شراب و ابریشم...
در شرایطی که رِفیقای ما پیام میذارن که تو مرز گیر افتادیم و خیلی شلوغه و وسیله نیست و این حرفا...
رفیقِ چاردرصدیمون صبح با هواپیما رفت و ظهر نشده خجسته و خرسند برامون پیام گذاشت: بچهها ما الان نجفیم، خونهی دوستِ عراقیمون اُمّامیر.
من که احتمال میدم اُمّامیرِ کذایی مادرِ امیرِ کویت باشه و رفیق ما حتما الان بر تختی نقرهفام تکیه زده و خدم و حشم، طبق طبق میبرن و میارن....
در بیانِ چاردرصدی بودنِ رفیق ما همین بس که خونهشون انقد همیشه موز دارن که موزهای مسیر اصلا چشمشو نمیگیره و از جلوی موکبایی که موز میدن با بی اعتنایی رد میشه.
حالا ما؟ اصلا دلمون میخواد بریم پیادهروی شاید اونجا بهمون موز دادن.
مادرمونم یکسره بادمجونِ پوس کنده میذاره تو یخچال که وقتی درشو وا میکنیم فک کنیم موز داریم و با همین خطای دید برای لحظهای هم شده خوشحال بشیم.
امام حسینه دیگه! بهرحال تو دم و دستگاهشون اگه جُوْن دارن، زهیر هم داشتن!
زهیر سوار مرکبِ اصیلِ عربیش شد و تاخت و خودش رو به ارباب رسوند...
پولدار بود که رسید!
اگه قرار بود بی پول باشه و با قاطر بره عمراً که می رسید!
جُوْن اگه کربلا بود، واسه این بود که از اول همراه ارباب بود، خودشون برده بودنش، خودشون رسونده بودنش، و اِلا نمی رسید...
برای به اربعین رسیدن زهیر بودن بیشتر جواب میده انگار...
جُوْن ها فقط در صورتی میرسن که از همون اولِ راه با حسین باشن، از شروعِ واقعه از حسین جدا نیفتاده باشن، با خود ارباب رفته باشن، و گرنه نمیرسن...
ما جُوْن بودیم، ولی نرسیدیم، علتش بی پولی نبود، علتش بی حسینی بود!
ما از اول راه نبودیم که قرار باشه خودش ببره ما رو... برای بعد از عقب موندنمون هم پولی نداشتیم که سَبُک بر مَرکب بشینیم و تا خودِ ارباب بتازیم...
همینه که میگن مؤمن باید پولدار باشه!
که اگه عقب افتاد لااقل با پول خودشو برسونه...
مؤمن اگه بی پول بود، باید شش دنگ حواسش باشه که از ارباب جدا نیفته، و گرنه توی این جدا افتادن نه مرکبی هست که برسونتش و نه اربابی که با خود ببرتش...
ما جُوْنهایی بودیم که هیچ جای مسیر با حسین نبودیم،
از جاموندنمون، گلهای نیست...
.
.
نوشت:
تصویر: آخرین عکس منتشرشده از حضور چاردرصدی پ. ر در منزل ام امیر.
ما که بخیل نیستیم. 😅
نوشت:
البت تو زهیری نبودی که عقب افتاده باشی، من همیشه تو رو میبینم که سوار بر مرکب تازیت، با شتاب میری و من حتی به گردِ رفتنهای تو هم نمیرسم، رفیقِ چاردرصدی و باایمانِ خودم.
زیارت گوارای جان، عزیزم.
نوشت:
روایت داریم که مؤمنِ صاحبِ مال بر مؤمنِ فقیر ترجیح داره!
روایت داریم که پول باید دست اهل ایمان باشه.
روایت داریم که مؤمن باید تلاش کنه بیشتر از نیازِ خودش پول دربیاره.
این روایتا واسه چیه؟ واسه همینکه مؤمن پولو دست بگیره و تو راهِ حسین خرجش کنه...
خوش بحال هر کی که ایمان و مال رو با هم داره.
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
✍مریم سوقندی
ساعت ۲ظهر رسیدیم کربلا نه اسکان داشتیم نه غذا. فقط دنبال سایه بودیم . قبلاشنیده بودم از روحانی یک کاروان که ابا عبدالله الحسین در مرداد ماه به کربلا رسیدند. صحت و سقم سخن ایشون رو نمیدونم ولی اگه بخوام از عطش فرزندان خودم و کسانی که همراهم بودند بگویم حرف درستی بود. هر دو دقیقه بچه ها آب طلب می کردند. انگار عطش در کربلا تمامی نداشت. به حرم نورانی قمر بنی هاشم رفتیم خنکای حرم و آب سردی که در گوشه گوشه حرم بود عطش کودکانم را کم کرد. کنارضریح نورانی سقای کربلا سجده شکر کردیم. اذن دخول به حرم ارباب بی کفن گرفتیم. انگار که قفل برقلب ها زده باشند. آن شور و هیجانی که قبل داشتیم دیگر نبود. آخر حسین آرام جان است. باز هم کنار ضریح خلوت بود باچشم هایم شش گوشه را در آغوش گرفتم و در زیر لب میگفتم خدایا شکرت که چند صباحی در هوایی که حسینت نفس کشیده نفس میکشم
شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
بین الحرمین مرداد۱۴۰۲
✍مریم سوقندی
🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر خدا آفرینشِ آدمیزاد را با اسم تو آغاز نموده که اینطور بچههای برخاسته از گهواره آغشتهی مِهرِ تواَند؟!
اباعبدالله 💚
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
صفحهی دکتر قادری یکی از بهترین صفحات فعال در اینستاگرامه
این تصویرنوشتهها از استوریهای این صفحهی ارزشمنده.
توصیه میکنم حتما مطالعه کنید و اگه احیانا اینستاگرام دارید حتما ایشون رو دنبال کنید.
عکسها شمارهگذاری هستند.
به ترتیب.
ادامه در پست بعد
🌱 @sharaboabrisham
صفحهی دکتر قادری یکی از بهترین صفحات فعال در اینستاگرامه
این تصویرنوشتهها از استوریهای این صفحهی ارزشمنده.
توصیه میکنم حتما مطالعه کنید و اگه احیانا اینستاگرام دارید حتما ایشون رو دنبال کنید.
عکسها شمارهگذاری هستند.
به ترتیب.
ادامه در پست بعد
🌱 @sharaboabrisham
صفحهی دکتر قادری یکی از بهترین صفحات فعال در اینستاگرامه
این تصویرنوشتهها از استوریهای این صفحهی ارزشمنده.
توصیه میکنم حتما مطالعه کنید و اگه احیانا اینستاگرام دارید حتما ایشون رو دنبال کنید.
عکسها شمارهگذاری هستند.
به ترتیب.
🌱 @sharaboabrisham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر خدا آفرینشِ آدمیزاد را با اسم تو پایان داده که اینطور پیرمردهای نشسته بر خاک آغشتهی مِهرِ تواَند؟!
اباعبدالله 💚
توی مسیر اربعین قشنگی زیاد میبینید. حضور بچههای کوچیک بین خادما و زائرا قطعا از قشنگیای بینظیر این مسیره، اما همونقدر که بچههای این مسیر دیدنیاند، پیرمردها و پیرزنهاش هم تماشاییاند.💚
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
.
ز گهواره تا گور اباعبدالله بجوی💚
.
✍ملیحه سادات مهدوی
روی کلمههای گهواره و گور بزنید.🌱
🌱 @sharaboabrisham
فکر میکنم تو، پیش از رفتن مقابل دشت ایستادهای، نگاهت را روی اجسادِ شهدا چرخاندهای، بر زنها و دخترها برای بعد از خودت گریستهای و بعد نفس حبس کردهای و از آن دهانِ خشکتر از چوب تنها یک کلمه بیرون دادهای: زینب
صدای تو روی دشت ریخته، همهجا منعکس شده و به عددِ تمامِ شهدا، به وسعتِ تمام داغها و به اندازهی تمامِ واقعهها تکثیر شده و از آن صحرا دیگر هیچ ذکری جز زینب بلند نشده و فرات هیچ نغمهای جز زینب سرنداده...
تو پیش از رفتن زینب را روی دشت ریختی تا بعد از تو هر کس خواست به آنجا برسد ناگزیر از زینب بگذرد!
بعد از آن زینبی که تو گفتی، زینب که قرار بود دمی بی تو زنده نمانَد، عمر جاودانه گرفت و دیگر هرگز نَمُرد...
✍ملیحه سادات مهدوی
خیلی پیام دادید و گفتید از روضههای زینبیِ من رزق اربعین رو گرفتید.😭
عمهی نازنینِ بچههای اباعبدالله سر من منت گذاشت و اذن داد بنویسم و بعد مرحمت کرد و هر کی رو برداشت و با خودش برد کربلا، یاد من رو به دلش انداخت و اینجوری برای همیشه من رو شرمندهی سخاوت خودش کرد.
ممنونم اول از همه از یکدانه عمهی امام زمان و بعد هم از همهی زائرهایی که بقدر یک لحظه هم شده یاد من میکنن...
🌱 @sharaboabrisham
یکی اگه مشهده همین الان
و گذرنامه هم داره
و میخواد بره کربلا
پرواز مشهد نجف ساعت پنج صبح، چهار ملیون و هشتصد تومن موجوده👇
https://www.trip.ir/flightBooking/SearchResult/3ab62c79-ffdb-4fb4-aa4a-567ee49e2abc
نتونستم مقابل شادیِ این کودک از دیدن غذای بیمارستان، مقاومت کنم😢 اونقدر غذای گرم و خوب به خودش ندیده که غذای بیمارستان خوشحالش کرده اما خبر نداره که اونجا بردنش واسه جراحی.😭
اگه براتون مقدور بود و دوست داشتید برای تأمین هزینهی جراحیش مدد برسونید لطفا به شماره کارتی که از خودم دارید هدیههاتون رو واریز کنید.🙏
6037998170738750ملیحه سادات مهدوی روی کارت بزنید کپی میشه 🌱 قدردان لطف و مهر همیشگی شما هستم. اجرتون با اباعبدالله الحسین 💚
شراب و ابریشم...
نتونستم مقابل شادیِ این کودک از دیدن غذای بیمارستان، مقاومت کنم😢 اونقدر غذای گرم و خوب به خودش ندیده
خدا خیرتون بده
اجرتون با اباعبدالله
به لطف خدا و با مرحمت شما عزیزان از کل هفت ملیون و دویستی که هزینهی درمانه فقط سه تومن دیگه باقی مونده تا هزینه تکمیل بشه👌
مرحمت بفرمایید پیام رو برای دوستانتون بفرستید انشاالله بتونیم مبلغ رو تکمیل کنیم.🙏
شراب و ابریشم...
خدا خیرتون بده اجرتون با اباعبدالله به لطف خدا و با مرحمت شما عزیزان از کل هفت ملیون و دویستی که ه
❤️لطفا واریز نفرمایید.❤️
الحمدلله رب العالمین
الحمدلله رب العالمین
بلطف اباعبدالله و کرم محبانش هزینهی درمان کودک تکمیل شد.😍
واقعا ممنونم از تکتک شما عزیزان.
اجرتون با بانو زینب کبری سلاماللهعلیها طبیب و پرستار تمامِ زخمخوردههای عالم💚
🌱 @sharaboabrisham
.
.
گردنبند حضرتِ زهرایی شد برای خودش این ماجرای کمکهای پربرکت شما محبان اباعبدالله.🌱
داستان گردنبند پربرکت رو که حتما شنیدید؟ همون گردنبندی که حضرت زهرا به مستمندی هدیه دادند و اون گردنبند دو دست چرخید آخر به دست خود حضرت رسید و در این مسیر چند گره واکرد...
حالا اینجا هم روزی که قرار شد کمک جمع کنیم برای👈 این طفل شیرخواره، چون کارش خیلی اورژانسی بود و باید سریع با بیمارستان تسویه میشد تا عملش انجام بشه، یک عزیزی هزینهی بیمارستان رو قرض داد تا کار بچه راه بیفته و من قرار کردم وقتی پول جمع شد قرض ایشون رو پس بدم.
پول که جمع شد یک نفر از راه رسید و گفت دوست داره کل مبلغ رو پرداخت کنه و وقتی متوجه شد پول جمع شده، پول رو به صندوق امام مجتبی بخشید. صندوقی که👈 اینجا ساز و کارش رو توضیح دادم.(حتما ملاحظه کنید، چون صندوق ما خیلی خاصه❤️.)
پولی که ایشون قول داده بود به صندوق ببخشه یکی دو روز پیش به جای اینکه به صندوق واریز بشه اشتباها به حساب شخصی من واریز شد.
پول تو حسابم بود که موضوع کمک به👈 این کودک پیش اومد و من فوری پول رو پرداخت کردم و کار این کودک هم راه افتاد و باز در کانال شروع کردم به جمع کمک برای بازپرداختِ اون پول به صندوق امام مجتبی.
و بلطف خدا پول خیلی سریع جمع شد.
و اینجوری شد که با یک پول قرضی ادا شد، هزینهی درمان طفل شیرخواری پرداخت شد، هزینهی بیمارستان کودکی تأمین شد و در پایان اصل پول برگشت به حساب صندوق قرضالحسنه تا دست به دست بچرخه و به جای گره از کار یک نفر از کار دهها نفر گره واکنه انشاالله😍
و این تازه برکتِ دست محبان اربابه، حساب کنید برکت دست خود ارباب تا کجاها جاریه💚
الحمدلله رب العالمین
ممنونِ لطفِ اباعبدالله و عزادراهاشم
ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham
هدایت شده از _نوارکاسِت
تو آخرش منو میکشی.._۲۰۲۱_۰۸_۱۰_۲۱_۵۴_۲۹_۱۶۰.mp3
2.02M
گفتی هرکی بیاد کربلا دلش آروم میشه ،
نگفتی دربهدر میشه :)))
- دردِدل | #پیشنهادی
.
سلام
اگه دوست دارید خاطرات زائرا رو بخونید،
کانال روایتهای مردمی از اربعین رو دنبال کنید.👇
https://eitaa.com/khatterevayat
.
خاطراتتون رو هم میتونید برای ادمین خط روایت بفرستید تا در کانال قرار بدن:
@Z_yazdi_Z
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش میشد شبیه یک پیرمردِ سیلزدهی خوزستانی از وسط سیلابی که تمام دار و ندارم رو با خودش برده خودم رو برسونم بهت تا غصههامو بریزم تو دامنت اما همینکه سلامم رو با "علیک سلام حبیبی" جواب بدی و با اون صورتِ پُرخنده برگردی سمت من، من انگار که از غصههام فراموش کرده باشم و فقط نگاهت کنم که داری خندهکنون میگی: أمطار موجود زعلان! أمطار ما یجی زعلان! کله خیر، کله خیر، یقیناً کله خیر.
آره سردار ما آدمای به بلوغنرسیدهی این دنیایی، واقعا بارون بیاد دلخوریم، بارون نیاد دلخوریم! ما نیاز داریم خودت بیای با خنده بهمون بگی: کله خیر، بعد برای اینکه تردید نکنیم برگردی و بگی: یقینا کله خیر!
من در زعلانترین حالتِ ممکنم لطفا به آویزونی و پریشونیم بخند، دستی به صورتم بکش و با خنده بگو: کله خیر، یقینا کله خیر، تا آروم بگیرم، سردار!
......
سردار جان!
شما وقتی زنده بودی کار همه رو راه مینداختی، چه رسد به حالا که زندهتری!
✍ملیحه سادات مهدوی
🌱 @sharaboabrisham