"ماجرای شهیدی که رویه زندگی یک دختر را عوض کرد"
همسر شهید:
یک شب نزدیکی های اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار»
همین که رفتم و نشستم و گلها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هق هق گریه هایش امان نمی داد حرفی بزند.
کمی که آرام شد گفت:
عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری میذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم میفهمم من اشتباه کردم، تو اگه به حق باشی از خودت به من یه نشونه میدیا.
برایش خوابی که دیده بودم را تعریف کردم، گفتم: «من معمولا غروب ها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش».
از آن به بعد با آن خانم دوست شدم، خیلی روش زندگیش عوض شد، تازه فهمیدم که دست حمید برای نشان دادن راه خیلی باز است.
تاریخ تولد : ۱۳۶۸/۰۲/۰۴ قزوین
تاریخ شهادت: ۱۳۹۴/۰۹/۰۵ حلب ، سوریه
#شهید_مدافع_حرم_حمید_سیاهکالی_مرادی
🌷 کانال شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷کانال شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed
میگن:چرامیخوایشهیدشی؟!
میگه:دیدیدوقتییه معلمرودوستداری
خودتومیکشیتوکلاسشنمره²⁰بگیری
ولبخندرضایتشدلتروآبکنه؟!
منمدلمبرالبخندخدامتنگشده
میخوامشاگرداولکلاسشبشم؛
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهید_مدافع_حرم_حمید_سیاهکالی_مرادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷شهدای مدافع حرم در ایتا
https://eitaa.com/shdaemdafhharm
🌷شهدای مدافع حرم در سروش
https://splus.ir/khalilghyed