وحشتناک بود دنیای بعد از محسن خیلی وحشتناک بود😭
توی سوم محسن از گوشه کنار مجلس پچ پچ هایی شنیدم که باعث از حال رفتنم شد😔
طفلک بینوا همش ۱۷-۱۸سالشه
خب جوانه قشنگ هم هست میره با برادر شوهرش ازدواج میکنه
دلم میخواست داد بزنم نامرداااااااا من عشقم رفته باردارم بچم دنیا نیومده یتیم شده شما فکر سهمیه ازدواج دومم هستید....
وقتی چشمام باز کردم زیر سرم تو بیمارستان بودم...🏥😔😰چشامو باز کردم که......
رمان #عاشقانه_اعتقادی_مذهبی♥️👇🏼
#عاشقش_میشی😍
http://eitaa.com/joinchat/4128309256Ceb3eab9e2f