eitaa logo
خانه قرآن شمیم وحی
305 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
168 فایل
آموزش قران و عقائد ویژه خواهران در تمامی سنین @Shamimevahy14 آدرس: یزد، بلوار پاکنژاد، کوچه بیمارستان سوانح و سوختگی، کوچه امام جمعه خانم سلطانی ۰۳۵۳۵۲۳۹۸۳۷ ۰۹۱۳۱۵۹۴۴۹۶ @shammimevahy
مشاهده در ایتا
دانلود
‌┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄ وهب با ناراحتی از مدرسه آمد. پرسیدم: پسرم چرا اینقدر گرفته‌ای؟ گفت: مامان می‌دونی به فرماندهان سپاه درجه می‌دن؟ یکی از همکلاسی‌هام گفت درجه‌های همه رو دادن. بابای تو چه درجه‌ای گرفته؟ گفتم بابای من درجه نداره. به طعنه گفت: هیچی ندن، درجهٔ سرهنگی رو بهش می‌دن، ناراحت نباش! گفتم: پسرم اگه دنیا رو به بابای تو بدن یا ندن براش فرقی نمی‌کنه. وقتی حسین به خانه آمد از درجه و این حرف‌ها پرسیدم. گفت: «درجهٔ خوب و ممتاز رو شهدا گرفتن. من و امثال من باید تلاش کنیم تا به درجه‌ی اونا که یه درجه خداییه برسیم. اگه بخوایم برای خودمون اسم و رسم درست کنیم که باختیم!» چند روز بعد خانم یکی از فرماندهان و همکاران حسین زنگ زد و بعد از تبریک گفت که: شوهر شما فرمانده لشکر چهار بعثت و فرمانده قرارگاه نجف شده. از شنیدن این خبر دلم‌ گرفت. با خودم گفتم: چرا ما را محرم اسرارش نمی‌داند؟ وقتی به خانه آمد، به گلایه گفتم: همسایه زنگ می‌زنه تبریک می‌گه که همسرت فرمانده قرارگاه شده؛ اون وقت شما اینو از ما پنهان می کنی؟ لبخندی زد که نمی‌دانم بگویم تلخ بود یا شیرین. بعد خیلی پدرانه گفت: «پروانه! محمود شهبازی رو یادت می‌یاد که فرمانده سپاه همدان بود؟ وقتی باباش از اصفهان اومده بود، ازش پرسیده بود همدان چه کاره‌ای؟ گفته بود: باغبانی می‌کنم. گل می‌کارم. چمن‌ها رو آب می‌دم. البته دروغ هم نگفته بود. غیر از باغبونی، محوطهٔ سپاه رو هم جارو می‌کرد. تربیت‌شدهٔ نهج‌البلاغه بود و ما شاگرد تنبل کلاس او! حالا من بیام به شما و بچه‌هام بگم که چه اتفاقی افتاده؟» گفتم: بچه‌ها براشون مهمه. خیلی قاطع گفت: «باید اونا رو هم یه جوری تربیت کنیم که این چیزا براشون مهم نباشه!» 📚 خداحافظ سالار (خاطرات همسر سرلشکر شهید حسین همدانی) صفحه ۲۶۰. ‌┄┅═✧❁🌺❁✧═┅┄ 😍