eitaa logo
شمس (ساقی)
488 دنبال‌کننده
183 عکس
8 ویدیو
2 فایل
کسی که غرق خدا شد جزای اوست بهشت نه آن که دل به عبـادت، به شوق حـور دهد شمس (ساقی) کانال‌ آموزش عروض و قافیه و... 🆔 @arozghafie 🆔 @shams400
مشاهده در ایتا
دانلود
اولیـــن رســم آدمــــی ، ادب است بی ادب موجب غـــم و تعـب است نکنـــد فــــرق ، حــــد و مقـــدارش هتک حرمت چو کرد بی ادب است آب ؛ از سر گذشت اگر، اجـــل است چه چهل گز وَ یا که یک وجب است چه تفــاوت عجـــم ، وَ یا که عــرب اهــل قـــم یا که زاده‌ی حلـب است چـون نــدانــد طـــریـق هــم‌سخنـی بـا جمـاعت همیشه در غضـب است بــی ادب همچــو حنـظـــل نــــارس بــا ادب شهــد فـائـق و رطـب است آن کــــه "رســـم ادب" نمــی‌دانـــــد بـی‌‌گمــان مشـکلاتش از نسـب است گـرچــه خــود را بــــزرگ مــی‌دانـــد از حقـــارت ، ز همگنــان عقـب است بـاطنــاً جسـم فـــاقـــد از روح است ظاهـراً گرچه او به تـاب و تـب است فـــرق خـــوب و بــــدی نمــی‌دانــــد مِهــر و قهــرش ز پایه بی‌سبب است گــاه بیـنی خـــدای مهــر و وفــاست گــاه بیـنی کـه بنـــده‌ی عصـب است (ساقیا) هــر کــه هســت اهـــل ادب از فــرومــایـه خلــق ، مجتـنب است. سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یارب! شب یلدای ما را مختصر کن از ماورای خود به سوی ما نظر کن هرچند هستی دلشکسته از خـلایق اما ز دل‌ها غصه‌هامان را به در کن سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا قائِمَ آلِ مُحَمّدِِ (عج) (صبح امید) اسیر زلف کمند تو گل‌عذارانند خراب نرگس مست تو هوشیارانند قرار برده نگاهت به غمزه از دل خلق که در مسیر عبور تو رهسپارانند بشوق آنکه کنی جلوه از کرانه‌ی غیب به رهگذار تماشا امیدوارانند چه چشم‌ها که به ‌در خیره ماند و در حسرت به گور رفته و اکنون خوراک مارانند غمی نشسته به دل‌های بی‌قراری که به جرم عزت مردانه در حصارانند چه سَروها که نشد خم شکوهِ قامت‌شان به نزد ظلم ، که تندیس شرمسارانند غرور و عزت و آزادگی نیالودند دریغ و درد که در خیل سربدارانند چه خانه‌‌ها که ز بیداد ظلم ویران شد چه مردمان که ز اندوه، سوگوارانند نمانده شوق به دل‌های خسته از تقدیر جماعتی که سیه بخت روزگارانند توان و توشه به یغما برفت و درماندیم از آن زمان که به تاراج ، نابکارانند ز کوهٍ درد که بر شانه‌ها نشسته کنون کمرشکسته‌ی تبعیض، بی‌شمارانند ز سفره‌‌های تهی از طعامِ فرزندان چه مادران و پدرها که شرمسارانند به کام خلق بوَد آه و غصه و حسرت اگرچه کامروا خیل ِ پاچه خارانند حدیث لاله ندانند ظالمان ز ظلیم که از مصائب انبوه، داغدارانند نوای نوحه ز هر خانه می‌رسد بر گوش که چشم‌های ستمدیده، اشکبارانند ز سردمهری حکّام غافل از تدبیر در انجماد، چو سرمای دی نگارانند به تنگ آمده دل‌ها ز موسم پاییز که خیل منتظران در پی بهارانند بهار فصل شکوفایی است و شادابی که نغمه ساز فلک، چهچه هَزارانند چو شام غم به سرآید به‌شوق صبح امید به کنج میکده‌ی عشق، می‌گسارانند ز شهریارِ غزل یاد می‌کنم که به حق گدای مَرتبتش نیز شهریارانند : «مرا به وعده‌ی دوزخ مساز ازو نومید که کافران به نعیمش امیدوارانند» بیا و پرده ز رخ گیر و دل‌ربایی کن که مضطرب ز ظهورت گناهکارانند قیام کن که بگیری تقاص مظلومان! که در رکاب تو آماده ، جان نثارانند پیاده‌ایم و حریفان سواره گرچه ولی ز عزم راسخ مان ـ مات، شهسوارانند اگرچه موجب بیداد و ظلم جباران قصور ماست که بر گُرده‌ها سوارانند بزن به تیغ عدالت تمام سرهایی که در مدارِ دیانت ز کجمدارانند امید نیست کسی را به غیر درگه تو «که بستگان کمند تو رستگارانند» بریز (ساقی) هجران‌‌کشیده جامی را که تشنگان وصالت چو من هِزارانند . سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا به کوچه‌‌ی دل‌ها ، کمی قدم بزنیم سری به خانه‌ی دل‌های غرق غم بزنیم بیا که از سر صدق و صفا و مهر و وفا مدام، گام به راه دل از کرم بزنیم حریم مِهر ، مقدّس بوَد؛ بیا با مِهر ـ درون سینه‌ی غم‌دیده‌ها حرم بزنیم مباد آنکه بخشکد به سینه عاطفه‌ها بیا از اشک مَحبّت به سینه نم بزنیم مباد بی‌خبر از هم شویم وقت ملال بیا به رسم عطوفت سری به هم بزنیم برای آنکه شود حک به سینه، خاطره‌ها به مِهر، دفتری از عشق را رقم بزنیم اگرچه اهل دِرم در تغافل‌اند امروز تلنگری ز کرم هم به محتشم بزنیم به پایمردی و همّت، به وقت حادثه‌ها مَدد کنیم و بکوشیم و حرف، کم بزنیم برای درس گرفتن ز حادثات زمان ـ سری به دیده‌ی عبرت به شهر بم بزنیم اگر که منتظر آن عزیز دورانیم که خطّ بطلان، بر مِحنت و اَلم بزنیم ـ درین زمانه که اندوه، می‌کند بیداد بیا که لشکر اندوه را به هم بزنیم طلب کنیم می از جام (ساقی) کوثر که پشت پای، ز مستی به جام جم بزنیم سید محمدرضا شمس (ساقی) 1401/01/28 eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(السّلامُ عَلیكِ یٰا فاطِمةالزهراء) خاموش چو شمع خانه‌ی حیدر شد غمخــانـه حریم دخـت پیغمبــر شد گشـتــند یتــیم اگرچه طفــلان علی در اصل، جهانِ شـیعه بی مـادر شد سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا