از عرشِ خدا بانگِ سعادت آمد
نورِ چشمانِ علی(ع)، کوهِ صلابت آمد
زینبِ حضرتِ زهراست بدانید فقط
جهتِ بندگی و صبر و رشادت آمد
#میلاد_حضرت_زینب💫💞
#روز_پرستار💫💞
#تبریڪ_و_تهنیٺ_باد💫💞
...
شور
مدح خانم حضرت زینب سلام الله علیها
دختر حیدر زینب زینب
عزیز مادر زینب زینب
عشق برادر زینب زینب
برجهان سرور زینب زینب
عالمه ی بی معلمه شیر زنی که هست بی واهمه
میدونید که این خانم کیه اسطوره ی شاه علقمه
زینب زینت بابا
زینب دختر زهرا
زینب جان حسین و
جان حضرت سقا
روحی فداکِ
الگوی صبر و حجب و حیا
شیر زن دشت کرببلا
صاحب اختیار دو دنیا
ذکر جنون سینه زنها
عمه جانه صاحب الزمان چون اسدالله و بی امان
با لسان حیدری او ویران شده کاخ ظالمان
کوه غیرته زینب
چه با هیبته زینب
کل لشگر کفر ماند
مات و مبهوته زینب
روحی فداکِ یا زینب
عمه ی سادات زینب زینب
قبله ی حاجات زینب زینب
ماه سماوات زینب زینب
عالی درجات زینب زینب
عقیله ی بنی هاشمه سر تا به پا عینه فاطمه
توی کوفه ترسیده ازش عبیدالله بن مرجانه
پروردگار غیرت
اوج وقارو عزت
انگار خود علیه
از بسکه داره جرات
روحی فداکِ یا زینب
شعر و سبک از سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا محمودی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سرود لری حضرت زینب س.mp3
2.62M
🎉 سرود لری ولادت
حضرت زینب سلام الله علیها
دِلا چه شادهَ ، روز(شوُ) ولادَتَه
دِ آسمونا ، اِمشُو قیامَتَه
با خنده از راه ، میان ملائکَه
عیدی زیادهَ ، شِوئهَ عنایَتَه
زینت حیدرَه، ثانی مادَرَه
بعد زهرا بی بی ، اَ همَه سرتَرَه
بارو بارو بارونَ هی...
دَسِه زینبش وِ دَسای حسینَ هی
قبله همَه مدافعانَ زینب
جونه ما وَصله همَه وِ جونه زینب
الگوی تمومیَه زنانَ زینب
.......
چه با حیا و ، چه با نجابَتَه
پیش بِرارِش ، خیالش راحَتَه
تموم مردا مرید زینبن
همَه مِدونَن ، چه با شهامَتَه
بَه بِه ای وِقارش،زنِهّ ایمَ نِثارش
خطبه هایَ زینب،بودهَ ذوالفقارش
بارو بارو بارونَ هی...
زنِهّ ایه بی تو مُفتشم گرونهَ هی
بی حسین شِوئِش که صب نمیشَه زینب
کناره برارِشَ همیشَه زینب
کاخ ظلمت و زده َ از ریشهَ زینب
امشو:امشب
دِ : به
شِوئهَ: شبه
دَسِه: دست
بِرارِش:برادرش
مِدونَن:میدونن
زنِهّ ایه:زندگی
ای:این
عجل لولیک الفرج
۴جمادی الاول۱۴۴۶
✍هاشم محمدی آرا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سینه زن یا گریه کن ، مداح یا که منبری...
تا قیامت ریزه خوار خان بی بی زینب(س)اند
شام میلادش شده درعرش جشن است و سرور
عاشقان حضرت ارباب در تاب و تب اند
هر که شد دلداده زینب(س) دلش مانند صبح
دشمنان حضرتش در دام ظلمت چون شب اند
تا شود قسمت ببوسند خاک پایش در دمشق
میکنند اکنون به نامش شیعیانش خوب عشق
"عاصی"
🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعر ولادت حضرت #زینب_کبری_سلام_الله_علیها
هربار که بر چهره ی بابا نظر کرده
آتشفشانی در دل او شعله ور کرده
یک نیمه اش زهرا و نیمِ دیگرش حیدر
در خلقت این زن خدا شق القمر کرده
درماجرای شام حتی در دفاع از او
جبرئیل هم بال وپر خود را سپر کرده
نوری که زینب در دل غم پرورش دارد
خورشید را در کل عالم بی اثر کرده
از تیغ تیزِ خطبه های آتَشینِ او
دائم سپاهِ دشمن احساس خطر کرده
باید که بی شک خلعت پیغمبری باشد
این چادری که زینب کبری به سر کرده
#فرزانه_قربانے
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند
تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند
چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد
باز تکرار همان سورهی اعطینا شد
#میلاد_حضرت_زینب💫💞
#روز_پرستار💫💞
#تبریڪ_و_تهنیٺ_باد💫💖
...
#سلام_بر_زینب_صبور
کوثری دیگر رسیده، با دو صد شور و شعف
زین اب، جانان حیدر، همچو دری در صدف
بانوی هفت آسمان، عشق حسین بن علی
از وجودش شکر و تسلیم و رضا شد منجلی
از مقامات بلند و عصمت اللهی او
بردن نام قشنگش، با سلام و با وضو
آسمان غرق تحیر از شکوه و عزتش
مُلکیان غرق تماشا از جمال و شوکتش
صاحب عقلُ درایت، چون امیرالمومنین
مانده از او جاودانه، خطبههایی آتشین
بانوی حجب و حیا، چون مادر والا مقام
صاحب فضل و کرامت، آیت اللهی تمام
ماه و خورشید و ستاره، خادمان مکتبش
در جهان جاری است انوار وجود طیبش
حافظ حجب و حیا و حافظ گنج ولا
نام او تصویرساز ماجرای کربلا
کربلا بود و دمادم عشق بود و امتحان
"ما رایت" شد چراغ و مقتدای رهروان
#معصومه_مشهدیزاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شور ولادت حضرت زینب(س)
بند اول
و ما ادراک ما زینب(س)
حبیبه ی خدا زینب(س)
نور دو چشم و زینت/ خونه ی مرتضی زینب(س)
خود مولا کلی منقبت داره
علیه یک تنه زینت خدا
تو ببین شان و مقام زینبو!!
که شده زِیْن علی مرتضی(ع) ۲
مایه ی افتخار همه دخترها
همه عشق و امیده حضرت زهرا(س)
سلام الله علیکِ زینب کبری(س)
بند دوم
و ما ادراک ما زینب (س)
عقیلةٌ النسا زینب (س)
عالمه و فهیمه ی /علوم انبیا زینب(س)
کسی که شاگرد درس فاطمس
مرجع تقلید عالمین میشه
تو مقام و ارزشش همینو بس
کربلا ، نائبة الحسین(ع) میشه ۲
پای درسش میشینن عالم بالا
به مقامش علی هم گفته ماشالا
سلام الله علیکِ زینب کبری(س)
بند سوم
و ما ادراک ما زینب(س)
ستون خیمه ها زینب(س)
فاتح شام و کوفه و/ راویِ کربلا زینب(س)
وقت نُطْقِش توی کوفه توی شام
یاد و خاطر علی(ع) رو زنده کرد
یه تنه با ذوالفقار خطبه هاش
زد به قلب معرکه مثل یه مرد ۲
تو وجودش نمایان هیبت مولا
به قیامش خدا هم میگه ای والله
سلام الله علیکِ زینب کبری(س)
مرتضی سراوانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ابیاتی از بحر مرکب حضرت زینب (سلام الله علیها)
در لقب، پیشتر از زینت مولا بودن
مفتخر بود به صدیقۀ صغری بودن
چون نبی، چله گرفته ست علی هم به نظر
تا قدم رنجه کند ام ابیهای دگر!
باید آئینۀ امّ النجبا گفت به او
زینت پنج تن آل عبا گفت به او
از همان روز که آمد دلش آرام نداشت
شرح دلتنگیاش انگار سرانجام نداشت
اشک میریخت ولی در طلب دنیا نه!
گریه میکرد، در آغوش حسین اما نه!
مردم دیدۀ او میل به اغیار نداشت
جز حسین بن علی با احدی کار نداشت
از همان روز جهان دید که در شادی و غم
جان او و پسر فاطمه وصل است به هم
عشق بود آنچه که از خون خدا در رگ داشت
عشقی آنگونه که در عقد، دوتا شرط گذاشت:
اینکه هر روز به دیدار حسینش برود
در سفر نیز پیِ نور دو عینش برود!
سفر...آری سفر، افسوس سفر... آه سفر
داشت در هر قدمش غصۀ جانکاه سفر
پس به میدان بلا او دل و جانش را برد
ذوالفقار دو دمش را (پسرانش را) برد
آسمان تا افق دیدۀ او پل میزد
نور بر چادر او دست توسل میزد
بست چون مشتِ گره کرده، پَر معجر را
عاقبت دید جهان، فاطمۀ دیگر را
کیست لایق که نهد زیر قدومش سر را؟
چرخ برخواست که تا زین بکند اختر را!
او پسندید ولی شانی از این بهتر را
زد قدم زانوی عباس و علی اکبر را
ملک وحی ندا داد که: غَضّوا ابصار
دختر فاطمه بر مرکب خود گشت سوار
در مثل، آینۀ فاطمه در حال عبور
دشت محشر شده و مرکب او ناقۀ نور
با جلال و جبروتی که خدا داند و بس
بست بر غرق تحیر شدگان راه نفس
دختر فاطمه یا امّ ابیهای دگر
چه بنامیم تو را کوثر بعد از کوثر؟
حُجب شاعر شد و در مدح تو برداشت قلم
تو خداوند حیایی به خداوند قسم
دشت با آنهمه اندوه تماشایی بود
آنچه میدید فقط چشم تو، زیبایی بود
اصلا این دشت پریشان تو بود از اول
کربلا عرصۀ جولان تو بود از اوّل
لکّۀ ننگ به پیراهن تاریخ شدند
دشمنان تو اسیرت شده، توبیخ شدند
دختر حیدر کرّار و حقارت؟ هیهات
غم بی معجری و حرف اسارت؟ هیهات
آنچه گفتند و شنیدیم نیامد سر تو
دست دشمن نرسیده نخی از معجر تو
کوفه تا شام به هجده سرِ بر نیزه قسم
از سر دوش تو یکبار نیفتاد علم
از سر مقنعه گردی بتکانی کافیست
تیغ و شمشیر چرا؟ خطبه بخوانی کافیست!
ظاهرت زینب کبری شده، باطن حیدر
وقت آن است علی جلوه کند بر منبر
نکن ابراز غضب را، نمی ارزد کوفه
خم بر ابروت بیاور که بلرزد کوفه
اسکتوا...زنگ شترها همه خوابید، بخوان
مسجد از لحن تو یکمرتبه لرزید بخوان
تیغ برداشته ای، ضربۀ نطقت کاریست
واژه در واژه علی در سخناتت جاریست
گرم هوهو شده این تیغ که میچرخد مست
شعر دیوانۀ توصیف تو شد وزن شکست
همه مبهوت رجز خوانی چشمان تو هستند
پریشان تو هستند
علی آمده یا زینب کبری؟
همه حیران تو هستند!
علی در سخنانت، حرکاتت، عملت، طرز نگاهت، غضبت، شیوه ی نطقت، نفست، لحن فصیحت، کلماتت، نظرت، حجب و حیایت، جبروتت، قدمت
شیرخدا در تو رسیده ست به تکرار
بکش تیغ سخن را دم پیکار
چه خوب است بگویند به تو «زینب کرّار»
تو را باید از این بعد بخوانند به این نام
امیری تو و بر شانه ی تو پرچم اسلام
اسیران تو هستند یکی کوفه یکی شام
سر راه تو افلاک نشسته ست
ملک هم کمر همّت خود را به فرامین تو بسته ست
رسیدی تو به مسجد
قلم و دفتر و شعر و ضربان و دل
و عقل و نفس شاعرت انگار که مست است
سر وزن شکستهست:
با وقار و غضب قدم برداشت
دختر فاطمه علم برداشت
و اذا زلزت قیامت کرد
مردم کوفه را ملامت کرد
واژه در واژه تیر از پی تیر
خطبه را خواند با صدای امیر
خطبه اش موج خشم در طغیان
ظاهرا خطبه، باطنا طوفان
با صدای ابالحسن لرزید
مسجد کوفه دفعتا لرزید
این بلا از گرفتنِ آه است
وقت جولان عصمت الله ست
بر زمین دوخت جای پایش را
برد بالا تُن صدایش را
از ستون ها صدای ناله رسید
مسجد کوفه را به خاک کشید
همه بودند بیمناک از سقف
روی مردم نشست خاک از سقف
فرش ها شانه شانه لرزیدند
مسجدی ها چقدر ترسیدند
پله ی منبر از صدا لرزید
پشت ابن زیادها لزید
اسکتوا! از غضب لبالب پر
سر جا ایستاد زنگ شتر
گر جمل بود محشری میشد
جنگ یک جور دیگری میشد
گر جمل بود خطبه ای میخواند
شتر حادثه به گل میماند
اسکتوا گفت و از زمان رد شد
زین اب بودنش زبانزد شد
بعد از این کار رزم با زینب
روی منبر علیست یا زینب
یا علی یا علی...فقط علی است
متن این شعر خط به خط علی است
هو علی، حق علی، نگار علی
حک شده روی ذوالفقار: علی
از علی بند بند میگویم
نام او را بلند میگویم....
حب آل علیست راهِ نجات
به گل روی مرتضی صلوات
مسعود یوسف پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7