4_238321619221611177.mp3
4.86M
برای شنیدن.
چون که سالروز آغاز جنگ تحمیلی نزدیکه...
دِینِ ما به شهدا....
🌱 @sharaboabrisham
نمیخواستم براش تبلیغ کنم ولی وقتی دیدم داره از من تعریف میکنه دست و پام شل شد اصلا🤣
صاحب این کلمات دُرَربار پونهاس، کلا معلم آفریده شده، البته موقع آفرینشش یه مبلغ مورد توجهی هم سُسِ روانشناسی و مددکاری به خمیرش اضافه شده و خلاصه تهش شده یه معلم_مشاورِ قرآنآموزِ بیکار بیعار😂
حالا این صندوقچهی توانایی و گنجینهی مهارت قراره دوره کتابخوانی برگزار کنه.
اگه دوس دارید شرکت کنید و از کم و کیف کار مطلع بشید میتونید به خودش پیام بدید و با کد تخفیف شراب و ابریشم از تخفیف هزار تومنی بهرهمند بشید.😂
دورهی کتابخوانیش عالیه👌 اگه عادت به مطالعه ندارید و میخواید این عادت رو ایجاد کنید یا اگه این عادت رو دارید و میخواید تقویتش کنید این دوره میتونه خیلی مفید باشه براتون.
واسه ثبتنام 👈 @Pooneh_rsz
🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
شما صدای مادر شهید سید محمد حسینی شهری از شهدای دفاع مقدس را میشنوید.❤️ دیروز توفیق شد محضر این ماد
سلام
بعضی دوستان پیام دادن گفتن قسمت خواب مادر شهید رو متوجه نشدن.
براتون به زبان معیار برگردوندم:
خواب دیدم پسرِ خواهرم که آشپزِ امام هشتمه(مهمانسرای حضرت) اومدن احوالپرسی کردن و با هم چای و میوه خوردیم. به من گفتن خاله میاین بریم بیرون؟ گفتم بله و با هم راه افتادیم یه مقداری که رفتیم از دور یک باغ نمایان شد، پسر خواهرم گفت میدونید اون باغ از شماست؟ گفتم نه! گفت اون باغ برای شماست. رفتیم تا رسیدیم به باغ. باغ پر از میوه بود و همه درختاش تازه میوه داده بود، و از داخل باغ یک نهر جاری بود.
درخت گیلاسش از اون گیلاسای درشت داشت من یک گیلاس از درخت چیدم و یک گاز گرفتم گیلاس ملس بود. من این گیلاس رو که خوردم دیگه بعدش به من صبر عطا شد و من تونستم به شهادت فرزندم صبر کنم و گرنه به چهلمش نمیرسیدم چون انقدر سینهام آتیش داشت که انگار توی دلم آتیش روشن کردن ولی بعد از این خواب دیگه به خیر گذشت و من زنده موندم.
درباره پدر شهید هم صحبتی کردن که توی این صوت نیست.
گفتن یک وقت میشد نصف شب از خواب پامیشدیم میدیدیم پدر نیستند، میرفتن دنبالشون میدیدن گلزار شهدان بالای مزار فرزند، ساعت دوی شب!
این پدر بزرگوار از دنیا رفتن لطفا شادی روح ایشون و همه پدر و مادران شهدای گرانقدر صلواتی بفرستید.
کی جز خدا میتونه جبران کنه رنج عظیمی رو که خانوادهی شهدا بردند تا ما امروز در آرامش باشیم!
🌱 @sharaboabrisham
در آستانهی شهادت حضرت امام عسکری هستیم دست به دست هم بدیم سر سلامتیِ آقا امام زمان هزینهی درمان این طفل معصوم رو تأمین کنیم.
این دختر عزیزمون پدرش معتاد بود و رفت از خونه و زن و بچه رو رها کرد.
دخترمون لوسمی حاد داره
و توی بیمارستان کودکان امیرکلا بستری هست
کسی رو جز خدا ندارن
۳ دوز دارو نیاز داره برای تزریق
هر دوز با حمایت وزارت غذا و دارو ۳ میلیون تومان
و فقط توی داروخانه بیماران خاص پیدا میشه.
برای واریز مهربانیهاتون همون شماره کارتی که از من دارید که کارت اختصاصیِ خیریه هست 🙏
6037998170738750ملیحه سادات مهدوی🌱 روی شماره کارت بزنید کپی میشه🙏 🌱 @sharaboabrisham
شراب و ابریشم...
در آستانهی شهادت حضرت امام عسکری هستیم دست به دست هم بدیم سر سلامتیِ آقا امام زمان هزینهی درمان ای
.
کمکهای ما به این بچهها به چه شکله؟
خودمون پیش بچهها هستیم یا فقط کمک نقدی میکنیم؟!
ما توی تیم خیریهمون یه خانومِ مددکار داریم. کارشناس ارشد روانشناسی بالینی هستن ایشون و مشاور درمانِ مرکز رویان.
مددکارمون از نزدیک با این بچهها در ارتباط هستند، تمام پیگیریهای مربوط به بستری و درمان و تهیه دارو مستقیم توسط مددکارمون انجام میشه.
مبالغی رو هم که از طریق شما خیرین عزیز جمع میکنیم جهت هزینههای درمان مصرف میکنیم.
ما کنار این فرزندان گلمون هستیم تا لحظهای که کارشون کامل انجام بشه.
ممنونِ لطفِ امیرالمؤمنین هستیم که اذن دادن و اذن میدن که ما یک گوشه از کارِ فرزندان ایشون رو انجام بدیم که فرمود من و علی پدران این امتیم.❤️
@sharaboabrisham
16.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اون واقعیتهای شبیهِ افسانهای که از پدرا و مادرای شهدا شنیدیم، از دو دستی تقدیم کردنِ گلدستههاشون، از بدرقهی پارههای تنشون و با جون و دل به جبهه فرستادنِ جوونای خوش قد و قامتشون و از صمیم دل فدا کردنِ جگرگوشههاشون، همه و همه یک طرح کوچیک از تابلوی عظیم و شاهکار بزرگیه که پدرِ اول شهیدِ عالَم، عالیجناب ابوطالب به نمایش گذاشته.
پدری بلندمرتبه که پسری چون علی رو دو دستی در کام مرگ فرومیبرد تا با فدا کردنِ جانِ پسر، جان پیغمبر رو حفظ کنه!
الله اکبر از عظمتِ این پدر و پسر.
پدر و مادر شهدای ما شاگردان این مکتبند.👌
✍ملیحه سادات مهدوی
یاد و خاطرهی همهی شهدای راه حق از ابتدای تاریخ تا کنون گرامیباد.
علیالخصوص شهدای دفاع مقدس و امام راحلمون❤️
انشاالله پدران و مادران شهدا در بهشت رضوان با پدر و مادرِ والاترین شهیدِ عالم، امیرالمؤمنین محشور باشند.
@sharaboabrisham
صدا و تصویر استاد حامد کاشانی رو مشاهده میکنید. اگه به تاریخ اسلام علاقه دارید مباحث ایشون رو دنبال کنید بسیار با سواد و اهل تحقیق هستند آدرس کانالهاشون👇
تلگرام | ایتا | بله | روبیکا | آپارات | سایت
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
در آستانهی شهادت حضرت امام عسکری هستیم دست به دست هم بدیم سر سلامتیِ آقا امام زمان هزینهی درمان ای
.
دختر قشنگمون روی تخت بیمارستان منتظر کمکهای ماست.🙏❤️
باید سریعتر آمپولهاش تهیه و تزریق بشه.
خدا خیرتون بده انشاالله 🌱
6037998170738750روی شماره کارت بزنید کپی میشه 🌱
شراب و ابریشم...
. دختر قشنگمون روی تخت بیمارستان منتظر کمکهای ماست.🙏❤️ باید سریعتر آمپولهاش تهیه و تزریق بشه. خدا خ
.
تا تکمیل هزینهی کامل آمپولها فقط حدود سه تومن فاصله داریم.😍
لطفا دوستانتون رو هم دعوت به مشارکت در این خیر کنید.🙏
نیت کردیم در این ایام شهادت حضرت امام عسکری، جهت عرض تسلیت و سرسلامتی خدمت امام زمان هزینهی درمان رو جمع کنیم انشاالله ❤️
.
شراب و ابریشم...
. تا تکمیل هزینهی کامل آمپولها فقط حدود سه تومن فاصله داریم.😍 لطفا دوستانتون رو هم دعوت به مشارکت د
.
الحمدلله رب العالمین هزینهی کامل هر سه دوز آمپول جمع شد
مقدار بیشتری هم جمع شد که برای سایر هزینههای درمانش مصرف میکنیم انشاالله.
خدا خیرتون بده
خدا اجرتون بده
واقعا ممنونم ازتون🙏
اجرتون با پناهِ تمام بیپناهان، بابای خوبِ همهی شیعیان مولا امیرالمؤمنین علی علیهالسلام.
📍لطفا دیگه واریز نفرمایید.📍
جفت پا تو کمر ریا 😂 رفته بودم مسجد بعد از نماز با بچهها موندیم مسجد. گوشیمو نبرده بودم حالا اومدم خونه دیدم حسابه رو ترکوندین😁
خیلی دمتون گرم
واقعا ممنونم ازتون.
اجرتون با خود امیرالمؤمنین 💚
مدال طلای میرزازاده از باقی مدالها بیشتر چسبید حتی بیشتر از آن یکی طلایی که گرفتیم.
شاید چون درست وقتی که هادی عامل داشت کرکره را پایین میکشید و مسابقه را تمام شده میدید یکهو پهلوان یک حرکتی زد و نور به دل ایران تاباند و شیر مادر و نان پدر را حسابی حلالِ خودش کرد دلاور.
این دستهای اینطوری گشوده به شُکر، کمِ کمش آخِیشِ چند ده ملیون ایرانی را از سینه بیرون کَنده و فرصتِ یک نفس عمیق را بهشان داده و یک الحمدللهِ از ته دل به لبشان نشانده، یعنی شیر و نان حلالش نباشد؟
آقای میرزازاده! نان پدر و شیر مادر و آبِ قنات و تافتونِ نانواییِ محله و گوشت قصابی سرکوچه و میوه و سبزیِ باغ و اکسیژن هوا و مدال طلا و جیغ و دست و هورای در و همسایه حلالت دلاور.
مبارکِ ایرانِ عزیزم❤️
.....
خدایا ما خیلی وقتها دمِ آخری داریم شکست را قبول میکنیم و هادی عاملِ درونمان هم دارد بیخ گوشمان آیهی یأس میخواند، ولی تو خودت میرزازادهی بیست ثانیهی آخرمان باش و با یک حرکت نتیجه را عوض کن و بعد هم فرصت بده تا جایی که دستهایمان باز میشود بازشان کنیم و با نگاه به خودت از ته دل بگوییم الهی شکر...
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
از اول هم قرار بر این بود که عاشقِ هم بمانیم...
سرد و گرم روزگار را با هم بچشیم
فراز و نشیب زندگی را کنار هم رد کنیم
با هم بخندیم
با هم اشک بریزیم
با هم دارا شویم با هم ندار شویم
با هم بسازیم
و با هم پسردار شویم...
آن وقت پسرها را با هم، غرق دوست داشتن کنیم،
لای پتوی خوشبختی بخوابانیم و در آغوش دلخوشی بیدارشان کنیم...
روی تخم چشم بزرگشان کنیم
و از قد کشیدنشان ذوق کنیم
اولین قدمها و اولین دندان درآوردنهایشان را شکرگزاری کنیم
سَرِ اینکه بابا را بیشتر دوست دارند یا مامان را، دعوا کنیم!
دویدنهایشان را به صد شوق تماشا کنیم
برای سبز شدن پشت لبهایشان از ذوق اشک بریزیم
پا به پای جوان شدنشان پیر شویم...
و دست آخر،
درست وقتی که خوشسیماترین و خوشقامتترین جوانِ شهر شدند،
بدهیمشان بروند تا شهید شوند!
از اول هم قرارمان بر این بود...
که پیش از جوانیشان یک عمر با هم بسازیم،
و بعد از فروریختنِ جوانیشان یک عمر با هم بسوزیم...
از اول هم قرارمان همین بود که عاشقِ هم و بیشتر از آن عاشقِ وطن بمانیم...
✍ملیحه سادات مهدوی
متن رو با الهام از تصویر نوشتم.
....
ما چقدر به شهدا مدیونیم؟
و چقدرتر به پدر و مادر شهدا؟!
#صلوات هدیه به شهدا و پدر و مادرهاشون
#هفته_دفاع_مقدس❤️
🌱 @sharaboabrisham
4_5798800784174882824.mp3
1.79M
سلام بر امامِ خیلی جوانمان❤️
@sharaboabrisham
.
از تمامِ ویژگیها و خصائصِ امام عسکری، فقط جوونیش رو دارم که اونم داره به تباهی میگذره.😐
خدایا به حق امامِ جوان، جوونیامون رو خرج امام زمانمون کن.🙏
#امام_جوان
#الگوی_جوان
.
هدایت شده از آیت الله فاطمی نیا (رحمت الله عليه)
AUD-20230517-WA0025.mp3
2.9M
ذکر فضائل امام حسن عسکری سلام الله علیه در بیان استاد فاطمی نیا
@Fateminia
ملیکا شیفتهی آن جوانِ خوشسیمایی شده بود که در خواب به خواستگاریش آمده بود!
جوانی که انگار قامتش ترکیبی از بید و سِدر و حنا و سرو بود. بلند و خوشهیبت و خوشبو و سبز.
جوانی که صورتش یک مزرعه گندم بود و خندهی روی لبش، باغی از هلو و انجیر و لیمو و ریحان، عطرآگین و دلخواه و شیرین.
روی شانهاش کبوتر لانه داشت و در پهنهی سینهاش آهوان وحشی در جست و خیز بودند.
چقدر لاجوردی بود، چقدر زیبا و دوستداشتنی.
آن جوان از مشرق کدام آسمان طلوع کرده بود و اینطور نادیده آفتابِ مِهرش را بر دل ملیکا تابانده بود؟
ملیکا را از کجا میشناخت؟ چرا فقط به خواب ملیکا میآمد پس کِی قرار بود در بیداری پیدایش شود و ملیکا را با خودش به آن دشتهای بی انتهایی ببرد که خودش متعلق به آنجا بود؟
آن بانوی موقر و دستنیافتنی که هر بار در خواب به روی ملیکا لبخند زده بود و قرار از ملیکا گرفته بود کِی قرار بود دست ملیکا را در دست پسرش بگذارد و بجای خواب در بیداری ملیکا را دخترم صدا بزند؟
ملیکا یقین داشت آن جوانِ زیبارو که شبیهِ نامش نیکو بود و حَسَن، اجابتِ دعای جَدّ اعلایش، شمعون وصی مسیح است و حسن چقدر شبیه مسیح بود چقدر حتی زیباتر از مسیح!
ملیکا در خواب عروسِ بانویی شده بود که حتی اسمش هم به گوشش نخورده بود اما فقط میدانست که آن بانو و پسرش را از صمیم دل دوست دارد...
ملیکا خودش یک دشتِ نرگس بود، دامنش نرگس، خندهاش نرگس، نگاهش نرگس، ادب و وقارش نرگس، یک دشتِ نرگس که پیغمبرِ آخرالزمان برای پسرش برگزیده بود.
دشت نرگسی که آخرش یک روز به عقد همان بید مجنونی درآمد که درخواب دیده بود و از دامنش دریایی رویید که قرار بود موج بزند و دنیا را به ساحلِ سپیدبختی و عاقبتبخیری برساند.
✍ملیحه سادات مهدوی
❌نشر مطالب فقط با نام نویسنده و لینک کانال جایز است.
🌱 https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
آنچه از وصفِ ظاهر امام عسکری نوشتم برداشت آزادی بود از چند خط از کتاب سیری در سیرهی ائمهی اطهارِ شهید مطهری که در ادامه میآید👇:
میدانید که هر یک از ائمه گویی یک خصلت خاص بیشتر در او ظهور داشته است.
وجود مقدس امام عسکری علیه السلام به جلالت و هیبت و رُواء «حُسن منظر و زیبایی» ممتاز بودند.
یعنی اساساً عظمت و هیبت و جلالت در قیافه ایشان به نحوی بود که هرکس که ایشان را ملاقات میکرد تحت تأثیر آن سیما قرار میگرفت قبل از اینکه سخن بگویند و او از علم ایشان چیزی بفهمد.
وقتی که سخن میگفتند و دریای موّاجی شروع میکرد به سخن گفتن، دیگر تکلیفش روشن است.
در بسیاری از حکایات و روایات این قضیه کاملًا مشخص و محرز است.
حتی دشمنان با اینکه ایشان را سخت تحت تعقیب داشتند و گاهی به زندان میبردند وقتی که با حضرت روبرو میشدند وضع عجیبی داشتند، نمیتوانستند در مقابل ایشان خضوع نکنند.
#شهید_مطهری
🌱 @sharaboabrisham
عید آمد و عید آمد
آن وقت سعید آمد...❤️
عیدِ رهایی و رستگاری، عیدِ امید و نجات، عیدِ رهاییِ بشر از رنجهای بیشمار، عیدِ سپیدبختی و عاقبتبخیری، عیدِ آغازِ امامتِ امیدِ تمامِ مصلحانِ تاریخ، نور چشمِ تمامِ خیرخواهان عالم، بهجت قلب تمام مستضعفان و مظلومان، بهارِ زمین و زمان و روشنیبخشِ جهان مهدیِ صاحبالزمان بر کائنات مبارک.
✍ملیحه سادات مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شما هستید
تا خیالمان تخت باشد
امیدهایمان
لحظههایمان
صاحب دارند و مراقب.
نمیدانم هر عیدی برای پیروانش چه دارد
اما مگر برای بشر گرفتار و تنها
عیدی بالاتر از عید امیدواری و نجات هست؟!
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
هدایت شده از مدرسه تاریخاندیشی قصص
نهم ربیع الاول.pptx
74.6K
🔰 به مناسبت نهم ربیع | فایل پاورپوینت
🔶 پاسخی مختصر و مستند به چند سوال اصلی:
۱- آیا در این روز عمربن خطاب به قتل رسیده است؟
۲- مبنای برخی رفتارهای خارج از عرف و شرع عدهی بسیار اندکی از منتسبان به شیعه در این روز چیست؟
۳- ابولؤلؤ کیست و بررسی برخی افسانههای پیرامون وی.
🆔 @Qasas_school
شما به پیغمبر دل دادید و از یُمنِ دلدادگیِ شما بهشت، خلق شد...
خاکِ بهشت را از گلدانِ لبِ ایوان شما بردند وقتی صبح به صبح آبش میدادید و پای گلهایش برای پیغمبر شعر میگفتید...
بی شک، روشنایی بهشت از آفتاب چشمهای شماست، وقتی پیش از طلوع چشم میگشودید تا برای رفتنِ پیغمبر به حراء، دستمال ببندید... و نخلستانهای بهشت حتما از هستهی خرماهایی روییدند که گوشهی آن دستمال میبستید...
وقتی چشم در چشم پیغمبر، با هزار عشق، آب میگرفتید تا پیامبر دست بشویند، از سبویی که شما خم کرده بودید و از آبی که از دست پیغمبر میگذشت، نهرهای بهشت جاری شدند...
من مطمئنم گلهای بهشت را از دامن شما چیدند، بذرِ گندمزارهاش را از زیر دستاسِ شما بردند... و برای طعامهاش از سفرهی شما لقمه گرفتند...
همان سفرهای که به عشق پیغمبر میگستردید و از مشرق تا مغربِ زمین مَلَک صف میکشید که خرده نانش را به تبرک و برای شفا ببرند...
سایهبانهای بهشت را از پَرِ چادر شما بنا کردند تا اهالیِ بهشت زیرِ سایهی شما باشند و هر بار که در بهشت نسیم میوزد، عطر شما بپیچد و بهشت خوشبو شود...
آواز قناریهای بهشت از حنجرهی شماست وقتی با هزار دلداگی صدا میزدید: حبیبم محمد!
و موجِ نهرهایش از موج برداشتنِ قلبِ پیغمبر است وقتی از پسِ هر حبیبمِ شما، جانم خدیجهای از دلش برمیخاست.
برای بهشت، نمک از نمکِ چهرهی شما بردند و قند از قندِ دلِ پیغمبر وقتی گرمِ تماشای شما میشد و از دلش میگذشت: آه که من چقدر تو را دوست دارم، خدیجه! ...
وسعتِ بهشت را از قلبِ شما وام گرفتند، وقتی دریا دریا مِهرْبانی را در آن قلبِ وسیع جا داده بودید و تمامِ آن مهربانیها را نثارِ پیغمبر میکردید...
گرمای بهشت از حرارتِ دستهای شماست وقتی دستهای پیغمبر را میگرفتید و زیر لب زمزمه میکردید: خدیجه به قربانت، محمد!
حال و هوای بهشت را از حال و هوای شما گرفتند وقتی غرقِ دوست داشتنِ پیغمبر میشدید و از شوقِ داشتنش اشک میریختید...
برای پیغمبر که شعر میخواندید، پرچینهای بهشت بالا میرفت، به پیغمبر نگاه که میکردید، درختانش شکوفه میداد، به روی پیغمبر که لبخند میزدید، در و دیوار بهشت رنگ میشد...
هر چیزِ بهشت را از گوشهای از خانهی شما بردند، جامها و اِبریقهای بهشت عاریه از جهیزیهی شماست...
اصلا بهشت را از روی شما ساختند، بهشت اگر شبیهِ شما نبود، که بهشت نبود...
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
دهم ربیعالاول سالرزو خجستهترین و مبارکترین ازدواج عالم بر کائنات مبارک❤️
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
❌با احترام به جهت رعایت حق مؤلف نشر مطالب فقط با ذکر نام نویسنده و لینک کانال جایز است.
.
.
شما به پیغمبر دل دادید و از یُمنِ دلدادگیِ شما بهشت، خلق شد...
شما اگر دل نداده بودید که پیغمبر برای شریعتش، پناه نداشت...
شریعتِ محمد "صلیاللهعلیهوآله" اگر تنها میماند، آن وقت خدا، برای آفریدنِ بهشت، بهانه نداشت!
✍ملیحه سادات مهدوی
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
.
راستش را بخواهید شیفتهی پیغمبر شدن کار چندان دشواری نبود!
اصلا مگر کسی در مکه مانده بود که آن جوانِ خوش خط و خال هاشمی را دیده باشد و دل به او نبسته باشد؟
خوشچشمو ابرو، خوشصحبت، خوشبو، خوش اخلاق، خوشپوش، خوشرو... اصلا انگار پریزاده بود این جوانِ خوشاصلونسبِ قریشی...
حتی در تاریخ آمده، امجمیل همسر ابولهب از بس که محمد را میخواست، با او اینهمه دشمنی کرد! حسد نمیگذاشت تاب آوَرَد چون محمدی فرزندِ آمنه باشد و فرزندِ او نَه!
خب عاشق کسی شدن که حتی دشمنش عاشقش بود، کار دشواری نیست...
شما اما بگویید، که بودید که این پیغمبر این اندازه به شما دلبسته بود؟
چطور بود که پیغمبرِ تازهمبعوثگشتهی بیپناهِ ما بعد از خدا و علی، پناهی جز شما نداشت؟
چگونه بود که آن حجم از سنگ خوردنها و خاکستر بر سر و رو نشستنها را پشت در خانه که میرسید از یاد میبُرد؟
چگونه بود که تا در میگشودید و به رویش مینگریستید همانجا زخمهایش شفا میگرفت؟
چطور پیغمبری که دستهایش مرهم بال جبرائیل بود، مرهم خویش را در دستهای شما مییافت؟
چطور پیغمبری که حتی خدا، حبیب صدایش میزد، شما را حبیبتی خطاب میکرد؟
چطور پیغمبری که در هر نشست و برخاستش هفت آسمان به احترامش خم و راست میشد، به استقبال شما از جا برمیخاست؟!
چطور پیغمبری که ملائک چشم میکشیدند تا رویش را یک نظر تماشا کنند، از تماشای روی شما به وجد میآمد؟!
چطور پیغمبری که با هر کلامش، شور در دل آسمان میریخت، از شنیدن صدای شما قلبش لبریز بهجت و سرور میشد؟
شما بگویید که بودید که پیغمبر تا زنده بود، هر جا نشست گفت کجا مثلِ خدیجهای خواهد بود؟!
اینکه شما عاشق پیغمبر شدید، چیز عجیبی نبود، اصلا نمیشد پیغمبر را دید و عاشقش نشد!
شما اما بگویید چه کردید که این پیغمبر حتی پس از رحلتتان هم هنوز عاشقانه عاشقتان بود...
شما خدیجهی بیبدیلِ پیغمبرید و این برای مدح شما کافیست..💚
✍ملیحه سادات مهدوی
تا داشتهام فقط تورا داشتهام
با یاد تو قد و قامت افراشتهام
بوی صلوات میدهد دستانم
از بس که گل محمدی کاشتهام #سعیدبیابانکی
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
.
https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a