«بزرگداشت روز زن و مقام مادر مبارک باد»
#معراج
گر از سرِ مَـردی به سری، تـاج رَوَد
کی تـاجِ چنین سـری به تـاراج رود
فرمود امـامِ امّـت این جملهی نغز :
از دامـن زن، مَــرد به معـــراج رود.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
روز مادر بر مادران گرامی گروه مبارک باد.
#مـــــادر
عشقی که حق در سینه ی مـــادر گذارد
هفـت آسمــان با وسعتش در بـــر ندارد
فـــرزنـــد اگـــر دانــــد وفــــاداری او را
بی پرده جـــان، در راه مـــادر میسپارد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
#شمس_ساقی
@shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
#نهال_عاطفه
اگرچه فصل خزان است دل، بهاری کن
ز مردمان تهیدست، غمگساری کن
خزان گرفته اگر باغ مهربانی را
نهال عاطفه بنشان و آبیاری کن
عبوس و غمزده چون جغد شوم، خیره مشو
سُرور و هلهله چون بلبل و قناری کن
جهان فنا و نمانَد اثر پس از رفتن
بقا اگر طلبی؟... کار ماندگاری کن
بگیر دست نیاز ِ نیازمندان را
به قدر همت خود، چارهی نداری کن
غرور و خودسری و جهل کن برون از سر
چو شاخهی ثمر، افتاده خاکساری کن
ز فرقههای ریاکار و حیلهگر بگریز
به حال خویش وگرنه نشین و زاری کن
مباد، آنکه شوی غرّه در سرای فنا
نگاهِ عبرت و تدبیر، بر مزاری کن
ببین کسان بزرگی که خفتهاند به خاک
به خویش، آی و سپس فکر رستگاری کن
مقاومت مَده از دست در مصالح خلق
مدد بگیر ز یزدان و، پایداری کن
اگر که چشم تهاجم به خاک مُلک افتاد
به خون خویش ازین مُلک پاسداری کن
برای عبرت آیندگان، به خاک وطن ـ
هرآنکه چشم طمع داشت را فراری کن
بِدم به صور عدالت به دفع ظلم و ستم
به نفع مَردم محنتکشیده؛ کاری کن
به واژگان نفسی دِه، به اعتلای بشر
به جسم شعر، نفس بخش و شهریاری کن
درین زمانه که اندوه، میکند بیداد
ز خیل غمزدگان نیز غمگساری کن
که امتحان الهیاست در چنین ایام
به کار نیک ز خود رفع شرمساری کن
اگرچه خشک شده این زمانه چشمهی مِهر
بیا به چشمهی خورشید، مِهر جاری کن
چون امتیاز بشر در وفا و احسان است
به مِهر و رأفت خود، کسب اعتباری کن
چو خستهدل شدی و ناامید؛ چون ایوب
خدای را به نظر، آر و بردباری کن
زدا غبار غم از دل به همّت (ساقی)
ز جام دولت وی چارهی خماری کن
اگرچه قافیه ایطا شدهاست و تکراری
به رغم پرده دران نیز، پردهداری کن!
سید محمدرضا شمس (ساقی)
eitaa.com/shamssaghi
(اَلسّلامُ علیكَ یا اَمیرالمؤمنین)
#ساقی_کوثر
به حیرت نگر قدرت حیدری را
که زیر آوَرَد چرخ نیلوفری را
مَه پُرفروغ سماواتِ هیبت...
که کردهاست حیران مَه و مشتری را
چو در کعبه مولود شد دیده وا کن!
ببین شوکت و قدر و نیکاختری را
علی لنگر آسمان و زمین است
خدا داده بر او چنین برتری را
به میلاد فرخندهاش مطرب عشق
به پا کرده در عرش، خنیاگری را
پیمبر به معراج وقتی سفر کرد
بدید آن مَهِ رشکِ حور و پری را
یقین کِلکِ نقاش چین با نگاهی
گرفته ز سیماش صورتگری را
شهی که بر امّت به فرمان ایزد
عطا کرد احمد بر او رهبری را
دلیری که خوابید جای پیمبر (ص)
نِگر دیده! اوج ز خودبگذری را
امیری که بر دشمنان قبل لشکر
نشان داده آن قدرتِ صفدری را
یَلی که به یک ضربهی ذوالفقارش
دو تا کرد آن مرحب خیبری را
شهی که به سجده به وقت عبادت
به سائل ببخشید انگشتری را
سِکندر به نزدش یقین با تواضع
گذارد ز سر، تاج اسکندری را
ولییی که حق گفته مَدحش به قرآن
چهسانش توانم ثناگستری را...؟
علی شیر حق است و شاه ولایت
که دارد به سر، تاج فرمانبری را
علی (ساقی) کوثر است و خدایش
سپرده بر او چشمهی کوثری را ـ
که سرمست سازد به روز قیامت
از آن، شیعهی مذهب جعفری را...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1403/09/22
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamseqomi
هدایت شده از اشعار شادروان شمس قمی
#مستزادبند چیست؟
نوعی قالب ابداعیاست که نخستینبار، شاعر معاصر شادروان «سید علیرضا شمس قمی» با عنوان مستزادبند در سال 1382 خورشیدی بنیان گذاردند.
#مستزادبند، شعری است که مانند مستزاد در آخر هر مصراع، مصراعی موزون اضافه میشود؛ که کوتاهتر از طول مصراع آن شعر است و وزن آن نیز با مصراع اول یکی نیست؛ اما کامل کنندهی معنی مصراع است.
این قالب شعر، حرکتی بین شعر کلاسیک و نیمایی میباشد و به شاعر اجازه میدهد که اندیشهی خود را به راحتی بیان کند.
نکتهی دیگر اینکه در این قالب، پیوند عمودی و روایی شعر باید حفظ شود و شاعر از مضمون اصلی دور نشود و هر بند در ادامه و تکمیل کنندهی اندیشهی شاعر است؛ اما به جهت تنوع میتوان در هر بند مستقل عمل کرد منتها بندهای دیگر به نوعی مؤید و مرتبط با بند اول نیز باشد.
در مجموع قالب مستزادبند به دلیل پتانسیلی که در این قالب ابداعی وجود دارد؛ این اجازه را به شاعر میدهد که در بعضی از اوزان دیگر نیز بتواند به گونههای نوین هنرآفرینی کند.
هر بند در این مستزادبند از سه مصراع تشکیل شده است که مصراع های بلند در هر بند همقافیه است و مصراع های کوتاه مستزاد نیز در هر بند همقافیهاند و بیتی که «بند» این قالب است ، جداگانه با قافیهای مجزا و وزنی کوتاه سروده میشود که میتوان گفت: (مستزادبند مثلث) است.
بنابراین در هر بند «مستزادبند مثلث» سه نوع قافیه وجود دارد.
✍شاهد مثال :
دردا که روزگارِ تبهکارِ کج مدار
کجرو چو کژدم است
بیگاه و گاه میکُشد از نیش زهربار
چون خصم مَردم است
خوش خال و خط چو مار و فسونگر چو زلف یار
در آستین، گم است
زاهدنمای پیر
روباه شیرگیر
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلات مفاعیل و فاعلن
مفعول و فاعلن
مفعول فاعلن
مفعول فاعلن
#قالب_مستزادبند :
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا---------------------------------×
ا----------*
ا----------+
ا----------+
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا---------------------------------☆
ا----------•
ا----------❃
ا----------❃
کامل اثر فوق را اینجا بخوانید.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#شمس_قمی
eitaa.com/shamseqomi
(اَلسّلامُ عَلیـكِ یَا أُمُّ المَصائِب)
ا࿐❁❈࿐✿࿐❁❈࿐ا
#مدح
#حضرت_زینب
(راوی نینوا)
کــوهِ صـبر و اسـتقامـت زینب است
مظهــر شور و شهــامـت زینب است
آن کـه از قــدقــامــتِ عشـق حسـین
بست قـامـت تـا قیـامـت زینب است
آن کـه در دشــت بـــــلای عـــاشــقی
داد یـک دنیـــا غــرامـت زینب است
آن کــه در راہ اســارت، سـوی شــام
کـرد یــاران را زعــامـت زینب است
در پـــرســـــتـاری طفــــلان یـتـــیـم
اُسـوهی مِهــر و کـرامـت زینب است
از غیــوری ، پیـش چشـم دشمنــــان
روسپید و راست قـامت زینب است
آن کـه با یک خطبــه ی دنـدان شکن
کرد دشمــن را مــلامـت زینب است
بــــرتــــریـــن راوی دشــتِ نیــــنـوا
با همه رنـج و وخــامـت زینب است
بــر پــرســتاران بــا مجـــد و وقــار
در پـرســتاری عــلامـت زینب است
آن کـه دشمــن میشـود از حِلـــم او
غــرق دریـــای نــدامــت زینب است
آن کـه بــا نــام همــامـش ، (ساقیا)!
داده عــزت بـر کــلامـت زینب است
آن کـه در این شعـــرِ شــیوا از کــرم
خـامـه را کرده غــلامـت زینب است
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1388
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi