فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه غوغا شده، انگار زمان برگشته
نکند حضرت زهرا به جهان برگشته😍
میلاد باسعادت حضرت رقیه بنتالحسین علیهاالسلام مبارک باد.🌸
👤 #کلیپ زیبای «ارباب فاطمه آورده» با مولودیخوانیِ کربلایی #حسین_طاهری تقدیم نگاهتان
🌺 ویژه ولادت #حضرت_رقیه
╭━━━⊰............................⊱━━━╮
سر آغاز هر نامـ💌ــه نام خداست
که بی نام او نامه یکسر خطاست
☀️ شـروع روزمان را ☀️
با عطر نامهای خدا آغاز میکنیم
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ
یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارِیُ
یا اَوَّلُ یا آخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ
یا مالِکُ یا قادِرُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ
یا بَصیرُ یا غفور
احساسات سیاه، سفید و خاکستری
ما انسانها تمایل داریم هر زمان که مضطربیم یا مشوش دنبال علتی در بیرون بگردیم. به طور مثال میگوئیم به خاطر پدرم است که الان حال من بد است یا بخاطر گرانی دلار، وضعیت اقتصادی این روزها. دائم سعی داریم حال بد درونیمان را به شخص یا موقعیت خاصی نسبت دهیم. نمیخواهم به هیچ وجه این بخش را نادیده بگیرم. امّا در نظر داشته باشیم که آدمها و شرایط همیشه با انتظارات ما پیش نمیروند و نخواهند رفت.
توجه کردهاید ما آدم ها در شرایط یکسان رفتارهای متفاوتی نشان میدهیم. مثلاً خبردار میشویم که اجناس از فردا گران میشود. عدّه ای از ما ساعت پنج صبح در صف فروشگاه میایستیم و برخی دیگر با وجود ضرورت توجهی به این مسئله نمیکنند. اگر نگاهی دقیق تر به رفتار هایمان کنیم متوجه خواهیم شد که هر زمان من احساس ناخوشی و حال بدی از درون تجربه میکنم، دنیا و آدم ها را بدتر میبینم. در زمانهایی که حال بدی داریم، احساس ناامنی در ما شدیداً رخنه میکند. و در نتیجهی همین احساس ناامنی است که شروع میکنیم به سیاه دیدن آدم ها و دنیای اطرافمان. چون همسرم حوصله نداشته و ظرف نشسته، چون فرزندم نمره متوسطی آورده، چون دوستم تولدم را فراموش کرده، ناخودآگاه آنها را سیاه میبینیم. اشتباه نکنید، من نمیگویم که در این شرایط باید بخش سفید یا خوب را ببینید. بلکه منظورم این است که آدم ها نه سیاه هستند نه سفید.
در زمانهایی که از درون آشفتهایم، خیلی سریع قضاوت میکنیم و خیلی سریع هم آن را به رفتار تبدیل میکنیم و این رفتار غیر از آسیب نتیجه ی دیگری نخواهد داشت. مثلاً وقتی دخترم را کتک زدم، علت آن را در نادرست بودن رفتار او جستجو میکنم. “چون کمدو بهم ریخت منم عصبانی شدم و زدمش” حالا شاید سوالتان این باشد که چه کار باید کرد؟ بیایید الان نگاهی به درون مان بیاندازیم. به راستی چگونهایم؟ از همین الان بیشتر و دقیق تر به حالمان نگاه کنیم. اگر مضطرب هستیم به جای دنبال علت گشتن در شخص و موضوع و موقعیت دیگری، از خودمان بپرسیم که چه چیزی در درون من را آزار میدهد؟ چه فکری؟ نگران چه هستم؟
یادمان نرود که برای ما راحتتر است که وقتی حالمان بد است آن را به بیرون نسبت دهیم. بعضی از ما در این شرایط طرف مقابل را دشمن و دیو می ببینیم و وقتی حالمان خوب است همان فرد را فرشته.
یاد بگیریم که هر آدمی مخلوطی از خوبی و بدی است. آدمها یا خوب یا بد نیستند.
یادمان باشد دنیا نه سفید است و نه سیاه و این ما هستیم که دنیا را رنگ آمیزی می کنیم
مهران ترکزبان
@selfknowledge1401
روانشناسی 🌿
اگر ما به همان اندازهای که
برای یادگیری یک زبان خارجی
انرژی و وقت صرف میکنیم
برای «به یاد آوردن خود» تلاش کنیم
میتوانیم به حد معینی از آگاهی
برسیم.
ولی معمولا حاضر به این کار نیستیم
و فکر میکنیم همه چیز خود به خود و
بدون زحمت به دست میآید
یا اینکه یکبار تلاش برای آن کافی است.
به یاد آوردن خود واقعی
نیاز به کوشش بسیاری دارد؛ و اگر به صورت منظم ادامه یابد به لحظات بیشتری
از آگاهی میرسیم و این زمانها به تدریج
طولانیتر هم خواهند شد.
دنیا پر است از مردمی که خود واقعی خود را فراموش کرده اند و در واقع روح و روانشان محل انعکاس وقایع بیرونی است !
خود را در یابیم ✌️
🌹
🦋 #بخوانیم 🤓 📖
✔️ معجزه ی نوشتن اهداف :
🦋 اهدافتان را روی کاغذ بنویسید. میان مغز و دست شما، اتفاق فوق العاده ای می افتد. وقتی قلم و کاغذی برمیدارید و اهدافتان را مکتوب میکنید به طور همزمان قوانین انتظارات، جذابیت و همخوانی را فعال میسازید؛ با این کار شما به این #باور میرسید که قطعا میتوانید به هدفهای خود دست پیدا کنید
🦋 مکتوب کردن اهداف بر عزم و اراده شما می افزاید تا هر اقدامی را که برای دستیابی به اهدافتان ضرورت دارد، انجام بدهید ... وقتی اهدافتان را مینویسید، با سرعتی معجزه آسا به آنچه میخواهید دست پیدا میکنید. با نوشتن هدفهایتان، احتمال دستیابی به آنها ۱۰ برابر میشود و به ۱۰۰۰ درصد میرسد
تفاوت رشک و حسادت چیست؟
اکثر ما با هیجان رشک آشنایی داریم؛ خواه در مورد موقعیت، قدرت یا ویژگیهای شخص دیگری احساس شود یا خیر. رشک، به طور گستردهای با حسادت اشتباه گرفته میشود. یاگو در نمایشنامه شکسپیر میگوید: “آه سرور من از حسادت این هیولا با چشمانی سبز رنگ برحذر باشید”.
رشک هیجانی مخرب میباشد؛ به تخریب گرایش دارد که شامل دشمنی با ویژگیها و ظرفیتهای خوب دیگری میباشد. به همین دلیل، قرار گرفتن در معرض احساسات رشک آلود دیگران میتواند خطرناک باشد. این ویژگی مخرب رشک را به طور بالقوه برای رشد روانی و روابط انسانی تخریب گر میسازد.
آدرین هریسروانکاو ، ویژگی مخرب رشک که در تمثیلی از شاعر انگلیسی ویلیام لنگلند آمده، بازگو میکند:
“دو مرد در حین پیاده روی در جنگل با یک جن روبه رو شدند. جن گفت آرزوی یک مرد را برآورده میکنم به شرطی که دیگری نیز دوبرابر آن را دریافت کند. یکی از آنها از دیگری میخواهد تا آرزویی کند تا خودش دو برابر دریافت کند. او فکر میکند و میگوید یک چشم من را کور کن”.
این داستان، آرزوی آسیب رساندن و عذاب به دیگری را نشان میدهد که با رشک همراه میباشد. لذت ناگفته از رنج دیگری حتی به بهای آسیب به خود. هانا سگال میگوید زمانی که شکسپیر در نقش یاگو نوشت حسادت غولی با چشمان سبز رنگ میباشد که بر طعمه خود میخندد، رشک را با حسادت اشتباه گرفت. رشک بیشتر از حسادت خود مخرب میباشد _فرد را کور میکند_ با اینکه حسادت و رشک هر دو مبتنی بر گرفتن چیزی از دیگری است، رشک مبتنی بر تخریب حتی به بهای تخریب به خود نیز میباشد. همانطور که سگال میگوید، رشک”هدفش از بین بردن خوبی موضوع است، از بین بردن منبع احساس حسادت میباشد؛ زیرا موضوع تخریب شده، موجب رشک نمیشود”
رشک در سازمان شخصیت مرزی برجسته میباشد. رشک (همراه با شرم) نیز یکی از هیجانات اصلی در اختلالات شخصیت خودشیفته به شمار میرود. همانطور که روانشناس، نانسی مک ویلیامز بیان میکند،
رشک در اکثر مواقع بخشی از ذهن ناهشیار قرار دارد زیرا بسیار دردناک میباشد. در زیر سطح آگاهی نهفته که شناخت آن نیز دشوار شود. یکی از راههای تشخیص رشک، شناخت آن از طریق مکانیسم دفاعی و یا تکنیکهای روانشناختی میباشد که آن را برملا میکنند.
بی ارزشی، اصلیترین روشی میباشد که به واسطه آن فرد سعی میکند از احساس رشک دوری کند؛ تلاشی در جهت کاهش ارزش چیزی در ذهن میباشد. از طریق کاهش ارزش، کیفیت یا ظرفیت مورد رشک برای شخص کاهش می بیابد. مانند: هرچه هست چندان هم چشمگیر نیست. از دفاعهای رایج در برابر رشک، کنترل همه جانبه میباشد. شخصی که رشک میورزد در بعضی از مواقع میکوشد تا ویژگیهایی که در شخص دیگر موجب رشک میشوند را تصاحب کرده و “مالک“ آنها شود.
رشک جزو تاریکترین هیجانات انسان محسوب میشود. فردی که تحت سلطه آن باشد، قادر به تجربه لذت نیست. ظرفیت عشق ورزیدن و دریافت عشق دستخوش نابودی میشود. فردی که تحت تسلط این گرایش هیجانی باشد، در لذت بردن از چیزی که دیگری به او میدهد دچار مشکل میشود زیرا چیزی دارد که در گیرنده وجود نداشته که باعث ایجاد رنج و خصومت میشود. به همین دلیل تلاش برای کمک فردی که رشک میورزد، به جای قدردانی، پرخاشگری را برمی انگیزد. زمانی که فرد احساس کند قادر نیست آن چیزی را که به آن رشک میورزد یا حداقل به همان اندازه ارزشی برای خود کند، امکان دارد چرخه مخرب به وجود بیاید؛ زمانی که چیزی که رشک را برمی انگیزد فراتر از امید به دستیابی به آن باشد. اوتو کرنبرگ بیان میکند که رشک مداوم میتواند منجر به پریشانی و شکل بدوی نفرت شود. رشک متوجه دیگرانی میشود که نفرت مشابهی بر آنها حاکم نباشد.
@selfknowledge1401
4_5895769270133982234.mp3
10.31M
🎶🎶🎶🎶موسیقی به مثابه روان
@selfknowledge1401