•بسمالله
الرحمن
الرحیم
♥︎□□■□□■□□♥︎
#روشن #بینی
رهبر انقلاب
فرمودند. :
سعی کنید روشن بینی خودتان را افزایش دهید
دشمن دنبال این است که
بر مغزها تسلط پیدا کند.
تسلط برمغزها برای دشمن خیلی با ارزش تر
ازتسلط بر سرزمین است.
اگر مغز یک ملتی را توانستند تصرف کنند
اون ملت سرزمین خودش رادو دستی به
دشمن تقدیم می کند .
مغزها را باید حفظ کرد.
♥︎□□■□□■□□♥︎
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
─━━━⊱❅✿•❅•✿❅⊰━━━─
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
احترام ژنرال آمریکائی به
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#عباس_بابایی
#قسمت_اول
#شهید_بابایی در بخشی از #خاطرات خود در مورد تحصیلات #خلبانی_اش گفته بود: دوره #خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر #گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم #روشن نبود و به من #گواهینامه نمیدادند، تا این که روزی به دفتر #مسئول_دانشکده، که یک #ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم.
به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم.
پرونده من در جلو او، روی میز بود، #ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به #قبول و یا #رد شدنم اظهار نظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم.
از سؤال های #ژنرال بر میآمد که نظر #خوشی نسبت به من ندارد.
این ملاقات ارتباط مستقیمی با #آبرو و #حیثیت من داشت، زیرا احساس میکردم که #رنج_دو_سال دوری از #خانواده و #شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال #محو_و_نابودی است و باید #دست_خالی و بدون دریافت #گواهینامه_خلبانی به ایران برگردم.
در همین فکر بودم که در #اتاق به صدا در آمد و شخصی #اجازه خواست تا داخل شود.
او ضمن #احترام، از #ژنرال خواست تا برای کار #مهمی به خارج از #اتاق برود با رفتن #ژنرال، من لحظاتی را در #اتاق تنها ماندم.
#ادامه_دارد
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🥀🕊🌹🏴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#محسن_حججی
شب #اعزام، زود رفت خوابید . می ترسید #صبح خواب بماند . به مامانم سپرده بود #زنگ بزند ، #ساعت کوک کرد ، گوشیاش را #تنظیم کرد و به من هم #سفارش کرد بیدارش کنم .
طاقتم طاق شد و زدم به #سیم آخر . کوک #ساعت را برداشتم . #موبایلش را از تنظیم زنگ خارج کردم ، #باتری تمام ساعتهای خانه را در آوردم . می خواستم #جا بماند . حدود ساعت سه #خوابم برد . به این امید که وقتی بیدار شدم کار از کار گذشته باشد .
موقع #نماز_صبح ، از خواب #پرید . نقشههایم ، نقشه بر آب شد . او #خوشحال بود و من #ناراحت . لباس هایش را اتو زدم . پوشید و رفتیم خانهی #مامانم .
#مامانم ناراحت بود ، #پدرم توی خودش بود . همه #دمغ بودیم ؛ ولی #محسن بر عکس همه ، #شاد و #شنگول . توی این حال شلم شوربای ما #جوک می گفت . میخواستم لهش کنم . زود ازش #خداحافظی کردم و رفتم توی اتاقم .
من ماندم و عکسهای #محسن . مثل افسرده ها گوشه ای دراز کشیدم . فقط به #عکسش که روی صفحه گوشی ام بود نگاه می کردم . تا صفحه #خاموش می شد دوباره #روشن می کردم . روزهای #سختی بود...
راوی :
#همسر_شهید
🌹 🕊🥀
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#محمدعلی_شاهمرادی
#ای_متعهدان
#ای_روشنفکران
ما #خون خویش را نثار کردیم تا #خون شما رنگ گیرد .
ما #تاریکی و دشواری را بر خود پذیرفتیم تا راه شما #روشن شود .
ما #جان خود را چون جرقه ای در این راه دادیم تا آسمان شما #مهتابی شود .
و اینک
اگر از این پس #تباهی پدید آمد باید بر شما #افسوس خورد .
بر شما باید #گریست .
مراقب خود و جامعه خود و وظیفه و #تعهد خود باشید تا #حماسه شما را از #ذهنتان بیرون نکنند و #روح قدرتمندتان را از شما نگیرند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#طهرانی_مقدم
#خواب_عجیب
محمد طهرانی مقدم برادر #شهید_طهرانی_مقدم ، از ارادت ایشان به اقامه عزای #امام_حسین_ع و #اهل_بیت عصمت و طهارت (ع) میگوید :
چند روز قبل از #شهادتش ، ایشان آمد منزل ما تا #مادر را ببیند .
آمد دست #مادر را بوسید و گفت :
#مادر من دیشب خوابی دیدم .
خواب دیدم که از دنیا رفتهام .
در یک قبر #تنگ و #تاریک دو ملک غضبناک به شدت وحشتناکی از من سوال میکردند .
آنها با همان صورت ترسناک پرسیدند : چیزی هم برای #آخرتت داری ؟
من هرچه فکر کردم چه بگویم هیچ چیز یادم نیامد .
کمی تامل کردم تا اینکه این جمله به ذهنم آمد که بگویم :
من اقامه عزای آقا #اباعبدالله_ع را کردم و بر #امام_حسین_ع گریهها کردم .
تا این جمله را گفتم ، قبر #باز و #روشن شد و #بوستانی در مقابلم ظاهر شد .
ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه ، این موضوع اسباب دستگیری من خواهد شد .
#شهید_طهرانی_مقدم همان روز در آنجا برنامه ریزی کرد و زیر زمین منزل را تبدیل به #حسینیه کرد .
این #حسینیه یادگار #شهید ماست و در واقع آن #تعظیم به شعائر الهی است که خداوند متعال فرمودند "و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب " .
#شهید_طهرانی_مقدم عملا در تکریم #اهل_بیت_ع و دفاع و پیروی از #ولایت داشتند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 🥀🕊
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
احترام ژنرال آمریکائی به
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#عباس_بابایی
#قسمت_اول
#شهید_بابایی در بخشی از #خاطرات خود در مورد تحصیلات #خلبانی_اش گفته بود: دوره #خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر #گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم #روشن نبود و به من #گواهینامه نمیدادند، تا این که روزی به دفتر #مسئول_دانشکده، که یک #ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم.
به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم.
پرونده من در جلو او، روی میز بود، #ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به #قبول و یا #رد شدنم اظهار نظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم.
از سؤال های #ژنرال بر میآمد که نظر #خوشی نسبت به من ندارد.
این ملاقات ارتباط مستقیمی با #آبرو و #حیثیت من داشت، زیرا احساس میکردم که #رنج_دو_سال دوری از #خانواده و #شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال #محو_و_نابودی است و باید #دست_خالی و بدون دریافت #گواهینامه_خلبانی به ایران برگردم.
در همین فکر بودم که در #اتاق به صدا در آمد و شخصی #اجازه خواست تا داخل شود.
او ضمن #احترام، از #ژنرال خواست تا برای کار #مهمی به خارج از #اتاق برود با رفتن #ژنرال، من لحظاتی را در #اتاق تنها ماندم.
#ادامه_دارد
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
✨﷽✨
#در_محضر_شهدا
#سردار_رشید_اسلام
#شهید_والامقام
#محمدعلی_شاهمرادی
#ای_متعهدان
#ای_روشنفکران
ما #خون خویش را نثار کردیم تا #خون شما رنگ گیرد .
ما #تاریکی و دشواری را بر خود پذیرفتیم تا راه شما #روشن شود .
ما #جان خود را چون جرقه ای در این راه دادیم تا آسمان شما #مهتابی شود .
و اینک
اگر از این پس #تباهی پدید آمد باید بر شما #افسوس خورد .
بر شما باید #گریست .
مراقب خود و جامعه خود و وظیفه و #تعهد خود باشید تا #حماسه شما را از #ذهنتان بیرون نکنند و #روح قدرتمندتان را از شما نگیرند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed