ای آسمان ِغُصّه ی تو بی کران حسن
تو یک ستاره و غم تو کهکشان حسن
چون صبر تو که حد نهایت نداشته ست
اشکت برای کوچه شده جاودان حسن
گردیده متن روضه ی پنهانی ات، غم ِ
یاسی که در مقابل تو شد خزان حسن
مِهر رباب قسمت تنهایی ام شد و
شد همدم تو همسر نامهربان حسن
تیر از تنت کشیده ام ودرد می کشم
هستم کنار قبر تو قامت کمان حسن
ای کاش درکنار تو من خاک می شدم
بر روی خاک قبر توام نیمه جان حسن
در لحظه ای که وارث انگشترت شدم
شد ناله های روی لبت،ساربان حسن
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با گریز به بقیع
می نویسم حُسن می خوانم حَسَن
من کویر تشنه ، بارانم حسن
بین ظلمت، ماه تابانم حسن
روز محشر باب رضوانم حسن
با نگاهش می رود نوکر بهشت
با حسن باشد چه حاجت بر بهشت
دست های اوست جنّت آفرین
روی ماهش، نور فردوس برین
دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین
سایه اش عرشی ست بر روی زمین
جمع شد در او تمام حُسن ها
خوانده اند او را امام حُسن ها
سفره دار است و دلش باب کرم
ما گدا و اوست ارباب کرم
بحر حق را دُرّ نایاب کرم
اوست هر تصویر در قاب کرم
پهنکرده سفره ای شاه کریم
که در آن پیداست جنّات نعیم
سفره ای از جنس بال جبرئیل
از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل
ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل
هر ملک دل را به آن بسته دخیل
پای این سفره فلج ها پا شدند
کور مادرزادها بینا شدند
نان او رزق تمام عمر ماست
گندمش سرمایه ی شاه و گداست
آن چنان او مظهر جود وسخاست
دشمنش هم با عطایش آشناست
بر سر اطعام او کافر نشست
شد به لطف نان او یکتاپرست
او اگر چه در شجاعت حیدراست
یک تنه پیروز بر صد لشکر است
تیغ صلحش، گاه برّنده تر است
مثل صدها فتح جنگ خیبر است
تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود
ریشه ی تزویر را چون تیشه بود
گاه هم شد پاسخش دندان شکن
رفت میدان در جمل استاد فن
ریخت سرها پای رزمش از بدن
ذکر اهل عرش شد جانم حسن
راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست
شاخ شیطان را به یک ضربه شکست
بَه ! چه رویایی ست باران بقیع
روی گنبد،صحن و ایوان بقیع
وعده ی ما در شبستان بقیع
محفل شعر ِامامان بقیع
می شود ابیات ناب شعر ما
وصف ایوان طلای مجتبی
هست امّید دل ما، منتقم
جان دهد نام حسن را منتقم
محشری برپا شود با منتقم
می دهد وقتی که فتوا منتقم
می شود وقت عمل بر وعده ها
می رسد روز عذاب جَعده ها
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حدیث_روز
🔸پیامبر اکرم (ص): روز قیامت، نخستین کسانی که بر حوض کوثر وارد میشوند، دوستان در راه خداوند عزوجل هستند.
السلام علی الرضیع الحسین
زهر تکانِ لبت هر چه آب ،شرمنده
زتشنگیِ تو قلب کباب ، شرمنده
فقط به مادر تو عرض می کنم که نشد
نشد که آب بنوشد رباب ، شرمنده
کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود
شود به صورت ِ از خون خضاب شرمنده
سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت
شد عاقبت پسرِ بوتراب ، شرمنده
شتابِ تیرزیاد وگلوی تو نازک
به چوبِ تیر، گلو خورده تاب ،.. شرمنده
پسر ببین پدرت را هنوز می لرزد
به پشتِ خیمه روم با شتاب ، شرمنده
اگر مراسمِ دفنت سریع گشته ببخش
شدم ز غصه ای در اضطراب ، شرمنده
اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟
به زیرِ خاک همینجا بخواب ، شرمنده
تنِ تو ، پهنیِ نیزه؟! خدا به خیر کند
اگر به نیزه تنت شد عذاب ، شرمنده
عزیز ِ غیرتی ام ،دیده بسته ای، نشوی
زمحملی که شده بی حجاب ، شرمنده
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خیز و شمشیر مرتضی بردار
بزن ای شیر بر دل کفار
زره مصطفی بپوش علی
در رکاب عقاب پا بگذار
نعره ای زن منم علی اکبر
نوهٔ حق، حیدر کرار
هم چو شیری بزن به قلب سپاه
تا بریزی به هم یمین و یسار
ضجهٔ کوفه را در آوردی
ای ابر مرد عرصهٔ پیکار
هر طرف تاب می دهی تیغت
پشته سازی ز کشتهٔ بسیار
تشنگی را بهانه فرمودی
رو نمودی به جانب دلدار
لب نهادی بر آن لبان خشک
گفتی آهسته این سخن با یار
کی محاسن سپید در بندم
دست خود از محاسنت بردار
تا که دل کنده از تو بابا شد
بال های شهادتت وا شد
ناگه از دشت یک صدا آمد
نالهٔ ای پدر بیا آمد
پدر آمد ولی چه آمدنی
چه کسی گفته روی پا آمد
پیرمردی کنار نعش جوان
با سر زانو از قفا آمد
روضه ات گشته شرح موت حسین
وسط هلهله نوا آمد
آن چنان نعره زد علی ولدی
ناله اش بین که تا کجا آمد
دست خود را گرفته روی سر
زینب از سوی خیمه ها آمد
شد حسین زنده با دم زینب
پای معجر میانه تا آمد
با تن ریخته به هم چه کند
نوبت یاری عبا آمد
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سجده گاه ملائک است اینجا
یاکه گردیده قبله گاه نور
در سکوت سحر به گوش دلم
صوت قرآن رسد ز کنج تنور
*
ای عجب مطبخ همین عصرم
طور موسی شده در این دل شب
بین داغی خاک وخاکستر
شد لبی گرم نالة یارب
*
کیستی ای سر بدون بدن
خیره خیره شده نگاه تو
در مناجات امشبت آمد
بوی بی مادری ز آه تو
***
قحط آغوشِ مِهر بوده مگر
سر به خاک سیه گذاری تو
تو یتیمی قبول ، مادر نه
دختری خواهری نداری تو
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعر دیر راهب
قدمت روی دیده ام خیر است
راهت امشب به گوشه دیر است
سربریده عجب ملیحی تو
نکند که خود مسیحی تو
دیدم از روی نیزه می تابی
در دل شب شبیه مهتابی
نگران است از چه احوالت
این زن و بچه کیست دنبالت
تو که آواره بین هر شهری
لب چرا بسته ای مگر قهری
هرچه سرمایه داشتم دادم
تاکه امشب به دامت افتادم
شانه وظرف آب آوردم
کوزه ای از گلاب آوردم
مثل گل صورت تو می بویم
زخم های سر تو می شویم
صبر من وضع چهره ات بُرده
بارها صورتت زمین خورده
حنجرت نیزه نیزه است چرا
سر تو گشته دست به دست چرا
ناگهان دیر عرش اعلا شد
آن لبان ترک ترک واشد
گفت ای پیرمرد نصرانی
تو از امشب دگر مسلمانی
زینت دوش مصطفایم من
پاره قلب مرتضایم من
بانویی که کنار ما اینجاست
مادر قد خمیده ام زهراست
آه راهب بدان أنا المظلوم
شدم از مِهر مادرم محروم
آه راهب سرم جدا کردند
پیکرم بی کفن رها کردند
این اسیران که دستشان بستند
همه ناموس مصطفی هستند
دور ما کف زدند و رقصیدند
گیسویم را به شاخه پیچیدند
گر شده وضع چهره ام ناجور
صورتم سوخته میان تنور
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا اباعبدالله
هرشب ندایی می رسداز عرش اعظم
طوبی لباکین الحسین یا اهل العالم
گر بنگری با چشم دل بالای مجلس
زهرای اطهر ایستاده با قدی خم
باور کنید این گریهها یاری زهرا است
او میکند اسباب هیات را فراهم
این گریهها و روضهها را وعده داده
بر دخترش زهرا رسولالله خاتم
این اشکها قطره به قطره روز محشر
طعنه زند بر چشمهی جوشان زمزم
بیآبرو ها را حسین با آبرو کرد
تاثیر خود را میگذارد گریه کمکم
هر کس که هیئت بیتفاوت آمد ورفت
حسرت خورد در خانه قبرش دمادم
این اعتقاد ماست عالم را نمودند
با ضرب به دسته سینهزنها و منظم
ماه محرم هم، کسی که اهل سِرّاست
نامِ حسن را مینویسد روی پرچم
آقا مدینه یک نفر زائر ندارد
میمیرم آخر جانِ آقایم ازاین غم
هشدار نوکرها ، که نفروشید روزی
یک یا حسین خویش را بر چند درهم
یک روز پای ِ مُشتی ارزن اهل کوفه
سر از تن آقا جدا کردند باهم
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من علمدار گریه کن هایم
وارث ناله های زهرایم
انقلابی ترین دعا خوانم
نعرهٔ حیدری ست نجوایم
روضه خوان ها همه غلام منند
به همه نوکران من آقایم
من گلوی بریده بوسیدم
خون رگهاست روی لبهایم
تنِ بی سر شده بغل کردم
جمع کردم ز خاک بابایم
هرچه چیدم تنش درست نشد
زائر ِ قطعه قطعه اعضایم
کمکم کرد بوریا آن شب
تا که برخواستم من از جایم
شاهدِ گریهٔ بنی اسد و
ناله های وحوش صحرایم
بعد ازاین ماجرا حسینی ها
بنشینید پای غمهایم
غیرتی ها بلند گریه کنید
شد اسارت بلای عظمایم
حیدر دسته بستهٔ شامم
جای زنجیر بر سروپایم
عمه ام را بهم نشان دادند
داد زد ای حسین تنهایم
دیدی آخر نمود ،آخرِ عمر
چشم نامحرمان تماشایم
وسط آن همه ارازل شهر
گفت عمه کجاست سقایم
سخت بر من گذشت آن ساعات
بد شکستند حرمت سادات
اوج بی غیرتی نشان دادند
سنگ در دست این وآن دادند
اول شهر عنان مرکب را
دست یک مشت بد دهان دادند
جای عرضِ سلام ، پیرو جوان
ناسزاها به کاروان دادند
راسِ بابام زیرِ پا افتاد
بسکه سر نیزه را تکان دادند
دستِ سادات بر سرِ بازار
صدقه تکه های نان دادند
سرِ هر کوچه با سرِ انگشت
دخترِ فاطمه نشان دادند
بوسه گاهِ رسول خاتم را
به دمِ چوبِ خیزران دادند
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سامرا، بازباصفا شده ای
درحریمت برو بیا داری
اربعین پا به پایِ کرببلا
زائرودستة عزا،داری
بازهم گنبدِ طلائی تو
مثلِ مشهد زدورمعلوم است
همه دانند زیرِ این گنبد
مدفن دو امام ِ معصوم است
معرفت حکم میکند اینجا
وقتِ گریه به رسمِ جود وکرم
همه یادی کنیم این شبها
از تمام ِ مدافعانِ حرم
تا ابد یادمان نخواهد رفت
راهِ ما در مسیرِعاشوراست
در کنارِ دعایِ صاحبمان
امنیت زیرِ سایة شهداست
همة داخوشیِ ما این است
لااقل یک حسن حرم دارد
صبح و ظهروغروب سفره بپاست
بسکه صاحبحرم ، کرم دارد
اهلِ بیت رسول این ایام
به غم وغصه ها اسیر شدند
راستی بین بچه هایِ علی
این حسن ها چه زود پیر شدند
چشم خود باز کرد و باگریه
پسر خویش را نگاهی کرد
دست انداخت دورِ گردنِ او
لب اورا رویِ لبش آورد
زیر لب گفت:الوداع پسرم
بعداز این موسم جدائی هاست
این بیابان نشینی ماها
همه اش ارث مادرت زهراست
بعد از آنکه زدند مادر را
جایِ او کنجِ بیت الاحزان شد
شادی از خانوادة ما رفت
بیت الاحزان شبی که ویران شد
عصمت الله پشت در افتاد
پایِ دشمن به خانه اش واشد
آنقدر با قلاف کوبیدند
استخوانهایِ بازویش تا شد
محسنِ بی گناه را کشتند
دادِ زصدیقه را در آوردند
فضه و جد ما به پشتِ در
جسم ششماهه دفن میکردند
تشنة قدری آب بودم من
لب عطشانِ من تکان می خورد
کی به پیش نگاهت ای بابا
لب من چوبِ خیزران می خورد
عمه ات هست و مادرت هم هست
نه میانِ نگاههای حرام
وای از ماجرایِ بزم شراب
وای از ازدحام شهرِ شام
آستینها حجاب سر میشد
بین آن گیر ودار در بازار
چه کسی دیده است دعوایِ
زن و یک نیزه دار در بازار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از مجموعه تبلیغات غدیر ✅
دوست داری انگلیسی صحبت کنی اما نمیدونی از کجا شروع کنی؟🤔
سرت شلوغه و وقت نداری کلاس حضوری بری؟😔
نگران نباش!😎
تو این کانال بطور رایگان صفر تا صد رو بهت یاد میدم💯
💎با روشی نوین و کاربردمحور💎
بیا دور هم باشیم👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1913126930C287c21370f
سلام آقا. تو هستی یوسف زهرا
سلام آقا. شدی آوارهٔ صحرا
غریب آقا
سلام آقا . میدونم که عزاداری
در این شبها.به درد و غم گرفتاری
غریب آقا
میاد امشب . صدای گریه های تو
غمِ بابا. شده امشب عزای تو
غریب آقا
زبان حال امام عسکری علیه السلام
بیا بابا . کنارم با دوچشم تر
ببوسم من . لب تو لحظهٔ آخر
عزیز من
همین روزا. به زخم ما نمک خورده
همین روزا. بدون مادر؛ کتک خورده
عزیز من
همین روزا . عمومون محسن و کشتن
همین روزا. یه کوهه هیزم آوردن
عزیز من
همین روزا. میون یک در و دیوار
شده زخمی . یه سینه با نوک مسمار
عزیز من
لب ِتشته؛غریب عالمینم من
دم آخر فقط یاد حسینم من
حسین جانم
به هرسختی . مرا آخر کفن کردی
توهم گریه . برای پیرهن کردی
حسین جانم
دم مغرب . سرش بر نیزه ها بردند
همه زن ها. به هر کوچه کتک خوردند
حسین جانم
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تاج امامت است به روی سرشما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهره ات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند
نام مرا عزیزخدا؛ یاور شما
درزیرطاق صحن گوهرشاد حاضراست
ازبهرخطبه خوانی تان منبر شما
نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب
لبخندامده به لب مادر شما
آقا دعا کنید که در زندگی مان
باشیم ای ذخیره حق یاور شما
ای چشمه زلال الهی ظهور کن
ماتشنه ایم تشنه لب کوثر شما
فرموده ای که الگوی من مادر من است
بااین حساب فاطمه شد رهبر شما
کی ریشه کن کنی تو تبار یهود را
ای جان فدای طنتنه ء خیبر شما
بیرون بکش زخاک دوتاغاصب فدک
این انتقام گشته به حق باورشما
روز ظهور نعره زنی جدی الحسین
کرببلاست چون هدف آخر شما
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از مجموعه تبلیغات غدیر ✅
کانال باولایت تا شهادت
دنبال کانالی میگردی با مطالبی ناب و زیبا
شهدایی ،مذهبی( کلیپ های از شهدای روایت گری،سخنرانی های مقام معظم رهبری ، سخنرانی اساتید اخلاق ،کلیپ های مداحی ،کلیپ های انگیزشی ،مطالب حقوقی ، روانشناسی ،مطالب احکامی و خلاصه مطالب ناب عضو کانال شوید و از مطالبی که میزاریم استفاده لازم را ببرید.
{هرچقدر ارادت داری به شهدا بسم الله بیا به جمع رفقای شهدایی کانال باولایت تا شهادت بپیوند }
کانال باولایت تا شهادت در ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/202899915Cc34fac1d74
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است
نفس کشیدن مان بی تو، مایه ی ننگ است
گناه، از تو مرا دور کرده، می دانم
ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است
به هر که فکر کنی دل سپرده ام، جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است
مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است
شنیده ایم که مادر به بستر افتاده
شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است
دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا ...
برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است
.
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از مجموعه تبلیغات غدیر ✅
ناباروری درمان شد😳👼🏻😍
کلی هزینه کردین ولی بازم بارداریتون اتفاق نمیوفته؟!😢
ناامیدتون کردن و گفتن شما نمیتونین پدر یا مادر بشین!🥺
کادر درمانی کلینیک زنان رو آوردم براتون!😃🩺
که میتونن مشکل ناباروریتون رو بصورت کاملا طبیعی وسنتی درمان کنن!😍🌿
درمان تضمینی و گیاهی کیست، فیبروم، یائسگی زودرس،ناباروری،تنبلی تخمدان ،عفونت و گشادی واژن،سردی رحم و بی میلی جنسی و...🌱😃
لینک کانال✨:
https://eitaa.com/joinchat/629670390C3664b8aa2a
برای درمان فرم ویزیت پر کنید📑:
https://digiform.ir/w7d9ce3c5
با گریز به بقیع
می نویسم حُسن می خوانم حَسَن
من کویر تشنه ، بارانم حسن
بین ظلمت، ماه تابانم حسن
روز محشر باب رضوانم حسن
با نگاهش می رود نوکر بهشت
با حسن باشد چه حاجت بر بهشت
دست های اوست جنّت آفرین
روی ماهش، نور فردوس برین
دیده اش سرچشمه ی ماء مَعین
سایه اش عرشی ست بر روی زمین
جمع شد در او تمام حُسن ها
خوانده اند او را امام حُسن ها
سفره دار است و دلش باب کرم
ما گدا و اوست ارباب کرم
بحر حق را دُرّ نایاب کرم
اوست هر تصویر در قاب کرم
پهنکرده سفره ای شاه کریم
که در آن پیداست جنّات نعیم
سفره ای از جنس بال جبرئیل
از دلش جوشیده زمزم ،سلسبیل
ریزه خوارش نوح و موسی و خلیل
هر ملک دل را به آن بسته دخیل
پای این سفره فلج ها پا شدند
کور مادرزادها بینا شدند
نان او رزق تمام عمر ماست
گندمش سرمایه ی شاه و گداست
آن چنان او مظهر جود وسخاست
دشمنش هم با عطایش آشناست
بر سر اطعام او کافر نشست
شد به لطف نان او یکتاپرست
او اگر چه در شجاعت حیدراست
یک تنه پیروز بر صد لشکر است
تیغ صلحش، گاه برّنده تر است
مثل صدها فتح جنگ خیبر است
تیغ صلحش ،مصلحت اندیشه بود
ریشه ی تزویر را چون تیشه بود
گاه هم شد پاسخش دندان شکن
رفت میدان در جمل استاد فن
ریخت سرها پای رزمش از بدن
ذکر اهل عرش شد جانم حسن
راه ِ امّ الفتنه را با تیغ بست
شاخ شیطان را به یک ضربه شکست
بَه ! چه رویایی ست باران بقیع
روی گنبد،صحن و ایوان بقیع
وعده ی ما در شبستان بقیع
محفل شعر ِامامان بقیع
می شود ابیات ناب شعر ما
وصف ایوان طلای مجتبی
هست امّید دل ما، منتقم
جان دهد نام حسن را منتقم
محشری برپا شود با منتقم
می دهد وقتی که فتوا منتقم
می شود وقت عمل بر وعده ها
می رسد روز عذاب جَعده ها
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که بخواهم به حقیقت ز شباهت بنویسم
باید که خدا را حسن از وجه کرامت بنویسم
نزدش که عدو سبّ پدر کردفقط لطف از او دید
پس نوکریش را ره پرخیر سعادت بنویسم
شمشیرکِشد یا نکشد می شوداو فاتح میدان
پس صلح دلیرانه او را ز شجاعت بنویسم
در خانه ی خود با عدویش برسر یک سفره نشسته
این عادت الاحسان سببی شد زسخاوت بنویسم
الحق که کفایت کند این جمله که قاتل شده همسر
تاسینه ی او را سپر ظلم ِنهایت بنویسم
گر شرح دهم درد حسین و سبب موی سپیدش
تیری که ز تابوت کشد حدّ کفایت بنویسم
بهتر ز عسل، قاسم اگر خواست میان طف ِبی آب
باید که برایش به بلا فیض ِشهادت بنویسم
حالا که شده قامت قاسم به زیر نعل، کشیده
باید که برای عمویش از خم قامت بنویسم
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از مجموعه تبلیغات غدیر ✅
درمان بیماری های ذکر شده با داروهای کاملا گیاهی و بدون عوارض
✅دارای ضمانت نامه
✅تحت نظر پژوهشکده گیاهان دارویی
برای ویزیت ودریافت تایم مشاوره به کانال زیر بپیوندیدوپیام دهید
https://eitaa.com/joinchat/1072431485C1439d54260
لینک زیر رو لمس کنید و فرم زیر رو برای دریافت مشاوره پر کنید
https://digiform.ir/hakimahmadzadeh
او خلق گردیده که الگوی کرم باشد
ایمان به یُمن بودن او محترم باشد
در سطر اول از ستایش های او مانده
هر کس به راه مدح او صاحب قلم باشد
در شرح یک خط از فضیلت های ناب او
باید به تعداد خلایق محتشم باشد
کردم من استنباط از حرف رسول الله:
شد دشمنش ملعون اگرچه همسرم باشد
ثابت نموده در جمل او می شود حیدر
وقتی که یک لحظه به دوش او علم باشد
دیگر دم شیران ندارد بازدم وقتی
یک دم میان دست او تیغ دو دم باشد
شد دشمن او دشمن ما،دوست دارش دوست
فرقی ندارد از عرب یا از عجم باشد
او بارگاهی هم ندارد حکمتی دارد
باید برایش در دل شیعه حرم باشد
آن کس که از تابوت او بیرون کشیده تیر
حق داشته گر قامتش از غصه خم باشد
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای آسمان ِغُصّه ی تو بی کران حسن
تو یک ستاره و غم تو کهکشان حسن
چون صبر تو که حد نهایت نداشته ست
اشکت برای کوچه شده جاودان حسن
گردیده متن روضه ی پنهانی ات، غم ِ
یاسی که در مقابل تو شد خزان حسن
مِهر رباب قسمت تنهایی ام شد و
شد همدم تو همسر نامهربان حسن
تیر از تنت کشیده ام ودرد می کشم
هستم کنار قبر تو قامت کمان حسن
ای کاش درکنار تو من خاک می شدم
بر روی خاک قبر توام نیمه جان حسن
در لحظه ای که وارث انگشترت شدم
شد ناله های روی لبت،ساربان حسن
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای روضه خوان ِغربت ِقبر کریم ها
شاه غریب ، وارث صبر کریم ها
بین بقیع، صاحب بزم عزا شدی
زائر برای مظهر جود خدا شدی
وقت عزای جدّ کریم تو مجتباست
اما بقیع، بی علم و بیرق عزاست
این روزها که گشته دل کلّ مؤمنین
آماده ی زیارت ایّام اربعین
گریه کنی به دور حصارش نمانده است
جز تو کسی کنار مزارش نمانده است
حالا به روی خاک حریمش نشسته ای
از بی کسی شبیه حسن دل شکسته ای
مثل حسن تو هم شده ای شاه بی سپاه
صحرانشین فاطمه، لبریز اشک و آه
اما دلیل اشک حسن داغ کوچه بود
آن کوچه ای که صورت مادر شده کبود
یک بی حیا رسید و به یکباره جان گرفت
از فرصت نبودن حیدر توان گرفت
جمع ِ تمام کینه ی او مشت بسته شد
بد زد که گوشواره ی مادر شکسته شد
از آن به بعد بر رخ مادر نقاب دید
روی کبود حوریه را در حجاب دید
از آن به بعد روز خوشی مجتبی ندید
در روضه های کوچه ی غربت قدش خمید
راحت شد آخر از غم جانکاه مادرش
وقتی که شد شهید جنایات همسرش
با زهر کینه پاره جگر شد اگر حسن
او را نموده غسل و کفن شاه بی کفن
دیگر نرفته بر سر سرنیزه ها سرش
در زیر نعل تازه نمانده ست پیکرش
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از تنت بیرون کشیدم تیر ،قدّ من خمید
بر کفن هم خون تو هم اشک ِ چشم من چکید
یاد پشت در مرا انداختی دیدم حسن
تیر از تابوت بگذشت و به پهلویت رسید
هم کشیدم تیر و هم درد غریبی تو را
خوب شد زینب نبود و تیرباران را ندید
من جگرهای لبت را پاک کرده بودم و
باز او فهمید و در داغت گریبان را درید
پس چگونه گویمش تشییع خونین تو را
جای گل جسمت میان تیر دشمن آرمید
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7