eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
چیه؟ کلافه شدی؟ کانال ها تکرارین؟😰😪 اگر یه کااانال وااقعا مفید میخوایے👌👏 اگر یه کااانال وااقعا موثق میخوایے👌👏 فقط_بزن_روی_قلب😍😍👇👇 🔴 🔴 🔴 🔴 🔴🔴🔴🔴 🔴🔴🔴🔴 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴 🔴🔴 🔴🔴🔴🔴🔴 🔴🔴 🔴 🔴🔴🔴🔴🔴 🔴 🔴 🔴🔴🔴 🔴 🔴🔴🔴 🔴 ⚫️ 👆
بسم ‌الله الرحمن الرحیم 🌾امام_حسن_عسکری_ع_شهادت 🥀محسن_ناصحی یک عمر گرفتار مصائب بودی محصور به کینه ی اجانب بودی با این همه از تو بیشتر ترسیدند آخر پدر امام غائب بودی 🌾🍂🌾🍂🌾 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم 🌾امام_حسن_عسکری_ع_شهادت محسن_ناصحی دل ساخته یک مدینه با سامرّا از بین بقیع رفته تا سامرّا یک صحن به نام عسکری بین بقیع یک صحن به نام مجتبی سامرّا 🥀🍃🥀🍃🥀🍃 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🍁•مثلِ بغض از وسط حنجره.. 🥀روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسین سازور •✾• بریم سامرا .. بریم تشییع پیکرِ امام عسکری .. خوش به حالِ اونایی که الان کنارِ حرمتند .. اونجا دارن برات عرض ادب میکنن .. یقیناً امروز امام زمان سامرا تشریف دارند اَلسَلامُ عَلَیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ .. مثلِ بغض از وسط حنجره برخاسته ايم همچو اشک از غم يک خاطره برخاسته ايم با دو صد حاجتُ و درد و گره برخاسته ايم به هواى حرم سامره برخاسته ايم روضه ی غربت تو حالِ عجيبى دارد هركه نامش حسن است ارثِ غريبى دارد جان به قربانِ دلت جان به فداىِ سر او فرق ها داشت نگاهِ تو و چشم تر او كه تفاوت بكند ، همسرتو .. همسر او طعنه بسيار شنيده دل غم پرور او حسنِ سامره صحن حرمش محترم است حسنى بينِ بقيع است كه او بى حرم است ياحسن ، آهِ تو پرداختنى ميخواهد ياحسن ، داغِ تو بر سرزدنى ميخواهد ياحسن ، نام تو دور از وطنى ميخواهد ياحسن ، روضه ی تو سوختنى ميخواهد دل تو تنگِ مدينه است كه دلگير شدى مادرى هستى عزيزم تو اگر پير شدى خانه كوچکِ تو هيچ كم از زندان نيست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نيست بينِ يک مشت نگهبان كه بوىِ ايمان نيست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نيست خانه ات امنيت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ايمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلاً اين غصه به پيمانه تو ريخته اند؟ اصلاً آقا سر پروانۀ تو ريخته اند؟ شعله بر دامنِ كاشانۀ تو ريخته اند؟ چهل نفر در وسط خانۀ تو ريخته اند ؟ راهِ ناموس ترا بسته كسى در كوچه؟ همسرت را زده پيوسته كسى در كوچه؟ كوچه اى بود مدينه، كه زنى خورد زمين ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمين .. فاطمه با لگدِ بد دهنى خورد زمين .. حسن عسكرى، آنجا حسنى خورد زمين .. قسمت اين بود كه او درد و محن جمع كند گوشوار از وسط كوچه حسن جمع كند قسمت اين بود از اين داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپيدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لبِ خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پيكر مسموم تو ميگفت حسين .. نفسِ تشنه ی حلقوم تو ميگفت حسين .. پسرى داشتى و آب به لبهاىِ تو ريخت لحظه ی تشنگى ات گريه به غمهاىِ تو ريخت اشک بالاى سر پيكر تنهاى تو ريخت خاكها بر سرش از ماتم عظماى تو ريخت روى زانوىِ پسر بودى و عطشان نشدى حسنِ فاطمه صد شكر كه عريان نشدى پسرى داشتى و زود كفن كرد ترا كفنِ فاخر و شايسته به تن كرد ترا درخور شان تو تشييع بدن كرد ترا تيرباران چه كسى مثل حسن كرد ترا؟ نيتم بود حسين و ز كفن ميگفتم ناخودآگاه همش ياد حسن می افتم .. خواهرى داشتى و حرمت او حفظ شده احترام دل بى طاقت او حفظ شده بعد تو روسرىِ عصمت او حفظ شده دست بسته نشده عزت او حفظ شده خواهرت بزم شراب و سر بازار نرفت به اسيرى وسط مجلس اغيار نرفت .. شاعر : محمد جواد پرچمی وقتی ظرف آب رو آورد برا پدرش ، از بس که که زهر بدنُ ضعیف کرده بود بدنِ حضرت به لرزه افتاده بود .. ظرفُ مقابلِ دهانش گرفت برخورد دندان های مبارک با ظرفِ آب دلِ زمانُ آتش زد .. عرضِ روضه مو از همه التماسِ دعا .. میخوام بگم آقاجان این صدا شما رو بیشتر اذیت کرد یا وقتی اون نانجیب چوب خیزران رو بلند کرد .. انقدر به لب و دندانِ حسین چوب زد ... حسین ... چوبی به لبت نشسته دید دندانِ تو را شکسته دیدم چشمانِ تو را پر آب دیدم دورِ سرِ تو شراب دیدم .. 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمینه امام زمان و امام حسن عسکری سلام الله علیهما نوحه امام زمان و امام عسکری یا اباصالح مولا مدد تویی قبله ی دلتنگی یام تا خود محشر تویی آقام من کسی نیستم که تو می خوای ولی تو اونی که من می خوام جون میزارم پای یک نگات برسون من رو به خاک پات الهی ای مهربون ترین درد تو به جون نوکرات هواتو کردم بهار من یاد تو دائم کنار من بگو کدوم روز از این روزا سر میرسه انتظار من العجل یا صاحب الزمان زندگی بی تو فقط عزاست بی تو نفس تنگی سهم ماست روزی که بی یادت بگذره روز غم و مرگ عاشقاست سامرا لبریز ماتمه آسمون دل پر از غمه غم عالم روی شونه ی آخرین خورشید عالمه لحظه های آخر پدر مونده چشم خسته اش به در چشم انتظاره تا اینکه او جون بده در آغوش پسر می لرزه هم دست و پیکرش خون گریه داره چشم ترش می نوشه شربت آخر و از دستای گرم پسرش غم میریزه از ناز نگاش سرداب غم گشته قتله گاش آخرین لحظه در قلب خود یاد حسین است و کربلاش سلام الله و علی الحسین ای سر جدای دور از وطن ای کشته ی پاره پاره تن تشنه لب ساحل فرات ای ذبیح الله بی کفن 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از تبادل موقت برای دیده شدن کانال.
خورشید تابناک تمام مسیرها هستند در طواف تو ماه منیرها ای شاهراه یازدهم در مسیر نور ای دست گیر قاطبه ی مستجیرها دست کسی به دامن درکت نمی رسد از تو نگفته اند به غیر از خبیرها تفسیر آیه های خدا را قلم بزن وامانده است بی تو کلام دبیرها معراج عشق در حرم سامرای توست کوری چشم شور تمام حقیرها ما را گدای سامره خواندند و بعد از آن خط خورد نام ما ز جهان فقیرها نورت شکافت لشکر ظلمت پرست را دنیا ندیده است تو را چون اسیرها در تنگنای سامره می خواند چشم تو از چشم شیعه درد نهان ضمیرها آشفته است حال جهان منجی اش کجاست؟ فرزند تو خلاصه ی نعم الامیرها.. 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹اشک حسرت🔹 مردِ جوان دارد وصیت می‌نویسد می‌گرید و ذکر مصیبت می‌نویسد دنیا برای رحمت او جا ندارد آه این غریب از رفع زحمت می‌نویسد از شرح حال خود سخن می‌راند اما انگار در توصیف غربت می‌نویسد کاتب ندارد این امیر از بس که تنهاست از درد خود در کنج خلوت می‌نویسد غربت درِ این خانه را از پشت بسته‌ست مهمان ندارد؛ جای صحبت، می‌نویسد خمس و زکات شیعیان را می شمارد سهم فقیران را به دقت می‌نویسد در چند خط می‌گوید از حج و ثوابش این بند را با اشک حسرت می‌نویسد پیش از نمازِ واپسینش رو به قبله از خاطراتش چند رکعت می‌نویسد زندان به زندان با نماز و روزه و عشق دربان به دربان درسِ عبرت می‌نویسد حتی برای خشم شیرانِ درنده با چشم‌هایش از محبت می‌نویسد بعد از شکایت از جفای این زمانه در سر رسید فصل غیبت می‌نویسد ـ من زود دارم می‌روم اما میایم با احتیاط از رازِ رجعت می‌نویسد می‌نوشد آب و یاد اجدادش می‌افتد با رعشه از آزار شربت می‌نویسد سر را به پای طفل گندم‌گون نهاده‌ست بر طالعش حکم امامت می‌نویسد فردا خلیفه بر درِ این خانه با زهر از مرگِ او جای شهادت می‌نویسد بازارهای سامرا خاموش و گریان بر در حدیثِ حفظِ حرمت می‌نویسد با دست‌های کوچکش یک طفلِ معصوم نام پدر را روی تربت می‌نویسد 📝 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کتیبه بر در و دیوار بستند دل آیینه رویان را شکستند عزای سامرا داغ مدینه است حسن ها داغدار کوچه هستند * ز گلبرگ دو چشمش یاس افتاد دلش در آتش احساس افتاد میان کاسه ی آبش چه میدید که یاد حضرت عباس افتاد * عزایش رستخیز روضه ی ماست عطش هم اشک ریز روضه ی ماست امام از کودک خود آب میخواست همین جمله گریز روضه ی ماست * دلش لرزید پای دستهایت نمیداند عزای دستهایت گدا از سامرا با دست پر رفت دعا کرد از برای دستهایت * دل و جان در عزایت گریه کردند فراوان در عزایت گریه کردند کریم سامرایی ای حسن جان کریمان در عزایت گریه کردند ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تنها نه اینکه بر تن تو جامه ی عزاست حتی سیاه پوش غمت سرّ من رئاست غم، واژه ای که بیشتر از هر کس دگر با چشم های دائم الاشک تو آشناست تنها، غریب، گوشه ی سرداب خانه ات بر گونه هایت اشک عزای پدر رهاست این روزها اگر که ندارید زائری ما را به سامرا ببر، اینجا پر از گداست انگار ماتم تو تمامی ندارد و هر روز، سینه ی تو به یک داغ مبتلاست تو سوگوار خانه ی آتش گرفته ای اما شکستن تو در این داغ، بی صداست مثل همیشه آخر شعرم رسید و باز دستم به دامن تو و امضای کربلاست ⏹ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ساقیا ما همه از برکت جامت مستیم یازده مرتبه از بردن نامت مستیم آنچه از دست تو جاری ست شرابی ست طهور شکر در سایه ی الطاف "امامت" مستیم محو در روشنی گنبد زردت مثل یاکریمان نشسته سر بامت مستیم " نَحنُ کَهفُ لِمَنِ التَجَاَ اِلَینا "گفتی عمری از لذت فحوای کلامت مستیم به همان کرببلایی شدن مان سوگند هم چنان با یکی از پنج علامت مستیم می نخورده همه اصحاب تو اقا مست اند می نخورده همه چون "ابن هشامت" مستیم وَ تَصَدَّق... همه هستیم "ابوهاشم" تو سال ها با کرم و لطف مدامت مستیم نان تو باده ی ما کاسه ی تو ساغر ماست تا سحر با نمک سفره ی شامت مستیم ساقیا مرحمتی پشت در میکده ایم به امیدی به در خانه ی تو آمده ایم شیعه از پرچم تو حوله ی احرام گرفت حرم الله حریم حرمت نام گرفت قبله ی قبله تویی کعبه به تو رو زده است حجرالاسود از ایوان طلا وام گرفت خضر اولاد علی ! آب حیاتش دادی هر که از دست کریمانه ی تو جام گرفت فقه را با نفست بار دگر جان دادی احتجاجات تو گرد از رخ اسلام گرفت جاثلیق از سر اعجاز تو مشتش رو شد و دعای تو فقط بود به هنگام گرفت بی گمان زیر سر معجزه ی چشم تو بود شیر درنده اگر در قفس ارام گرفت اسم و رسمش وسط صحن تو از یادش رفت عاشقی که لقب زایر گمنام گرفت غافل از هم و غم شیعه نشد مهدی تو از سجایای پسندیده ات الهام گرفت وای از آن دم که نگهبان تو گستاخی کرد وای از آن لحظه که تصمیم به دشنام گرفت وارث سینه ی آزرده ی زهرا نفست موقع گفتن تکبیره الاحرام گرفت در مناجات شب اخر خود افتادی پیش چشمان تر همسر خود افتادی گریه ی چشم ملک از قبل مهدی بود چقدر خوب سرت در بغل مهدی بود ناله کردی همه با مهر جوابت دادند تشنه بودی و سپس جرعه ای آبت دادند اهل خانه کفنی بر تن پاکت کردند بعد تشییع بلافاصله خاکت کردند پیکرت تابش سوزنده ی خورشید ندید بوریا جای کفن دور خودش دید ؟ ندید سامرا با سپر و سنگ و سنانت نزدند پیرمردان که عصایی به دهانت نزدند سامرا صحبتی از گودی گودال نشد سینه ات زیر سم اسب که پامال نشد سر انگشترت انگشت به غارت که نرفت آه... ناموس تو آقا به اسارت که نرفت علیرضا خاکساری 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی آنلاین - شیعه از نظر امام حسن عسکری - حجت الاسلام رفیعی.mp3
2.07M
🏴 (ع) ♨️شیعه از زبان امام حسن عسکری(ع) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🎤 ✅ ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
سخت است مردی گوشه زندان بیفتد در غربت و در وادی هجران بیفتد زهرا دوباره آمد و جانم حسن گفت پاشد حسن بر پای این مهمان بیفتد می خواند با خود روضه موسی بن جعفر تا خنده از لب های زندانبان بیفتد دور از وطن جان داده آقا تا دوباره شیعه به یاد روضه سلطان بیفتد تشنه شد و شربت به لبهایش رساندند قسمت نشد تا با لب عطشان بیفتد سهواً به دندان ثنایش خورده ظرفی نه آنکه با مشت و لگد، دندان بیفتد در پادگان بوده ولی هرگز ندیده لشکر به جان پیکری بیجان بیفتد اصلاً نخورده بر قفایش خنجری کُند تا سر به دست چند بی وجدان بیفتد این روضه ی پر سوز، مخصوص حسین است اینکه غریبی گوشه میدان بیفتد شخصی به غارت بُرد عبای پاره اش را تا قیمت سوغاتی اش ارزان بیفتد از آن سلیمان زمان کی فکر می کرد انگشترش در دست ساربان بیفتد رضا دین پرور 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7