eitaa logo
-شَـــمیم ظُـــهور-
1.3هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
164 فایل
بھ نام نامے آفریدگار زمین و آسمانها✨ +خدایا ظُهور ولیعصر را نزدیک فرما :) ⁦🤲🏻⁩ 《شࢪو؏ نوکریمون 《¹⁴⁰¹/¹/²⁰》 کپی؟کل کانال کپی نشه :)
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 ـ کتاب 📚 عنوان کتاب: با چشمانی باز ✍️ نویسنده: سیدمحمد سادات اخوی راهی 🏡 ناشر: به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی) 📖 صفحات: ۲۶۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این اثر یک رمان امروزی است و در آن شخصیت اصلی داستان و همراهش در عین تضاد سختی که در راه پیش می آید به عزم گره‌گشایی از کار و دل، همزمان با شیوع ویروس کرونا از تهران، راهی مشهد الرضا(ع) می شود، در طول مسیر یکی از دوستانش نیز با او همراه می شود، در جریان این سفر، حوادثی رخ می دهد که به حضرت رضا(ع) پیوند می خورد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب «ماجراهای داستان، چنان درهم تنیده، نامعلوم و حدس نزدنی‌اند که نمی‌دانی موقع رسیدن به مشهد، چه باید بگویی یا بخواهی... و چگونه باید بخواهی. همین قدر می‌دانی که همه چیز ناموافق با مراد توست، همه چیز!... این را هم می‌دانی که ـ جز دلیری‌های رسواگر ـ بقیه ارکان قصه، در هاله‌ای از ناپیدایی پنهان شده‌اند. این را هم فهمیده‌ای که اگر همه، «او»یند... پس من و ما و ... تو و او، خیالی شیرین‌اند که خوش ساخته تا آدم‌ها ـ میان جبر و اختیار ـ اراده و توکل را هم زمان بیاموزند. 🪴
📙 ـ کتاب 📚 عنوان کتاب: مسافر دمشق ✍️ نویسنده: فاطمه عرب اسدی 🏡 ناشر: شهید کاظمی 📖 صفحات: ۱۰۰ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب راوی با سرک کشیدن به زندگی خصوصی و سبک زندگی چند جوان مدافع حرم که در دمشق باهم آشنا شده‌اند، قصد دارد به‌جای مبارزات برون‌مرزی، گوشه‌هایی از زندگی خصوصی آن‌ها را به تصویر بکشد. نویسنده هرازگاهی درمورد حضرت زینب(س) که مسافر حقیقی دمشق است، دل‌مویه‌هایی را می‌آورد. در پایان خود راوی مسافر دمشق می‌شود. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب همه روزی زمین‌گیر می‌شوند. همۀ نوع بشر زمین‌گیر شدن را تجربه می‌کنند. اما جنس زمین‌گیر شدنشان با هم فرق می‌کند. یکی را اندوه دنیا زمین‌گیر می‌کند و یکی را اندوه آخرت. یکی را وصل و یکی را فراق. هرکسی به‌‌اندازۀ ترس‌ها و آرزوهایش زمین‌گیر است، اما نمی‌داند. من اما زمین‌گیر کسی شدم که قلم هنگام نوشتن از او خم می‌شود. خودم را جای بانو می‌گذارم. از بالای تل، داد می‌زنم. وقتی ‌که می‌بینم تمام زندگی‌ام را می‌خواهند از من جدا کنند. داد می‌زنم اسمش را. اما انگار داخل خلأی بلندبلند گریه می‌کنم. خودم صدای خودم را نمی‌شنوم... 🪴 🇮🇷 @Sh_Aviny