فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند:
💛هر كس بر مصيبت هاى "زينب(ع)" بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش، حسن و حسين(ع)، گريسته باشد
📚وفيات الائمه، صفحه 431
💚بر نور دل و دیده زهرا صلوات
💛بر دخت گرانمایه مولا صلوات
💚بر منطق کوبنده زینب صلوات
💛بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف
💚بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات
💛برسیدساجدین امام سجادصلوات
💚اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
💛وَ آلِ مُحَمَّدوعجل فرجهم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
تاگفتم السلام علیڪم دلمـ💔شکست
نام #مهدی بنـدِ دلم را، زِهم گُسَسْت
ای اسم #اعظمت بہ زبانم عَلَی الدَّوام
ماجاءَ غَیرُ اِسمُڪَ فی مُنتَهی الکلام✋
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
دختر بچه های بی بابا کتک خوردن😭💔
#استوری_تیزر
#استوری
#پروفایل
امام از دل زینب😭😭
🖤به رسم ادب روز را باسلام
♥️برسالارشهیدان
🖤شروع میکنیم
♥️اَلسلامُ علی الحُسین
🖤وعلی علی بن الحُسین
♥️وَعلی اُولاد الـحسین
🖤وعَلی اصحاب الحسین
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختر بچه های بی بابا کتک خوردن😭💔
#استوری_تیزر
#استوری
#پروفایل
امام از دل زینب😭😭
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حدیث_روز☝️#هیچ_گرفتاری_وبلایی_نیست_مگر۰۰۰☝️
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #پنجشنبه ٢٠ شهریور ماه ١٣٩٩
🌞اذان صبح: ٠۵.١٨
☀️طلوع آفتاب: ٠٦.۴٣
🌝اذان ظهر: ١٣.٠١
🌑غروب آفتاب: ١٩.١٨
🌖اذان مغرب: ١٩.٣٧
🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.١٨
#شهادت_آیت_الله_مدنی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#اگردست_به_هم_بدهیم_وجوانهارامومن_متقی۰۰۰☝️
#ذکرروز👆
🌸ذكر روز پنجشنبه
🥀لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست
💥پادشاه برحق آشكار
➖➖➖➖➖➖
#سوره_درمانے
💎روز ۵شنبه ۲ رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواند و سپس《سوره یاسین》بخواندواین
عمل را تا ۳ روز انجام دهد بهتر است
📚گوهر شب چراغ ۱۵۷/ ۲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💟 #پیام_سلامتی #آیا_میدانید
✴️•⇦ غذاهای سرد پوڪی استخوان می آورد❗️
📝•⇦ می توان کلسیم لبنیات که طبعی سرد دارند را از انجیر و بادام درختی وگردو که گرم هستند کاملا تامین کرد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
در این پنجشنبه
ماه محرم یادی کنیم از همه
اموات و درگذشتگان با نثار
شاخه گلی وصلوات و فاتحه ای...
باشد تا روحشون قرین
رحمت و آرامش الهی گردد ...🌹
اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ
وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ
مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم
بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ
غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ
شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸پنجشنبه تون بی نظیر
🍃🌸دوستان خوبم
🍃🌸الهی
🍃🌸یه روزخوب
🍃🌸یه روزعالی
🍃🌸یه روزموفق
🍃🌸یه روزپربرکت و
🍃🌸یه روز پراز بهترین ها
🍃🌸را پیش رو داشته باشید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#تمام_حاجات_و_مهمات
#جهت_حصول_مرادسریع :
📖گویند هر گاه کسی با اعتقاد درست متوجه این ختم عظیم الشان شود ان شاء الله تعالی مراد او حاصل شود
🌸🍃یک بار آیة الکرسی با اعوذ بالله و بسم الله
🌸🍃یک بار حمد
🌸🍃یک سوره ای از قرآن
🌸🍃 پنج بار قل هو الله با بسم الله
🌸🍃پانزده بار سوره کوثر
🌸🍃صد صلوات
.#سه_روز_پی_در_پی این ختم را ادامه دهد و ثواب ختم را به روح چهار پیغمبر که آدم صفی الله و ابراهیم خلیل الله و موسی کلیم الله و محمد حبیب الله بفرستد
📚منبع : گوهر شب چراغ ج ۱ ص ۱۶
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
🍃 #نمازمضطروکن_فیکون 🍃
❇️برای حاجات مهم و بزرگ، ۴ رکعت نماز بخوانند.
⚜️ در رکعت اول بعد از حمد ۲۵بار بگویید:
💥افَوِّضُ امری اِلَی اللهِ اِنَّ اللهَ بصیرٌ بِالعِبادِ💥
⚜️و در رکعت دوم پس از حمد ۲۵بار بگویید:
💥 لا اِلهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ انّیِ کُنتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاستَجناهُ لَهُ وَ نَجَّیناهُ مِنَ الغَمِّ وَ کَذلِکَ نُنجِی المُؤمنینَ💥
⚜️و در رکعت سوم پس از حمد ۲۵بار بگوید :
💥حسبِیَ اللهُ وَ نِعمَ الوَکیلُ💥
⚜️و در رکعت چهارم، ۲۵ بار بگوید:
ْ💥لاحول وَلاقُوَّةَ اِلّابِاللهِ العَلیِّ العَظیم💥
👈و پس از سلام ۲۵بار صلوات بفرستد و حاجت بطلبد. اِن شاَاللّٰه برآورده شود.
📚معراج المومن ص 285
@shamimrezvan
#ذڪرهاےگرـღگشا👆👆
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_بیست و هفتم✍ بخش دوم
🌹چراغ رو خاموش کردیم ولی تورج هنوز حرف می زد که یک دفعه در باز شد و علیرضا خان اومد تو …. و چراغ رو روشن کرد …. یک نگاهی به ما کرد و با تعجب گفت : کی به شماها گفته پیش زن من بخوابین این جا چیکار می کنین؟ چرا فرماندهی رو اشغال کردین زود ..جای منو خالی کنین که من باید پیش زنم بخوابم یالا …
تورج بلند شد که زود از اتاق بره ولی علیرضا خان دستش رو گرفت و گفت : خوب گردن کلفتی می کنی یادت باشه …
تورج گفت : در مقابل شما گردن ما از مو هم باریک تره بابا … و رفت بیرون ما هم دنبال اون شب به خیر گفتیم و رفتیم بالا …….
🌹دو روز بعد نزدیک ظهر من تو آشپزخونه داشتم به مرضیه خانم کمک می کردم که تورج از بیرون اومد سلام کرد و یک لیوان آب خورد و گفت رویا میای با من بعد از ظهر بریم بیرون می خوام باهات حرف بزنم …. پرسیدم چیزی شده ؟ گفت : حالا تو بیا بهت میگم …میای؟ گفتم باشه چه ساعتی ؟ گفت هر وقت تو بگی … گفتم نه بگو من کاری ندارم هر وقت بگی حاضر میشم … باشه هر وقت از خواب بیدار شدی بزن به درِ اتاقم حاضر میشم میریم.
گفتم : نه ، ساعت پنج خوبه گفت باشه منم حاضر میشم ….
🌹عمه که اومد بهش گفتم می دونی تورج چش شده ؟ یک کم بهم ریخته شده و به من گفت
می خواد با من حرف بزنه … می خواد باهاش برم بیرون صحبت کنیم …..
عمه لبخند معنی داری زد و گفت :نمی دونم والله از تورج هر چی بگی بر میاد لابد حرف مهمی می خواد بزنه که می خواد تو رو ببره بیرون …. پرسیدم واقعا ؟ یعنی چی می خواد بگه؟
گفت : حالا برو معلوم میشه …….
ساعت پنج قبل از اینکه ایرج بیاد من حاضر شدم تا با تورج برم بیرون دنبالش گشتم نبود تا دیدم از جلوی ساختمون بوق می زنه ….
با سرعت از خونه خارج شدیم و پیچید تو خیابون پهلوی و رفت بطرف بالا بدون اینکه حرفی بزنه می رفت ….
🌹ازش پرسیدم : خوب چرا ساکتی ؟ چی می خواستی بگی ؟
گفت من این طوری نمی تونم بگم باید مقدمه چینی کنم ، پس صبر کن می برمت یک جایی که تا حالا نرفتی بعد بهت یک چیزی میدم بخوری که تا حالا نخوردی و بهت یک چیزی میگم که تا حالا نشنیدی !!!! ولی قول نمی دم خوشحال بشی …. نمی دونم شایدم دوست داشته باشی که من امیدوارم این طور باشه …خوب حالا صبر کن تا برسیم …..
چند دقیقه بعد کنار یک کافه تریا نگه داشت چراغ های کم نوری داشت و بیشتر جوون ها دو تا دوتا روبروی هم نشسته بودن و بهم نگاه می کردن رفتیم تو. فضای رومانتیک و شاعرانه ای داشت .. دو نفر صندلی های ما رو کشیدن تا ما بشینیم یک نفر منو داد … و یک نفر دیگه سرویس گذاشت…. گفتم : حالا تو چی می خوای بگی که منو آوردی اینجا ؟ گفت : نه همین حرف رو چند روز پیش تو اتاقت می خواستم بزنم از اون روز هر وقت خواستم بگم یکی موی دماغ شد فکر کردم بیام بیرون بعد گفتم بیارمت اینجا تا اینجا رو ببینی من با دوستام اغلب میام…..
#ادامه_دارد
@tafakornab
@shamimrezvan
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○