#مناجات_امام_حسین_ع
نام تو می برم خدا را شکر
سائل این درم خدا را شکر
در حریم تو مادرت زهرا
داده بال و پرم خدا را شکر
منسبم گشته از همان اول
روضه خوان حرم خدا را شکر
خورده ام جای شیر، حب تو از
سینۀ مادرم خدا را شکر
در عزای تو بال جبریل است
عرشۀ منبرم خدا را شکر
کمی از سوز نالۀ زینب
دارد این حنجرم خدا را شکر
با تقید به روضه های تو
فاطمی محورم خدا را شکر
نه محرم که در تمام عمر
یاد تو مضطرم خدا را شکر
عاقبت با تنی به خون غلطان
ناز تو می خرم خدا را شکر
می شود دانه دانۀ اشکم
شافع محشرم خدا را شکر
از همان کودکی گرفتار
آل پیغمبرم خدا را شکر
جای اشهد دم حسین جان است
نالۀ آخرم خدا را شکر
عکس شش گوشه را کشیدم در
صحن چشم ترم خدا را شکر
با غلامی و خاکساری تو
از جهانی سرم خدا را شکر
سینه ام گوشه ای ز کرب و بلاست
آبرویم ز آبروی شماست
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_امام_حسین_ع
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
مستجاب است دعا گوشهی ششگوشهی تو
حرمت عرش معلیست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کردهی زهراست اباعبدالله
بارها گفت اگر من ز حسینم، دیدم
جلوهاش اکبر لیلاست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریهی ما دست رباب افتاده
روضهخوان در دل صحراست اباعبدالله
باب بینالحرمین از حرم عباس است
همه جا سفرهی سقاست اباعبدالله
هر که باشیم که سنگ تو به سینه بزنیم
سینهزن زینبکبریست اباعبدالله
مادرت گفت “بنیَّ” دل ما ریخت به هم
بردن نام تو غوغاست اباعبدالله
مادرت گوشهی گودال تماشا میکرد
بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#عاشورا
تشنه بود و به خاك ها خونش
از رخ و گونه و جبین می ریخت
یك نفر خنده كرد به تشنگیاش
پیش او آب بر زمین می ریخت
نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود
بوسه ای سنگ، بر جبینش زد
نوبتِ تیرِ حرمله شده بود
آه،از پشتِ زین زمینش زد
فاصله كم شده كمانداری
تیرها را دقیق تر میزد
یك حرامی بر آن تَنِ زخمی
نیزهاش را عمیقتر میزد
خواست تا خویش را به سینه کشد
تا که شاید رسد به اطفالش
یک نفر نیزهای به کتفش کرد
رفت و او را کشید دنبالش
نالهای میرسد به هر كس كه
به تنش تیغ می كشد... نزنید
مادرش چنگ میزند به رُخش
دختری جیغ می کشد:نزنید
آن وسط چند تا حرام زاده
دور او دشنه تیز میکردند
با لباسی كه از تنش كَندند
تیغشان را تمیز میكردند
#حسن_لطفی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
⚫️ ای وای حسین (ع) ... 🍂
پیکرت در قتلگاه افتاده بود و سر نداشت
آن طرف بر نیزهای دیدم سرت پیکر نداشت
بی برادر بودی و مظلوم، گیر آوردنت
گفتم ای قصابها آخر مگر خواهر نداشت ؟!
نیزه نیزه «حا و سین و یا و نونت» سرخ شد
کاتبِ این آیه؛ از خون، جوهری بهتر نداشت
خطبهای میخواند، از شأنِ تو روی سینهات
آه، آیا سرزمینِ کربلا منبر نداشت ؟
سر بریدن؛ آخرِ کار حرامیها نبود
قاتلت بعد از سرت دست از تن تو بر نداشت
هیچ کس را رد نکردی از در احسان خود
پیکرت پیراهن و انگشتت انگشتر نداشت
غارتم کردند، اما چادرم از سر نرفت
پس غلط گفتند، اینکه خواهرت معجر نداشت
مثل من میگفت، آیا این حسینِ فاطمهست ؟!
مادرت میدید، جسمت را؛ ولی باور نداشت
گوشهی گودال، ذکرِ «یا بُنَیَّ» میگرفت
هیچ کس جز من خبر از نوحهی مادر نداشت
حنجرت را بوسهای دادم به جای صورتت
خواهرت؛ ای بی سرِ من ! چارهای دیگر نداشت
#صلی_علیک_ملیک_السماء
#هذا_حسین_مرمل_بالدماء
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یاابالمظلوم
هزار بار تنت جا به جا شد و ديدم
سرت جدا شد و رَختَت جدا شد و ديدم
لبت كه تشنه شد و خشك شد به هم چسبيد
به زور ِ نيزه دهان تو وا شد و ديدم
حسین جان گره معجر مرا شل کرد
همین که پیرهنت نخ نما شد و دیدم
سر تو نیزه و شمشیر ها گره خوردند
شلوغ بود و صدا در صدا شد و دیدم
#علي_اكبر_لطيفيان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#قطعه_ای_کوتاه_گریز_تنورخولی
سجده گاه ملائک است اینجا
یاکه گردیده قبله گاه نور
در سکوت سحر به گوش دلم
صوت قرآن رسد ز کنج تنور
*
ای عجب مطبخ همین عصرم
طور موسی شده در این دل شب
بین داغی خاک وخاکستر
شد لبی گرم نالة یارب
*
کیستی ای سر بدون بدن
خیره خیره شده نگاه تو
در مناجات امشبت آمد
بوی بی مادری ز آه تو
***
قحط آغوشِ مِهر بوده مگر
سر به خاک سیه گذاری تو
تو یتیمی قبول ، مادر نه
دختری خواهری نداری تو
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند
یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای
یک سر و این همه آزار خدا رحم کند
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد
بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند
ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت
شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند
دست انداخت یکی پرده محمل را کَند
جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند
راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد
این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
یک نفر گفت اگر بغض علی را داری
سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7