یاد پدر در نخستین سالگرد ارتحال (7)
یادداشت مهدی کیخا
چقدر دلم هوایش را می کند
نمی دانم شاید قسمت بود که از کودکی مردی فاضل و نورانی چراغ راه ما شود
چقدر زیبا بود نصایح زندگی سازش
چقدر پر معنا بود شوخی های کوتاهش
چقدر هم آرام بخش بود نشستن کنارش و دیدن صورت آرام و متبسمش
حاج آقا اعتمادی زندگی ما که دریچه ای حیات بخش برای زندگی من از اولین روزهای دهه هفتاد باز کرد.. معرفی شهدای نوجوان و جوان سیستان و هدیه او به من شهید عالی بود که سبب ساز سبب های خوب زندگیم شد.
یادش بخیر نمازهای جماعت ظهر مدرسه راهنمایی شهید بهشتی زابل پشت سر حاج آقا
یادش بخیر تیکه کلام همیشگیش به من (ملا مهد مهدی)
یادش بخیر ماوای دلتنگی های گاه و بیگاه من
یادش بخیر هدیه زیبایش به من
(تسبیح نمازش) و توصیه آسمانی اش در آخرین دیدار ...
اگر دلی با خدا باشد و برای خدا باشد و در راه خدا باشد منحرف نمی شود گناه نمی کند و از کسی نمی هراسد.
چقدر دلم می گیرد در روزهای نبودنت
دعایمان کن که سخت محتاجیم...
پ.ن. تصوير در سال1396 در تهران
#محمد_لک_زایی
#حاج_شیخ_محمد_لک_زایی
#ابوالشهید_حاج_شیخ_محمد_لک_زایی
#مهدی_کیخا
#سیستان