شراب و ابریشم...
ایضا من اگه شهید بودم:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ادامهی سریالِ من اگرها...
ایضا من اگر دزد بودم:
🤣
شراب و ابریشم...
. من از خدا ممنونم که برای به سلامت گذر کردنِ فرزندِ آدم از دلِ حادثهها، اهلبیت رو آفرید.💚 .
.
من از خدا ممنونم که برای احیای فرزند آدم، بعد از مرگ قطعی از ضربِ حادثهها، ماه رمضون رو آفرید.💚
.
186.3K
من از خدا ممنونم که نام ابوتراب از مأذنههای ما بلند است.💚
اذان آخرین ظهر شعبانِ نازنین
حرم امام رضا جانِ جانان💚
.
اگه قرار باشه برای شروع ماه رمضون یه آیه بهتون هدیه بدم اون یه آیه قطعا آیهی ۴۹ سورهی حجره:
نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ...💚
.
چمدانم را هُل دادم سمت بیرون و برگشتم رو به اتاق؛ نگاهم را دور تا دور چرخاندم و زیر لب گفتم خداحافظ اتاق ۲۰۳، دیدار به قیامت! لطفا آن دنیا لَهِ من شهادت بده و بگو من مهمان خوبی بودم برات!
بعد برای اینکه به اتاق بقبولانم که نَه واقعا مهمان خوبی بودم، چند روز اقامت را برایش مرور کردم و گفتم حداقل نمازخوان که بودم و خندیدم و در را پشت سرم بستم.
.
.
.
امروز اذان مغرب که قرار است چمدانِ عُمرَم را هُل بدهم سمت رمضان و بعد رو برگردانم و به شعبان بگویم عزیزدلم دیدار به قیامت؛ خیلی نمیتوانم برایش سند و مدرک بیاورم که قانع شود آن دنیا لَهِ من شهادت بدهد!
من فقط میتوانم به شعبان بگویم، حداقل اهلبیت را که دوست داشتم، بعد یک نفس عمیق بکشم و وارد رمضان شوم!
من برای تمام روزهای زندگیام با تمام فراز و نشیبهایش، یک شهادتِ ثابت، لَهِ خودم دارم و آن هم اینکه اهلبیت را دوست دارم...
یک شهادتی که هر جا دستم از اعمال خالیست، یک "حداقلش" تنگش میچسبانم و خودم را از مهلکهها نجات میدهم!
خدایا همهی حرفها درست ولی حداقلش اهلبیت را که دوست داشتم....
وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ
✍ملیحه سادات مهدوی
@sharaboabrisham
.
ماههای قمری از اذان مغرب آغاز میشن.
یعنی از اذان مغرب امروز، رسما وارد ماه رمضان میشیم انشاالله.
و امشب شب اول رمضانه و تمام ادعیه و اعمال از امشب آغاز میشه.
دعای اللهم رب شهر رمضان رو حتما بخونید هر شب
.
.
دیشب نوهها دورهام کردند که عمله شما هم بیا بازی.
بساط بازی فکری را ریخته بودند روی زمین و اصرار از پی اصرار که عمله هم بازی.
خسته بودم، قوانین بازی را بلد نبودم و حوصله هم نداشتم که یاد بگیرم، همینطور الکی قاطی بازی شدم.
نوهها چون میدانستند بلد نیستم و چون دوستم دارند و دلشان برایم میسوخت، آنقدر هر دست که به من افتاد، کارم را راه انداختند و راهنمایی کردند و خودشان هر بار دست من را پیش بردند که آخر بازی تعداد سکههای من از همه بیشتر بود و من برنده شدم بیآنکه تا آخرش سر دربیاورم دقیقا دارند چه کار میکنند.
هیچی!
خواستم بگویم ما خسته از دنیا و نابلدِ قواعدش هستیم ولی شما که دوستمان دارید آقای صاحبالزمان.
میشود هر دست که بازی دنیا به ما میافتد دلتان برایمان بسوزد و خودتان نوبت ما را پیش ببرید؟
محبت شما که به ما خیلی بیشتر از محبت چند بچه به عملهشان است و دلسوزیتان به مراتب بیشتر؛ میشود جوری دست ما را دست بگیرید که آخرِ بازی دنیا سکههای ما از همه بیشتر باشد و ما بُرده باشیم؟
شما میزبان اصلی ماه رمضانید و ما عَمَلههای شما؛ قواعد بازی دست شماست؛ بُردِ ما را رقم بزنید🌱
✍ملیحه سادات مهدوی
پینوشت: عمله در ارتباط با نوههامون مخففِ عمهخاله هست، من یا عمهی بچهها هستم یا خالهاشون، البته اونا عمله خطابم نمیکنند من اصرار دارم بنویسم عمله😅
عمله در خط آخر و خطاب به امام زمان یعنی کارگر و عمله...
ما کارگر دم و دستگاه اهلبیتیم
نوکر و عملهی صاحبالزمان💚
#عمله
@sharaboabrisham
.
یک کتابی داره دکتر شریعتی تحت عنوان "علی تنهاست"
توی اون کتاب دکتر شریعتی علت تنها موندن امیرالمؤمنین رو این میدونه که ایشون از سَرِ زمانهی خودش زیاد بود.
آدمهای بزرگتر و پیشتر از زمانه و اطرافیان؛ همیشه مورد اذیت و آزارند
آدم وقتی از سَرِ کسی یا جایی زیاده، پَسِش میزنند.
.
توی پیامهای ناشناس بود.☝️☺️
شما خوندید قصهی حضرت موسی رو؟
شروعش👈 اینجاست. بخونید و برید پایین تا قصه تکمیل بشه.
سفرنامه به سبک طنز رأی آورد.
البته بنظرم دوستان نزدیکم هم نظرشون با طنزنویسیهای من باشه، چون آشنا هستند با این سَبک کارم.
امید به خدا انشاالله مینویسم.
البته سفرنامه نیست.
گزارشه.
.