eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 هرکه تشویش سر زلف پریشان تو دید تا ابد از دل او فکر پریشان ننشست.... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
طاووس من! حتی تو هم در حسرت رنگی! حتی تو هم با سرنوشت خویش در جنگی! یک روز دیگر کم شد از عمرت، خدا را شکر امروز قدری کمتر از دیروز دلتنگی از «خود» گریزانی چرا ای سنگ! باور کن حتی اگر در کعبه باشی باز هم سنگی عمری‌ست در نی شور شادی می‌دمی، اما از نی نمی‌آید به جز اندوه آهنگی دنیا پلی دارد که در هر سوی آن باشی در فکر سوی دیگری! آوخ چه آونگی! 📕ضد / . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
💭 دیده گریان و جگر خسته و خاطر غمگین سینه مجروح و دل آشفته و جان محزون است سرخیِ گونه ز وصل آمد و زردی ز فراق غمِ عشق‌است که رنگش همه گوناگون است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📝 دل از دل بکندم که تا دل تو باشی ز جان هم بریدم که جان را تو جانی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چشمان روشنت غزلی از بهار داشت فصلی که عشق با دلِ تنگم قرار داشت من کودکانه چشم به چشم تو دوختم چون شیرِ کوچکی که خیال شکار داشت از روزگار گفتی و با هم قدم زدیم اما نه آن‌قَدَر که دلم انتظار داشت من حرف می‌زدم که تو لب وا کنی، ولی لب‌های کوچکت هوسِ اختصار داشت با تو چه قصه‌ها که نمی‌گفت زندگی با من چه غصه‌ها که بدِ روزگار داشت رفتی شبیه آمدنت، ساده و غریب چشمت نگفت با دلم آخر چه کار داشت 📕ماهی نمیر/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
📝 برای من، تو زمانی، نه روز و شب، آری که دیگران گذرانند و ماندگار تویی... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو ثـــریای منی آمدنت شیـــرین است من نگویم که چـرا آمده‌ای و دیر است شهریارم که بسی خون جگرها خوردم چه‌بگویم که قلم ناطق بی‌تزویر است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج ای موی پریشان تو دریای خروشان بگذار مرا غرق کند این شب مواج یک عمر دویدیم و به جایی نرسیدیم یک آه کشیدیم و رسیدیم به معراج ای کشتۀ سوزاندۀ بر باد سپرده جز عشق نیاموختی از قصه حلاج یک بار دگر کاش به ساحل برسانی صندوقچه‌ای را که رها گشته در امواج . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عزم آن دارم که امشب نیم مست پای کوبان کوزهٔ دُردی به دست سر به بازارِ قَلَندَر در نهم پس به یک ساعت ببازم هرچه هست تا کی از تزویر باشم خودنمای تا کی از پندار باشم خودپرست پردهٔ پندار می‌باید درید توبهٔ زهاد می‌باید شکست وقت آن آمد که دستی بر زنم چند خواهم بودن آخر پای‌بست ساقیا در ده شرابی دلگشای هین که دل برخاست غم در سر نشست تو بگردان دور تا ما مَردوار دُورِ گردون زیرِ پای آریم پَست مشتری را خِرقه از سر برکشیم زُهره را تا حشر گردانیم مست پس چو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لرزه‌ای در رگم افتاده که خشتی تو چقدر ارگِ متروکه شدی ؛ خاک‌سرشتی تو چقدر صبح و شب با قلم هرز و دواتی بی‌رنگ بر تن خاک روان "هیچ" نوشتی تو چقدر ! باد شد حاصل یک عمر عرق‌ریزانت بذر پوسیده در این بادیه کِشتی تو چقدر تو همان پیرزن دوک به دستی اما نخِ تابیده به این حوصله رِشتی تو چقدر تو قرار است که دربان جهنم باشی ذکر خاصان چه کنی ؟ فکر بهشتی تو چقدر ! جامه از سنگ به تن کن که نلرزی هرگز ارگ من ! خام مشو ؛ این همه خشتی تو چقدر . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درین جادو شبِ پوشیده از برگِ گلِ کوکب دلم "دیوانه" بودن با ترا می‌خواست... خوشا آن نازنین شب‌ها و آن شبگردی و شب زنده‌داری‌های دور از خستگی تا صبح و آن شاباش و گهگاهی نثارِ ابرهای عابرِ خاموش و گلبارانِ کوکب‌ها و کوکب‌ها و کوکب‌ها... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دور از تو سحر شکفتنی نیست فریادِ دلم شنیدنی نیست حالی که بُود مرا ز هجران احساس بکن، که گفتنی نیست با رشته‌ی عشق خود، تو ما را بستی که دگر گسستنی نیست خاموش و سیه شده شب و روز وصل تو مگر رسیدنی نیست؟ این شب که مرا گرفته دربر با صبح، به‌سر رسیدنی نیست خورشید تویی، بیا به سویم بی‌تو، شب من گذشتنی نیست... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7