eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
در قله میان ابرها باریدند در پهنه‌ی آسمان خدا را دیدند چون در صف اول همه خادم بودند از اول مجلس شهدا را چیدند ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو سوختی و نورٌ علی نور شدی با هرچه شهیدِ عشق، محشور شدی دیدیم ریاست‌َت فقط خدمت بود! خادم بودی، شهیدِ جمهور شدی ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا اشک شده زبان حالم یا اشک با دوست سخن نگفتم الا با اشک پرسیدم از او: راز شهادت در چیست؟ فرمود: قسم به حضرت زهرا، اشک . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
35.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سبکبال بر موجی از مه به قاف تماشا رسیدند به صبحِ تشرف به خورشید به دیدار فردا رسیدند از این حسرت روزمره کشیدندشان ذره ذره که بی‌حاشیه، بی‌تکلف به متن و به معنا رسیدند من المؤمنین رجالٌ... که دنیا شب قدرشان بود شنیدند «من ینتظرْ...» را به «قرآن»، به «احیا» رسیدند به تاریکِ شب، هدیه دادند درخشیدن اشکشان را از آن تیرگی‌ها گذشتند به این روشنی‌ها رسیدند به دل، زخم و بر لب، تبسم... همهْ دردشان درد مردم به آغوش گرم شهادت برای مداوا رسیدند پس از سال‌ها رنج دنیا نیفتاده بودند از پا مقام رضا رزقشان شد به لبخند زهرا رسیدند دریغا و دردا که ماندیم عجب سهمگین است ماندن چه جانانه از جان گذشتند شگفتا چه زیبا رسیدند نه از مدعی‌ها نبودند گرفتار دنیا نبودند ببین این صف اولی‌ها به آغوش مولا رسیدند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن شب که ابر و بارشِ باران بود آن شب که در دل همه طوفان بود آن شب که دیده‌ها همه گریان بود، او میهمان حضرت سلطان بود آخر رسید دست به دامانش آخر رسید محضر جانانش آخر رسید او به رفیقانش دلدادهٔ مسیر شهیدان بود خدمت به خلق در نظر او بود همواره با محبت و خوشرو بود میز ریاستش سرِ زانو بود در خانه نه، میانهٔ میدان بود زخم زبان شنید ز بعضی‌ها روی خوشی ندید ز بعضی‌ها بر او چه‌ها رسید ز بعضی‌ها آری شهید تهمت و بهتان بود دل ها ز داغ رفتن او نالان چشم همه ز رفتن او حیران یک کشور از شهادت او گریان او افتخار ملت ایران بود ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رواق چشم جهان داغدار قامت توست به هر طرف که نظر می‌کنم حکایت توست دوباره قرعه‌ی خدمت به نام تو افتاد بیا به سوی حرم موعد زیارت توست رواق‌ها همه آماده‌ی حضور توأند به اشتیاق نمازی که با امامت توست کنار شاه خراسان قرار می‌گیری ... مبارک است مقامت که مزد خدمت توست تمام عمر دویدی به شوق این ساعت بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست عبای خاکی و عمامه‌ای که خونین است و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست... گواه توست که بر وعده‌ات عمل کردی که قطره قطره‌ی خون تو صدق صحبت توست و داد غسل شهادت تن تو را باران... لقاء حضرت حق این چنین لیاقت توست هنوز هم نشده باورم خبرها را ! ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست... ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قربانیان ما که در حدِّ وفورند هر یک زمینه‌ساز ایام ظهورند خدمتگذارانی که فانی فِی الحُسین‌اند آخر همه مهمان شاه عالمین‌اند حقِ بزرگان در حقیقت هم، همین است مأوایشان نزد امیرالمؤمنین است باید به‌ راه این شهیدان خو بگیریم تا قول وصل از ضامن آهو بگیریم آن سیدی که داشت شور حیدری رفت یار وفادار امام و رهبری رفت می‌گفت من خادم به درگاه رضایم خدمتگذار آستان مرتضایم از بس‌که مخلص بود مَحرم با حرم شد وز خدمت شاه خراسان محترم شد مردی که درد و داغِ مظلومان به دل داشت همواره سوز و آهِ محرومان به دل داشت مرد شجاعی که به میدان امتحان داد تا قلب دشمن رفت و قرآن را نشان داد او مرزها را کرد با دل، رهنَوَردی شد حاصل این استقامت، پایمَردی راه سلیمانی به دست او عیان شد فاتح به خرمشهرهای این زمان شد باید که مدح آن شهید خدمت آورد کار جهادی را به متن دولت آورد حقِ ذَوِالقربا عجب جانانه بگذاشت پا جای پای رهبر فرزانه بگذاشت با جان و دل بر خدمت مردم نظر کرد سرتاسر ایرانِ اسلامی گذر کرد شیرِ دلیرِ کشورِ شیران رئیسی پشت و پناه ملت ایران رئیسی ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هرچه صدا کردیم: "ابراهیم!" اسم تو حتی برنگشت از کوه آنقدر روحت بی‌قراری کرد جسم تو حتی برنگشت از کوه اردیبهشت اردی‌جهنم شد هر صفحه‌ی تقویم را سوزاند این بار آتش سرد شد اما وقتی که ابراهیم را سوزاند گشتیم دنبال پر و بالت گفتند دیگر وا نخواهد شد جز بالگرد سوخته چیزی پیدا نشد، پیدا نخواهد شد چشم انتظار دیدنت گشتند حتی شهیدان خدایی هم آن سو "بهشتی" بی‌قرار تو آن سوتر انگاری "رجایی" هم این ملت دردآشنا، دیروز در شادی و غم انتخابت کرد ای انتخاب مردم ایران! حالا خدا هم انتخابت کرد ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کشانده‌ای دل یک شهر را به همراهت سفر بخیر و سلامت! خدا به همراهت عبای ساده‌ی تو سایه‌سار مردم بود برو که سایه‌ی آل عبا به همراهت چه کرده‌ای مگر ای مرد با دل این قوم؟ که هست این‌همه دست دعا به همراهت به روی شانه‌ی تو بار درد امت بود بگو که میبری‌اش تا کجا به همراهت؟! کبوتر حرمی! رو به آسمان رفتی دعای حضرت موسی الرضا به همراهت دلم گرفته از این روزگار رنج‌آلود ببر به شهر شهیدان مرا به همراهت ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تازه باران داشت بر گل‌های ایوان می‌چکید باز خون تازه در رگ‌های گلدان می‌دوید پنجره خوشحال بود از آسمان تازه‌اش بعد عمری در‌به‌در ماندن به حقّش می‌رسید داشت احیا می‌شد آن دریاچه‌های دوردست داشت کم‌کم قلب ماهی‌ها به عشقش می‌تپید؛ روزگار خشکسالی زخم بستر داشت رود دست می‌شست از تلاطم، دل ز رفتن می‌برید خانه‌ی ما تازگی‌ها بوی نان تازه داشت روزگاری نانش آجر بود و حسرت می‌کشید مرد همسایه شبیه ساعتش خوابیده بود تازگی‌‌ها باز طعم خستگی را می‌چشید داشت بت با چشم خود می‌دید دنیا دست کیست داشت دنیا هم هیاهوی تبر را می‌شنید آیه‌ی یأس از کجا آورده‌ای؟! قرآن بخوان قل کفی باللّه باید خواند از داغ شهید . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آری همین امروز و فردا باز می‌گردیم ما اهل آن‌جاییم، از اینجا باز می‌گردیم با پای خود سر در نیاوردیم از این اطراف با پای خود یک روز اما باز می‌گردیم چون ابرها صحرا به صحرا بُرد ما را باد چون رودها صحرا به صحرا باز می‌گردیم این زندگی مکثی‌ست مابین دو تا سجده استغفراللهی بگو، ما باز می‌گردیم بین جماعت هم نماز ما فرادا بود عمری‌ست تنهاییم و تنها باز می‌گردیم ما عاقبت "إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُون" بر لب از کوچه‌ی بن بست دنیا باز می‌گردیم ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیِ خورشید، شب تا صبح، در سوزِ مِه و باران به گریه تاختیم از غرب تا شرق ارسباران به گریه رد شدیم از کوه و جنگل، برف می‌بارید سکوت شب به هم می‌خورد، نم‌نم حرف می‌بارید در آن کوه و کمر، پژواک ایمان سخت دیدن داشت صدای یا رضای مردم ایران شنیدن داشت صدا، همراه بوران، در سکوت دشت می‌پیچید دعا، با نام پیچک، بر قنوت دشت می‌پیچید نمی‌آمد به چشم هیچ‌کس از بی‌قراری، خواب کجا چیره شده یک‌بار بر چشم‌انتظاری، خواب به ظلمت تاختیم و صفحۀ تقویم فردا شد گذشتیم از شبِ ناباور و خورشید پیدا شد چه خورشیدی که صبحش در شفق انگار مقتل بود طلوعش از ته یک درّه در اعماق جنگل بود چه خورشیدی که رمز ذکر یا قدّوس می‌دانست که خود را خادم شمس‌الشّموسِ طوس می‌دانست شهادت آرزویش بود و شد تعبیر رؤیایش پس از یک عمر خدمت، رفت در آغوش مولایش ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7