eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه خسته‌ام از دردِ بی‌کران خودم رها کنید مرا با غمِ نهانِ خودم به دشمنانِ قسم خورده، احتیاجی نیست که دشنه می‌خورم از دست دوستان خودم چو رنج بوده فقط سهمم از جهانِ شما خوشا به کنجِ اتاقم، خوشا جهانِ خودم که کیمیای سعادت، سکوت بود، سکوت چه زخم‌ها که نخوردم من از زبانِ خودم شراب نیز به دردم نمی‌دهد تسکین مگر که زهر بریزم به استکانِ خودم اگر که مرگ فقط چاره‌ی من است، چه باک؟ به مرگِ خویش کنون راضی‌ام، به جانِ خودم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وای، باران؛ باران؛ شیشه پنجره را باران شست . از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ، من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ. می پرد مرغ نگاهم تا دور، وای، باران، باران، پر مرغان نگاهم را شست... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
أحببتكَ رُغم اني، لا أحتضنكَ و لا اراكَ دوماً احببتكَ لاني كتبت بكَ، و قرأت لكَ، وَضحكت من اجلكَ وَ تغيرت لأجلكَ؛ احببتكَ و انتَ بعيد با این حال من تو را دوست داشتم، من تو را در آغوش نمی گیرم و همیشه تو را نمی بینم دوستت داشتم چون برایت نوشتم برایت خواندم و برایت خندیدم و برای شما تغییر کرد دوستت داشتم و تو دوری . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نقش خودبینی‌ست بر آیینه‌ی دل‌سنگ‌ها همدلی دور است از دل‌سنگ‌ها، فرسنگ‌ها در سرت با ما خیال جنگ بود و دل‌خوشیم عاقبت صلح است فرجام تمام جنگ‌ها پیش پایم با دروغی نو چراغ افروختی گرچه می‌سوزیم، می‌سازیم با نیرنگ‌ها کاش غیر از غم کسی چنگی به دل می‌زد، ولی شور شادی برنمی‌خیزد از این آهنگ‌ها همدم شب‌های تنهایی ما جز آه نیست کس نمی‌گیرد سراغ از خلوت دل‌تنگ‌ها گرچه بیزار از نفاقم، گاه می‌گویم به خود هر زمان یک‌رنگ باید بود با صدرنگ‌ها . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زخم بزن بلکه اتفاق بیفتد بلکه از این سینه، اشتیاق بیفتد می‌روی از پیش من که مرگ همین است: بینِ من و جانِ من فراق بیفتد ماهِ من! این قصه‌ای‌ست تلخ که یک‌عمر برکه‌ی دلتنگ در محاق بیفتد حالِ منِ بی‌تو را که می‌فهمد؟ جز تکه‌ی چوبی که در اجاق بیفتد هرچه بیاید بهار، عید بعید است بی تو گذارش به این اتاق بیفتد بعدِ تو هرچیز ممکن است مگر عشق عشق محال است اتفاق بیفتد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آیا شک داری، که بخشی از وجود منی؟ من از چشمان تو آتش را دزدیدم و مهم‌ترین انقلاب‌ها را رقم زدم، تو ماهی هستی که در آب حیات من شنا می‌کنی تو ماهی هستی که هرشب از پنجره کلمات من طلوع می‌کنی، تو بزرگ‌ترین فتح در میان فتوحات منی، تو آخرین وطنی که در آن زاده شدم، و در آن دفن خواهم شد...! . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با آن‌که بی‌دلیل رها می‌کنی مرا آنقدر عاشقم که نمی‌پرسمت چرا؟ در پیچ‌وتاب عشق، به معنای هجر نیست رودی ز رود دیگر اگر می‌شود جدا خون می‌خوریم در غم و حرفی نمی‌زنیم ما عاشق توایم همین است ماجرا خوش باد روح آن‌که به ما با کنایه گفت: گاهی به قدر صبر بلا می‌دهد خدا حق با تو بود هرچه بکوشد نمی‌رسد شیر نفس بریده به آهوی تیزپا ای عشق! ای حقیقت باورنکردنی! افسانه‌ای بساز خود از داستان ما . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این آهن که نیست جان من آخر دل است این من می‌شناسم این دل مجنون خویش را  پندش دگر مگوی که بی‌حاصل است این  جز بند نیست چاره‌ی دیوانه و حکیم پندش دهد هنوز، عجب عاقل است این گفتم طبیب این دل بیمار آمده ست ای وای بر من و دل من، قاتل است این  منت چرا نهیم که بر خاک پای یار  جانی نثار کردم و ناقابل است این اشک مرا بدید و بخندید مدعی عیبش مکن که از دل ما غافل است این پندم دهد که سایه درین غم صبور باش در بحر غرقه‌ام من و بر ساحل است این . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی گریبانِ عدم با دستِ خلقت می‌درید وقتی ابد چشمِ تو را پیش از ازل می‌آفرید وقتی زمین نازِ تو را در آسمان‌ها می‌کشید وقتی عطش طعمِ تو را با اشک‌هایم می‌چشید من عاشقِ چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی چیزی نمی‌دانم از این دیوانگی و عاقلی یک‌ آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک‌ لحظه بود آن‌‌دم که چشمانت مرا از عمقِ چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی‌تر شد و عالم به آدم سجده کرد من بودم و چشمانِ تو، نه آتشی و نه گِلی چیزی نمی‌دانم از این دیوانگی و عاقلی من عاشقِ چشمت شدم، شاید کمی هم بیشتر چیزی از آن‌سوی یقین، شاید کمی هم‌کیش‌تر آغاز و ختمِ ماجرا لمسِ تماشای تو بود دیگر فقط تصویرِ من در مردمک‌های تو بود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو هم بیچاره من! اگر نشناسی مرا تو هم دیدی بهای عشق به جز خون دل نبود آخر شدی شهید در این کربلا تو هم آیینه ای مکدّرم از دست روزگار آهی بکش به یاد من، ای بی وفا تو هم چندی است از تو غافلم ای زندگی ببخش چنگی نمی زنی به دل این روزها تو هم ای زخم کهنه ای که دهان باز کرده ای چون دیگران بخند به غم های ما تو هم تاوان عشق را دل ما هر چه بود داد چشم انتظار باش در این ماجرا تو هم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رازداری کن و از من گله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت این همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین شاخه‌ی تو، سهم عقابی چو من است روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار برای دیده بیاور غباری از در دوست من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست دل صنوبریم همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7