eitaa logo
اشعار ناب آیینی
29هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
64 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، استقبال_از_ماه_مبارک_رمضان روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باز هم رحمت تو جاری شد چشم خشکیده‌ام بهاری شد در میخانه‌ات گشوده شد و باز هم وقت سفره‌داری شد با همه ذلتی که دارم من میهمان تو سفره دارم من رمضان آمد و گدا آمد برکت و رحمت و عطا آمد رحمت واسعه فراوان شد مغفرت از سوی خدا آمد رمضان آمد و صدایم زد دست رأفت به شانه‌هایم زد من همانم که غرق دنیایم بی سروپای بی سروپایم این هم از لطف توست آقاجان خاطرم نیست معصیت هایم خوبی اصلاً به من نمی‌آید پر زدن در چمن نمی‌آید ( زهر هجری چشیده‌ام که مپرس) از خودم هم بریده‌ام که مپرس بعد یک عمر معصیت، حالا با چه رویی رسیده‌ام که مپرس به خدا خسته‌ام ز اعمالم از تو دورم نمود افعالم حاصل معصیت، بریدن شد زیر این بارها خمیدن شد دل من آنچه خواست آن کردم حاصلش یار را ندیدن شد من همانم که با شما بودم ولی افسوس بی حیا بودم باب حاجات را نشانم داد بینِ میخانه‌اش مکانم داد منِ بی مایه را امان داد و با سلاح بُکا زبانم داد گرچه ناقابلم، زهیرم کرد باحسین عاقبت بخیرم کرد بی پر و بال، پر زدن سخت است درِ این خانه در زدن سخت است در مناجات روضه می‌خوانم سنگ‌ها را به سر زدن سخت است نظری کن به من که بی تابم در پیِ کاروان اربابم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام حسین علیه السلام حالا که قسمت بوده پایَت پا بگیرم باید میان روضه یِ غمـها بمیرم باید نفـسهایم به نام یار باشد در کوچه یِ سینه زنی اینجا بمیرم اینجا که باشم روزگارم بی نظیر است من دوسْت دارم عصرِعاشورا بمیرم عصرِدهم وقتی که ساعت پانزده شد در کـربلا با ذکـرِ واویلا بمیرم بررویِ قبرم حک کنید این جمله را که... نوکـر شدم بر زانویِ آقا بمیرم تنها نمی مانَد غلامْ ارباب آقاست او که بیاید می شود زیبا بمیرم اهل دعای ندبه و ذکر حسینم ای کاش با وصل گل زهرا بمیرم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مناجات ماه مبارک رمضان و روضه یِ اباعبدالله علیه السلام جنسِ تَرَکها روی لبها فرق دارد لبـهای ما با لَعْـلِ آقا فرق دارد ما پای سفره آبْ می نوشیم آری پس روضه ها با روزه یِ ما فرق دارد لب تشنه ایم اما نَه در بینِ بیابان حتماً عطش در حُرمِ صحرا فرق دارد آتش اگر افتاده بر جان و تن ما لب تشنه جنگیدن خدایا فرق دارد لب تشنه و زخمی به میدان رفت ارباب وقتِ عطش سینه زدن ها فرق دارد هربار می افتاد می گفتند ... حمله آیا غمَـش با داغ زهرا فرق دارد ای روزه دارِ روضه خوانْ اشک من و تو روزی که برگـردد آقا فرق دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کاش جرم و گنهم این همه بسیار نبود پیشه ام معصیت درگه دادار نبود قلب آشفته ام از دوری یادت ای کاش در دل سلسله ی نفس گرفتار نبود می شدم گر پی نجوای تو در راز و نیاز بهر من دوری و هجران تو هموار نبود گر به هنگام گناهم ز تو می کردم یاد دل غافل شده ام این همه بیمار نبود جلوه ها کردی و مهرت به دلم تابیدی قلب پر غفلت من حیف که بیدار نبود صیقل روحم اگر توبه و اشکم می شد لوح و آیینه ی جان غرق به زنگار نبود بارها خوانده ای ام تا به برت برگردم ولی این عبد فراری تو هشیار نبود کوله باری ز گنه دارم و دستی خالی کاش شرمندگی ام در دم دیدار نبود می شدم یکسره نومید اگر حاصل من حب زهرا و نبی، حیدر کرار نبود یا چه می شد به قیامت به شفاعت خواهی همره فاطمه گر دست علمدار نبود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۹۷ یارب کنار سفره ات مهمان رسیده او با لباس پاره ی ایمان رسیده این بی سر و پا با تو بر سامان رسیده سائل به پیش حضرت سلطان رسیده او آمده تا پر کنی ظرفش ز عرفان محتاج محتاج آمده بر کوی احسان مهمان تو از هر دری رد شد خدایا در تنگناهایش مردد شد خدایا اعمال او بر رحمتت سد شد خدایا دوری اش از کوی تو ممتد شد خدایا حالا شکسته آمده دستش بگیری با قلب خسته آمده دستش بگیری یا سیدی من آن گدای بی پناهم عبد فراری تو هستم رو سیاهم محتاج غفران تو و نیمه نگاهم شد قامتم خم زیر این بار گناهم بر عبد افتاده ز پای خود نظر کن جان امیر المومنین از من گذر کن یارب اگر دستی نگیری از گدایت گر شامل حالم نسازی جلوه هایت گر من نباشم شامل جود و عطایت یارب اگر با تو نگردم من هدایت روز قیامت پس چه سازم یا الهی عبد تو می ماند به حال روسیاهی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۹۷ با همه ی درد دلم آمدم خسته و زار و خجلم آمدم گم شده ای بودم و پیدا شدم من که اسیر تب دنیا شدم آمده ام راه بده سائلم سائل بیچاره ام و غافلم آمده ام با دل زشت و سیاه آمده ام تا که بگیرم پناه باز کن این باب و عطایی بده بر من بیچاره نوایی بده باز کن این باب و مرا هم بخر در صف عشاق مرا هم ببر باز کن این باب گدایم گدا سائل افتاده ی بی دست و پا یارب اگر از گنهم نگذری از دل و روی سیهم نگذری وای من و وای من و وای من وای به حال من و فردای من وای اگر روز جزا سر رسد روز جزای عمل خوب و بد نامه ی من دست چپم آید و آن ملک از دور سویم آید و با غل و زنجیر ببندند و بعد از جلوی موم بگیرند و بعد وای یکی نیست نجاتم دهد نیست یکی تا که براتم دهد عاشق نام علی ام الامان عبد و غلام علی ام الامان گریه کن شاه بلایم امان در به در کرببلایم امان http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ضیافت الله بـا سوز دل و نـالـه و بـا آه بيــا بـا شـرم حضـور و دل آگــاه بيا اكنون كه خدا سفره ی رحمت چيده است اي بنده ، سـوي ضيــافت الله بيا #حاج_سید_هاشم_وفایی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این روزها که می‌ گذرد ، غرق حسرتم مثل قنوت‌ های بدون اجابتم ! بسته‌ ست چشم‌ های مرا غفلت گناه تو حاضری ! منم که گرفتار غیبتم ! یک گام هم به سوی شما برنداشتم صد مرحبا به این همه عرض ارادتم ! هر روز عصر ، پرسه زدن در ” ولیِّ عصر ” … ” والعصر ” لحظه لحظه فقط در خسارتم خالی‌ ست دست من ، به چه رویی بخوانمت ؟ دل خوش کنم به چه ؟ به گناهم ؟ به طاعتم ؟ من هر چه دارم از تو ، از این دوستیِ توست خیری ندیده‌ ای تو ولی از رفاقتم بگذر ز رو سیاهی من ، أیها العزیز ! حالا که سویت آمده‌ ام غرق حاجتم بگذار با نگاه تو مانند حُرّ شوم با گوشه‌ چشم خود بِرَهان از اسارتم آن روز می‌ رسد که فدایی تو شوم ؟ من بی‌ قرار لحظه ی ناب شهادتم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چون ابر سیاهی شده ‌سنگین بار‌م این گونه ز ‌شر‌مسار‌ی ا‌م مي‌بار‌م جود و کر‌مت اميدوار‌م ‌کر‌د‌ه ور ‌نه به چه رو‌ی ‌من به تو روی آر‌م هر لحظه و دم به دم، ظَلَمتُ نَفسِی من ماندم و بار غم، ظَلَمتُ نَفسِی گفتی که اگر توبه شکستی بازآ صد بار شکسته ام، ظَلَمتُ نَفسِی بی توشه و زاد راه، ما لا اَبکِی رویم ز گنه ‌سیاه، ما لا اَبکِی در نامه ي ا‌عمال ‌من ‌سر‌گشته یک ‌حُسن نمانده آه ما لا اَبکِی ** من آمده ‌ا‌م ‌تو‌شه ‌ا‌ی ‌ا‌ز ‌آ‌هم ‌د‌ه سوز ‌نفس و اشک ‌سحرگاهم ده هر چند ‌تما‌م کرده ‌ا‌ی ‌نعمت را یک بار دگر به کربلا راهم ده   http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مناجات با خدا ﺑﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﮕﺮ ﺗﯿﺮ ﺑﻼ‌ﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﺑﺮ ﻟﺒﺶ ﺍﺯ ﺧﻢ ﻫﻮ ﺟﺎﻡ ﻭﻻ‌ﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﺍﯾﻦ ﺳﺨﻦ ﻣﺼﺮﻉ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﻐﺰﻝ ﻋﺸّﺎﻕ ﺍﺳﺖ (ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺸﻖ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺑﯽ ﺳﺮ ﻭ ﭘﺎﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ) ﺑﺪﺗﺮﯾﻦ ﺩﺭﺩ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺑﯽ ﺩﺭﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﺩﺭﺩ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻩ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺩﺭﺩ ﺩﻭﺍﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﮔﻞ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺑﻪ ﺭﻭﯾﺖ ﻭﺍ ﻧﺸﻮﺩ ﺍﺯ ﺩﻟﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻫﺪﻑ ﺗﯿﺮ ﺩﻋﺎﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺯ ﮔﺪﺍ ﺯﺍﺩﻩ ﮔﺪﺍ ﺯﺍﺩﻩ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﮔﺪﺍﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﺑﺎﻧﮓ ﺍﺩﻋﻮﻧﯽ ﻣﻌﺒﻮﺩ، ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺮ ﮐﺮﺩ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﺰ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻟﺒّﯿﮏ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﻃﺮﻓﻪ ﺑﯿﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺷﺎﻋﺮ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺳﺨﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺶ ﺍﺑﺪﺍﻟﺪّﻫﺮ ﺑﻼ‌ﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ (ﺗﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﻣﻌﺸﻮﻕ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﺸﺸﯽ ﮐﻮﺷﺶ ﻋﺎﺷﻖ ﺑﯿﭽﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ) ﺍﯼ ﻧﻮﺍﯼ ﺩﻝ ﺑﯽ ﺑﺮﮒ ﻭ ﻧﻮﺍﯾﻢ ﺗﻮ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﮐﻨﺪ ﮔﺮ ﺩﻝ ﻣﺴﮑﯿﻦ ﺑﻪ ﻧﻮﺍﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﯾﺎ ﺭﺏ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﻣﺮﺍ ﭼﺸﻢ ﻭ ﺩﻝ ﭘﺎﮐﯽ ﺩﻩ ﮐﺰ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺗﯿﺮ ﺧﻄﺎﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﻧﮕﯿﺮﺩ "ﻣﯿﺜﻢ" ﺗﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺩﻟﺪﺍﺭ ﻧﺪﺍﯾﯽ ﻧﺮﺳﺪ http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعر فولکوریک مناجات با خدا اثر حاج مجتبی صمدی شهاب هرجوری بود خدایا به مهمونیت رسیدم با همه روسیاهی ماه رمضونو دیدم دادی اجازه تا که صدات کنم دوباره بنده تو جز گناه ره توشه ای نداره پیش تو از خجالت ببین که سر بزیرم اگه منو نبخشی باید برم بمیرم خدا چقدر کریمی گناهامو پوشوندی با همه نالایقی م به مهمونیت رسوندی دوستت دارم خدایا با فطرت و غریزی وای آگه این ماه بره گناهامو نریزی من تو رو می خونم با شرار آه سردم عمرم تموم شد و من بندگی ت نکردم کجا برم از اینجا هیچ کسی رام نمیده جز در خونه تو هیچ کسی جام نمیده خوب میدونم دلم رو به غیر تو سپردم شرمنده ام هزار بار من آبروت بردم صدبار میون دنیا تا که شدم گرفتار با بی مرامی محض کردم خدا رو انکار شدم تو امتحان معرفتت رفوزه حقشه بنده ت اگه توی آتیش بسوزه خوب میدونم هزار بار توبه هامو شکستم هرچی باشه دوباره در خونت نشستم اگه چه تو مسیرت پاهامو کج گذاشتم خودت میدونی با تو من دشمنی نداشتم فناشده جوونیم اینو خودم میدونم یه کاری کن همیشه بنده تو بمونم با یاد قبر تاریک در هول و در هراسم وای اگه این زودی ها کفن بشه لباسم دل شکسته من ساده و کاگلیه برگ برنده من محبت علیه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7