فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از پنجره قلبت
گاهی نگاه به آسمان بینداز
و عشق را از اعماق قلبت
به زندگیت دعوت کن..
ما در این دنیا مهمانیم
و خداوند میزبان
پس نگران فردایت نباش
اوست که مهمان نوازی میکند
به او اعتماد کن..
⭐️ در پناه لطف خدا
⭐️ شبتون بخیر و نیکی
🌙 #شب_خوش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁وقتی
🍁خــ❤️ـــدا با من است،
🍁همه چیز از آنِ من است!
🍁امروز را باتوڪّل وتوسّل به خـــدا ❤️
🍁شروع می ڪنم
🍁بِسمِ اللهِ الرَّحمٰنِ الرَّحیم
🍁الهی به امیدتو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️رسول اکرم (ص) :
✨مَنْ صَلَّی عَلَیَّ فِی کِتَاب لَمْ تَزَلِ
✨الْمَلاَئِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِی
✨فِی ذلِکَ الْکِتَابِ
✨کسی که در نوشته ای صلوات بر من بنویسد،
✨فرشتگان تا وقتی که اسم من در آن نوشته است
✨برای او استغفار میکنند
🍃🌸اللّهُمَّصَلِّعَلي
🍃🌺مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🍃🌸وَعَجِّلفَرَجَهُــم
❣ #سلام_امام_زمانم❣
یک یک ز موانع همه در حال عبوریم
آنقدر جلو رفته که نزدیک ظهوریم
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
#حدیث_روز☝️#عذرخواهی_ازخداوند۰۰۰
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #چهارشنبه ٧ آبان ماه ١٣٩٩
🌞اذان صبح: ٠۴.۵٨
☀️طلوع آفتاب: ٦.٢٣
🌝اذان ظهر: ١١.۴٨
🌑غروب آفتاب: ١٧.١٣
🌖اذان مغرب: ١٧.٣٢
🌓نیمه شب شرعی: ٢٣.٠٦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 #صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
💔 اول صبح با دو چشمِ پرآب
🌹 السـلام علیـک یـا اربـاب
💔 دلِ من مانده از حرم محروم
🌹السـلام علیـک یا مظلــوم
🌹اَلـسـَّـلٰامُ عـَلـَيْكَ يٰـا اَبٰـا عَــبْـدِ اللهِ
وَعـَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِـنـٰائِكَ
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ
و َبَقِىَ اللَّيْلُ و َالنَّهٰارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ
آخــِر َ الْـعَـهْـدِ مـِنّـى لـِزِيـٰارَتـِكـُمْ
🌹 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
و َعَـلىٰ اَوْلادِ الْـحـُسَـيـْنِ
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
🌹اللهم ارزقنا زیارت الحسین(ع)
🌹 فی الدنیا و الاخره
یـاحـــی یـا قیــوم...
چهارشنبه... صدمرتبه..
🌺 #ذکرروز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه
🌼اى زنده ، اى پاينده
🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم
🌼این ذکر موجب عزت دائمی
میشود
#نماز_روز۴شنبہ
✍هرڪس این نماز را روز 4 شنبه بخواند خداوند توبه
او را از هر گناهے باشد مےپذیرد 4 رکعتست
درهر رکعت بعد از حمد 1 توحید و1 قدر
📚مفاتیح الجنان
🔴بخشی از پیام رهبرانقلاب در واکنش به توهین فرانسوی ها به ساحت مقدس #پیامبر_رحمت:
🔹این حرکت، در این برههی زمانی میتواند، نیز به انگیزهی منصرف کردن ذهن ملّتها و دولتهای غرب آسیا از نقشههای شومی باشد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه در سر دارند.ملّتهای مسلمان بویژه کشورهای غرب آسیا، ضمن حفظ هوشیاری در مسائل این منطقهی حسّاس، باید هرگز دشمنیهای سیاستمداران و سردمداران غربی نسبت به اسلام و مسلمین را فراموش نکنند.
والله غالب علی امره
سیدعلی خامنهای ۹۹/۶/۱۸
همگی با فرستادن هشتگ #سکوت_ننگین
! و این محور با هشتگ انگلیسی:
#MuhammadForAll
اعتراض خودرابه ساحت مقدس پبامبر ص اعلام کنید
#پیام_سلامتی #پاکسازی_کبد
۳ق.غ ترنجبین را در ۱لیوان آبجوش صاف کرده
بعد ۳ق.غ خاڪشیر تمیز ریخته بجای صبحانه میل کنید
(تاظهرچیزی نخورید)
🔴آلودگی کبد علت بسیاری از لکها و جوشهای بدن است
👇👇🏿👇
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
❌#توهین_رئیس_جمهور_ملعون_فرانسه
❌ توهین به پیامبر(ص)
🔹 در قبیله #قریش شخصی حضور داشت بنام، ابن ابی کبشه، مردم وقتی میخواستند کسی را مسخره کنند و به نادانی خطابش کنند او را: ابن ابی کبشه صدا میزدند.
❌ ابوجهل برای #توهین و #تمسخر پیامبر(ص)، ایشان را در میان مردم اینگونه صدا میزد.
📚 لوامع صاحبقرانی،، ج 3، ص 600
🌹 پیامبر گرامی اسلام از ابتدای آغاز نبوت، در سراسر دوران #حیات تا به امروز مورد توهین و استهزاء پَست ترین انسانهای عالم بوده اند.
☝ آری از مقام ایشان کاسته نخواهد شد اما ما موظفیم در برابر ابوجهلهای زمان که قطعا رئیس جمهور #فرانسه یکی از آنهاست از ساحت مقدس ایشان دفاع نماییم.
🔹با انتشار یک پیام در #فضای_مجازی به زبان انگلیسی یا فرانسه اعتراض خودتان را ابراز کنید. این کمترین کار ممکن است.
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ
🌸 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی دلیل شاد باشید🌸🍃
بی دلیل عالی باشید🌸🍃
بی دلیل بزرگ باشید🌸🍃
بی دلیل خوب باشید🌸🍃
بی دلیل اول باشید 🌸🍃
و بگویید:
امروز روز منه😊☝
چهارشنبه تون گلبارون 🌸🍃
🌷🌼🌷 🌿🌼🌿🌷🌿🌼🌷🌼🌷
#آیه_درمانے #درخواستی
💎برای #تاثیر گذاشتن #سخن در همه :
اگر کسی آیات ۱۰۳و ۱۰۴ سوره آل عمران را نوشته و با خود داشته باشد سخن او در همه اثر تمام خواهد داشت
آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ سوره آل عمران :
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ
إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰۳﴾
وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۰۴﴾
📖حاشیه قرآن خطی
التماس دعا
🌷🌼 🌿🌼🌿🌷🌿🌼🌷🌼🌷
#آیه_درمانے👆 #در_باب_حاجات
👌هرڪه روز چهارشنبه آيه 22 سوره حشر را ۷۰ باربخواند
🌾 براهالی علم وقلم فائق آيد
🌾فتوحات ازبراےاودست دهد
🌾حوائج اوبرآورده شود
🌾وغنےومكرم گردد
📗گوهرشب چراغ ج ۱ص۱۵۰
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_چهل و هشتم ✍ بخش چهارم
🌸توی اون اتاق پنج روز پر پر زدم از بی خبری و اینکه نمی دونستم چی به روز عمه اومده داشتم میمردم بعضی وقت ها می رفتم بیرون تا یک چیزی برای خوردن بگیرم و همش به اطراف نگاه می کردم و دلم می خواست یکی دنبالم بگرده و منو پیدا کنه …..
احساس تنهایی برای من خیلی سخت بود ….. خوب باید یک فکری می کردم روز پنجم از فاطمه خانم خواستم که یک تلفن بزنم …ولی هر چی فکر کردم نتونستم به عمه زنگ بزنم برای تلفن به ایرج هم باید میرفتم به تلفن خونه این بود که به مینا زنگ زدم از وقتی ایرج رفته بود باهاش حرف نزده بودم ….. خوشبختانه خودش گوشی رو بر داشت .. گفتم سلام منم رویا …. معلوم بود که دستپاچه شده ؟ طوری که انگار داره داد می زنه گفت رویا …رویا جون کجایی تو رو خدا بگو اوضاع خیلی بده همه دارن دنبالت می گردن زمین و زمون رو گشتن بگو کجایی تا بیام با هم حرف بزنیم بگو …. گفتم نه فقط می خوام بدونم
🌸عمه حالش خوبه یا نه تو از اوضاع خبر داری ؟
گفت : آره تورج همه چیز رو بهم گفته یک عالمه با هم دنبالت گشتیم …..گفتم به ایرج هم گفتن ؟ گفت مفصله بیا پیش من یا بگو کجایی تا برات تعریف کنم …. به خدا اگر نگی کجایی؛ عمه ات دیوونه میشه …گفتم پس بهش بگو نگرانش بودم و جام خوبه اونم نگران نباشه ….به هادی یا عمو خبر دادین ؟ گفت نه می دونستیم اونجا نمیری .. نمی خواستیم اونا بفهمن ……من دیگه بدون خداحافظی گوشی رو قطع کردم ….. ترسیدم بیشتر اصرار کنه و طاقت نیارم و بگم کجام…
از بعد از ظهر روز سیزده که جمعه بود بچه های پانسیون شروع کردن به اومدن ….و شلوغ شد دستشویی فقط یکی بود و مرتب یکی توش بود ….
🌸 چند نفر سعی کردن با من آشنا بشن ولی من هنوز حوصله نداشتم و صورتم بهم ریخته بود …….
تا روز چهاردهم که دانشگاه باز شد تمام امیدم به این بود که یکی بیاد سراغم ولی این دلهره هم عذابم می داد که نکنه کسی نیاد و همه منو مقصر بدونن بیشتر از همه دلم می خواست عمه رو ببینم و یک بار دیگه بغلش کنم و بهش بگم که گناهی نکردم ….. قصدم این بود که حتی با از دست دادن ایرج روی حرفم وایستم و دیگه به اون خونه که اینقدر بهم توهین شده بود بر نگردم … با خودم گفتم شاید هم علیرضا خان اونا رو قانع کرده که من دختر خیانت کاری هستم و شاید هم کسی دنبالم نیاد ……….
این بود که صبح خیلی زود آماده شدم برای رفتن … اون روز صبح مرتب زنگ پانسیون به صدا در میومد و یکی یکی دخترا میومدن بالا ……
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان " #رویای_من "بر اساس داستان واقعی
#قسمت_چهل و هشتم ✍ بخش پنجم
🌸کنار خیابون وایسادم و تاکسی گرفتم و رفتم دانشگاه … می خواستم زودتر برم …. و بیشتر از این فکر و خیال نکنم …. با خودم می گفتم اگر کسی اومد دنبالم فقط می پرسم من چیکار کردم ثابت کنین و قبل اون حق نداشتید اون طوری به من توهین کنین …اونقدر فکر می کردم که مغزم داشت می ترکید …..
🌸از تاکسی که پیاده شدم ….و چند قدم رفتم به اطراف نگاه می کردم تا کسی آشنا رو پیدا کنم …. کسی نبود …. آهسته طوری که قدم هام کشیده نمی شد رفتم به طرف در دانشگاه ….. صدایی از دور شنیدم ..رویا …خانم سرمدی …. یکی داشت منو صدا می کرد قلبم شروع به تپیدن کرد…. شاید اشتباه می کنم … یک لحظه وایسادم صدای ایرج بود…
🌸مثل صاعقه زده ها برگشتم چند بار پلک زدم خودش بود باورم نمی شد,, خودش بود,, … پرواز کردم همه چیز از یادم رفت و مثل یک پرنده پر کشیدم و با سرعت دویدم و بدون هیچ ملاحظه ای خودمو رسوندم به اون ؛؛؛دستهاش باز بود و من خودمو در آغوشش رها کردم و با دو دست اونو گرفتم محکم و تا تونستم خودمو به اون فشار دادم نمی خواستم دیگه رهاش کنم هرگز …….
🌸ولی چند لحظه بعد چنان به گریه افتادم که توان کنترل خودمو نداشتم …
که دستی خورد به پشتم و صدای عمه … الهی بمیرم عمه جون …آخه این چه کاری بود با من کردی تو دیگه جون به تن من نگذاشتی …تازه متوجه ی عمه شدم اونم اومده بود ….ایرج سر و روی منو غرق بوسه کرد …
منم همینو می خواستم …. بعد عمه رو بغل کردم و گفتم به خدا نمی خواستم شما رو تو اون وضع تنها بزارم ولی …..ایرج وسط حرفم گفت : می دونم چی کشیدی هیچی نگو … نتونستن از امانتی من خوب مراقبت کنن …
🌸در حالیکه نفس نفس می زدم و اشکهامو پاک می کردم ازش پرسیدم کی اومدی ایرج ..تو اینجا بودی ؟
گفت :چهار روزه اومدم وقتی دیدم تو نیستی فکر کردم برات اتفاقی افتاده حالا برات میگم اول باید بریم تو دانشگاه منو و مامان کار داریم …..
گفتم باکی ؟ گفت بیا ….دست منو گرفت و راه افتاد سه تایی میرفتیم در حالیکه من نمی دونستم اونا می خوان چیکار کنن ….
🌸دکتر جمالی جلوی در وایساده بود ایرج باهاش دست داد و اونم با منو عمه سلام و علیک کرد و با همه رفتیم بطرف کتابخونه …. از ایرج پرسیدم تو رو خدا بگو چی شده می خواین چیکار کنین …. دستمو فشار داد و گفت : صبر داشته باش الان می فهمی …. دکتر ما رو برد تو کتابخونه و خودش رفت و چند دقیقه بعد با شهره برگشت …
مونده بودم می خوان چیکار کنن هر چی می پرسیدم ایرج می گفت صبر داشته باش … شهره از دیدن ما جا خورده بود رنگ از روش پرید ….. در حالیکه می خواست برگرده و بره گفت :
🌸ببخشید دکتر من کار دارم الان برمی گردم ولی عمه خودش انداخت جلوی راهشو گرفت و گفت ما زیاد وقت شما رو نمیگیریم خانم خانما وایستا باید جواب بدی این طوری نمیشه تو هر روز یک مصیبت برای ما درست کنی و ما هم هیچی بهت نگیم من که می خواستم بیام در خونه ات و همون جا جلوی پدر و مادرت حسابتو برسم که تمام عید رو به ما زهر مار کردی وایستا تا نزدم دک و پوزتو داغون نکردم …..
🌸شهره به نفس نفس افتاده بود …دکتر ازش پرسید نامه هایی که به من می دادی کی به تو داده بود خانم سرمدی ؟
گفت : آره خودش داده بود و گفت به کسی نگو … گفت ولی ما خط ها رو مقایسه کردیم اونا خط خانم سرمدی نبود ….لطفا بگین چرا این کارو کردین …
گفت چه می دونم شاید داده یکی براش نوشته …..
دکتر گفت : خوب پس اگر قبول نمی کنین باید خانم سرمدی از شما شکایت کنه و و نامه ها خط شناسی بشه ….
🌸گفتم چه نامه ای جریان چیه….
دکتر گفت : می دونین چه کار خطرناکی کردین ؟ داشت یک فاجعه درست می شد زندگی همه رو بهم زدین چرا؟ به چه قیمتی؟با دو دست سرمو گرفتم و گفتم دارم دیوونه میشم به منم بگین چی شده ؟
ایرج گفت : ایشون از قول تو برای دکتر نامه های عاشقانه می نوشته و براش پیغام می برده و مثلا پیغام به تو می رسونده دکتر هم باور
می کنه …
بقیه اش رو بعدا میگم حالا بزار تکلیف این خانم روشن بشه
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
#حدیث_روز
💎✍🏻امام رضا (ع)
گروهے از زنان گنج و غنیمت
محسوب مےشوند
این گروه زنانے هستند
ڪه شوهران خود را دوست دارند
و به آنھا عشق مےورزند❤️
📚مستدرک،ج۲،ص ۵۳
〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎امام رضا(علیه السلام):
❣هرگاه میخواهی دعایت به عرش برسد و مستجاب گردد ، اول در حق پدر و مادرت دعا کن
📚بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۸۱
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#درسنامه #صبر
♦️ خود را وادار کنید تا در یک محدودهے زمانے مشخص، ابدا حرفی نزنید.
🔹مثلا در جر و بحثهای دیگران دخالت نکنید و یا تا زمانے ڪه نظری از شما نپرسيدهاند، پاسخی ندهید.
🔹 در هنگام قضاوت و داوری در مورد ديگران، لحظهای درنگ کنید و با خود بگویید: آیا من جای طرف مقابل هستم که در مورد او اظهار نظر میکنم ؟
🔹در مقابل افراد عصبانی و خشمگین، چند دقیقهای درنگ کنید تا آنان آرام شوند. آیا میتوانید از حالا به بعد، به این موارد آگاه بوده
و آنها را در زندگی اجرا کنید . . .؟
👌 قطعامیتوانیدچونانسانقادربهانجام همهیاموراست . . .
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#هرروزیک_آیه
✨إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ
✨أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ ﴿۷﴾
✨در حقيقت كسانى كه گرويده و كارهاى
✨شايسته كرده اند آنانند كه بهترين آفريدگانند (۷)
📚سوره مبارکه البينة
✍آیه ۷
روش درمان تمام دردها بانامهای خدا
💎دکترابراهیم کریم ،کشف کرده است که نام های زیبا خداوند،نیروی شفا بخش برای درمان بسیاری از بیماری ها دارند و بیماری خود او بهبود یافت
🌸ستون فقرات.....الجبار
🍃 قلب.....النور
🌸رگ قلب....الوهاب
🍃 اعصاب .....المغنی
🌸معده.......الرزاق
🍃 غده تیروءید.....الجبار
🌸سردرد.....الغنی
🍃 کلیه.....الحی
🌸روده ها......الرزاق
🍃پانکراس.....الباریء
🌸دردگوش....السمیع
🍃تیموس.....القوی
🌸غده فوق کلیوی....الباریء
🍃عضله ی قلب.....الرزاق
🌸چشم.....النورالبصیر
🍃سرطان....الله جل جلاله
🌸سینوزیت....الطیف الغنی
🍃شریان های چشمی ..المتعال
🌸قولون (روده بزرگ)....الرووف
🍃کیست چربی....النافع
🌸عصب چشم....الظاهر
🍃درداستخوان....النافع
🌸 رحم.....الخالق
🍃روماتیسم......المهیمن
🌸مثانه.....الهادی
🍃پروستات......الرشید
🌸فشارخون.....الخافض
🍃ریه .....الرزاق
🌸زانو......الرووف
🍃ران......الرافع
🌸عضلات.....القوی
🍃شریان ها......الجبار
🌸کبد....النافع
روش درمان :گذاشتن دست برمحل درد وگفتن نام خدا تا حد امکان ( تقریبا حدود چهل بار )
#دعا_درمانے
💠 از شیخ بهایی (ره) منقول است :
🌾✨هر کس صد بار این دعا را بخواند تا ده (10) روز، هر روز ده (10) بار و ابتداء از روز چهارشنبه کند اگر مطلب او روا نشد با من مخاصمه کند :
💥💥« بسم الله الرحمن الرحیم ، یا مُفَتِّحَ الاَبواب و یا مُقَلِّبً القُلوبِ و الاَبصارِ و یا دلیلَ المُتَحَیِّرینَ و یا غیاثَ المُستَغیثین ، تَوَکَّلتُ عَلَیکَ یا رَبِّ وَاقضِ حاجَتی و اکفِ مُهِمّی ، و لا حولَ و لا قُوَّهَ اِلّا بِاللهِ العَلیِ العَظیم ، و صلی الله علی محمد و آلِهِ اَجمَعین .»💥💥
📢📢 باید آداب و شرایط دعا کردن ( که در مباحث پیشین کانال بحث شده ) رعایت گردد .
📚 جواهر مکنونه
هدایت شده از خانواده بهشتی
❣️🔅❣️🔅❣️🔅❣️🔅❣️
👈لزومی ندارد همه مسائل زندگی خود را برای خانوادهها تعریف کنید.
حریم خصوصی خود و همسرتان را حفظ کنید.
#مهارتهای_همسرداری
❤️🔅❤️
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
🧚🏻♂️🧚🏻♂️🧚🏻♂️🧚🏻♂️🧚🏻♂️
تربیت کودک همواره برای اغلب والدین یک از بزرگترین دغدغهها بوده است. برخی از والدین دوست دارند تا آنچه را که خودشان در دوران کودکی بدست نیاوردهاند برای فرزندانشان جبران کنند. گاهی این دغدغه به قدری زیاد است که حالت وسواسی به خود گرفته و افراد روشهای سخت گیرانهای برای تربیت فرزند خود بکار میگیرند یا از طرف دیگر کاملا بیخیال می شوند و فرزند را به حال خود رها میکنند. هیچکدام از این دو روش برای تربیت اولاد صحیح نیست و با معیارهای جهانی برای تربیت کودکان همخوانی ندارد.
👈مباحث را دنبال کنید.
#فرزندپروری
❤️🔅❤️
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
خدایا شکایت به نزد تو میبرم
دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود، وی شکایت نزد قاضی برد
تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست
ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون امد؛
روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم ،
از او سوال کردند که چطور بدون حکم قاضی کیسه را یافتی ؟!
ملّا خنده ای کرد وگفت :
«در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد »
بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم
منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم
امروز در بیاباندیدم که داروغه از اسب افتاده ، گردنش شکسته ، و کیسه زر من به کمر بسته... !
پس کیسه ام را برداشتم.
@tafakornab
@shamimrezvan