فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیر خدا مظهر داور علی
باب رجاء ساقی کوثر علی
بدر دجا شمس منور علی
یار وفادار پیمبر علی
همسر زهرای مطهر علی
فاتح دروزاۀ خیبر علی
مرشد عباس توانا علی
تاج سر حضرت عیسا علی
شمس رخش مطلع الانوار بود
مرد قوی پنجۀ پیکار بود
سینۀ او مخزن الاسرار بود
صاحب شمشیر شرر بار بود
گرچه برای همه دلدار بود
در نظر بی خردان خوار بود
کیست حیا کیست نجابت علی
جان علی کیست شرافت علی
مدح علی رشتۀ بی انتهاست
مرگ علی اول راه بقاست
خاک کف پای علی کیمیاست
هرکه به او گفت خدا در خطاست
نیست خدا لیک علی با خداست
خانۀ او مدرسه کربلاست
نام علی بر سرما افسر است
رهبر آزادۀ ما حیدر است
هرکه دلش زخم غم و ماتم است
قامت هرکس که ز محنت خم است
چارۀ او چشم پر از شبنم است
چشم پر از اشک دوای غم است
من چه کنم شادی و غم درهم است
اشک تو با لطف علی توام است
فاصله ای نیست زما تا علی
خیز و به فریاد بگو یا علی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
بعد روز دهم به هر مجلس
راوی و روضه خوان شدی بانو
من چه گویم؟ که در کلام حسین
"بهترینِ زنان" شدی بانو
عمه ی تو عقیله ی هاشم
و به اهل قریش عقیله تویی
"کرم الوافری" و " عقل التّام"
صاحب "سیرة الجمیلة" تویی
پدرت که حسین، جای خودش
تو و اصغر چه مادری دارید!
غصه ی هر دوتان رباب شده
حسِّ خواهر برادری دارید
از همان لحظه ی تولد، تو
خوش نشستی به سینه ی بابا
محض روی پدر تبسم کن
راحت جان! سکینه ی بابا!
پاشو از پیش پای این مرکب
پدرت را نکش، کنار بایست
غم ناموس قاتل مرد است
اشک دختر عذاب هر پدریست
عصر روز دهم به بعد خودت
جای اصغر بمان کنار رباب
مادرت را ببر ازین صحرا
بعد اصغر تویی قرار رباب
#داود_رحیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فرازی از یک #قصیده
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
🔹زمزمۀ آب آب🔹
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینۀ تمامنمای رباب بود
نامش که بود آمنه مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود...
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسۀ اشک و پیام داشت
گلواژۀ قیام و گل انقلاب بود...
لبهای خشک و تشنۀ او را به هر سوال
یک مدّ آه، فاصله، وقت جواب بود...
در یاد، داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمۀ آب آب بود...
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدۀ دامان افتخار
کی جای او خرابهٔ شام خراب بود
در آفتابِ گرمِ بیابانِ راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود.
#سیدرضا_مؤید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل آرامِ حسین
با کلامُ اللهِ ناطق هم کلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
مشعل روشن ز مصباح الهدی
در عبادت غرق و مجذوب خدا
برترین زن های عصر خویشتن
یادگار ماندگار پنج تن
در زنان هاشمی صاحب وقار
خاندان فاطمی را افتخار
آفتابی خود که عمری در حجاب
بوده ای در سایه سار آفتاب
ای فصاحت بی نوایت، بینوا
صد نوا از نای تو در نینوا
در اسارت نقش ایفا کرده ای
پا به پای عمّه غوغا کرده ای
در حرم، در خیمه گه، در قتلگاه
در مسیر کوفه و شام سیاه
می درخشد نام تو، گفتار تو
اشک تو، ایمان تو، ایثار تو
خورده بر جان و دلت مُهر عطش
شام غربت دیدی و ظُهر عطش
از عطش گر چه ز پا افتاده ای
سهم آب خود به طفلان داده ای
در مصائب پایداری کرده ای
عمّه را با صبر یاری کرده ای
در وداع آخرینت با حسین
کز حرم برخاست بانگ یا حسین
اوّلین کس را که مولا یاد کرد
نام شیرین تو را فریاد کرد
ای سکینه حامی ایتام باش!
ای دل آرامِ حسین آرام باش!
قطره های اشک بر سیما مزن
شعله های درد بر دل ها مزن
پیش تر آ نزد بابا پیش تر
گریه ها در پیش داری بیشتر
رفت در میدان و دیگر برنگشت
برنگشت و از تن و از سر گذشت
رفت و پنهان از نظر شد منظرش
تا که دیدی بر فراز نی سرش
طاقت از کف داده و دل باختی
خویش را بر خاک و خون انداختی
در وداع سینه سوز خویشتن
دست بردی زیر آن خونین بدن
تا گرفتی آن تن صد چاک را
سوخت آهت خیمه افلاک را
زان زیارت در فضا هنگامه شد
پاره های دل زیارت نامه شد
ماه محمل باز انجم را بخوان
«شیعَتی مَهما شَرِبتُم» را بخوان
سید رضا موید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#نوحه_کاردانی
#حضرت_زهرا
#سبک_همه_جا_کربلاست
سبک نوحه سنتی و کاربردی حضرت محسن ابن علی علیه السلام
به سبک: همه جا کربلا...
سومين همدم و..
پسر فاطمه
جان فدای تو ای
قمر فاطمه
پشت در هم شدی
سپر فاطمه
محسن ابن علی...
جان تو شد فدا
در رَهِ مرتضی
سن شش ماهگی
در پس پرده ها
مقتل اَت خانه و..
قاتل اَت ضربِ پا
محسن ابن علی...
مُنکرت تا اَبد
جاهل و ظالم است
هر که مِهرَت نداشت
نزد حق نادم است
جبرئيلِ امين
بر درت خادم است
محسن ابن علی...
مادرت فاطمه
پدرت حیدر است
غصه دار غمت
خود پیغمبر است
عاشق مِدحَتَت
حضرت داور است
محسن ابن علی...
از سقیفه شروع
شد غم و غربتت
دل بسوزد از آن
غصه و محنَتت
داغ تو مانده است
بر دلِ اُمَتَت
محسن ابن علی...
بین دیوار و در
شد مقامت رفیع
گشته ای هم شهید
تو به طرزِ فجیع
قبر تو در کجاست؟
در کجای بقیع..
محسن ابن علی...
كُشته ی کینه ها
شرح حال تو است
در قیامت بگو..
..سوخته بال تو است
اولين حكم حق
در قبال تو است
محسن ابن علی...
غصه ی کوچه ها
راوی کربلاست
بر تن و پیکرت
اثر رد پاست
کربلا گوشه ای
از بلای شماست
محسن ابن علی...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه_حضرت_محسن
#حضرت_محسن
#فاطمیه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
8177.mp3
399.3K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_سکینه__س__زمینه
گل گلزار عشق تجلّیِ خدا
تویی تو دختر شهید کربلا ۲
معنای عفت و حُجب و حیا سکینه ۲
مرثیه خون شاه سر جدا سکینه ۲
آیینه ی خدا بانوی عالمین
مونس زینب و گریه کن حسین
مدد بنت الحسین«ع»
مرامِت زینبی مقامِت فاطمی
وقارت حیدری کلامِت فاطمی ۲
ای آیت خدا راه و نشون عشقی ۲
ماه و ستاره نه ، تو آسمون عشقی ۲
معرفتت بی بی رفته به مادرت
بسته دلم دخیل به نخ معجرت
مدد بنت الحسین«ع»
وجودت غرق غم دلت دارالعزاست
چشات بارونیِ غروب کربلاست ۲
دیدی سر بابات از پیکرش جدا شد ۲
دیدی تو قتلگاه با اون بدن چه ها شد ۲
گریه کنِ سرِ خونیِ روی نی
کشته تو رو غم و غصه ی بزم می
مدد بنت الحسین«ع»
بهمن عظیمی
حضرت سکینه (س)
زمینه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روضه خانگی - حضرت سکینه(س) - 1321.mp3
6.13M
|⇦•بابا برای ما خیلی سخته...
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ استاد شیخ حسین انصاریان•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
نقش سکینه در نهضت حسینی
سکینه، مانند دیگر فرزندان امام حسین(ع) در واقعه کربلا حضور داشت. او یکی از زنان ادیب، شاعر، بخشنده و شجاع بود که از صراحت لهجه برخوردار و از کودکی شیرین زبان بود.
او از زنان زیبا و نیکوخصال زمان خویش محسوب می شد. سکینه رنج شهادت پدر، برادران و اقوام خویش را در کربلا و سختی های اسارت را در کوفه و شام تحمل کرد و در موارد گوناگون شجاعانه به دفاع از جد خود علی(ع) می پرداخت و از فرصت های به دست آمده علیه دشمنان اهل بیت بهره می برد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴#وفات_حضرت_سکینه(س)
🏴#بسیار_حزین....😭😭😭
🏴#زمینه_زمزمه_نوا_نوحه
🏴#بسیارکاربردی.....
🏴#شاعر: گمنام🥀🥀🥀
🏴#سبک ونغمه🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران
🏴#تقدیم به ساحت امام زمان(عج)
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
سکینه دختر خون خدایم
به دل داغ غمی مانده برایم
زدشت کربلا تا آخر عمر
عزادار شهید سر جدایم
واویلا واویلا،( آه و واویلا)3
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️
خودم دیدم گلان باغ زهرا
شده پرپر میان دشت وصحرا
خودم دیدم غریبانه پدر را
میان کشتگان وامانده تنها
واویلا واویلا،( آه و واویلا)3
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
به خاطر دارم آن آخر وداعش
بنالیدم بیفتادم به پایش
برای اینکه ماند پیش دختر
در آندم گریه ها کردم برایش
واویلا واویلا،( آه و واویلا)3
▪️🥀▪️🥀▪️🥀▪️🥀
خودم دیدم سر از تن جدایش
بدیدم عمه را با گریه هایش
خودم دیدم تنش عریان به خاکست
خراشیدم رخ وکردم صدایش
واویلا واویلا،( آه و واویلا)۳
🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
🏴#وفات_حضرت_سکینه(س)
🏴#بسیار_حزین....😭😭😭
🏴#زمینه_زمزمه_نوا_نوحه
🏴#بسیارکاربردی.....
🏴#شاعر: گمنام🥀🥀🥀
🏴#سبک ونغمه🎤🎤:کربلایی مهدی رنجبران
🏴#تقدیم به ساحت امام زمان(عج)
🔘#به نیت فرج امام زمان(عج)صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❣﷽❣
✳️#روضه_امام_عسکری_ع
💠#دفتری_عسکری ع
🏴فرزند اما دهمین را صلوات
🏴مفخر اهل زمین را صلوات
🏴عسکری آن گلِ گلزار رسول
🏴حجت دین مبین را صلوات
🔘برعسکری آن نورولایت صلوات
🔘برآن گل گلزار رسالت صلوات
🔘خواهی که خداگناه تو،عفوکند
🔘بفرست برآن روح کرامت،صلوات
(#دعایفرج)
⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ....
🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن
⬅️روز عزای امام حسن عسکری...
امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است...
☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه...
امروز هم ناله شیم با امام زمان....
قربون اشک چشمت برم آقا جان...
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی...
امروز دم در ایستاده...
شال عزا به گردن انداخته...
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی....
هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه...
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ...
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه...
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا....
🔳آقا جان مهدی زهرا....
امروز بیا یه روزی به ما بده...
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم....
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن....
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی...
💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله...
🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
✨سامرا بار دیگر در عزا شد
✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن....
اینقدر آقا ضعیف شده...
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه...
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.....
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد...
اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن
از سینه اش خون میچکید
دنبال حیدر میدوید
میگفتُ با سوز جگر
یابن الحسن یابن الحسن
💥(گریز روضه به حضرت زهرا س)
⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر...
ظرف آب رو برداشت...
ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد...
اینقدر این بدن ضعیف شده...
اینقدر این بدن نحیف شده...
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
🌾امان امان(3)....
نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد...
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين.....
(گریز)
⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم...
خیلی غریبی...
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
✳️اما می خوام بگم آقا جان...
درسته داغ بابا دیدی...
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند....
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ...
⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین ....
چه تشیع جنازه ای شد....
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ...
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن...
امان امان ...
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه...
چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید
◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روضه حضرت سکینه سلام الله علیها
حجت الاسلام میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَي الاَرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُم
* تا دم مرگ اينو دائما هر وقت مشرف ميشي به زيارت ميگي "آقاجان نكنه اين زيارت آخرين زيارت ما باشه ..." به خدا اربعين كه اومدن آخرين زيارتشون شد" ديگه نتونستن كربلا برگردن ..." انقده كنار اين قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن كه امام سجاد فرمود: ديدم عمه ها و خواهرام دارن جون ميدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدينه حركت كنيم " همه سوار شدن" اما ديدن سكينه هنوز از كنار قبر بابا جدا نشده ...."
الله اكبر ، روز يازدهمم آخرين نفري كه از گودال جدا كردن همين دختر بود ..."چي جوري جداش كردن؟؟ من از شما مي پرسم ، مگه يه بچه ي 13 ساله چقدر نيرو لازم داره كه او رو از كنار بدن بابا جدا كنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابيها ....*
به خدا نمي شه بعضي عبارات رو ترجمه كرد،اما خيلي ساده بگم،يعني اين نازدانه رو كشون كشون از كنار گودال بردن ....." اربعينم كه وقتي آخرين نفر،خواست با تربت بابا خداحافظي كنه،ديد ديگه كسي نمونده باهاش حرف بزنه رو كرد به خاك گرم كربلا،فرمود: اَلا يا كربلا نُودِعكِ جِسماً بَلا كَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِينا ....."
قافله رسيد به مدينه،روز جمعه بود وارد مدينه نشدن" بشير آمد وارد مدينه شدهي صدا زد "يا اَهْلَ يَثْربَ لامُقامَ لَكْمْ بِها" تو خونه هاتون ديگه نمونيد ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَيْن فَاَدْمُعي مِدْرارٌ .....*فقط يه جلوش رو اشاره كرد" چه جوري كشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَي الْقَناهِ يُدارُ ...."
قافله به استقبال آمدن به دنبال بشير آمدن بيرون مدينه به استقبال قافله ي ابي عبدالله ...." چي جوري وارد مدينه شدن بماند، هر كي رفت سراغ يه بانويي" زن ها اومدن نزد سكينه . همه كنار قبر پيغمبر جمع شدن ديدن دختر علي زينب سلام الله عليها ؛يه پيراهن پاره پاره،يه پيراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پيغمبر پهن كرد" سفره ي روضه رو پهن كرد ... ديدن ديگه نمي شه با زينب حرف زد ... اومدن سراغ سكينه ... گفتن آي بانو از كربلا تا مدينه كجا به شما بيشتر سخت گذشت؟ فرمود هيچ جا برا ما مجلس يزديد نمي شد .... سر بريده ي باباي غريبم ميان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذراني و مي گساري بودن،ما رو به طنابي بسته بودن......اي حسين .........
موضوعات مرتبط: روضه های محرم، محرم، صفر، دیگر روضه ها، اربعین حسینی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه_حضرت_سکینه (س)
#گریز امام عسکری(ع)
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
⏺السلام علیک یا بنت رسول الله
السلام علیک یا بنت فاطمه و خدیجه
السلام علیک یا بنت امیرالمومنین
السلام علیک یا بنت الحسین شهید
یاسکینه س
🔶اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
🔶نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
🔶نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
🔶نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
🔶به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
🔶فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
🔶بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
🔶لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
🔶برو در نهر علقم، کن خبر آبآور خود را
🔶ز دورادور، میدیدم گلویت عمه میبوسید
🔶مگر آماده کردی بهر خنجر، حنجر خود را
🔶به همراه مسافر آب میپاشند، من ناچارم
🔶به دنبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
🔶کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
🔶چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را
اجرومزده شما برادران و خواهران بابی بی دوعالم فاطمه زهرا(س) شب وفات سکینه دختر آقا امام حسینه اگرامروز مریض داری گرفتاری حاجت داری انشاالله به آبروی سکینه امام حسین حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله
⬅️امروز یاد کنیم ازجگر گوشه حسین …
دختر حسین سکینه سلام الله علیها …
(عزیز دل ارباب… خواهر علی اصغر ع… کسی که امام حسین خیلی دوسش داشت)
کسی که روز عاشورا کاری کرد امام حسین از اسبش پیاده شد…
◼️آی دلای کربلایی …
روز عاشورا عزیز فاطمه دید ذوالجناح حرکت نمی کنه …نگاه کنه ببینه دخترش سکینه پاهای اسبو گرفته…
( آی آنهایی که دختر دارید مجسم کنید منظره رو وقتی می خوای سفر بری دخترت جلوتو بگیره)
⏺گفت بابا … بابا …بابا
🔸اگر نازی کند دختر خریدارش پدر باشد
🔸بزرگی کن ببوس این دخترکوچکتر خود را
بابا …
🔸ز دورادور می دیدم گلویت عمه می بوسید
🔸مگر آماده کردی بهر خنجر ،حنجر خود را
(صدا زد بگو دخترم)
گفت بابا باید از اسب پیاده بشی بابا
بابا باهات حرف دارم
(حضرت پیاده شد فرمودبگو دخترم، بگو بابا)
گفت بابا باید رو زمین بشینی بابا
یتیم نوازا کجا نشستن… حاجتمندا کجا نشستن… آخ مشکل دارا کجا نشستند…
دخترو به دامن گرفت(بگو بابا)
گفت بابا یادت میاد وقتی خبر شهادت مسلمو شنیدی اومدی دختر مسلمو رو زانوت نشوندی بابا…آخ نوازشش کردی… دست یتیم نوازی به سرو روش کشیدی…
بابا … میدونم دیگه بری بابا بر نمی گردی…
بابا… میدونم میری یتیم میشم بابا…
خواستم این لحظه آخر رودامنت بشینم بابا…
دست یتیم نوازیتو به سر منم بکشی بابا…
یه وقت یه جمله گفت… صدای ناله مخدرات بلند شد…
صدا زد بابا ( رُدَّنٰا اِليٰ حَرَمِ جَدَّنٰا )
بابا اول مارو به مدینه برگردون بابا…
(ابی عبدالله صدا زد دخترم برگرد بابا ، با این اشکات قلب منو آتیش نزن بابا…
سکینه برگشت خیمه …منتظر بود
امام حسین رفت میدان ؟ نمیدونم چقدر گذشت)
⬅️یک وقت صدای ذوالجناح اومد…
حضرت سکینه دوید از خیمه بیرون ، دید ذوالجناح تنها برگشته… زین اسب واژگونه …یال غرقه خونه… صدا گریه این دختر بلند شد :
وا محمّداه ،واغریباه ، واحسیناه ، وا جّداه …
ذوالجناح بابام چی شد ذوالجناح؟
صدا زد
ای ذوالجناح وقتی بابام میدون می رفت لب تشنه بود بگو ببینم آیا به بابام آب دادند… یا با لب تشنه شهیدش کردند…
دیدن ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهید ش کردند
یادشهدا امام شهدا اموات جمع حاضر از این مجلس ومحفل فیض ببرند دراستانه شهادت امام عسکری قرارداریم گریزی هم در این این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند
عرضه بداریم یا صاحب الزمان...
خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید...
پدر رو سیراب کردید...
🔸پدرت لحظه های آخر عمر
🔸آب از دست پاکتان نوشید
اما یا صاحب الزمان...
میخوام بگم...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
آی کربلایی ها...
آماده ای بگم یا نه...
🔸دم آخر پسر نداشت حسین
🔸تشنگی از گلویش می جوشید
مردم.. من از شما سوال میکنم...
لحظه آخر پسران ابی عبدالله کجا بودند؟...
عزیزان ابی عبدالله کجا بودند سر بابا رو در آغوش بگیرند...
یک طرف علی اکبر...
با بدن قطعه قطعه...
روی زمین کربلا...
یک طرف دیگه هم امام سجاد...
از شدت بیماری...
با صورت به زمین افتاده...
نميتونه از جاش بلند شه...
لحظات آخر هر چی نگاه کرد ابی عبدالله...
دید کسی نمیاد کنارش...
یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا...
یک وقت چشمان مبارک باز کنه ببینه...
( وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِكَ، وَ مُولِـغٌ سَيْفَهُ عَلى نَحْرِكَ )
شمر روی سینه حسین...
خنجر برهنه کرده...
تسلای دل امام زمان...
ناله بزن یاحسین...
الالعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
#التماس_دعا
#احمد بهزادی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
6_144239435010128733.mp3
20.94M
🏴 #وفات_حضرت_سکینه_س
🎙 #حاج_محمد_رضا_طاهری
این روزگار ازت گرفت پناهتو
شنیده آسمون هفتاد سال آهتو
یه عمر گذشت ولی یه روزِ پیرشدی
پیر شدی اون روزی که تو اسیر شدی
پیر شدی وقتی که دیدی برادرت اربا اربا شده
وقتی دیدی سر داداش جون اصغرت رو نیزه جا شده
پیر شدی وقتی صدای باباتو شنیدی از حنجره بریده
وقتی که دیدی ساربون نامرد نقشه برا انگشترت کشیده
بگم که زخم تو چطور نمک زدند
رقیه رو جلو چشات کتک زدند
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
🏴#سبک_نوحه_زمینه
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
نام مداح حذف نشود ❌❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا سکینه
گلی ز گلشن ولایی تو
سفیر دشت کربلایی تو
عمری به شور و در نوایی تو
بوده در دلت داغ کربلا
بر لبت ناله ی وا غربتا
رفتی از این جهان گل حسین
راحت گردیدی از رنج و بلا
صلی الله علیک سکینه جان۴
یا سکینه
تو دیده ای رنج و بلا و غم
تو دیده ای به کربلا ماتم
قامت تو زین همه غم شد خم
دیدی مولاتی در دشت جنون
ظلم و کین دشمن شده فزون
در روز عاشورا به کربلا
دیدی مصیبت ها با دل خون
صلی الله علیک یا سکینه جان۴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا سکینه
تو دیده ای غرق به خون اکبر
نقش زمین گشته گل پرپر
غرقه به خون حلق علی اصغر
تو دیده ای سقا فدا شده
دستانش از پیکر جدا شده
دیده ای با عمود آهنین
فرق او از کینه دو تا شده
صلی الله علیک سکینه جان۴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا سکینه
تو دیده ای کرب و بلا غوغاست
غرقه به خون تمام آن صحراست
فتاده بر زمین گل زهراست
تو دیدی حرمتش دریده اند
سوی او با خنجر دویده اند
پیش چشمان عمه زینبت
سرش را از قفا بریده اند
صلی الله علیک سکینه جان۴
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
|⇦•همدختر حسینی...
#روضه و توسل به حضرت سکینه سلام الله علیه اجرا شده ۵ ربیع به نفس حاج محمدرضا طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تابیده است از دو نظر بر تو آفتاب
هم دختر حسینی و هم دختر رباب
هر چند آمنه است و امینه ولی حسین
نام تو را سکینه ی خود کرده انتخاب
*آرامش دل ابی عبدالله بود این دختر، لذا وقتی گفت: بابا بیا بشین رو خاک کنارم، ابی عبدالله از اسب پیاده شد. گفت: بابا! دست یتیمی رو سرم بکش برو، ابی عبدالله شروع کرد گریه کردن ،فرمود: "لاتُحْرِقی قَلبی"دلمو آتیش نزن عزیزدلم....*
درباره ی مقام بلند تو گفته اند
ممسوس در خداست شبیه ابوتراب
در هر دو عالم از سر ارج و بها تو را
شد فخرتُ النساء لقبش سیدُالشباب
*میگن کنار بدن بی سرِ ابی عبدالله،اینخانوم از هوش رفت. بعضیا نوشتن تو رویا ابی عبدالله گفت دخترم، وظیفه ای رو روی دوشت میگذارم...*
از آن زمان که راوی شیعتی شدی
"شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی"
*به دوستانم بگو هر موقع آب گوارا خوردن یاد من باشن....*
"اَوْ سَمِعْتُم بِغَريبٍ اَوْ شَهيدٍ فَانْدُبُوني"
من حسین سر جدایم سر بریده از قفایم
*"فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی"بدونید من، نوه ی اون پیامبری هستم که بی جرم و گناه منو کشتن"وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی"وقتی هم به شهادت رسیدم اسباشون رو نعل تازه زدند بر بدن من با اسباشون رد شدند."لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی "ای کاش بودید عاشورا همتون میدیدید "کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی "بچه ام رو روی دست گرفتم طلب آب کردم.میدونید چطور جوابمو دادن؟
"و سَقَوهُ سَهْمَ بَغْىٍ عِوَضَ الماءِ المَعینِ" آب طلب کردم تیر سه شعبه به گلوی بچه ام زدند"فَذُبِحَ الطِّفلُ مِنَ الاُذُنِ الیَ الاُذُن"...*
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
مناجات مهدوی
#امام_زمان
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
آقا دوباره نوکر تو خون جگر شده
در این زمانه صبر و تحمّل، هنر شده
در این زمان که فتنه بریده امان ما
از قبل، داغ دوری تو بیشتر شده
خیلی بدم درست، ولی شاه بی کسم
عمرم در انتظار ظهور تو سر شده
هر صبح جمعه، شام شد و دیده نوکرت
باز انتظار دیدن تو بی ثمر شده
آیا مقدّر است ببینم که جمعه ای
دل از بهار آمدنت باخبر شده؟؟
صاحب عزا به مجلس ما یک سری بزن
وقت مرور روضه و داغی دگر شده
مجلس به نام عمّه ی پاکت سکینه است
پس آتش شرار دلت شعله ور شده
او هم کنار گودی مقتل رسیده است
بر روی سینه ی پدرش محتضر شده
او هم شنیده امر ِ عَلَیْکُنَّ بِالْفَرار
پس شاهد هجوم هزاران نفر شده
تنها برای مردن ما جمله ای بس است
با شمر و زجر، عمّه ی تو همسفر شده
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
ناموس اهل بیت، چرا دربه در شده؟
در کوچه های شام، عمو را صدا زده
آهش دلیل خنده ی هر رهگذر شده
بازار رفته و وسط شامیان مست
بر روی نیزه شاهد اشک قمر شده
از خیزران ِ بزم شراب است روضه خوان
هر ضربه ای به روی دلش، صد شرر شده
او دیده وقت پاشدنش روی پنجه ها
با خون،لبان خشک و ترک خورده، تر شده
از نسبت کنیزی ِموسرخ ِپست ِشام
تا وقت مرگ، عمه ی تو خون جگر شده
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴نذر مظلومیت مادر دو عالم
#حضرت_فاطمهَ_سلام_الله_علیها🏴
آمد کنارِ ابلیس نزدیکِ بیتِ مولا
آن فرقه که فدا کرد دین را برایِ دنیا
لعنت بر آنکه "در" را کوبید و ناسزا گفت
لعنت بر ازدحام و فریادِ بی مدارا
لعنت به دستهایی که می شِکست ایکاش...
لعنت به هیزمی که میکرد فتنه برپا
همدست با جنایت هایِ چهل نفر شد
حتی هجوم آورد دیوار؛ بی محابا
از ذوالفقارِ محزون برخواست آه...تا که-
در چشمهای حیدر شد موجِ اشکِ پیدا
حبل المتینِ شیعه ست! ایکاش که نیفتد
هرگز مسیرِ آتش بر چادرش خدایا
چرخاند تیزی اش را با خشم؛ سمتِ پهلو
مسمار با خود آورد یک دردِ بی مداوا
شد آنچه که نباید میشد! بگو به فضه(س):
با بارِ شیشه افتاد در بینِ شعله زهرا(س)
شش ماههٔ علی(ع) را آخر شهید کردند
دستورِ این جنایت شد در سقیفه امضا
لعنت بر آنکه "در" را زد آنچنان لگد که
از بین بّرد نسلِ ساداتِ محسنی را!
#اللهم_العن_قاتلیک_یا_زهرا_س
#دخیلک_یا_محسن_بن_علی_ع
#اشهد_ان_عليا_ع_ولي_الله
#مرضیه_عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چل نفر مزدور.mp3
3.9M
#زمزمه_واحد_زمینه_شورفاطمیه
#چل_نفر_مزدور
☑️بند اول
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
چل نفر مزدور
میزدن لگد به در با تموم زور
پشت در فاطمه بود با تنی رنجور
با تنی رنجور
کنده شد از جا
بس لگد به در زدن کنده شد لولا
میخ در شد آشنا با تن زهرا (س)
خونه ی مولا
فاطمه رفت از حال، بین درب و دیوار
میونه شعله ها، از داغی مسمار
به تن نحیفش، شعله ها زد شرر
کشته شد محسن و، زهرا شد بی پسر
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
☑️بند دوم
آسمون میدید
زدنت تو کوچه و پهلوون میدید
دست بسته بودو با چشم خون میدید
آسمون میدید
هی صدا کردی
تو کوچه قیامتی تو به پا کردی
طناب و از دست من وقتی واکردی
تا دعا کردی
با دستای بسته با چشمای دریا
میدیدم رو خاکا افتادی تو زهرا(س)
قنقداز راه اومد غلاف به بازوت زد
مغیره با خنده خون به دلم میکرد
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
☑️بند سوم
چشم تر داری
قدم از قدم نمیتونی برداری
وقتی که راه میری دست به کمر داری
چشم تر داری
کبوده بازوت
نفست رو میگیره دردای پهلوت
چقدر ورم داره گوشه ی ابروت
کبوده بازوت
موهایی زینب رو وقتی شونه کردی
زیر لب گلایه از زمونه کردی
دعا کردی واسه رفتنت عزیزم
برا بار آخر کار خونه کردی
وای مادر مادر مادر مادر وای مادر
💠💠1⃣1⃣6⃣6⃣💠💠
#رضا_نصابی
#مجید_مرادزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#احراق_بیت_ولایت
هیزم رسید و آتشی از در بلند شد
ای وایِ من که نالهی مادر بلند شد
مامور شد به صبر علی ، از سکوت او
سو استفاده کرد ستمگر بلند شد
با جمعی از ارازل و اوباش ریخت و
پایش برایِ کُشتنِ مادر بلند شد
در را شکست او ، کمرِ شیعه را شکست
طوری که وای وایِ پیمبر بلند شد
طوری زدند خاطرشان جمع جمع شد
طوری زدند نالهی حیدر بلند شد
با این همه همینکه علی بین کوچه رفت
دیوار را گرفت از آن در بلند شد
دستش رسید دامن مولا ولی شکست
از بس قلاف تیغ مکرر بلند شد
زینب شنید گریهی در آه میخ را
زینب گریست دادِ برادر بلند شد
کُنج خرابه هم چقدر یاد مادر است
وقتی دوباره گریهی دختر بلند شد
* * *
این راه فاطمه است که سر بر ولی دهیم
اینگونه بود شیعه اگر سر بلند شد
حسن لطفی #یاشبیر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_سکینه_علیهاالسلام
#غزل
🔹قرار دل پدر🔹
وقتی مرا سکینه لقب داد، مادرم
فهمیدم از تمام جهان رنج میبرم..
باید برای واقعه آمادهتر شوم
باید که از احاطۀ اندوه بگذرم
باید که کوه کوه، غم و التهاب را
در رستخیز فاجعه طاقت بیاورم
آهسته قد کشیده از انبوه داغها
هفتاد و دو مصیبت عظمی، برابرم
در من هزار خیمه صبوری به پا کنید
من سوگوار داغ بزرگ برادرم
من چارده بهار خزان میکشم به دوش
من لحظه لحظه، شاعر گلهای بیسرم
نامم سکینه است، قرار دل پدر
زین رو مرا «سکینه» لقب داده مادرم
📝 #خدیجه_پنجی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به حضرت سکینه سلام الله علیها صلوات
#وفات_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
آن دختری که نزدِ خدا اعتبار داشت
نامش سکینه بود، شکوه و وقار داشت
بنت الحسین ، دخترِ دردانه ی رباب
این کیمیای عشق هزاران عیار داشت
مشتاقِ دیدنِ پدرش بود صبح وشام
مانندِ گل همیشه هوای بهار داشت
آن خانه ای که جای رباب و سکینه بود
آن جا دلِ حسین همیشه قرار داشت
مانندِ عمه زینبِ خود بود زینِ اَب
از بس که مثلِ عمه ی خود اقتدار داشت
از مادرش وفا و حیا ارث برده بود
این دختر از عفاف به دل چشمه سار داشت
از راویانِ مقتَلِ کرب و بلاست او
از این سفر به سینه غمِ بی شمار داشت
یادش نمیرود عطش و خیمه ی رباب
آن خیمه ای که در دلِ خود شیرخوار داشت
برداشت مشک و سمتِ عمویش دوید ، آه
در آن میان فقط زِ عمو انتظار داشت
وقتی که دید داغِ یتیمی به کربلا
از آن به بعد گریه ی بی اختیار داشت
در خیمه های سوخته، در بینِ شعله ها
با سوزِ سینه، روی لبش الفرار داشت
تا زنده بود روضه برای پدر گرفت
با یادِ کربلا گله از روزگار داشت
#رضا_یزدی_اصل
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
◾یک منبر روضهی
◾امام عسکری (ع)
شرار آتش سوزان فتاده بر جگرم
کجاییایگلنرجسکجاییایپسرم
غریب و یکه و تنها میان شهر غریب
بیا بیا بنشین لحظهای کنون به برم
عطش ز لعل لبم شعلهور شده از زهر
ببین ز کینه عدو زد شرر به بال و پرم
به یاد لعل لب خشک ساقی حرمم
بهخوننشستهازاینغصهدیدهگانترم
به یاد جدغریبم غریبتر شده ام
از اینقفس به تمنای روی او بپرم
لبم ز سوز عطش خشک گشته ولی
نخوردهچوب،من این درد را کجا ببرم
تمام آرزویم این که روضهخوان بشوم
در اینزمانکه به زانو گرفتهای تو سرم
#مرتضی_محمودپور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنام خدا
شهادت امام_حسن_عسکری_ع
"" "" "" "" "" ""
میخروشدموج غمها در دیار سامرا
پرکشیده چونکه روح شهریار سامرا
زیروبرگردیده یاران گلشن آل علی
گشته چون صحرای سوزان لاله زار سامرا
شعله ها می افکند تا نه فلک نارستم
نه فلک می سوزد امشب ازشرار سامرا
معتمد زهرجفا داده به سلطان مبین
زین مصیبت گشته عالم سوگوار سامرا
قائم حق گشته دلخون از جفای قوم کین
آل حق می گرید آری با نگار سامرا
می رسد از آسمانها برزمین افغان وآه
ماسوا هستند اغلب رهسپار سامرا
زین مصیبت قرنها بگذشته اما باز هم
اهل دل هستند دمادم داغدار سامرا
ماهمه باعشق فرزندان زهرا زنده ایم
جان دیگر می دهد برما غبار سامرا
ما همه داریم الهی آرزوی بی شمار
یک به یک هستیم ولی ما بی قرار سامرا
می شود وا هرزمان باب سخن ازشهر عشق
می زند پر؛مرغ دل تا خاکسار سامرا
بارالها کن نگاهی بر جمیع عاشقان
تا ببینند روی ماه یادگار سامرا
زین تمنا سوزد همواره دل دلداده گان
کی سرآید بارالها انتظار سامرا
فاخرا درهشتمین روز ربیع با جان و دل
حاجت دل گو به میر؛حق تبار سامرا
هرچه می خواهی بخواه ازقائم آل عبا
می دهد حاجت تو را این تک سوار سامرا
بیشتر باید دعا کرد عاشقان بهر ظهور
تا کند چهره عیان این مه عذار سامرا
"" "" "" "" ""
مسلم فرتوت فاخر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنام خدا
شهادت امام حسن عسکری ع گریز چند بیتی به واقعهٔ کربلا و اشاره به آغاز ولایت حضرت مهدی عج
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
وار یئری قان آغلاسین ائت سین نوا شیعه بوگون
روز عاشورا کیمی توت سون عزا شیعه بوگون
بزم غم دایر ائدیب جناتیده آل رسول
آغلایور بوماتم عظماده زهرای بتول
حضرت مهدی اولوب بیربئیله گونده باغری قان
جاری ائیلور گوزیاشین رخساره اول صاحب زمان
قورتاریب جان جوراعدادن امام عسکری
دیده تر ائیلوبدی بومولا بوتون عاشقلری
سامرادن قوزانورافلاکه واویلا سسی
دفن ائدیر بیرعده عاشق اول امام بی کسی
اولدی قلبیم قان بودم یامهدی صاحب زمان
اولدی گوزیاشیم بولحظه یا اباصالح روان
یاده سالدیم کربلا سلطانینون احوالینی
اول شهید تشنه کامین زارو محزون حالینی
اول شهیدین کی قالوب دشت بلاده پیکری
اولمایوب بیرکس اوچولده دفن ائده اول سروری
گون قاباغیندا نه حاله قالدی اول
بی سر بدن
وئرگیلن رخصت چکوم پرده سوزه یابن الحسن
وامصیبت یابن الزهرا قلبی لر قاندی بوگون
دیده لر بوماتم عظماده گریاندی بوگون
تسلیت یابن الحسن باشون ساغ اولسون هر زمان
یوخدی بیزلرده داخی یاسیدی تاب و توان
هردعا بیز ائیلیروک اولمور اجابت داده چات
بی خردلر هی بیزی ائیلور شماتت داده چات
فاخرم مولا باشیمدا سامرا سوداسی وار
سن عنایت ائیله سون من اولمارام محزون و زار
من به عشق روی ماهون یابن زهرا زنده یم
بیربرات سامرا وکربلا دربندیم
ایستورم من آسمان عشقیده جولان وئرم
آرزوم واردی گلم شهر نجف ده جان وئرم
"" "" ""
مسلم فرتوت فاخر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5936143955581207935.mp3
6.85M
هدیه به امام حسن عسکری صلوات
شور لطمه زنی
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی حبیب رضوی
مهدی مهدی
پسرم بیا کناره بسترم
مهدی مهدی
می سوزه از زهر کین پاتا سرم
مهدی مهدی
پسرم لحظه های اخرمه
مهدی مهدی
رولبم رو ضه های مادرمه
بی هوا زد
از جفا زد
در و کندش با لگد از جاشو
می دید حیدر
با چشه تر
میونه اتیش و دود زهراشو
چادری سوخت
معجری سوخت
میونه اتیش و دود بال و پری سوخت
اخ دری سوخت
مادری سوخت
به دنیا نیومده یک پسری سوخت
مهدی مهدی
بیا قرص قمرم ای بابا
مهدی مهدی
از عطش شعله ورم ای بابا
مهدی مهدی
لحظه های اخرم ای بابا
مهدی مهدی
یاد دیوارو درم ای بابا
پر مادر
سر مادر
توی شعله ها می سوخت معجر مادر
قنفد اومد
پست نامرد
تو کوچه مادرمون و خیلی بد زد
دل شکسته
زارو خسته
حیدر رو بردن ولی با دست بسته
پیشه زهرا
تنه مولا
رو زمین کشیده شد اه و واویلا
رضا نصابی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7