eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•وابسته ام به نان و نوایت... شهادت امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج مهدی ●━━━━━━─────── "لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ نِعْمَ الْمَوْلى‌ وَ نِعْمَ النَّصیرُ" وابسته ام به نان و نوایت هنوز هم میمیرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباریت منم هستم در آرزوی عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم بر گوشِ آهوانک به صیاد مبتلا میپیچد انعکاس صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاور بابُ الجواد تو خورشید محو آینه هایت هنوز هم نقاره خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکر خدا که میشود از عشق منقلب در صحن انقلاب گدایت هنوز هم محتاجم و کنارِ ضریحت نشسته ام در انتظار خیر دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر میکشد دلم به هوایت هنوز هم از تبِ زهر نفسگیر، تنت می لرزد همچنان مار گزیده بدنت می لرزد *وقتی حضرت رفت و با اون هیبت برگشت.به اباصلت گفت: اباصلت! اگه دیدی عبا رو سرم هست بدون کارِ من تمامه..میگه دیدم آقام داره میاد عبا به سر کشیده. حال آقام خرابه.. قربون حالت برم آقا.. میگه سفره ای پهن کرد غلامها همه سر سفره نشستن حضرت دید هیچکدوم لب به غذا نمیزنن ،فرمود: چرا اینها غذا نمیخورن؟ عرضه داشت آقا جان میدونن حال شما خرابه گفتن لب به غذا نمیزنیم.حضرت با اون حالش برای اینکه غلامان غذا بخورن لقمه درست کرد تو دهانش گذاشت اما لقمه پایین نرفته دیدن حضرت با پشت افتاد زمین مثل مار گزیده داره به خودش میپیچه..* چه کنم ناله ز دل وقت تردد نکشی چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده مهربان! دست رئوفت چقدر سرد شده شمس نورانی افلاک زمین افتادی باز هم پا شدی از خاک زمین افتادی آقا جان! بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است تا به حجره پر خود را مکش اینقدر بس است به در حجره رسیدی به غمت چیره شدی یاد مادر، به در حُجرهٔ خود خیره شدی *گفت: اباصلت فرشهای حجره را جمع کن بذار رو خاکها جون بدم.* خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده فرشهای کف این حجره چرا جمع شده یاد کربلا بودی اما... خواهرت نیست کنارت به عیادت برسد اندکی صبر کن آقا جوادت برسد بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند پنجهٔ شمر لعین شانه به مویت نزند حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت اگه اون لحظه میدید سرت رو دامن جوادت داری پا رو زمین میکشی...اما زینب نگاه کرد سر علی اکبر رو زانوی حسینه دید یه عده دارن کف میزنن..یه عده دارن هلهله میکنن.. میدونی چرا زینب بهم ریخت؟ از تحیُّر حسین...هرجای بدن که نگاه میکرد.. یه وقت صدا زد ..جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ امشب دلم می خواهد همه شما را در خانه امام حسن مجتبی(ع) پسر بزرگ زهرا(س) ببرم. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذولجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش عقیده من این است هر کس که می خواهد روضه امام حسن(ع) بخواند،باید در ماه رمضان بخواند. چرا؟ چون امام حسن(ع) روزه بود. بارها مرتبه امام حسن(ع) را زهر دادند. هر دفعه می آمد به حرم پیغمبر(ص) متوسل می شد و خدا شفایش می داد. معاویه به تنگ آمد.به پادشاه روم نوشت: من یک دشمن سرسخت دارم. چند مرتبه تا حالا زهرش دادم،ولی کارگر نشده،می خواهم او را از پا در بیاورم. یک زهری برایم آماده کن تا از زندگی قطع امید کند و کشته شود. پادشاه روم زهری آماده کرد. و برای معاویه فرستاد. و پیغام داد: مبادا!این زهر را به یک خدا پرست و مومن و مسلمانی بدهی. معاویه با چند واسطه با زن امام حسن (ع) جعده تماس گرفت و این زن خبیثه و ملعونه را فریب داد. معاویه صد هزار درهم پول برای جعده فرستاد و پیغام داد: فقط این زهر را به شوهرت بده تا بخورد.ممکن است به من بگویی پول به من دادی اما شوهرم را از من گرفتی چه کنم؟ تو شوهرت را بکش من تو را برای پسرم،یزید می گیرم. این زن فریب خورد.آی بمیرم، امام حسن (ع) روزه بود. هوا بسیار گرم بود. این زن نا نجیب یک ظرف شیر مخلوط با عسل که در آن زهر ریخته بود برای آقا آورد. آقا تشنه اش بود،تا این شربت از گلوی آقا پایین رفت اثر زهر را احساس کرد. شاید داد زده و ناله می کرده است: آه جگرم!آه جگرم! شماها بیشترتان زن دارید. می دانید چه می گویم. هر مردی در زندگی هر دردی داشته باشد اول به زنش می گوید. آی بمیرم برایت امام حسن!که در خانه ات هم غریب بودی،زنت دشمنت بود. تا آب از گلویش پایین رفت عوض اینکه زنش جعده را صدا بزند صدا زد: کنیزها!بروید زینیم بگویید بیایید، خواهرم بیاید،این بلاکش دوران باید. بی بی را خبر کردند، آمد. صدا زد: حسنم! داداش چه شده؟ صدا زد: خواهرم!حالم منقلب است. برو زود حسینم راخبر کن بیاید. نمی دانم رفقا! هیچ وقت مریض شده اید تا ببینید خواهرتانچه می کند؟ آی آنهایی که خواهر دارید تا زنده است قدرش را بدانید.خواهر خوب نعمتی است. وقتی آدم مریض می شود خواهر می آید،جلوی چشم آدم چیزی نمی گوید، اما می رود در صحن حیاط هی پشت دستش می زند و می گوید: نمی دانم داداشم چه شده است. بروید زودتر طبیب بیاورید برادم ناراحت است. امشب چراغها را خاموش کنید. چرا؟ چون کنارقبر امام حسن(ع) تاریک است همه کنار بستر امام حسن (ع) آمدند. صدا زد: برادرم! چه شده داداش؟ فرمود: حسینم! هر چه به سرم آمد از همین کوزه بود. برادرم!به خدا قسم اگر بخواهم بگویم،چه کسی زهرم داد می توانم بگویم،اما رسوایش نمی کنم. چقدر این بچه های فاطمه(ع) آقا هستند. صدا زد : حسینم ! دلم می خواهد مرا به سوی قبر جدم پیغمبر (ص) ببری تا با او تجدید عهد کنم. آنگاه مرا به جانب قبر مادرم فاطمه(س) برگردان. سپس مرا به بقیع ببر و در آنجا دفن کن. راضی نیستم به اندازه یک حجامتی خونریزی شود. یک وقت سرش را بلند کرد حالش منقلب شد صدا زد: زینبم!برو برایم یک تشت بیار!آی غریب آقا! رفتند یک تشت آوردند. آقا سرش را میان تشت کرد،همه نگاه می کنند یک وقت پاره های جگرش را میان تشت دیدند. جنازه امام حسن(ع) را به طرف حرم پیغمبر(ص) آوردند. یک وقت عایشه دختر ابی بکرسوار بر استر آمد و جلوی جنازه را گرفت. گفت: نمی گذارم جنازه حسن را کنار قبر شوهرم،پیغمبر دفن کنید. گفت: پیغمبر(ص) شوهر من است،پیغمبر(ص) را در خانه اش دفن کردید و خانه پیغمبر(ص) مال من است. ابن عباس جلو آمد،صدا زد: آی عایشه!پیغمبر(ص) نُه تا زن داشت،این خانه را اگر هشت قسمت کنند یک قسمت آن خانه سهم نه زن می شود. چطور نمی گذاری؟ یک روز سوار شتر می شوی جنگ جمل را راه می اندازی و به جنگ علی (ع) می آیی. یک روز سوار قاطر می شوی جلوی جنازه حسن (ع) ا می گیری.اگر تو زنده بمانی سوار فیل هم می شوی.جنازه آقا را به سمت قبرستان بقیع حرکت دادند. آی بمیرم جنازه امام حسن (ع) را تیر باران کردند. « اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الحسن المجتبی و أخیه الحسین سید الشهداء یا الله 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
. مداح: حسین هوشیار •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• "یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّه، یا مُحَمَّد بن عَبدِالله، یا اِمامَ الرَّحمَه، یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِه، یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه" اي ملائک سوي يثرب همه پرواز کنيد شمع سان، ناله و سوزِ جگر آغاز کنيد همه با هم به سَما دستِ دعا باز کنيد خون فشانيد ز چشم و به خدا راز کنيد مُهرِ غم، نقش به بال و پرتان مي گردد مرگ دورِ سَرِ پيغمبرتان مي گردد پيک غم از حرمِ خواجه ي اَسرا آيد خبر از فاجعه ي محشر کبري آيد کاورانِ اَجل از جانبِ صحرا آيد نگذاريد دَرِ خانه ي زهرا آيد قاصد مرگ کجا، کعبه ي مقصود کجا مَلَکُ الموت کجا، خانه ی معبود کجا * مثل پروانه ای حضرت زهرا داره دورِ بابا میگرده، اشک میریزه، دستمالِ نمناکی روی پیشانی گذاشته، تبِ بدن رسول اکرم، تن فاطمه رو میلرزونه، ناگهان بی بی صدای در شنید، آمد پشت در حضرتِ فاطمه، در رو باز کرد، یه نفر دَمِ در ایستاده با ادب، اجازۀ ورود میخواد، شما کی هستید؟ گفته باشه: من سائلِ دَرِ این خانه هستم، گفت: برو ای سائل، برو حالِ پدرم خوب نیست، برو یه وقت دیگه ای بیا...* اَجل اِستاده هراسان به دَرِ بيت رسول پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دُخول لرزد از زمزمه ي او دلِ زهراي بتول فاطمه نزد پدر آمده محزون و ملول *اومد پیش بابا، کی بود در میزد؟ پدر جان! گفت: من سائلم، میخوام شمارو ببینم، دوبار، سه بار تا حالا اومده، پیغمبر فرمود: فاطمه جان! نشناختیش؟...* که اي پدر پيک عجيبي است تو را مي خواند کيست کز هر نَفَنش قلب مرا لرزاند گفت در پاسخِ زهرا پدر، اي پاک سرشت دست تقدير براي تو غمي تازه سرشت پدرت مي رود امروز به گلزار بهشت آسمان کوهِ بلا را به سر دوش تو هِشت فَلَک امروز پُر از ناله ي جبرائيل است اين غريبي که بُوَد پشت در، عزرائيل است * دخترم! این برادرم مَلَكُ الموتِ، از هر در خونه ای بخواد وارد بشه اجازه نمیگیره، اما چون تو جلوی در ایستادی، تا تو اجازه ندی وارد نمیشه... یا رسوالله! نذاشتن آب کفنت خُشک بشه، کاش فقط اجازه نمیگرفتن، اومدن هیزم آوُردن، کاش فقط هیزم می آوُردن، آتیش زدن، با لگد در رو شکستن... یارسول الله! بعد از رحلت شما...* کار و بار دو جهان ریخت بهم غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانۀ تو گشت حرام رخت مشکیِ یتیمی به تنِ زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حکم بر خانه نشینی علی امضا شد بعدِ تو حُرمت کاشانۀ تو حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشت در و آتش و دود و مسمار خوب فرمان موَدت به خدا اجرا شد *مگه آیۀ قرآن نیست که خداوند فرمود: ای پیغمبر! به این مردم بگو:"لا اَسئَلُکُم عَلَیه اَجرًا، اِلا مَوَدَةَ فى القُربیٰ" بیست و سه سال زحمت چه زحمت ها کشید، دندونش رو شکستن، محاصره اش کردن، تحریمش کردن، شکمبه شتر روی سرش خالی کردن، زدنش، تبعیدش کردن، دلش رو شکستن، اما پیغمبرِ مهربانیِ، اهل گذشته، اهل ندید گرفتنِ، اما فرمود به امر خدا: هیچ مزدی از شما نمیخوام، فقط به من قول بدید با بچه هام مهربون باشید، با دخترم مهربون باشید، دلشون رو نشکنید... یا رسول الله!....* خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه ها هست، بمانند، ولی عاشورا تشنه لب شاهِ غریبی که تک و تنها شد از بلندی فَرَس تا به زمین خورد شنید صحبت از غارتِ معجر ز سَرِ زن ها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد *مگه شما حسین رو بغل نمیکردی؟ مگه روی دوشِ جاش نبود؟ مگه رویِ سینۀ شما جاش نبود؟ وقتی پیغمبر داشت جون میداد، امام حسین سن و سالی نداشت، تو اون عالمِ بچگی خودش رو انداخت رو سینۀ پیغمبر اکرم، اهل خانه اومدن بردارن، آخه سینۀ محتضر رو باید سَبُک کنی، اما دیدن دست پیغمبر داره اشاره میکنه، دست نزنید، وقتی حسینم رویِ سینۀ منه من راحت جون میدم... یه روز حسین رویِ سینۀ پیمبر، یه روزم رویِ خاکِ کربلا...ای حسین...* زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خس بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو گوش قاتل نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره اش را بُردند زره اش هیچ، سرِ پیرهنش دعوا شد محمد جواد شیرازی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نوحه امام حسن علیه السلام. چه می‌شود که شوم ، زائر کویت حسن. مرغ دلم شده پروانه ،کویت حسن. گل باغ نبی ،چلچراغ بقیع. یاحن یاحسن ،یاحسن یا حسن. قسم به صبر،که گدای سر راه تو ام . قسم به عشق ، به امید یک نگاه تو ام . زار و دلخسته ام ،به تو دل بسته ام. یا حسن یا حسن،یاحسن یاحسن. سلام من به مزارت ،ای امام کریم. خدا کند ،که دلم شود به کویت مقیم . بر لبم نام توست، بر کفم جام توست . یاحسن یاحسن،یاحسن یاحسن. صفای دل به جز از مهر و ،ولای تو نیست. شفای جان ،به جز از اشگ و عزای تو نیست . پور خیرالانام،بر تو گوییم سلام . یاحسن یاحسن،یاحسن یاحسن . قربت تو همه جا ، ورد زبان من است.بقیع توبه خدا،بهشت جان من است. من گدای تو ام، آشنای توام . یاحسن یاحسن،یاحسن یاحسن. شاعر حامدی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پسر زهرا/ تو اوج غربت یه تیکه سنگه نشونه برا مزارش دلم گرفته / حسن غریبه حتی یه گریه کن نمی بینی کنارش سایه بون قبر حسن بال کبوتر شکسته حرمتا از این نمیشه بدتر با اشک و ناله بخونید: غریب مادر دلم براتو میشکنه، حرم نداری حتی بالای قبرتم پرچم نداری اما بدون نوکر عاشق کم نداری خزون تر از خزون حسن ارباب مهربون حسن لطف تو بیکرون حسن (جانم حسن جانم حسن) از ماتم تو/ عالم پریشون آخه غمت ناموسیه ای وای از این غم تصورش هم / دل میسوزونه پسر باشی و مادرت بیفته محکم ای کاش نبودی و نمی دیدی لگد زد اون بی حیا دو دستی زد، آه خیلی بد زد تا در شکست پهلو شکست هر کی اومد زد ای کاش دیگه بدتر از اینو نمی دیدی هر شب با یاد اون سیلی از خواب پریدی تو هم شبیه فاطمه خیلی خمیدی گوشواره های مادرت شکست جلو چشم ترت فدای قلب مضطرت (جانم حسن، جانم حسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حضرت فاطمه عزا به پا می‌کند                    گریه در ماتم سه مقتدا می‌کند ریـزد از دیـده ی، شیعه اشک عزا                  یـا نَبـی یـا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا   درمدینه عیـان نشانه ی محشر است                 آسمان تیره درماتم پیغمبر است بستـه شــد دیــده ی، خـاتـم الانبیـا                  یـا نَبـی یـا حسن، یا رضـا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا  شیعه دست الم به سینه و سر بزن              تیربــاران شـده پیکـر پاک حسن گــریه کـن گــریه کن، در غم مجتبی               یا نبـی یا حسن، یـا رضـا یـا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا  فــاطمـه نالــه از غــم پسـر می‌کند               قاسـم بن الحسن پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش،خون دل مصطفی                یا نبـی یـا حسـن، یا رضــا یـا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا  وامصیبت کـه در آخـــر مـاه صفـر                     کُشته گردد رضا زاده ی خیـرالبَشر قلب او می‌شود، خون ز زهر جفا                     یـا نبـی یـا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا در خــراسان بـه پـا محشر کبری شده             تــازه داغ دل حضــرت زهــرا شـده کشته شد کشته شد،نجل خیرالنّساء             یـا نبــی یـا حسـن، یـا رضـا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا ذبیح الله احمدی گورجی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی! ای جبرئیل هم‌سخنت أیها الکریم شب‌زنده‌دار، دیدهٔ دلخستگان شهر هر شب به شوق آمدنت أیها الکریم نشنید آن‌که بر تو روا داشت ناسزا یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم هرچند که غریب‌نواز مدینه‌ای ماندی غریب در وطنت أیها الکریم حتی شهادت تو نداده‌ست خاتمه بر روضه‌های دل‌شکنت أیها الکریم جا مانده بود هر کسی از کوچه‌‌ها، رسید تشییع شد چگونه تنت؟ أیها الکریم حتی هزار تیرِ به تشییع آمده بردند سهمی از کفنت! أیها الکریم ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
◾بنداول شام عزای زاده زهرا حسن شد خون بر دل زار شهید بیکفن شد زینب ز دیده خونفشان چون فاطمه شد قد کمان ای وای از این غم(۲) ◾بنددوم خون جگر از لعل لبها گشته جاری گفتا خبر از حال زار من نداری بعد از پدر در غربتم زائر ندارد تربتم ای وای از این غم(۲) ◾بندسوم داغ دل زینب دوباره گشته تازه بعد از شهادت تیرباران شد جنازه در پیش چشمان همه جان داد شاه علقمه ای وای از این غم(۲) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای در کوچه تنها و بی یار ویاور۲ ای شاهدی بر سیلی خوردن مادر۲ واویلا واویلا واویلا واویلا ۲ ____ دست مادر بگرفته،تا خانه بردی تاآخر عمر خود، خون دل خوردی واویلا... _____ طعنه زدند بر تو،یاران نادان پای تو زخمی شد،با تیغ آنان گفتند تو راکه، مذلّ المؤمنینی جانها فدای، مظلومی اینچنینی واویلا... ____ ای اولین مسموم آل پیغمبر داده تورا زهرکین بی وفا همسر خون دلت را دیدش بیچاره خواهر شد دیده هایش گریان،ناله زد مادر واویلا... _____ مزار تو بی نور وبی سایبان است مظلومی تو ازین قبرت عیان است روزی می آید که بر مهدی بنازیم با جان ودل بهر تو حرم بسازیم واویلا.... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
◾بنداول ای غریب مدینه سوزم از غصه هایت میزنم هر شب و روز از محبت صدایت من گدای تو هستم در کنارت نشستم(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بنددوم بین کوچه شنیدم شاهد مادری تو حافظ جان مادرحافظ معجری تو از جگر ناله داری سر به زانو گذاری(۲) واغریبا واغریبا(۳) ◾بندسوم زهر کین تا شرر زد بر تن خسته تو میرسد بر دوعالم آه پیوسته تو پیکرت غرق خون شد این کفن لاله‌گون شد(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بندچهارم تسلیت گویم امشب من به ابن الکریمم بر ولی نعمت خود شاه عبدالعظیمم غرق در عزتم کن کربلا قسمتم کن واغریبا غریبا(۳) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعر به سبک گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر در فراق پدر در غم دو پسر ابتاه ابتاه ابتاه گوید یا حسن یا حسن یا رضا گوید یا رسول الله (۲) رحلت حضرت خاتم الانبیاست اول غربت سیدالاوصیاست آسمان گشته خیمه ی ماتم خواجه ی عالم رفته از عالم یا رسول الله (۲) از نهاد علی خیزد این زمزمه غربت آورده رو بر من و فاطمه من که فتح بدر و احد کردم باید اکنون خانه نشین گردم یا رسول الله (۲) شیعیان طشت خون را نظاره کنید گریه بر جگر پاره پاره کنید به خدا این بر همه معلوم است که حسن بیش از همه مظلوم است یا رسول الله (۲) خیزد از طشت خون ناله ی وا حسن یا حسن یا حسن یا حسن یا حسن همه ی عالم بر تو می گرید چشم قاتل هم بر تو می گرید یا رسول الله (۲) ای خراسان بسوز در عزای رضا گریه کن گریه کن در عزای رضا که رضا جان داده غریبانه مثل زهرا در گوشه ی خانه یا رسول الله (۲) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه اربابی چه درباری چه شورِ ناب و شیرینی یقین دارم که داری نوکرت را خوب می‌بینی بمیرم که خبر داری که در خلوت چه‌ها کردم نکرده ظلم در حقَّتْ  چنان من هیچ بی‌دینی مَنی که بینِ روضه گریه کردم می‌زدم سینه به خود گفتم که رویِ سینه کرده چکمه سنگینی گناهانم همیشه سینه‌ات را می‌کند سنگین دعایِ بنده‌یِ عاصی ندارد..... آه.... آمینی تو که حتّی به فکرِ قاتلت بودی دعایی کن به عشقِ مهدیِ زهرا  دلم را کربلایی کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7