پروانه‌ها پروانه‌ها...

امام حسن اندازه‌ی شماها بود؛ نانجیب تو کوچه جلوی مادرشو گرفت....

. می‌دونید بدِ ماجرا کجاست؟ اینکه فقط دسته‌گلا، اون خوبِ خوبا شهید می‌شن و این یعنی شهید خیلی عزیز بوده واسه پدر و مادرش و این یعنی این داغ‌ها خیلی جانکاه بوده... اینه که بدِ ماجراست... .

دبیرستان یاس نبی

. این روزها فضه خطابم کنید! دوست دارم چند روزی هم‌نامِ زنی باشم که مادر، وقتِ زمین افتادن صدایش زده و گفته: به دادم برس فضه! آه، مادر💔 @sharaboabrisham .

شبهای قدر هر جای دنیا که باشم، حوالیِ اذانِ صبح به افق تهران باید خودم را برسانم‌ پای شبکه‌ی سه؛ پخش مستقیمِ مراسم احیای حسینیه‌ی همدانیها و قرآن به سرِ حاج آقا انصاریان. جدا از صدا و نفس حاج آقا، چیزی که برای من خیلی جذاب است، دعاهای حاج آقاست! حاج آقا انصاریان یک آدمها و یک چیزهایی را دعا می‌کند که گاهی حتی به مخیله‌ی ما هم نمی‌آیند! از دعا در حق خودمان گرفته تا دعا در حق اجدادِ هفتاد پشت قبل‌ترمان؛ از اشاره به فلان مغازه‌دار و آن پاک‌بان و فلان خدماتی گرفته تا دعا برای آن جوانِ بی‌نماز و آن آدمِ بی‌کس و این آخرین شب قدری هم که گذشت دعا برای آنهایی که از آخوندها دلِ خوشی ندارند! گاهی وقتها فکر می‌کنم حاج آقا انصاریان واقعا سوژه‌های دعاهایش را چطور ردیف می‌کند؟ اینها از کجا به ذهنش می‌رسد و چطوری می‌تواند انقدر وسیع دعا کند؟ دقیقا شبیه همین سؤال که "حاج آقا این دعاها را از کجا می‌آورد؟" بعضی‌ها درباره‌ی نوشته‌ها و ایده‌هایم از خودم می‌پرسند! این کلمه‌ها و فکرها را از کجا می‌آوری؟ و خب جواب همیشه یک حرف است: از خزانه‌ی محبت حضرت زهرا! آدم وقتی شروع می‌کند به دوست داشتنِ حضرت زهرا؛ روحش جوانه می‌زند و حَبه‌های قند از فکر و کلمه‌هایش بیرون می‌ریزد. محبت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، همه چیز است، همه چیز! ✍ملیحه سادات مهدوی @sharaboabrisham .