eitaa logo
شراب و ابریشم...
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
482 ویدیو
7 فایل
تنفس در هوای واژه‌ها اینجا هر چه که هست دستنوشته‌های شخصی من است، لطفا فقط با نام خودم و لینک کانالم نشر بدهید. امضا: ملیحه سادات مهدوی| @mehmane_quran مدیر و بنیانگذار مؤسسه شراب و ابریشم نویسنده‌ی کتاب #من_اگر_روضه‌خوان_بودم مدرس دانشگاه مربی نوجوان
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. همین بارشی که بیرونِ حرم شبیهِ عذابه، توی حرم عینِ رحمته... البته عجیب نیست، اینجا حرمِ امنِ الهیه... .
خانم جلودار دبیرِ عربیِ من بودن. دوره‌ی راهنمایی. یکی از بهترین و عزیزترین معلم‌های دوران تحصیلم. من با کلاسهای درس ایشون به عربی علاقه‌مند شدم و توی درس عربی قوی شدم. ایشون به تازگی خواهر عزیزشون رو از دست دادن. ممنون می‌شم روح خواهرشون و دل خودشون رو به ذکر فاتحه و صلواتی تسکین ببخشید.🙏 .
. ولی ما خیلی خوشبختیم که امام رضا جان رو داریم... .
و طلوع... سلام بر صبحِ روشن...
ولی تو حیاطِ ما، خورشید از پشت مسجد طلوع می‌کنه💚 از خوشبختی‌های من... الحمدلله رب العالمین .
. نویسنده‌ی متنی که در ادامه می‌ذارم، حاجی‌مونه حاج فاطمه جانِ تقوی. تو جمع رفقا فاطمه حاجیه و من سید.☺️ حاجی این متن رو برای تولدم نوشته، حالا که هنوز نشده واسه تولد امام رضا جانم بنویسم پس تولد خودمو کِش می‌دم😁😂 ✍ حاج فاطمه: این روزها که دارم روایت خلقت انسان را می خوانم به اینجا رسیده ایم که خلقت آدم جزو خلقت های آخر پروردگار بوده و مخلوقات فراوانی قبل از انسان خلق شده اند که شرایط را برای خلقت این خلیفه الله مهیا کنند. بعد که می آیم برای روز تولد تو متنی بنویسم یادم می‌آید به این خلقت آخر و می گویم برایت بنویسم: «شاید خدا همه اردیبهشتی ها را خلق کرده برای اینکه آخر کار تو را بیافریند با همه شیرین زبانی ها و ملاحتت» یاد یکی از تمرین های کلاس نویسندگی خلاق می افتم که قرار بود یک دوست یا رفیق را با یک بو و عطری که ما را به یادش می‌اندازد، توصیف کنیم. هر چقدر می خواهم مسخره بازی هایت را کنار بگذارم و تصویری سر سنگین از تو در ذهنم تصور کنم تا برایت بنویسم نمی شود. صدای خنده‌هایت وقتی کسی را سرکار می گذاشتی نمی‌گذارند تمرکز کنم. عشق و علاقه ات به بستنی قیفی و فیل را با اینهمه سخنوری و فرهیختگی ات چگونه جمع کنم؟! 🤭😊 به مغزم فشار می‌آورم چشمهایم را میبندم و به تو فکر می کنم. اما با این اوضاع بویایی هیچ بویی برایم تداعی نمی شود. باید به حافظه ذهنی و تصورم از بوها رجوع کنم.🤔😊 تصور کن بعد از یک شب بارانی، وسط بهار، صبح زود از خواب بیدار شوی، در اتاق را باز کنی و دمپایی که از باران دیشب خیس خورده را پا کنی و شلخ شلخ کنان روی سنگفرش های حیاط راه بروی. بعد زیر درختچه ،یاس بنفشی که تازه گل کرده بایستی و چند نفس عمیق بکشی. بوی خاک باران خورده باغچه که با نسیم صبحگاهی و عطر گل یاس همراه شده را میتوانی استشمام کنی؟ این بویی است که با شنیدن نامت در ذهنم تداعی میشود.😍 تولدت مبارک ته تغاری اردیبهشتی.♥️ . ✍حاج فاطمه جانِ تقوی .
هدایت شده از javedan.ir
🔴 توصیه حضرت آیت الله جاودان به جهت سلامتی و رفع بلا از ریاست محترم جمهور و تیم همراه در سانحه اخیر: + قرائت دعای امّن یجیب + به همراه صدقه به تکرار 📱 @javedan_ir 🌐 www.javedan.ir
قرار بود امشب هزارجور عکس از صحن‌ها و گنبد و گلدسته‌ها بذاریم و هی قربون صدقه‌ی صاحبِ این حرم و بارگاه بریم، نقل و نبات روی سر هم بپاشیم و تولدِ خوشگلش رو جشن بگیریم... ولی خب انگار باید این عکسِ ثبت شده از شبکه‌های ضریح رو بذاریم و از مولودِ امشب بخوایم خودش سِیّدی که توی این قاب دیده می‌شه رو به ما برگردونه...💔 . ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. ولی تو از بس حقی همیشه در التهاب و مصیبتی، جمهوریِ اسلامیِ عزیز! . https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
شراب و ابریشم...
. ولی تو از بس حقی همیشه در التهاب و مصیبتی، جمهوریِ اسلامیِ عزیز! . https://eitaa.com/joinchat/3329
. من خدا رو نمی‌فهمم. یعنی در این حد و اندازه‌ها نیستم که قرار باشه خدا رو بفهمم. فقط چیزی که از ظواهرِ امورات عالَم معلومم شده اینه که خدا عزیزهاش رو در مصیبت و بلاهای بسیار می‌پسنده انگار! جمهوری اسلامی، تو مگه چقدر برای خدا عزیزی که همواره در بلا و مصیبتی؟! ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. ما از همان روز که در خانه‌ی ابوتراب تحصن کردیم و مقابلِ غاصبان ایستادیم، امواج بلا سمتمان گسیل شد. باید عیارمان شناخته می‌شد! صرفِ یک ادعا، خدا ما را قاطیِ هوادارانِ علی نمی‌پذیرفت! ما پشتِ علی آمدیم و حادثه‌ها هجوم آورد... باید محک می‌خوردیم، سنگِ علی را به سینه زدن به این مفتی‌ها نبود... التهابِ روزهای مدینه، نقطه‌ی شروعِ التهاباتِ محتومِ سرنوشتِ طرفدارانِ علی شد و ما اولین تابوتی را که روی دوشمان حمل کردیم، تابوتِ فاطمه سلام‌الله‌علیها بود و با گم شدنِ نشانِ مزارش طعمِ اولین بلاتکلیفی و بی‌خبری به ما چشانده شد! و بعد از آن، اضطراب و التهاب و بلاتکلیفی و بی‌خبری و انتظار و حمل تابوت، دیگر دست از سرِ هواخواهانِ علی برنداشت... ما هزار و چهارصد سال است که در این احوالیم و هنوز که هنوز است خدا دارد با بلا از پیِ بلا، با کربلا از پیِ کربلا، راهِ مرد را از نامرد جدا می‌کند! ما با انقلابِ خمینی، دوباره آمدیم وسطِ صحنِ خانه‌ی امیرالمؤمنین برابرِ غاصبانِ عالَم، قد علم کردیم و از همان آبان ۴۳ که مخفیانه امام را بردند و کسی نفهمید مقصدِ تبعید کجاست، باز بلاتکلیفی و بی‌خبری و اضطراب و التهاب، سهمِ روزهای ما شد... ما التهاب روزهای دهه‌ی شصت، مصیبتِ ترور رجایی، انفجار دفتر حزب، بی‌خبریِ مادرانِ رزمنده‌های مفقودالاثر، اضطرابِ کوی دانشگاه و مصیبتِ فتنه‌ی سبز را به خود دیده‌ایم... ما حادثه‌ها از سر گذرانده‌ایم و تابوتهای بسیار روی دوش برده‌ایم که سنگین‌ترینشان برای سردارمان بود و کمرمان زیر بارش شکست اما هر چه هم که بر ما گذشت ما ماندیم و دست از دامن علی نشستیم... جمهوریِ اسلامی همان صحنِ خانه‌ی علیست که هر کس میانش ایستاد موج بلا او را گرفت... خدا به این سادگی‌ها ادعای هواخواهیِ حق را قبول نمی‌کند... خدا دائم ما را در بی‌خبری و بلا و سختی می‌چلانَد تا نشان دهد راهِ عزیزهایش صبر می‌خواهد و ایمان و پایمردی... ملتِ ایران در یک بی‌خبریِ تازه، در یک نگرانیِ بی‌سابقه، در یک امتحانِ سخت، باز بلاتکلیف و مضطرب بر کرانه‌ی تاریخ ایستاده و خدا باز و باز دارد نشان می‌دهد که سنگِ عزیزهایش را به سینه زدن به این مفتی‌ها نیست.... و من دارم فکر می‌کنم جمهوری اسلامی مگر چقدر عزیزِ خداست که اینطور ساعت به ساعتش مغروقِ در بلاست... ✍ملیحه سادات مهدوی دلم برای آقای رئیسی تنگ شده! یه حالِ بدی مثل وقتی که الکی الکی دعا می‌کردیم حادثه‌ی فرودگاهِ بغداد دروغ از آب دربیاد... https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. یعنی دوباره داغدار شدیم؟ .
هدایت شده از  شراب و ابریشم...
. مجال نمی‌کنیم پیرهن‌های سیاه‌مان را چندروزی در کمد بگذاریم. ما امتِ همیشه داغدارِ دائما زخمی... https://t.me/m_molaie110 .
. بلند شید بریم گریه کنیم... .
. درسته که شهادت هنرِ مردان خداست و درست‌تره که خدا برای مؤمن جز خیر مقدر نمی‌کند ولی ما حالمون بده خیلی بد... .
. دوباره ایران و دوباره داغ و تابوت و تشییع... دوباره رهبر و دوباره فراقِ رفیق و دل کندنِ بی خداحافظی... .
سَلامٌ عَلى‌ إِبْراهِيمَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ درود و سلام بر ابراهيم ما اين گونه نيكوكاران را پاداش مى‌دهيم همانا او از بندگان مؤمن ماست... سوره صافات آیات ۱۰۹ الی ۱۱۱
خیال می‌کردیم حوری، زنِ بهشتی است و غِلمان شوهرِ بهشتی. خنده بود از پیِ خنده که ما غلمان می‌خواهیم... استادِ تفسیر آبِ پاکی ریخت روی دستمان که کی گفته غلمان یعنی شوهر؟ غلمان یعنی خادم! توی بهشت پر است از نوجوانهای خوش‌بر و رو و پر نشاطی که جلوی بهشتیان خم و راست می‌شوند و طَبَق می‌برند و طَبَق می‌آورند... آنها اسمشان غلمان است. اصلِ ویژگی‌شان هم به نوجوان بودنشان است... عکس رئیسی‌مان را که وسط این نوجوانها دیدم یک مرتبه خاطره‌ی کلاس تفسیرمان برایم زنده شد و انگاری که شهیدِ شبِ ولادت را می‌دیدم که مسرور و عاقبت به خیر تکیه داده به درختهای سِدرِ بهشت و غلمان‌ها ریخته‌اند زیر پر و بالش تا برای خدمت به ابراهیمِ امام رضا از هم سبقت بگیرند... و ابراهیم که عادت به این بند و بساطها ندارد که قرار باشد بقیه برایش خم و راست شوند، غلمان‌ها را دور خودش نشانده و با خنده می‌گوید راضی به زحمت نیستم... یک تُکِ پا آمده‌ام امام رضا جانم را ببینم، آخر از وقتی تولیت آستان را تحویل دادم دلتنگی دست از سرم برنداشته، یک نفرتان بگوید آقا کجا هستند؟ من خیلی دلتنگم... ✍ملیحه سادات مهدوی آغوشِ گرم امام رضا جان حلالت مرد... . https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام رضا جانم، می‌دونم سرِ قولتون هستید آقا... فقط خواستم بگم ابراهیمِ ما اومد سر قرارِ با شما... 🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد... آغوش گرم امام رضا جان حلالت مَرد! https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
. انتخاباتِ ۹۶ من مسئولِ ستادِ جوانانِ آقای رئیسی بودم. ستادِ سیدِ محرومان هیچی نداشت! پول و پَله که هیچ، بقیه‌ی بند و بساطها هم که خدا رحمت کند! از دوست و رفیقها پول جمع می‌کردیم، تاکسی می‌گرفتیم، روستا به روستا می‌رفتیم. آن موقع سر پر شوری داشتم. می‌رفتیم توی مسجدها، از بلندگو صدا می‌زدیم اهالی روستا جمع شوند، مرد و زن می‌آمدند و من می‌رفتم جلو از بَر و بارِ دولتِ قفل می‌گفتم و از قردادِ کرسنت و عواقب برجام. FATF و سند ۲۰۳۰ را شرح می‌دادم و اصرار پشت اصرار که یک وقت اشتباه نکنید و این آخوندِ انگلیسی با این حجم از غلط‌هایش را دوباره سرکار نیاورید... آن سال ما رأی نیاوردیم، من و امثال من نتوانستیم مردم رو اقناع کنیم که به سید رأی بدهند. ما داشتیم اصرار می‌کردیم به روحانی رأی ندهند ولی بلد نبودیم بگوییم که حالا به خاطر این چیزها به سید رأی بدهید. سید گمنام بود، کسی خودش را و خلوص و تقوا و ایمانش را درست نمی‌شناخت، کسی نمی‌دانست چقدر خادمِ کشور و مردم است. حتی ما که بچه‌های ستادش بودیم هم چیز زیادی نمی‌دانستیم، ما فقط به هزار و یک دلیل می‌دانستیم که روحانی باید کنار برود که البته نرفت! گذشت و دور بعد رئیسی شد رئیس جمهور و من بعد از سه سال از ریاستش انگار هنوز همان مسئولِ ستاد جوانانی هستم که رئیسی و خدماتش را درست نمی‌شناسم، برای دفاع از عملکردش چهار استدلال درست‌درمان ندارم و حتی از کارهای کرده و نکرده‌اش مطلع نیستم، فقط همینقدر می‌دانم که کشور را لت و پار تحویل گرفت و آخرش هم که شهید از میدان بیرون رفت و حالا که خبر شهادتش آمده، عقب ایستاده‌ام، دارم اشک می‌ریزم و فکر می‌کنم من چه مسئولِ ستادِ بدی بودم، من چرا نرفتم ببینم این آقا دارد چه کار می‌کند که انقدر زود بار خودش را بست، این دیگر چه رئیسی بود که به جای اینکه صندلیِ ریاست به او وفا نکند او به صندلیِ ریاست وفا نکرد و بلند شد و رفت! نرفتم ببینم چه مدلی دارد کار می‌کند که برات شهادتش را از جایگاهی گرفت که شهادت آنجا زیاد مرسوم نبود! من و خیلی‌های دیگر شبیه من، رئیسی را نشناختیم، نرفتیم دنبالش که بشناسیمش، که چهارتا دلیل متقن پیدا کنیم برای دفاع از دولتش و حالا که شهید شده با استناد به همین شهادت داریم می‌گوییم چقدر خوب بود و ما بی‌خبر بودیم... حلالمان کن سیدی که حتی در اوج قدرت هم گمنام بودی.... ✍ملیحه سادات مهدوی https://eitaa.com/joinchat/3329950063C640e43cb5a
این عکسها رو یکی از اعضای کانال درست کرده و فرستاده... نذرِ شهیدان... متنی هم که در ادامه می‌ذارم دستنوشته‌ی یکی از عزیزانه که فرستاده، نذر شهیدجمهور! هر کی هر چی بلده آورده تا یه جوری جبران کنه.... آه قبول باشه... دستنوشته‌‌ی : عاشقانه‌ها همیشه پنهانی نیست گاهی باید همه بدانند روزها و تاریخ ها نشانه اند نشانه ی مقبول شدن عاشقانه هایتان را جار بزنید اگر اخلاص داشته باشد معشوق کتمانتان نمیکند. .