eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
ما نه سقراط، نه افلاطونیم منطق و فلسفه ی اکنونیم هر چه همرنگ جماعت بشویم باز هم وصله ی ناهمگونیم از تماشای انار لب رود سیر چشمیم ولی دلخونیم من و آیینه به هم محتاجیم من و آیینه به هم مدیونیم به طوافم مبر ای سرگردان ما از این دایره ها بیرونیم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همچون انار خون دل از خویش میخوریم غم پروریم حوصله شرح قصه نیست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
درختان را هنوز ای برف! شوق برگ و باری هست زمستان گرچه طولانی‌ست، آخر نوبهاری هست مرا در قلب خود کُشتی و از دنیای خود راندی گمان می‌کردم ای بی‌رحم بین ما قراری هست تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو ولی ای بی‌وفا از بی‌وفا هم انتظاری هست چو در قلب تو می‌تازند بعد از من رقیبانم به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست . . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رسیده ام به خدایی که اقتباسی نیست شریعتی که در آن حكم‌ها قیاسی نیست خدا کسی است که باید به دیدنش بروی خدا کسی که از آن سخت می هراسی نیست به «عیب پوشی» و «بخشایش» خدا سوگند خطا نکردن ما غير ناسپاسی نیست به فکر هیچ کسی جز خودت مباش ای دل که خودشناسی تو جز خداشناسی نیست دل از سیاست اهل ریا بکن، خود باش هوای مملکت عاشقان سیاسی نیست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بیگانه ماندی و نشدی آشنا تو هم بیچاره من! اگر نشناسی مرا تو هم دیدی بهای عشق به جز خون دل نبود آخر شدی شهید در این کربلا تو هم آیینه ای مکدّرم از دست روزگار آهی بکش به یاد من، ای بی وفا تو هم چندی است از تو غافلم ای زندگی ببخش چنگی نمی زنی به دل این روزها تو هم ای زخم کهنه ای که دهان باز کرده ای چون دیگران بخند به غم های ما تو هم تاوان عشق را دل ما هر چه بود داد چشم انتظار باش در این ماجرا تو هم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
رازداری کن و از من گله در جمع مکن باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن با حضور تو قرار است مرا زجر دهند خویش را مایه‌ی دلگرمی هر جمع مکن به گناهی که نکردم، به کسی باج مده آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت این همه هرزه‌ی آلوده نظر جمع مکن آخرین شاخه‌ی تو، سهم عقابی چو من است روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن... . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای ابراز علاقه میتونی هزارتا حرف عاشقانه بزنی، بنویسی، اگه بلد باشی آهنگ بزنی و بخونی یا همه حرفتو . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه‌ای از گیسوی معنبر دوست به جان او که به شکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار برای دیده بیاور غباری از در دوست من گدا و تمنای وصل او هیهات مگر به خواب ببینم خیال منظر دوست دل صنوبریم همچو بید لرزان است ز حسرت قد و بالای چون صنوبر دوست اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را به عالمی نفروشیم مویی از سر دوست چه باشد ار شود از بند غم دلش آزاد چو هست حافظ مسکین غلام و چاکر دوست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«وقتی انسان آموخت که چگونه با رنج‌هایش تنها بماند، چگونه بر اشتیاقش به گریز چیره شود، آن وقت چیز زیادی نمانده که یاد نگرفته باشد.» این بیت جناب ، عینا جمله‌ی کامو است، که زیباتر، موجزتر و ایرانی‌پسندتر گفته است: "مدان کارِ کمی با زحمتِ هستی به سر بردن ز خود نگذشتن اینجا همتِ مردانه‌ای دارد..." . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با آن‌که بی‌دلیل رها می‌کنی مرا آنقدر عاشقم که نمی‌پرسمت چرا؟ در پیچ‌وتاب عشق، به معنای هجر نیست رودی ز رود دیگر اگر می‌شود جدا خون می‌خوریم در غم و حرفی نمی‌زنیم ما عاشق توایم همین است ماجرا خوش باد روح آن‌که به ما با کنایه گفت: گاهی به قدر صبر بلا می‌دهد خدا حق با تو بود هرچه بکوشد نمی‌رسد شیر نفس بریده به آهوی تیزپا ای عشق! ای حقیقت باورنکردنی! افسانه‌ای بساز خود از داستان ما . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دل چون توان بریدن ازو مشکل است این آهن که نیست جان من آخر دل است این من می‌شناسم این دل مجنون خویش را  پندش دگر مگوی که بی‌حاصل است این  جز بند نیست چاره‌ی دیوانه و حکیم پندش دهد هنوز، عجب عاقل است این گفتم طبیب این دل بیمار آمده ست ای وای بر من و دل من، قاتل است این  منت چرا نهیم که بر خاک پای یار  جانی نثار کردم و ناقابل است این اشک مرا بدید و بخندید مدعی عیبش مکن که از دل ما غافل است این پندم دهد که سایه درین غم صبور باش در بحر غرقه‌ام من و بر ساحل است این . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خویش را می‌دید، اما از تماشا ننگ داشت بینوا سنگی که در آیینه با خود جنگ داشت مثل شیری شرزه مغلوب شغالی هرزه شد هرچه دل یک‌رنگ بود، او با جهان نیرنگ داشت روبرو نقشِ سراب و پشتِ سر پل‌ها خراب روزگار از هر جهت دست و دلم را تنگ داشت جز به شمشیر از گلویم آبِ خوش پایین نرفت نانِ خشکی هم که قسمت کرده‌بودی سنگ داشت ناله‌ای خاموش بر لب‌هایِ شمعی روشنم آب و تاب سوختن آوازِ بی‌ آهنگ داشت . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7