#مناجات_با_امام_زمان_ارواحنا_فداه
#شب_قدر
#رمضان_۹۷
دلم دنبال روی یار می گشت
به گرد قامت دلدار می گشت
به یُمن نام زیبای تو ای کاش
شب قدرم شب دیدار می گشت
الا که داغ دوران شد نصیبت
فدای این همه صبر و شکیبت
نمی دانم کجا هستی تو اما
بیا در مجلس جدِّ غریبت
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مدح_حضرت_علی_علیه_السلام
لیلةُ القـدرِ دل عاشق و شیدایِ مـَنی
مُرده دلْ هستم علی جان تو مسیحای منی
ذکر تو می چکد از کـُنج لبم مثل عسل
شهدِ عمـر من و شیرینی دنیای منی
به جـُنون دل مجنون خودم می بالم
خوش به حال دل مجنون که تو لیلای منی
برق ایوان طلایی نجف را عشق است
مالـک مُلک دِلی والیِ رویای منی
اَشْجَعُ النّاسی و در سجده پر از احساسی
رجـَز حضرت عـبّاس و تمـنّای منی
شبِ اِحیا بِ علیٍ بِ علی می گویم
بهترین زمزمه یِ لیله یِ احیای منی
ذوالفقار تو که چرخید به دور سر تو
حق صدا زد علیِ عالیِ اعلایِ منی
ذکر من نادعلی شد تن داعش لرزید
منم عباسِ حرم چون که تو بابای منی
تکیه بر کعبه که زد یوسف زهرا بی شک
اسم رمز و رَجَزِ حمله یِ آقای منی
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوبیت شب قدر و حضرت علی علیه السلام
یاعلی یاعلی نوایِ من است
ربَّـنایِ من وُ دعـای من است
ذکـرِ یا مرتضی شبِ احیاء
مُهر وُ امضایِ کربلایِ من است
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مُسَدِّس_۱۹ رمضان #ضربت_خوردن_حضرت_علی_علیه_السلام
چقَـدَر پایِ سفـره یِ افطار
می کِشی آهْ شاهِ مردم دار
خون نکُن قلبِ دخترت سالار
قرصِ نانِ جـو وُ نَمَک بُگذار
کاسه ای شیر یا رطب بردار
کُشتی از غصّه دخترت را وای
چقَـدَر از فـراق می گویی
از غم وُ درد وُ داغ می گویی
وَ چه با اشتـیاق می گویی
از حجاز وُ عراق می گویی
از گـُل یاسِ باغ می گویی
دیده ای خوابِ کوثَرَت را وای
سینه اَم غرقِ اضطراب شده
مثلِ شمعی وجودَت آب شده
غصّه های تو بی حساب شده
لحـظه یِ رفتَن انقلاب شده
خـانه یِ آرزو خـراب شده
دیده ام آهِ آخَـرَت را وای
وای از آخـرین اَذانِ علی
تیغِ کین کرده قصدِ جانِ علی
ناله زَد یاسِ بی نشانِ علی
وا شده اینچـنین زبانِ علی
وَ شنیـدند دوسـتانِ علی
دورِ محراب باوَرَت را وای
دو پسر نَه... دوتا عصا داری
زینبـَت می کـند عزاداری
در دلَت داغِ کوچه ها داری
عـزمِ دیدارِ آشـنا داری
تو به جز فاطمه که را داری
پهن کردیم بَستَرت را وای
تو نباشی اَمان از این مَـردم
می شود صحبت از رِی وُ گندم
آتش وُ اهلِ خـیمه وُ هیـزم
می کند کودکِ تو راهَش گُـم
ماکجا؟! مجلسِ شراب وُ خم
کاروانِ مطَهَّرت .... را وای...
می شود بعدِ تو چه بامَکتَب
خنجر وُ حنجر وُ شَهِ مذهب
می کند دخـتَر یتیمی تب
می خورد سیلی وُ کتک زینب
خـیزران می زَنند رویِ لب
خواستم وصلِ دلبرت را وای
#حسین_ایمانی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#زمزمه_یاحسین_ع
بس که بود دلربا، زمزمۀ یاحسین
داده به دل ها صفا، زمزمۀ یاحسین
مثل نسیم سحر،عقده گشایی کند
باز دل خسته با، زمزمۀ یاحسین
اوج دهد نام او، به عرش اعلا مرا
برد مرا تا خدا، زمزمۀ یاحسین
چونکه دل عاشقم، تنگ حریمش شود
می بردم کربلا، زمزمۀ یاحسین
حسین نام ورا، صدا زند در جزا
هرکه کند درعزا، زمزمۀ یاحسین
بس که مقدس بود، بین سماواتیان
کرده هیاهو به پا، زمزمۀ یاحسین
هرکه به راه خدا، شهید شد کربلا
داشت به خاک بلا، زمزمۀ یاحسین
ازحرم وقتلگه، تا دم آخر بود
عمۀ سادات را، زمزمۀ یاحسین
غریب مادرحسین، زمزمۀ فاطمه است
نغمۀ اهل ولا، زمزمۀ یاحسین
منتقم خون او، روز ظهورش کند
به اشک وشور و نوا، زمزمۀ یاحسین
کاش که پیک اجل،چون که «وفایی»رسد
بسته شود چشم با، زمزمۀ یاحسین
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح_امام_علی_علیه_السلام
اشک محبتی که نشیند به روی ما
امید می رود که شود آبروی ما
ما را چه حاجت است به مینای دیگران
لبریز عشق دوست بود تا سبوی ما
دلدادگان گلشن سبز ولایتیم
زین باغ لاله خیز بود رنگ و بوی ما
فردا به احترام علی باز می شود
درهای رحمت احدیت به روی ما
بهر نماز عشق به محراب می رویم
آن جا که اشک می شود آب وضوی ما
سوگند می خورم به غمش ، وقف او بود
فریاد غم گرفتۀ و بغض گلوی ما
چون شمع سینه سوز بسوز ای دل صبور
این جا با قدر سوختن است آبروی ما
مارا چو می برند به غربت سرای خاک
دیدار روی اوست همه آرزوی ما
گمگشتگان عشق، امید است تا علی
فردای رستخیز کند جستجوی ما
نالیده ایم بس که «وفایی» زداغ او
پیچیده است درهمه جا های وهوی ما
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح_امام_علی_علیه_السلام
#عروالوثقی
دوست دارم خاک باشم در ره پای علی
تاکنم در رهگذار او تمنای علی
دوست دارم اشک باشم چشمه چشمه، جوبه جو
تا که قطره قطره افتم درقدمهای علی
دوست دارم باد باشم با امید و آرزو
سرنهم مثل نسیم صبح برپای علی
دوست دارم چون کبوتر باشم و با بال شوق
پر زنم تا گلشن سبزو دل آرای علی
دوست دارم گوش باشم تا به بزم اُنس او
بشنوم از دوستانش صوت آوای علی
دوست دار م چشم باشد عضو عضوم تا مگر
وقت جان دادن ببینم روی زیبای علی
دوست دارم شمع باشم تا بسوزم روز وشب
گاه با یاد علی گاهی به زهرای علی
دوست دارم دست مارا او بگیرد روزحشر
نامۀ اعمال ما باشد به امضای علی
دوست دارم ای«وفایی» روز سخت واپسین
عروه الوثقای ما باشد تولای علی
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح_امام_علی_علیه_السلام
سلام ما به علی و نماز آخراو
به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او
سلام ما به علی به عدل وایمانش
سلام ما به رخ غرق خون و منبراو
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خون اطهراو
سلام ما به پریشانی حسین وحسن
سلام ما به دل غرق آه دختراو
سلام ما به نفس های نفس پیغمبر
سلام ما به فروغ نگاه آخر او
سلام ما به غمی کز مدینه دارد او
سلام ما به ملاقات او و همسراو
چوخاک اوست سزای ابوذر ومقداد
فتاده است «وفایی» به خاک قنبراو
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت_حضرت_علی_ع
ازشرار دل من چشم ترم مي سوزد
دل من بيشتراز زخم سرم مي سوزد
مثل نخلي كه فتاده است كناردريا
دل گرفته شرر وچشم ترم مي سوزد
برغريبي حسين وحسن وزينب خويش
همچنان شمع دل شعله ورم مي سوزد
تابه رخسارة عباس نگاهم افتاد
ديدم ازغصه وجودپسرم مي سوزد
چون به زينب نگرم يادكنم از زهرا
گوئيا فاطمه پيش نظرم مي سوزد
اين قدر اشك نريزيد عزيزان دلم
كه من ازآتش اين غم جگرم مي سوزد
قدري ازبسترمن فاصله گيريدهمه
هريتيمي كه بود دوروبرم مي سوزد
بسته ام بار سفرليك خدامي داند
نگرم چون به شمابال وپرم مي سوزد
اي« وفایي» به خدا تا ابديت همه شب
هم چنان ماه چراغ سحرم مي سوزد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت_حضرت_علی_ع
اگرچه زخم سرش راتمام مي ديدند
ولي ززخم عميق دلش نپرسيدند
كسي نخواست بپرسدچراسرش بشكافت
اگرچه مردم بي دردكوفه مي ديدند
شبي نخفت علي ازغم جهالت خلق
ولي تمامي آنان ز جهل خوابيدند
بهار عمرعلي شدخزان وگل نشدند
دوباره درره اوخار فتنه پاشيدند
نرفت رنگ سياهي بُرون ازآن دل ها
زداغ سُرخ علي گرسياه پوشيدند
بـه غيراهل ولايت، هنوزهم آنان
اسير وسوسه واهل شك وتريدند
عليست چون شب قدر خدا كه اين مردم
زقدرو منزلتش نكته اي نفهميدند
علي حقيقت عدل است وتا ابد زنده است
ولی تمامی آنان زجهل خوابیدند
خداگواست كه دركربلا همين مردم
شکوفه های علي رابه نيزه هاچيدند
چه روزگار غريبي بودكه بعدازاو
به اشك زينب او اهل كوفه خنديدند
دلم گرفته «وفایی»بیاکه گریه کنیم
به احترام غمی که به شیعه بخشیدند
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت_حضرت_علی_ع
نهـان زچشـم مردم ، زمانه مي رود علي
شكسته فرق وخونجگر،زخانه می رود علی
باغم ومحنت درون، باپروبـال غرق خون
به سـوی گلشن جنـان، زلانه می رود علی
قسم كه حق مدارشد، به سجده رستگار شد
به ديـدن خـدابدين ، تـرانه می رود علی
زبی كسی وغربتش، به سوی خاك تربتش
به همـره هـزارهـا، نشـانـه می رود علی
همره اشك زينبين، بادل خـونين حسين
به روی دوش مجتبی ، زخانه می رود علی
نهان زچشم دشمنان، جانب تربتی نهان
غـريب تـرزفـاطمه، شبـانـه می رود علی
شب غمش شده سحـر،بستـه اگربار سفـر
بـرای ديـدن گُـل و،جـوانـه می رود علی
زگلشن عشق وشرف، به وادی پاك نجف
دريغ جسم اطهرش، به شانه می رود علی
چه باصفا وبايقين، زخاك تاعرش بريـن
پی وصـال ايــزد، يگــانـه می رود علی
«وفایی» اشك فشان، بـگونفس نفس زنان
نهان زچشم مردم زمـانـه می رود علی
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت_حضرت_علی_ع
خون دل های علی گل کرد برفرق سرش
می برد این دسته ی گل را برای همسرش
آن که عمری کرد دلجویی زپا افتاده را
حال می ریزد گل از خون درمیان بسترش
مسجدو محراب ومنبر درفروغی ازخلوص
محشری دیدند درحال نماز آخرش
بعد زهرا با همان عشق ومحبت بارها
دید زهرا را ولیکن درنگاه دخترش
کم کم ازپا می فتاد این شمع واز غم زینبش
بال وپرمی زد چنان پروانه در دور وبرش
گفت عباسم علمدار حسین من تو باش
این وصیت نامه رابنوشت با چشم ترش
گفت با پروانه های خویشتن پنهان کنند
همچو زهرا نیمه شب درخاک غم خاکسترش
پرشداز شهد شهادت تا که جامش عشق گفت
ساقی کوثر رود امشب به سوی کوثرش
ازسخن گفتن «وفایی» گرکه کم کم شد خموش
قطره قطره اشک می افتاد روی دفترش
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7