(یا حسین)
در مُلک بقـا ، آب حیات است حسین
در بزم ولا ، شمع هُدات است حسین
با عشق حسین از یَم غم جان برهان!
زیرا که "سفینةالنجات" است حسین
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
(یا حسین)
گر تشنه به خون خویش غلتـید حسین
یــا در ره حـــق ، شهیـــد گردید حسین
پـاداش عمــل ، بـه قلـب جـــاویــد بشر
حک کرده به خون: شهیدِ جاوید حسین
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
(یا حسین)
گر کشته ی بیـــداد یــزیــد است حسین
غـم نیست که سردار رشید است حسین
لیک از غـــم نــامــردی کــوفــی صفتـان
شرمنــده ی دشمـــن پلیــد است حسین
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
(یا حسین)
گر عاشق و شیدای تو هستیم حسین
عهدیست که از الست بستیم حسین
مسـت می و پیمــانه و ساغـر نشویم
از جــــام شهـــادت تو مستیم حسین
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
«اَلسّلامُ عَلَیكَ يا عَلیّ بِن الحُسَيِن السَجّاد»
#سرحلقهی_عباد
آفرید از مِهر چون جان تو را جان آفرین
گفت بر خود از کمالِ خَلق این جان آفرین
آفرین جان آفرین را کآفرید این جان پاک
هم بر این جان آفرین و هم بر آن جان آفرین
مرحبا بر خلق خالق باد و مصنوعی چنان
حبّذا بر خلق خالق باد و مخلوقی چنین
دست گوهر آفرین حق به دریای کمال
در صدف پروده یکتا درّ اعلا و ثمین
بحر فیض حق حسین و شهربانویش صدف
گوهر اعلا على، سجاد و زین الساجدین
پنجم شعبان تولد یافت آن مِهر منیر
کز فروغ روی او مِهر فلک شد شرمگین
مُلک گیتی را مزیّن ساخت از یٌمن قدوم
ماه شعبان را منوّر کرد ، از ماهِ جبین
مفخر شرع نَبی و نصّ معنای نُبی است
کنیه و القاب آن شاهنشه دنیا و دین
بومحمد بوالحسن سجادِ آل مصطفی...
کز ذکاوت بُد ذکیّ و ، از امانت شد امین
چونکه شاه تشنهکامان شد شهید راه حق
شد اسیر دشمنان آن زادهی حبل المتین
در اسارت با عزیزان حرم همناله بود
کز غم ایشان غمین شد حضرت روح الامین
رفت در بزم یزید و سرنوشت جنگ را
بر زیان کفر و نفع دین رقم زد بس متین
کرد کاخ کفر و بیداد یزید از بن خراب
با بیان خطبهای اعجازگر ، سِحرآفرین
حق و باطل کرد اثبات و جهان آگاه ساخت
تا که توّابین شدند او را هواخواه و معین
فاتح و غالب شد از آن خطبه در نزد یزید
کفر شد مغلوب دین زاعجاز سبط یاء و سین
نشر احکام شریعت بود حکم آن امام
گرچه بُد محدود دشمن از یسار و از یمین
گر نمیبود اختناق دورهی مروانیان
مُلک دین میگشت خرّم همچو فردوس برین
پند و اندرزش بود مسطوره در ارشاد خلق
چون «صحیفه» کآن بوَد مفهوم قرآن مبین
بر جبین زآن مُهر کز مِهر عبادت داشتی
زینت عُبّاد حق شد مرحبا مُهر جبین
در سجود او را همآوا بود در تسبیح حق
هم درخت و سنگ و ریگ و خار و خارا ماء و طین
شغل نیکویش عبادت خواند چون عبدالملک
گفت خوش بر حال و شغل این امیر ملک دین
دشمناش دشنام داد او کرد در حقش دعا
کاین بوَد خُلق عظیم و خوی خیرالمرسلین
خاتم و سرحلقهی عبّاد حق بود و نوشت
جمله ی «الحمدللهِ علیٰ» نقش نگین
بیست و دو حج رفت با ناقه ولی هرگز نزد
ناقه را یک تازیانه ، آن سوار بی قرین
لعن و نفرین آل مروان را سزد تا روز حشر
بس جفا کردند بر آن پیشوای راستین
لعن و نفرین خدا و خلق بر شمر و یزید
هم بر ابن سعد و بر ابن زیاد و تابعین
خلق اگر بشنیده شرح قتل آل مصطفی(ص)
حضرت سجاد، خود میدیده با عین الیقین
تا دم مرگ ار نظر میکرد بر آب و طعام
یاد بابا گریه میفرمود با حال حزین
در مُحرّم شد شهید آن رهبر آزادگان
کرد مسمومش ولید آن کافر پَست و لعین
(شمس قم) را مَعرفت نبوَد به وصف آن امام
آن قدَر دانم که او بودهست زین العابدین.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
1361
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
(نور دانش)
خواهی ار با رهروان عشق باشی همنورد
باید اول با هوای نفس گردی همنبرد
میتوان بینی شهاب عارض دلدار را
گر شبی در تیهِْ طور عشق گردی رهنورد
چهره از گرد زمان کی شویی ای جویای آب
تا به حفر چاه ، دستت را نیالایی به گرد
تا تنور زندگی گرم است از آن بهره گیر
ورنه کی گردد خمیرت نان تنور ار گشت سرد
پایمردی کن چو زیرین سنگِ چرخ آسیا
گو به سنگ فرقَدان مردانه بر فرقم بگرد
راحت فردی برای مرد نبوَد افتخار
مفتخر فردی که بر نفع جماعت کار کرد
گنج محصول ار به تابستان بیابد برزگر
کیمیای حاصل رنج زمستان است و بَرد
بیستون فرهاد را در همت و مردی ستود
کاو برآورد از دل کُه گرد و از دل کوه درد
از فغان رنگ زرد و سرخ و اسپید و سیاه
رو سیه، دیده سپید و خون دلم رخساره زرد
مرده خواهی بین که کس در زندگی یادم نکرد
بعد مرگم سالها باشد عزای سالگرد
نی اثر در وِرد ما ، نه رنگ و بو در وَرد باغ
تا که صد رنگیم زیر این سپهر لاجورد
آتش شهوت اگر خاموش سازی بیخلل
چون خلیل، آتش سلامت داردت با لطف بَرد
گر نباشد اهل دل اسرار حق افشا مکن
مشتری نبوَد چو کالا را شود بازار سرد
طوطی تقلیدچی هرچند خوش لفظی کند
کی توانش همنوای بلبل دستان شمَرد
پند نیکان در فرومایه نمیبخشد اثر
در کویر ار بذر افشانی نروید شاخ وَرد
از حقیقت دم مزن در بزم باطل پیشگان
گرچه حق هرجا قدم بگذاشت باطل گشت طَرد
نور دانش گر که خواهی از جماعت دور باش
ماه از آن تابان بوَد کز اختران افتاده فرد
(شمس قمّی) نیکمردی شیوهی مردان بوَد
کن نکویی تا که تاریخت بنامد نیکمرد.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
پ . ن :
وِرد: ذکر ـ دعا
وَرد: گل سرخ
بهایم: چارپایان
فرقَدان: دو برادران، نام دو صوَر فلکی (دُب اکبر و اصغر)