezvan👈
4_5967344350366007339.pdf
9.06M
👆متن تصویری(پی دی اف)جزء۲۴👆
🔷 #جز_بیست_وچهارم_قرآن_کریم_تصویرے(pdf)🔷
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
#التماس_دعا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂🍁°✨°🍂🍁°✨°🍂🍁
2⃣4⃣
◾️ دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان ◾️
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨
اللهمّ إنّي أسْألُكَ فيه ما يُرْضيكَ وأعوذُ بِكَ ممّا يؤذيك وأسألُكَ التّوفيقَ فيهِ لأنْ أطيعَكَ ولا أعْصيكَ يا جَوادَ السّائلين.
خدايا من از تو ميخواهم در آن آنچه تو را خوشنود كند و پناه مى برم بتو از آنچه تو را بيازارد واز تو خواهم توفيق در آن براى اينكه فرمانت برم ونافرمانى تو ننمايم اى بخشنده سائلان...
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان 🌙
#التــــــماس_دعــــــــا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
👆صوت ومتن ودعای روز۲۴👆
#حدیث_روز☝️ #یادخدادل_راروشن_می_کند
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه 29 اردیبهشت ماه 1399
🌞اذان صبح: 04:18
☀️طلوع آفتاب: 05:57
🌝اذان ظهر: 13:01
🌑غروب آفتاب: 20:05
🌖اذان مغرب: 20:25
🌓نیمه شب شرعی: 00:11
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#سنت_های_زندگی_رابشناسیم☝️
#ذکرروز👆دوشنبه
یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد
#نماز_روز_دوشنبہ
✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره
برایش نوشته شود
2رکعت ؛
درهر رکعت بعدازحمد
یک آیةالکرسی ،توحید ،فلق وناس
بعد از سلام۱۰ استغفار
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺سلام✋
🍃به۲۴ رمضان خوش آمدین
🌺دوشنبه تون زیبا و بینظیر
🍃امروزتون پراز موفقیت
🌺لحظاتتون سرشاراز آرامش
🍃دلتون از محبت لبریز
🌺تنتون از سلامتی سرشار
🍃زندگیتون از برکت جاری
🌺وخدا پشت پناهتون باشه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#اجابت_حاجت_سریع
🌸✨جهت قضاے حوائج در یڪ
مجلس ۱۲۰ مرتبہ آیہ《امن یجیب》
را بخواند در همان هفتہ بہ مطلب
خود برسد ان شاء الله✨
📚گوهر شب چراغ ۱۵۱/۲
#بازگشت_غایب
🌷 تا ۳۳ روز هر روز ↯
۶۶ مرتبه بخوان⇦ "یا مَنّانُ
تَمَنَّنتَ بِالمِنَّةِ والمِنَّةُ فے مِنَّتِ
مِنَّتِکَ یا مَنّانُ" بازگردد ➣●•.
منبع↻ کونوز الاسرار ۱۱۷/۱
#آیةالکرسی_بخوان
آرامـش قلـب
🌷 نقشبندے ؛
"آیه الڪرسے" را ۳ مرتبه در
ظرف پاڪی بنویسد سپس آب
بران ریزد و بیاشامد براے تسکین
قلب و هر مرض اڪسیرست
📚 مخزن تعویذات ۱۰۹
#رهایی_از_سرگشتگی_در_امور
🌷 یکشنبه و دوشنبه وقت ظهر
غسل کند و دو رکعت نماز بخواند
و با هر انگشت دست هاے خود
یڪ بار 【 یٰا جٰامِع 】 بگوید ❥
📗 بحر الغرائب ۱۳۱
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
#سوره_درمانے #زیادی_فهم_و_حفظ_و_علم
🖋 هر ڪس آیه ۱ تا ۵ 《#علق》
را خالصانه بنویسد در روز دوشنبه
و با خود نگاه دارد فهم و حفظ و
علم او زیاد شود ➣●•
📚 خواص آیات قرآن ۲۱۴
#سوره_عادیات
🌸✨هرڪہ《سوره عادیات》را بخواند
از گرسنگے، تشنگے، سرگردانے و قرض
رها شود و هرڪس بہ عدد نام علے ۱۱۰ بار بخواند رزق او از جائیڪہ
گمان ندارد مےرسد✨
📚 ختوم و اذکار
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
#داستانی از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست
✍رمان #فنجانی_چای_باخدا
#قسمت_۷۸:
❤️ (مسلمانی به سبک
"یاعلی" را که از دهانم شنید، لبهایش متبسم شد.. چشمانش خندید.. و نفس شوق زده اش را با صدا بیرون داد (کشتین ما رو خدایی.. از برگردوندنِ مناطق اشغال شده سختتر بود..)
سر بلند کرد. چشمانش را دیدم.. اما مسیرِ نگاهش باز هم مرا هدف نمیگرفت..
یعنی میشد که در پنجره ی چشمانم زل بزند؟؟
شکلاتِ جدا شده از پوست را به طرفم گرفت ( واجب شد دهنمونو شیرین کنیم.. بفرمایید. با اجازه من برم این خبر مسرت بخش رو به دانیال بدم تا حساب کار دستش بیاد..)
میشد کنارِ این مذهبی هایِ بی ترمز بود و نخندید؟؟
با دست به بیرون رفتن از اتاق دعوتم کرد و خودش پشتِ سرم به راه افتاد.
نمیدانم چه خاصیتی در اکسیژن ایران وجود دارد که شرم را به وجودت تزریق میکند.
و منِ آلمان نشینِ سابق، برایِ اولین بار به رسم دخترکانِ ایرانی با هر قدم به سمت سالن خجالت کشیدم و صورت صورت گونه سرخ کردم.
هنوز در تیررسِ نگاهِ سالن نشینان قرار نگرفته بودم که زمزمه ی امیرمهدی را زیر گوشم شنیدم (این روسری خیلی بهتون میاد..دستِ کسی که خریده درد نکنه..)
یک پارچه حرارت شدم و ایستادم. اصلا مگر من را دیده بود یا میدانست چه شکلی ام؟؟
بی توجه به میخکوبی ام از کنارم عبور کرد. با سینه ایی جلو داده و لبخندی پیروزمندانه که در نیم رخش میشد تماشا کرد.
یک قدم جلوتر از من ایستاد و در دروبین نگاهِ منتظران قرار گرفت.
شیطنتِ عجیبش یارایِ حرکت را از پاهایم دزدیده بود به همین خاطر ندیدم چه ژستی به چهره اش داد که پروین، فاطمه خانم و دانیال، به محضِ ورودش به سالن با خوشحالی صلوات فرستادند و مبارک باد، حواله ی مان کردند.
و این آغازی شد برایِ هجومِ زندگی،هر چند کوتاه..
آن شب، تاریخِ عقد برایِ چند روز بعد مشخص شد و من برایِ اولین بار با تمامِ ترس از شدت خوشحالی روی زمین راه نمیرفتم.
فاطمه خانم فردایِ آن شب، برایِ خرید پارچه و دوخت لباس به خانه مان آمد و مادرانه هایش را بی منت و ادعا، به وجودم پاشید.
اصلا انگار نه انگار که روزی مخالف بود و با حالا هر برشِ پارچه، صورتم را میبوسید و بخشش طلب میکرد. بخشش، محضه خواسته ایی که حقش بود و من درکش میکردم.
پروین مدام کارهایِ ریزو درشت را انجام میداد و مانندِ زنانِ اصیلِ ایرانی نصیحتم میکرد، که امیرمهدی اولاد پیغمبرست.. که احترامش واجب است.. که مبادا خم به ابرویش بیاورم.. که نکند دل بشکنم و ناراحتش کنم..
و من خیره به زندگیِ نباتی مادر، فکر میکردم که میشود در کنار حسام نفس کشید و بد بود؟؟
بیچاره مادر که هیچ وقتِ طعم خوشی، زیرِ زبانش مزه مزه نشد و حالا بی خبر از همه جا فقط به تماشا نشسته بود کوک خوردنِ لباسِ عقدِ دخترش را..
چند روزی از مراسم خواستگاری میگذشت و حسام حتی یکبار هم به دیدن نیامده بود. دلم پرمیکشید برایِ دیدنش و عصبی بودم از این همه بی فکری و بی عاطفه گی..
دوست داشتم با تمام وجود اعتراض کنم اما غرورم مهمتر از هر چیزِ دیگر بود.
ادامه در پست زیر👇👇👇👇👇
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡
@tafakornab
@shamimrezvan