«مادر امام سجاد علیهالسلام»
#حضرت_شهربانو
در مدیح مام زین العابدین
دختر شاهنشه ایران زمین
گیرم از اسناد گوناگون مدد
تا کنم انشاد ، نظمی مستند
«شهربانو» ، نام آن بانو بوَد
فاطمه، نامش ز دیگر رو بوَد
هم غزاله نام او هم مریم است
شاهزاده بانوی مُلکِ جم است
یزدگرد سوم ، آن شاهِ عجم
هست باب آن عزیز و محترم
چون که شاهنشاه ایرانی نسب
کُشته شد در جنگ ایران و عرب
گشت بعد از جنگ چون دختش اسیر
بُرد او را شرطهای نزد امیر
چون حجاب از روی او برداشتند
هتکِ حرمت چونکه بر او داشتند
کرد فریاد و بگفتا : « هرمزا...!
تیره شد رویت که رفت از سر حیا»
تا خلیفه از جهالت ، بیسبب
با تحکّم کرد ، بر بانو غضب
داد حُکم مرگِ او را ، زین گُمان
که بر او توهین شده در آن میان
شد امیرالمؤمنین ، حامی او
پارسی چون کرد با او گفتگو
بعد از آن آن فخر ایران و عرب
که بوَد استاد آداب و ادب ـ
گفت با آنکه از او شد خشمگیر:
چون نمیدانی زبان این اسیر ـ
بیجهت بر پای این بانو مپیچ
چون زبان او نمیدانی تو هیچ
او ز اجداد خودش گوید سخن
بیش ازین آتش به قلب او مزن
او اسیر ماست ؛ باشد بی گناه
خاصه آنکه هست دخت پادشاه
احترامش هست واجب بر عرب
کس ندارد حق کند بر او غضب
بعد از آن گفتا به آن دُخت عجم
نزد ما هستی پس از این محترم
کرد، از او خواستگاری آن امام
بر حسین اطهرش ، با احترام
گفت: جبری البته در کار نیست
اختیاری هست و با اجبار نیست
میتوانی رد کنی بی اعتذار
چونکه حق دادهست بر تو اختیار
شهربانو گفت چونکه من به خواب
دیدهام او را ؛ نمایم انتخاب
میپذیرم تا که گردم همسرش
هم انیس و مونس و غمپرورش
چشمها شد خیره بر سیمای او
در سکوتی مبهم و بی گفتگو
تا علی رو کرد آنجا بر حسین
گفت ای جان پدر، نور دو عین!
او برایت همسری نیکو بوَد
کفوِ تو از سوی یزدان، او بوَد
چون برایت آوَرَد پوری فکور
برترین فردی که باشد قرص نور
روشنی بخشد ز رویش بر جهان
که به نزدش خم کند سر، آسمان
با اطاعت ، از امیرالمؤمنین
مرتضی داماد خیرالمرسلین
ازدواج دختر شاه عجم
با حسین بن علی، فخر اُمَم
ثبت شد در پیش چشم مسلمین
طبق شرع دین اسلام مبین
با کرامت شد عروس مرتضی
همسر شاه شهید نینوا
بعد از آن گردید بازوی حسین
تا که گردد هم_ترازوی حسین
شیعهی او شد ، نه تنها همسرش
بلکه شد در وقت مِحنت یاورش
غمگسارش گشت در اوقات غم
تا مبادا آورَد از غصه ، کم
داشت گرچه تاج شهزادی سرش
شد حسینی تاج عزت ، افسرش
مادر سجاد ِ آل مصطفی (ص)
گشت آن بانو ، ز الطاف خدا
او نه تنها مادر سجاد هست
مادر آن زینت عباد هست ـ
نُه امام شیعه را ، او مادر است
چون حسین بن علی را همسر است
بعد ِ میلاد امامُ السّاجدین (ع)
روح او پَر زد به فردوس برین
داغ او بنشست بر جان حسین
اشک غم، تر کرد دامان حسین
پیکرش شد دفن در خاکِ بقیع
خاکِ غم آلودهی پاکِ بقیع
در جوارش چار امام شیعیان
چار معصوم از تبار آسمان
خفتهاند آنجا بدون بارگاه
از عناد دشمنان روسیاه
نیست غم زیرا به لطف کردگار
بر بقیعِ خسته دل ، از روزگار ـ
با شهامت پیش چشم اشقیا
بارگاه عشق ، میگردد بنا
(ساقیا)! در وصفِ مام آن امام
قدر وسع خویش کردی اهتمام
گرچه دانم یک ز صد را گفتهای
گوهر نظم و ادب را ، سُفتهای
تا از آن بانو به سهم خویشتن
بین شاعر ها ، بگردی نغمهزن.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1402/07/12
eitaa.com/shamssaghi