eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
62 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 مبارک باد عید قربان است، رو بر درگه یزدان کنید در منای عشق جانان، نفس را قربان کنید عید قربان است روز امتحان بندگی مثل اسماعیل با جان روی بر جانان کنید عید قربان است، روز تابش مهرِ یقین با فروغی از یقین، جان را پُر از ایمان کنید عید قربان است روز شوق و روز سرنوشت دامن از گل‌های اشکِ شوق، گلباران کنید عید قربان روز عید و روز پیمان بستن است در چنین روزی وفا بر عهد و بر پیمان کنید عید قربان جلوه‌ای از روز تسلیم و رضاست جان و دل تسلیم امر حضرت جانان کنید میزبان آفرینش میهمانی می‌دهد از ره اخلاص، خود را بر خدا مهمان کنید در محیط بندگی با عشق و ایمان و یقین توشه‌ای آماده بهر برزخ و میزان کنید زآفتاب حشر ایمن می‌شوید، امروز اگر رو به سوی آستان عترت و قرآن کنید در چنین عید بزرگی از خداوند کریم آرزوی وصل مهدی، در شب هجران کنید چون «وفایی» دل به دریای ولایت افکنید ساحل اندیشه را لبریز از مرجان کنید ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین چشمه‌های نور و شور آن بیابان را ببین گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببُر پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین سفرۀ مهمانی خاص خدا گردیده باز لالۀ لبخند و اشک شوق مهمان را ببین دیو نفْس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن هم شکست نفْس را، هم مرگ شیطان را ببین تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح حنجر تسلیم بنگر، تیغ بران را ببین خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان در دل تفتیدۀ صحرا، گلستان را ببین گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر چشمِ دل بگشا جمال حیّ سبحان را ببین خیمۀ حجاج را با پای جان، یک یک بگرد آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را سر بزن در خیمه‌ها شاید ببینی یار را سینه مشعر، دل حرم، میدان دیدِ ما مِناست گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای سِیر کن تا بنگری گم‌گشتۀ زهرا کجاست لحظه‌ای آرام منشین هر که را دیدی بپرس یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟ حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست خوش بُوَد «میثم» همیشه سوگواری بر حسین حاجی آن باشد که اشکش هست جاری بر حسین ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت کویرِ خشک حجازست و سرزمین مناست مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست به هــر کــه می‌نگـرم در لباس احرامش دلش به جانب کعبه‌ست؛ رو به سوی خداست یکی بــه جانــب مسلخ بـــرای قربانــی یکــی روانــه بــه دنبــال یوســف زهـــراست یکی بهشت خـدا را بـه چشم خود دیده یکــی بــه یــاد جهنــم ز تـــابش گرمـــاست یکی بــه خیمــه نــدای الهــی العفوش یکی دو دیده‌‌اش از اشکِ شوق، چون دریاست یکی بـه امـــر خداونـــد ســر تراشیــده یکی دو دست دعایش به سوی حق بالاست ســلام بــاد بــر آن مُحـــرم خداجویـــی که روح بنـدگی از اشـک دیــده‌اش پیــداست ســلام بــاد بـــر آن کـــاروان صحــراگرد که لحظـه‌لحظـه بـه دنبـال سیـدالشهداست ســلام بــاد بــه عبـاس و اکبـر و قاسم که حـج واجبشــان در زمیـن کــرب‌ و‌ بـلاست سـلام بـاد بـه اخـلاص و صـدق ابراهیم که بهـر ذبـح پسـر همچـو کــوه، پابرجــاست سـلام بـاد بـه ایثـار و عشـق اسمـاعیل که سر بـه دست پـدر داد و خـویش را آراست وجـود او همــه تسلیم محض، پـا تـا سر که دست شست زجان و سر و خدارا خواست کشیــد تیـغ ولـی آن گلــو بریــده نشد فتــاده بـود بـه حیـرت کـه عیبِ کــار کجاست بـه تیـغ گفـت بِبـُـر! تیــغ گفت ابـراهیم! خـدات گفتـه نَبُـر! گـر بـُرَم خطاست خطاست خلیــل! یَــأمُرُنــی؛ و الجلیـــل یَنْهانـــی هوالعزیــز، همانــا کــه حکــم، حکم خداست چه امتحان عظیمی چه صدق و اخلاصی تــو از خـــدا و خداونــد از تــو نیــز رضـــاست بـه جـای ذبـح پسر ســر ز گوسفند بِبُر! که ایــن پســـر، پــدر بهتریــن پیمبــر ماست مبــاد تیغ کِشــی بــر گلــوی اسماعیل به هوش باش که در صُلب این پسر زهراست دُرست اگــر نگــری در وجــود ایـن فرزند جمــال نـَفْس رســول خــدا علــی پیــداست گــذار خنجــر و دست ذبیح خــود بگشا کـه ذبــح اعظــم مــا ظهــر روز عاشــوراست ذبیح مــاست حسینــی که پیکر پاکش هـزار پـاره ز شمشیــر و تیــغ و تیـر جفـاست بدان خلیل! که تنها ذبیح ماست حسین کـه پیکــرش بـه زمین، سـر به نیزۀ اعداست ذبیح ماست حسینی که جلوه‌گاه رخش تنـور و نیــزه و دِیـْر و درخـت و تشت طلاست ذبیح ماست شهیدی که تا صف محشر تمـــام وسعت مُلـک خــداش بــزم عـــزاست سلام خالق و خلقت به خون پاک حسین کـه زخـم نیـزه و خنجــر بـه پیکــرش زیباست هــزار مرتبــه شــد کشتــه روز عاشورا زبس‌که زخم به زخمش رسید از چپ و راست گلوی تشنه، سرش را ز تــن جدا کردند که بهــر داغ لبش چشـم عالمــی دریــاست به جز ز اشک غمش دل کـجا شود آرام به غیــر تـربت پاکـش کــدام خـاک، شفاست؟ به یـاد دست علمـدارش آهِ ماست علم بـرای آن لـب خشکیـده چشـم مـا سقــاست به غیــر وجــه خــدا، کـلُ مَــنْ علیها فان یقین کنیــد همانـا حسیـن، وجــه خـــداست بـه یـاد خـون گلــوی حسیـن تــا صـف حشــر سِرشکِ «میثم» اگر خون شود، همیشه رواست ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به‌مناسبت عید قربان است، ای یاران گل افشانی کنید در منای دل، وقوف از حج روحانی کنید تا نیفتاده‌ست جان در پنجۀ گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ‌ها از مشعر وصلِ الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حُلۀ احرام از انوار ربانی کنید در مسیر "وجه ربّک" پای جان بگذاشته گام اول در "هوالهو" خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفتگو با ذات پاک حیّ سبحانی کنید از سر من، موی بتْراشید و محو "هو" شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شستشو کن روح را در چشمه‌ی عین الیقین حُلۀ احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینه‌ی حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغِ از الماس در دست پدر برنده‌تر ای عجب نازک‌تر از گل، آن گلوی نازنین نه! گلو بشکافت، نه! آن کارد حنجر را بُرید هم پسر گردید محزون، هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد، فریاد زد کای تیغ تیز! از چه کندی می‌کنی در امر ربُّ العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پُر تو به من گویی بِبُر اما خدا گوید نبُر ناگهان آمد ندا از جانب ربّ جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده‌ست بر فرزند پاکت جبرئیل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی، تو خلیلی، تو خلیلی، تو خلیل ما تو را در بوته‌ی اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبحِ جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی، این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله! اسماعیلِ تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق‌ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه‌ی تو، او سرش بر نیزه‌هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو، چون روح، در آغوش تو پیکر مجروح او از سُم اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهرا با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما! بُود تا سیل اشکت در دو عین آب شو چون شمع سوزان، گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی، یا حسین! بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی، یا حسین! تو طوافی، تو مطافی، تو نمازی، تو دعا تو ذبیحی، تو ذبیحاً بالقفایی، یا حسین! آب زمزم تشنه‌ی لعل لب خشکیده‌ات تو هزاران خضر را آب بقایی، یا حسین! خون تو جاری‌ست در رگ‌های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی، یا حسین! تو حسینی، تو حسینِ کل خلق عالمی تو شهیدی، تو شهید کربلایی، یا حسین! تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی، یا حسین! آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه‌ای نخل "میثم" از کتاب زخم‌هایت آیه‌ای ✍ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفتم چه کسی را طاقت این غم است این غم که سوزناک‌تر از جهنّم است گویا که باران ماتم است از آسمان کین عالم هستی جمله در هم است آن شب گریست روح‌الامین ز عرش که چرا در این عالم مردانگی کم است هفتاد و دو ستاره ماند و یک خورشید در منظومه‌ای که نام آن محرّم است بسوز محتشم که شعر من سوزی نداشت باز این چه شورش است که در خلق عالم است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کربلا محشر عظماست خدا رحم کند جای خون‌گشتن دل‌هاست خدا رحم کند از چه رو ساقی سرمست حرمخانه‌ عشق تشنه‌لب بر لب دریاست خدا رحم کند آن زمانی که فتاد مشک و علم روی زمین ذکر لب‌ها همه سقاست خدا رحم کند کشته شد ماه بنی‌هاشم و از داغ غمش خون‌جگر زینب کبراست خدا رحم کند با تنی خسته و بی‌یار و معین ثارالله بین دشمن تک‌وتنهاست خدا رحم کند خواهری را که غم داغ برادر دیده کعب نی از چه مهیاست خدا رحم کند دم دروازه کوفه سکینه ز چه رو روبرو با سر باباست خدا رحم کند مثل زهرای مطهر به رخ طفل حسین اثر سیلی اعداست  خدا رحم کند عوض تسلیت دختر ویرانه‌نشین سر بابا به تسلّاست خدا رحم کند پای سرهای بریده همه دم از چه سبب خنده و هلهله برپاست خدا رحم کند تا ابد از غم جان‌سوز حسین‌بن‌علی نوحه‌گر امّ ابیها است خدا رحم کند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بلندمرتبه‌شاهی و پیکرت افتاد همین که پیکرت افتاد خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یک مرتبه زمین خوردی هزار مرتبه زینب برابرت افتاد همین که از طرف جمعیت دو تا چکمه رسید اول گودال مادرت افتاد تو را به خاطر درهم چه درهمت کردند چنان که شرح تن تو به آخرت افتاد ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست در آن شلوغی اگر بارها سرت افتاد خبر رسید که انگشتر تو را بردند میان راه النگوی دخترت افتاد کنار خیمه رسیده است لشگر کوفه و خواهر تو به یاد برادرت افتاد . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می رود و فوج غم همسفر زینب است رأس حسینش به نی، راهبر زینب است خسته رود کو به کو، آینه در پیش رو منظرهٔ کربلا در نظر زینب است دیده پر از ژاله ها سینه پر از ناله ها داغ غم لاله ها در جگر زینب است گر دم زینب نبود، جلوه به مکتب نبود هستی اسلامیان زیر سر زینب است وا به سخن کرد لب، گفت عدو با عجب! این خود زینب بُوَد یا پدر زینب است خطبهٔ آن مستطاب، کرد عدو را مجاب کاخ ستم شد خراب، این هنر زینب است وای از این امتحان، غصه بُوَد بی کران پر ز تماشاگران، دور و بر زینب است نظم رئوس عالی است، جای یکی خالی است شمس و قمر بی خبر، از قمر زینب است این همه سر در جداست، پس سر سقا کجاست؟ در سپرش می برند، او سپر زینب است حلقه (کلامی) بزن بر در این شیر زن زمزمهٔ یاحسین زنگِ در زینب است . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در جوانی بی‌حسين احساس پيری می‌كنم بگذر از پيری كه احساس حقيری می‌كنم دولت عشقش بنازم با لباس نوكری در سفارت‌خانه دل‌ها سفیری می‌كنم من فقير اهل بيتم لیک کشكولم پر است فخر بر تاج شهان با اين فقيری می‌كنم گفت زاهد: از چه رو بر سينه محكم می‌زنی؟ گفتم از آئینه دل گردگيری می‌كنم من اسير رشته زلف حسينم مدعی ناز بر آزادگان با اين اسيری می‌كنم گر اميرالعاشقين اين عشق را امضا كند می‌روم عرش و ملائک را اميری می‌كنم در حرم ناخوانده رفتم حضرت معشوق گفت خود بيا بی‌خود بيا مهمان‌پذيری می‌كنم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«فضای عشق و وفای حضرت رقیه علیها سلام» . تا بر حضور جانان رفتیم و جا عوض شد تحویلمان گرفتند تقدیر ما عوض شد . خارج شده ز ظلمت وارد شدیم بر نور  محبوب جلوه کرد و کل فضا عوض شد . من کودک حقیرم امروز گرچه پیرم   رخ داد اتفاقی سودا دلا عوض شد . مادر به زیر لب گفت یا رب حسینی اش کن  اینگونه روزگارم با یک دعا عوض شد . نام حسین شنیدم آهی زجان کشیدم     در حیرتم چه دیدم حال وهوا عوض شد . امنیت حرم را گر اجنبی بهم زد ماه محرم آمد راه رجا عوض شد . بین وحدت نوین را طوفان اربعین را سر میخرند اینجا جان را بها عوض شد . این ذبح بی بدیل است احیاگر خلیل است قربان آن قتیلم بهرش منا عوض شد . کن سیر کربلا را بین عبرت عزارا   افعال مدعیّون با ادعا عوض شد . برگرد جنگ صفین بنگر معادل اعمال بیگانه را عقیده با آشنا عوض شد . شمر اوّل از علی بود اما زهیر ضدّش ای وای جای این دو در کربلا عوض شد . گر عهد خود شکستی تو اهل کوفه هستی ایران گذارت افتاد موطن تو را عوض شد . سرگرم نوش وعیشی جزو کدام جیشی؟ خائف نبودی ای دل رأیت چرا عوض شد . گه در صف قیامی گه پشت بر امامی! یکرنگی ات کجارفت نشو ونما عوض شد . طغیان داعشی ها اعمال ماست بر ما فرصت به کفر دادیم عهد و وفا عوض شد . گمگشته ماهی ام من بین دوراهی ام من طوفان نوح برخاست ره برملا عوض شد . یا راه را بلد باش یا طالب مدد باش خرّم دل، آنکه راهش سوی خدا عوض شد . بگذار نام خود را بشناس امام خود را راه ولی شناسان بنگر کجا عوض شد . ایمان چو رفت سویی حسرت بریٌ و گویی با خشت خامی ای دل شِمش طلا عوض شد . دارد هر اوستادی خود اوستاد ماهر تغییر می کند ره گر رهنما عوض شد . حیران دلا چرایی نزدیک کربلایی بیعت زجان نکردی یالیتنا عوض شد . پرهیز کن ز نخوت غرّه مشو به قدرت بسیار جایگاه شاه و گدا عوض شد . وقتی که امتحان نیست ماهیتت عیان نیست رسواشد آنکه روز عهدش ادا عوض شد . حُرّ از حسین حیا کرد حق نمک ادا کرد پاس ادب نگهداشت او را جزا عوض شد . با یار باش همدم بوسه بزن به پرچم شاید زلطف مولا امر قضا عوض شد . گو ای عزیز زهرا ممنونم از تو مولا کردی عطا تو بر ما خط خطا عوض شد . رأسَت فتاد ای یار بردست یار و اغیار آن معنوی قیافه صبح ومسا عوض شد . خولی به مطبخت بُرد راهب محاسنت شست زان حال دخترت در ویرانسرا عوض شد . تا دید میهمانش بر لب رسید جانش بوسید جای خنجر او را صدا عوض شد . ببریده گر زغیرم من عاقبت به خیرم  این گفتم و "کلامی" نی را نوا عوض شد . . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کشیدم زجر بیش از هر کسی در این سفر بابا کشیدم زجر ، افتادم زمین با چشم تر بابا چرا اینقدر بد هستند با ما مردم کوفه مگر از نسل ما هستند اینها بی خبر بابا به من گفتند بابایت نمی آید ، خودم دیدم سرت بر روی نی می‌رفت و ما هم پشت سر بابا نخوردم غیر زخم از دشمنت در راه می دانی ؟ چهل منزل فقط عمه برایم شد سپر بابا به استقبال ما هر کس که آمد سنگ دستش بود تمام راه در دیدارهای مختصر بابا یتیمی درد بی درمان یتیمی خواری دوران همین اندازه میگویم برایت از سفر بابا پریشان است مویم کاش با دست خودت می شد ببندی گیسویم را باز هم با گیر سر بابا دلم میخواست روی زانویت باشم ، از این پایین ببینم روی ماهت را ببینم یکنظر بابا ندارد طاقت دوری دل بی تاب یک لحظه نمیخواهم بدون تو بمانم بیشتر بابا میان دخترانت من به تو وابسته تر هستم مرا با خود ببر با خود ببر باخود ببر بابا . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر كجا نام تو آمد عشق حاضر می‌شود عشق حاضر می‌شود ناپاک طاهر می‌شود دست بر سينه فقط كافی‌ست بر تو رو كنيم با سلامی عاشقت از دور زائر می‌شود باطن كرب‌وبلا در قلب‌ها پنهان شده‌ست با كمی اشک روان شش‌گوشه ظاهر می‌شود از غروب پنجشنبه تا غروب جمعه شب هر كجا باشم دلم در صحن زائر می‌شود فاصله بايد گرفت از غير تو در اين جهان با تو هر كس یک‌دله شد صاحب سر می‌شود من كبوتر نيستم اما به عشق گنبدت دل از اين‌جا تا حرم مرغ مهاجر می‌شود هر كسی در كودکی سنگ تو را بر سينه زد پير وقتی شد حبيب ابن مظاهر می‌شود هر كسی مثل رسول ترک شد كلب شما در ميان شهر قم جزو مفاخر می‌شود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7