eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
94 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
من خستگی ها دیدم و دل بی قراری اندوه دیدم با هزاران زخم کاری من دیده ام دلواپسی و سوگواری هم اشک جاری دیده ام هم خون جاری من آن چه را دیدم ندیده هیچ چشمی کار ، اراذل را بدون هیچ شرمی من تشنگی در خیمه ها را خوب دیدم من خستگی بچه ها را خوب دیدم تصویر درد کوچه ها را خوب دیدم من حمله های پنجه ها را خوب دیدم دیدم که طفلان حرم هر سو دوانند بی معجرند و زخمی و سینه زنانند در یک عبا یک پیکر صد چاک دیدم یک نوجوان را غرق خون و خاک دیدم شش ماهه طفلی رفته تا افلاک دیدم سرها به دست مردم ناپاک دیدم با چشم خود دیدم هزاران داغ تازه نعل نوی اسبان و تشییع جنازه تنگ غروب و کل صحرا لاله گون بود چشم تمام آسمان ها غرق خون بود مرکب رسید و زین و پشتش واژگون بود من هر چه گویم باز هم از آن فزون بود ناگاه غرید آسمان انگار آن جا بین اراذل بر سَرِ ، سَر بود دعوا دیدم یکی با چکمه در گودال می رفت با بدترین شکل و چه بد احوال می رفت با قصد ذبح صید خونین بال می رفت دیدم که عمه زینبم از حال می رفت در پیش ناموس خدا سر را بریدند در پیش چشمانش محاسن را کشیدند من نیم روزی غرق آه و ناله دیدم گلبرگ ها را پر ز اشک و ژاله دیدم یاس سپید اما به زیر هاله دیدم من یک سه ساله با غمی صد ساله دیدم دیدم که دق کرد عمه ام در کنج ویران پیچیده آه و ناله ام در کنج ویران من چشم هایی که نمی دیدند دیدم آن بی حیاهایی که خندیدند دیدم در کوفه آن ها را که رقصیدند دیدم من سنگ هایی را که باریدند دیدم آن سنگ ها یا بر سر عمه نشستند یا آن که پیشانی جدم را شکستند http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام بر دیده ی عشق ، چشم ناظر داریم با تو همه آرامش خاطر داریم ترس از خطر حشر و قیامت از چه ؟ تا مهر تو یا حضرت باقر داریم #محمد_مبشری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قبر باقر بی چراغ است نور بارانش کنید یادی از درد دل و غمهای دورانش کنید شمع دل خاموش اگر شد پرتو افشانش کنید شعلۀ آهی بیارید و فروزانش کنید قبر باقر بی چراغ است نور بارانش کنید یادی از درد دل و غمهای دورانش کنید دل که مرد از بی غمی دیگر نمی ارزد به هیچ زلف او را یاد آرید و پریشانش کنید قبر باقر بی چراغ است نوربارانش کنید یادی از درد دل غمهای دورانش کیند حرمت غم را نگهدارید ای دلدادگان روز و شب گرد سرش گردید و مهمانش کنید قبر باقر بی چراغ است نور بارانش کنید یادی از درد دل و غمهای دورانش کنید نیست تاب چشم زخم آن ماه مهر افروز را تا نبیند روی او را ماه پنهانش کنید قبر باقر بی چراغ است نوربارانش کنید یادی از درد دل غمهای دورانش کیند ای طبیبان ای شما با درد و درمان آشنا نرگس او سخت بیمار است درمانش کنید قبر باقر بی چراغ است نوربارانش کنید یادی از درد دل غمهای دورانش کیند ماه گردون خواستار حرمت درگاه اوست گر سراز فرمان بپیچد گوی چوگانش کنید قبر باقر بی چراغ است نوربارانش کنید یادی از درد دل غمهای دورانش کیند اختر شبگرد دارد آرزوی خدمتش یک دو روزی خاک بوس کی جانانش کنید قبر باقر بی چراغ است نوربارانش کنید یادی از درد دل غمهای دورانش کیند کیست جانان حضرت باقر امام پنجمین جان خود را از سر رغبت به قربانش کنید قبر باقر بی چراغ است نوربارانش کنید یادی از درد دل غمهای دورانش کیند خفته در لب های او صد چشمۀ آب حیات کام خود را بهره ور از آب حیوانی کنید http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سلام ما به بقیع و بُقاع ویرانش بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت گـواه بر سخنـم تربـت امـامـانش بقیع کعبه ی قدس چهار معصوم است چـهار نور خدا مـی دمد ز دامـانش یکی است حضرت باقر از آن چهار امام که داغ او زده آتش به قلب یارانش شهید شد ز جفای هشام آن مولا زِ زهرِ تعبیه در زین که آب شد جانش غریب اوست که در موسم زیارت حج مدینه و آنهمه زائر که هست مهمانش شـب شهادت او یـک نفر نمـی ماند که اشک غم بفشاند به قبر ویرانش دری که سجده گه قدسیان بود خاکش به زائرش ندهـد اذن بوسـه دربــانش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من امام تمام دنیایم بر تمامی خلق مولایم باقر علم احمد و علی ام چون که من هم ز نسل زهرایم روزها شمس و ماه هم هر شب روی خود می نهند بر پایم روی بال دعا و سجاده آسمان غرق در تماشایم من شکافندۀ علوم شدم از دعاهای خیر بابایم گوهر علم و آیه های حدیث ریزد از درّ سرخ لب هایم من امام طلوع امروزم من شفیع غروب فردایم دست بر دامنم اگر بزنید از زمین تا بهشت پر بزنید گر چه من سوختم ز زهر جفا جگرم پاره پاره شد اما به خدا صحنه ای ندیدم من تلخ تر از غروب عاشورا صحنۀ مرکب بدون سوار نیزه ای را که می رود بالا من خودم با دو دیده ام دیدم شمر را روی سینۀ آقا تا که خنجر به حنجرش آمد عمه می گفت وای... یا زهرا سر جدم که بر سر نی رفت لشگر آمد به سمت خیمۀ ما ما روی خار می دویدیم و پی ما بود زینب کبری من خودم قتلگاه را دیدم بر سر نیزه ماه را دیدم هر کسی بود دیدۀ تر داشت پیش رویش به نیزه ها سر داشت یا که چون خواهری که با دل خون روی نی چند تا برادر داشت همۀ خاطرات من رنگی از غم لاله های پرپر داشت پیش چشمم رقیه را می زد خیره چشمی که بغض حیدر داشت عمر کوتاه این سه سالۀ عشق دردهایی شبیه مادر داشت شکر می کرد در نبود پدر عمه جان را اگر که در بر داشت زهر تنها دوای این ها شد گره از کارم عاقبت وا شد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_امام_باقر_علیه_السلام ای همصدای کودکان، همبازی بنت الحسین کی می زنی دل را صدا، ای یادگار کربلا ای آنکه بین حجره ات، در لحظه های آخرین ذکرت حسین و کربلا، ای یادگار کربلا http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شادیِ روحِ شهـیدانِ مِـنا وُ عـرفات می کنم باز سلامی به تو کِشتیِ نجات کـربلایی شده اَم رویِ غـبارِ حـرمت بر جَمالِ همـه یِ آلِ محـمّد صلوات _______________________________ هر کـجا که صدا زَد آه اُفتاد دست وُ پا زد به یادِ شاه اُفتاد کـودکـی بود عصـرِ عاشورا که گُـذارَش به قتلـگاه اُفتاد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7