هدایت شده از ڪـانـال تخصصے دلتنگ ڪــღــربــلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الہی صبح را
با زمزمہ یاد تو آغاز می ڪنم
ڪہ تنہا تویی
معبد آرزوهای دست نیافتنی من
🌺بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌺
🌺الهی به امید تو 🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز هفته ای پُر برکت و با شکوه👌
با صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💖
و خاندان مطهرش💖
💖اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
💖وَ آلِ مُحَمَّدٍ
💖وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
༻﷽༺
#امام_عزیز_وغریبم_سلام❤️
سر شد بہ شوق وصل تو فصل جوانیَم
هرگز نمےشود ڪہ از این در برانیَم
#یابن_الحسن براے تو بیدار مےشوم
#صبحٺ_بخیر اے همہے زندگانیم
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج💐🌿
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حدیث_روز☝️هرکس برای خدادانش بیاموزد۰۰۰۰
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #شنبه ٢٨ تیر ماه ١٣٩٩
🌞اذان صبح: ٠۴.٢٠
☀️طلوع آفتاب: ٠٦.٠٢
🌝اذان ظهر: ١٣.١١
🌑غروب آفتاب: ٢٠.١٩
🌖اذان مغرب: ٢٠.٣٩
🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢٠
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
☝️چادر قیمتی است۰۰۰۰۰☝️
#ذکرروز👆
⚜﷽⚜
❣ذكر روز شنبه
🥀يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نمازرابخواندخدااورا
دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد
[۴رڪعت ودرهررڪعت
حمد،توحید،آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
☝️چادر قیمتی است۰۰۰۰۰☝️
#ذکرروز👆
⚜﷽⚜
❣ذكر روز شنبه
🥀يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نمازرابخواندخدااورا
دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد
[۴رڪعت ودرهررڪعت
حمد،توحید،آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#پیام_سلامتی #دانستنیهای_سبز
👈 افرادی که صبح ها دیر از خواب بیدار می شوند؛دچار ریزش مو می شوند.
✍ چراکه عموما این افراد صبحانه نخورده و یا دیر صبحانه میخورند که همین امر باعث کمبود ویتامین در بدن می شود.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش اول هفته 🍃 🌺
خـــــــ❤️ـــــــدایا
در این شنبه ی مبارکــــــــَ🍃🌺
برای همه سلامتی آرامش
و نیکبختی آرزو دارم
خدایا عطا کن به آنان هرآنچه
برایشان خیراست❣
ودلشان را لبریز کن ازشادی
ولبانشان رابا
گل لبخندشکوفا فرما❣
خدایا اگر مریضی دارند شفا بده
اگر مشکل مالی دارند وسیله سازی کن
مسیر خوشبختی شون را هموار
و هر آرزویی دارند برآورده بخیر بفرما
آمین❣
به برکت صلوات 🍃🌺
بر حضرت محمد و خاندان پاک و مطهرش 🍃🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#ختم_هفتگی_هفت_مبین #سوره_یس برای رفع #مشکلات_زندگی
✅این ختم را رو باید هر روز صبح انجام بدید به این طریق که
در سوره یس هفت مبین قرار داده شده و هر مبین برای یکی از روزهای هفته هست:
♨️در روز #شنبه از اول یس تا مبین اول بخوانید ( از آیه اول تا آیه 12)
♨️در روز یک شنبه از اول یس تا مبین دوم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 17 )
♨️در روز دوشنبه از اول یس تا مبین سوم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 24 )
♨️در روز سه شنبه از اول یس تا مبین چهارم بخوانید ( از آیه اول تا ایه 47 )
♨️در روز چهاشنبه از اول یس تا مبین پنجم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 60 )
♨️در روز پنج شنبه از اول یس تا مبین ششم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 69 )
♨️در روز جمعه از اول یس تا مبین هفتم بخوانید ( از آیه اول تا آیه 77 )
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
☝️با خدا حساب کن۰۰۰۰☝️
#ذکر_درمانے
#ختم_فوق_العاده_مجرب
🍃🍂جهت گرفتن حاجات🍂🍃
🔰هر کس در هر روز این اذکار را بخواند و به حضرت امام محمد باقر علیه السلام هدیه کند به هر حاجتی که دارد نائل می گردد
1⃣👈شنبه هزار مرتبه یا قَاضِيَ الْحَاجَاتِ
2⃣👈یک شنبه هزار مرتبه یا مفتاح الابواب
3⃣👈دوشنبه هزار مرتبه يَا مُسَبِّبَ الْأَسْبَابِ
4⃣👈سه شنبه هزار مرتبه يَا حَيُ يَا قَيُّومُ بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ
5⃣👈چهارشنبه هزار مرتبه يَا بَدِيعَ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ
6⃣👈پنج شنبه هزار مرتبه يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ
7⃣👈جمعه هزار مرتبه لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
💠و هر روز صد مرتبه بگوید :
💧اللَّهُمَ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ به عدد اسماء الحسنی💧
📚 گلهای ارغوان ج ۱ ص ۳۸
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
{داستان دنباله داراز سرنوشت واقعی}
📝 #رویای_من📝
#قسمت_سوم- #بخش_سوم
🌸🌼خونه ی خیلی خوبی بود با یک حیاط قشنگ و دیوارهای آجری تازه ساز … در خونه توی حیاط باز می شد و روبرو ساختمونی که همکف حیاط بود پنجره های بزرگ رو به حیاط باز می شد طرف چپ حیاط یک راهرو بود که به پشت ساختمون می رفت ….
سه تا اتاق و یک پذیرایی و آشپز خونه ی بزرگ دل آدم رو شاد می کرد… پشت ساختمون یک حیاط خلوت سراسری بود که سمت راستش یک انباری کوچیک قرار داشت … اون انباری یک در هم به آخرین اتاق ساختمون داشت و یک در به حیاط خلوتی که از همون جا می شد رفت به حیاط…. بعد از وارسی خونه اتاقی که سمت حیاط بود انتخاب کردم از اون اتاق بیشتر از همه خوشم اومده بود ، چون یک پنجره ی سراسری داشت ….. تمام خونه رو تمیز کردم و هادی و اعظم آینه قران آوردن …….تا روز جمعه هم که هادی تعطیل بود رفت تا اثاث خونه ی ما رو بیاره هر چی التماس کردم منم با خودت ببر گفت تو غصه می خوردی نمیشه بیای ……
🌼🌸همون روز یک کامیون گرفت و اول اثاث خونه ی ما رو بار کرد و بعد رفت خونه ی خودش و با اعظم همه چیز رو آوردن… وسایل مامانم که اومد واقعا جگرم سوخت داشتم دیوونه می شدم ولی اعظم نگذاشت من دست به هیچ کدوم بزنم درست مثل اینکه همه چیز مال خودشه رفتار می کرد بازم با خودم گفتم حتما برای اینکه من ناراحت نشم این کارو می کنه ولی اصلا طرز نگاهش و رفتارش با من عوض شده بود …..
وسایل خودمو بردم تو اتاقی که پسندیده بودم که یک دفعه اعظم عصبانی اومد تو و کارتون کتاب های منو برداشت گفت : ببخشید.. اینجا اتاق منه ور دار…. زود…زود اینجا اتاق منه… گفتم : اعظم جون من این اتاق رو می خوام ..با پر رویی گفت :
🌸🌼 اتاق تو رو من اتنخاب می کنم و با کارتون از اتاق خارج شد دنبالش رفتم … داشتم از تعجب شاخ در میاوردم رفت تو انباری واقعا فکر کردم شوخی می کنه …ولی کارتون رو ول کرد رو زمین و گفت اینجا اتاق توس و رفت…..
دنبالش رفتم و پشت لباس شو گرفتم و گفتم: کور خوندی من چرا باید برم اونجا …در حالیکه قیافه ی وحشتناکی به خودش گرفته بود برگشت و گفت دست تو بکش … تو یک نفری اینجا برات خوبه مال تو,,, مبارکه ….
🌼🌸گفتم : برای چی اعظم خانم چرا این جا مال من باشه این که انباریه من اینجا نمی مونم این همه اتاق تو این خونه هست چرا اینو میدین به من شروع کرد به جیغ زدن که ای خدا شروع شد …می دونستم من با تو این خونه مشکل پیدا می کنم چه تقدیری داشتم من؟ تف به این سرنوشت ……
هادی داشت اثاث رو میاورد تو که صدای اونو شنید اومد ببینه چی شده اونم همین طور جیغ می کشید و بد و بیراه می گفت هادی ازش پرسید چی شده خانم ؟ در حالیکه سینه هاشو داده جلوو با مشت می کوبید تو سینه اش و فریاد می زد : تکلیف منو روشن کن تو این خونه اختیار دارم یا ندارم ؟ هادی گفت : خوب بگو چی شده ؟ با همون لحن داد زد خواهرجونت بهترین اتاق رو گرفته حالا من این اتاقو بهش دادم عوض تشکرش میگه نمی خوام خیلی خوبه والله …پسس من وتو ول معطلیم …. گفتم :
🌸🌼بسه دیگه اعظم دو تا دیگه تو این خونه غیر از اون هست من چرا باید تو انباری زندگی کنم ؟ نمی خوام همین الان وسایلمو جمع می کنم از این خونه میرم سهم منو بده واسه ی خودم خونه می گیرم ولی تو انباری نمیرم … مگه نصف این خونه مال من نیست ؟ ……هادی گفت : نه بابا این چه حرفیه می زنی آره خوب راست میگه تو برو تو اتاق روبرو آشپز خونه … اعظم پرید وسط حرفش که اونجا رو گذاشتم برای فرید …هادی گفت : پس خواهر جون تو برو اون اتاق عقبی ….باز اعظم فریاد زد بابا من اختیار خونه ی خودمو ندارم ؟
🌼🌸 اسم اتاق رو گذاشته انباری میگه نمی رم …. اونجا من باید وسایلم رو بزارم نمیشه ….هادی سرش داد زد چرا زور میگی اونجا انباری دیگه برو خواهر هر کدوم رو می خوای بر دار …که یک دفعه اعظم مثل مار گزیده ها فریاد کشید و شروع کرد خودشو زدن که خدایا این چه بالایی بود سر من نازل شد نمی خوام من تو خونه ی خودم می خوام راحت باشم … هادی عصبانی شد و رفت بطرفش اونم شروع کرد هادی رو زدن و هادی اونو زدن قیامتی بر پا شد …نمی دونستم چیکار کنم …. به دیوار تکیه دادم تا کتک کاریشون تموم بشه یک دفعه اعظم حمله کرد به من که: چشم دریده دلت خنک شد ؟ منو به کتک دادی ؟ و اومد جلو و زد تخت سینه ی من هادی اونو گرفت و پرتش کرد و اونم محکم خورد زمین ….
🌸🌼 حالا عصبانی تر و وحشی تر شده بود هوار می کشید و گاهی به من و گاهی به هادی حمله می کرد فرید هم از ترس با صدای بلند گریه می کرد من بچه رو بغل کردم و رفتم تو حیاط هنوز هوا سرد بود.
@tafakornab
@shamimrezvan
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
#عکس_نوشته👆
💠 #رقص_در_عروسی
سؤال⬅️ آیا رقص زن در عروسی اشکال دارد؟
پاسخ⬆️ (تصویر بالا)
#احکام_شرعی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh