eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.6هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
60 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
حلقه دل زدم شبی در هوس سلام دل بانگ رسید کیست آن گفتم من غلام دل شعله‌ی نور آن قمر می‌زد از شکاف در بر دل و چشم رهگذر از بر نیک نام دل موج ز نور روی دل پر شده بود کوی دل کوزه‌ی آفتاب و مه گشته کمینه جام دل عقل کل ار سری کند با دل چاکری کند گردن عقل و صد چو او بسته به بند دام دل رفته به چرخ ولوله کون گرفته مشغله خلق گسسته سلسله از طرف پیام دل نور گرفته از برش کرسی و عرش اکبرش روح نشسته بر درش می‌نگرد به بام دل نیست قلندر از بشر نک به تو گفت مختصر جمله نظر بود نظر در خمشی کلام دل جمله کون مست دل گشته زبون به دست دل مرحله‌های نه فلک هست یقین دو گام دل . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید مگر مساحت رنج مرا حساب کنید خط محیط دلم را شکسته رسم کنید خطوط منحنی خنده را خراب کنید طنین نام مرا موریانه خواهد خورد مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید دگر به منطق منسوخ مرگ می‌خندم مگر به شیوه‌ای دگر مرا مجاب کنید چو صخره‌های یخ از انجماد دلگیرم مرا به هرم نفس‌های عشق آب کنید در این درنگ طویلی که پای من لنگ است ز دست می‌روم ای دوستان! شتاب کنید مگر سماجت پولادی سکوت مرا درون کوره‌ی فریاد خود مذاب کنید بلاغت غم من انتشار خواهد یافت اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این هستِ نیست را بخدا ما نخواستیم دنیا تمام مال شما، ما نخواستیم تشویش تخت و تاج و تمنای آب و نان باشد برای شاه و گدا، ما نخواستیم دلخوش به اینکه فاتح قلبم شدی مباش اینجا کسی نیامده تا ما نخواستیم غم هم نشد نصیب دلِ تنگ‌دست من قسمت نشد وگرنه کجا ما نخواستیم؟ زیبا و زشت، ظاهر و باطن، دروغ و راست بازی بس است آینه‌ها... ما نخواستیم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سکوت وقت صدا و صدا زمان سکوت چه ماجرای عجیبی‌ست داستان سکوت چه بغض‌ها که اسیرند در گلوی صدا چه حرف‌ها که نگفته‌ست در دهان سکوت چه خوب! راز مرا هیچ‌کس نمی‌داند به این دلیل دعا می‌کنم به جان سکوت کسی سراغ نگیرد ز من که می‌خواهم شراب گریه بنوشم در استکان سکوت مرا تحمل این راز در دل آسان نیست که درد عشق نیرزد به امتحان سکوت چه بود پرسشت ای سنگدل که وقت جواب شکست قلب من و بغض ناگهان سکوت شدیم پاک چو آیینه خیره در تو ولی سخن چگونه بگوییم با زبان سکوت؟ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از در درآمدی و من از خود به در شدم گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم گوشم به راه تا که خبر می‌دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی‌خبر شدم چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاق‌تر شدم دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت کاول نظر به دیدن او دیده‌ور شدم بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم او را خود التفات نبودش به صید من من خویشتن اسیر کمند نظر شدم گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مادر بهشت من همه آغوش گرم تست گویی سرم هنوز به بالین نرم تست پیوسته درهوای تو چشمم به جستجوست هر لحظه با خیال تو جانم به گفتگوست مادر صدای گردش گهواره‌ات هنوز می‌پیچدم به گوش دل و جان شبانه‌روز در خواب و در خیال همه با توام هنوز تنهایی‌ام مباد که تیره است بی تو روز هر کُنج خانه از تو ببینم نشانه‌ها ای مادر ای تو روشنی آشیانه‌ها مادر حیات با تو بهشت است و خرم است گر بی تو بود هر دو جهانش جهنم است موسیقی بهشت همانا صدای تست گوش دلم به زمزمه‌ی لای لای تست مادر به قصه‌های تو می‌خفت غصه‌ها می‌رفت چشم و گوش به دنبال قصه‌ها با شادی ات نبود غمی را مجال ایست امّا به گریه‌ی تو هم آفاق می‌گریست صد قصه عشق بودی و می‌خواندمت مدام رفتیّ و ماند قصه‌ی صد عشق ناتمام وقتی که یاد آن همه رنج آید و عذاب مادر به جان تو جگرم می‌شود کباب امروز هستی ام به امید دعای تست فردا کلید باغ بهشتم رضای تست این راز آن حدیث که نقل از پیمبر ست جنت نهاده زیر قدمهای مادر ست . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آدمـی گاهی درون غصـه پنـهـان می شــود در هوای بی کسی ها خیس بـاران می شود در سـرای تیـره بختی بـا هـزاران درد و غم فصل پاییز و بهـارش چون زمستان میشود گـر گـرفـتــار نـگاری خـوش قد و بـالا شـود در فراقـش خانـه ی دل عـین زندان میشود خیـره می گردد به چشمان سیاه و دلکشش در قـفـای نرگس مستش پریشان می شـود می سپارد دل بـه دریای جنـون دیوانـه وار زورق بشکسته اش در گیر طوفان می شود گرچه او دارد به دل داغی زمعشوقش، ولی عاقبـت این زخمـهای کهـنه درمان می شود می زنـد دل را بـه دریـا بـا گدار و بی گــدار همدم صـد نـاله ی نی در نـیسـتان میشـود می نـشـیند در مسـیـر بـوی عـطـر زلـف یـار دیـده از شـوق وصـالش غـرق باران میشود بغض دیرینی گلویش می فشارد روز وشب رفـته رفـته درد بی مهری نمایان می شود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای تو برای آبرو آب حیات ریخته زهر گرفته در دهان قند و نبات ریخته مست و خراب این چنین چرخ ندانی از زمین از پی آب پارگین آب فرات ریخته همچو خران به کاه و جو نیست روا چنین مرو بر فقرا تو درنگر زر صدقات ریخته روح شو و جهت مجو ذات شو و صفت مگو زان شه بی‌جهت نگر جمله جهات ریخته آه دریغ مغز تو در ره پوست باخته آه دریغ شاه تو در غم مات ریخته از غم مات شاه دل خانه به خانه می‌دود رنگ رخ و پیاده‌ها بهر نجات ریخته جسته برات جان از او باز چو دیده روی او کیسه دریده پیش او جمله برات ریخته از صفتش صفات ما خارشناس گل شده باز صفات ما چو گل در ره ذات ریخته بال و پری که او تو را برد و اسیر دام کرد بال و پری است عاریت روز وفات ریخته . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گر دست دهد هزار جانم در پای مبارکت فشانم آخر به سرم گذر کن ای دوست انگار که خاک آستانم هر حکم که بر سرم برانی سهلست ز خویشتن مرانم تو خود سر وصل ما نداری من عادت بخت خویش دانم هیهات که چون تو شاهبازی تشریف دهد به آشیانم گر خانه محقرست و تاریک بر دیده روشنت نشانم گر نام تو بر سرم بگویند فریاد برآید از روانم شب نیست که در فراق رویت زاری به فلک نمی‌رسانم آخر نه من و تو دوست بودیم عهد تو شکست و من همانم من مهره مهر تو نریزم الا که بریزد استخوانم من ترک وصال تو نگویم الا به فراق جسم و جانم مجنونم اگر بهای لیلی ملک عرب و عجم ستانم شیرین زمان تویی به تحقیق من بنده خسرو زمانم شاهی که ورا رسد که گوید مولای اکابر جهانم ایوان رفیعش آسمان را گوید تو زمین من آسمانم دانی که ستم روا ندارد مگذار که بشنود فغانم هر کس به زمان خویشتن بود من سعدی آخرالزمانم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از ساره و از مریم و هاجر از آسیه یا هر زنی بهتر گلها همه خوبند و ریحانه عطرش فراگیر است تا محشر بوی خوشش پیچیده در هستی یاس کبود خانه ی حیدر آب است مهر دختر خورشید در شآن او نازل شده کوثر نوریه یا نور علی نور است چون تا همیشه هست روشنگر بین در و یوار هم نگذشت از زینت پر ارزش معجر خرسندیش لبخند آیینه آزردنش ،آزار پیغمبر دنیا بدون او غم انگیز است جانم فدای حضرت مادر پیش خدا قربش فراتر هست از آسیه،از مریم و هاجر . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدایت شده از جامعه آگاه
دهنوی حضور در لیست‌ها را تکذیب کرد/ مستقل در انتخابات هستم سیدمحسن دهنوی طی اطلاعیه‌ای که در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، نوشت: ضمن تشکر از حسن نظر عزیزانی که در لیست‌های انتخاباتی گوناگون نام بنده را نیز قرار داده‌اند، مجددا اعلام می‌کنم اینجانب با کد انتخاباتی ۴۱۴۲ و به صورت مستقل در انتخابات روز جمعه شرکت کرده‌ام. https://eitaa.com/joinchat/3863609445Cf53ba19064
بدهم تکیه به تو ، شانه شدن را بلدی؟ گرمی ثانیه ای ، خانه شدن را بلدی؟ تو که ویرانه کننده است غمت ، می دانم ! خوردن غصّه و ویرانه شدن را بلدی؟ آنقدر سوخته قلبم که قلم می سوزد . شمعِ گریان شده ، پروانه شدن را بلدی؟ مرغ عشقی شده دل ، میل پریدن دارد ! بال و پر در قدمت ، لانه شدن را بلدی؟ می نویسم من عاشق ، فقط از قصّه ی تو ! در غزل های من ، افسانه شدن را بلدی؟ اشک شب های سحر سوخته ام ، پیشکش ات ! تلخی گریه ی مردانه شدن را ، بلدی؟ هر کسی دیده مرا شاعر "مجنون" خوانده ! تو بگو ، "لیلی" "دیوانه" شدن را بلدی؟ این همه ناز کشیدم بشوم معتکفت ! بدهم تکیه به تو ... ،شانه شدن را بلدی؟ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7