سه ساله دخترت افتاده از نفس بابا
دگر مرا ببر از کنج این قفس بابا
به جز تو که آمدهای، امشبی به دیدارم
نزد سری به یتیم تو هیچ کس، بابا
#الدخیلڪ_یا_رقیه🌹🍃
#شهادت_حضرت_رقیه(س)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
.
دوبیتیهای روضهی
#حضرت_رقیه_س_شهادت
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
غمو "سر بسته" میگم... با قد خم
سه ساله داشت هجده ساله میشد
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
پای این درد، غم اشکش در اومد
خرابه دم به دم اشکش در اومد
همین که دید زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش در اومد
تموم روضهی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چطوری زخمتو زینب ببینه
✍ #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مصیبت_خرابه_و_شهادت
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
از بس شکستنی شدی ای شیشه بلور
قدری بخواب و این بدنت را تکان مده
خواهی که خارها نرود در تنت فرو
آرام باش و پیرهنت را تکان مده
می بینی ای عزیز که نازت نمی کشند
پس این لبان خوش سخنت را تکان مده
دندان شیری تو به یک بوسه بسته است
با زحمت اینقدر دهنت را تکان مده
با آه آه تو بدنم تیر می کشد
از بس تنت شبیه تن مادرم شده
می پاشد از لبان تو خون لخته هر نفس
زان نیمه شب چه خاکی مگر بر سرم شده
ای دخترم هنوز سرت درد می کند؟
آیینه نگاهِ تو چشم ترم شده
از گیسوان سوختۀ بین مشت زجر
هر آنچه گفته ای به خدا باورم شده
از لحظه ای که حرف کنیز آمده وسط
خوابش نمی برد ز غم و ترس خواهرت
در این میانه جای ابالفضل خالی است
تا پس بگیرد از عدوی پست معجرت
در شهر مسلمین نشود دفن خارجی
لرزه فتاده بر دل ترسان مادرت
پیغام داده اند اهالی شهر شام
بیرون کشند از دل هر خاک پیکرت
#قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
راز من ولبهایِ تو معنا شدنی نیست
جز با نفسم، خون ِ تو احیا شدنی نیست
با ناز همینکه زلبت بوسه گرفتم
گفتم شبم انگار که فردا شدنی نیست
و اللهِ کسی که به لبت بی ادبی کرد
جز با نفس فاطمه رسوا شدنی نیست
گیرم که همه سُرمه و آئینه بیارند
این دخترک سوخته زیبا شدنی نیست
این پا نشدن پیش تو از بی ادبی نیست
این پایِ ورم کرده دگر پا شدنی نیست
نه پیر زمین خورده شود دخترِ سابق
نه ،،این سرِ غارت شده بابا شدنی نیست
این گیسوی کوتاه دگر شانه ندارد
زحمت نکش عمه گره اش واشدنی نیست
آن شب جلویِ مادرِ تو بد کتکم زد
ورنه قدِ کوتاه چنین تا شدنی نیست
شد تیزی چکمه اثرش چون نوک مسمار
پهلویِ لگد خورده مداوا شدنی نیست
دختر که زمین خورد ز گیسو نکشیدش
بی ناز کشی هایِ پدر پا شدنی نیست
هرچیز که از خیمة ما رفت به غارت
غیراز سرِ بازار که پیدا شدنی نیست
#قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_338925932435735722.mp3
6.24M
#زمینه_حضرت_رقیه_س
#با_دلی_خسته
بند1⃣
با دلی خسته،کنج ویرونه
دختری داره با اشک و ناله میخونه
دیگه از این زمونه سیرم
سه سالمه ولی چه پیرم
قول دادی تنهام نمیزاری
اگه نیای بی تومیمیرم
ابتایاحسین (۲)
نفس نمونده توی سینم
بیا که روتو باز ببینم
دنیارو بی تومن نمیخوام
دق میکنم تو رو نبینم
ابتا یاحسین(۲)
من الذی ایتمنی
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
بند2⃣
روی دامانم،شد قمر پیدا
فرش راهش میکنم من این دل شیدا
تمومه نقشه هام بر آبه
محاسنت به خون خضابه
لبام ترک خورده بابایی
بوسیدنت برام عذابه
ابتایاحسین (ع)
تورو به روی نیزه دیدم
پشت سرت خیلی دویدم
چشمای خونین تو واکن
شبیه مادرت خمیدم
ابتایاحسین(ع)
من الذی ایتمنی
بند3⃣
بعد تو بابا،خیر ندیدم من
با صدای حرمله از خواب پریدم من
تو معبرا راهمو بستن
دیدم که کعب نی به دستن
هم لگد و سیلی باباجون
زدن سرمنو شکستن
ابتا یاحسین(ع)
خسته شدم توی بیابون
تازیونه خوردم فراوون
مدیون عمه ام باباجون
عمه نبود داده بودم جون
ابتا یاحسین(ع)
من الذی ایتمنی
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
کربلایی مجید مراد زاده
🎤به نفس حاج جوادمقدم
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه
قصۀ کربوبلا را دختری تغییر داد
کاخها ویرانه شد، ویرانهاش شد بارگاه
چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید
سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه
دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است
چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه
دختر اِنّا فَتَحنا اشک میریزد ولی
گریههای او ندارد رنگ زاری هیچگاه
بر سرش میریخت خاک از بامها، میسوختند
دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه
بین طوفان، غنچه و گل سر در آغوش هماند
او به زینب یا که زینب میبَرَد بر او پناه
تا شود زهرا، فقط یک کارِ باقی مانده داشت
شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه
چون زبانش بند میآمد خجالت میکشید
با سرِ بابا سخن میگفت، اما با نگاه
آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین
رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه
ماند داغِ نالۀ من بر دل دشمن، فقط
خیزران وقتی که خوردی زیر لب میگفتم آه
جنگ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی
عمه میجنگید با دستان بسته، بیسلاح
اربعین من نیستم از او سراغم را نگیر
این امانت دار را شرمندهتر از این مخواه
بعد از این هرجا که رفتی با تو میآیم پدر
پای من زخمیست اما روبهراهم روبهراه...
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در گوشه خرابه،کنار فرشتهها
با ناخنی شکسته،ز پا خار میکشد
دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح
بر روی خاک،عکس علمدار میکشد💔
#شهادت_حضرت_رقیه(س)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
...
🚩 حضرت رقیه سلاماللهعلیها، حافظ جان امام علیهالسلام و دیگر اسرای کربلا
امام صادق صلواتاللهعلیه فرمودند:
▪️وقتی علیبنالحسین علیهماالسلام و دیگر اسرای کربلا را به نزد یزیدبنمعاویه علیهمالعائنالله بردند، آنان را در خانهی مخروبهای در شام حبس کردند؛ بعضی از اهلبیت گفتند: "ما را در این خرابه حبس کردهاند که دیوارهایش بر سرمان فرود آید!" سربازانی که نگهبانِ ایشان بودند، به زبان رومی به یکدیگر گفتند: "آنها میترسند که خانه بر سرشان فرود آید؛ نمیدانند که فردا آنها را خارج کرده و خواهند کُشت!"
⭕️ امام سجاد علیهالسلام فرمودند: هیچکس مثل من زبان رومی را بلد نبود (ولی سربازان نمیدانستند که تکلّم آنان را متوجه میشوم).
🏴 حضرت رقیه سلاماللهعلیها با خوابی که دیدند و بهانهی پدر گرفتند و سپس شهادت آن بانوی سهساله، باعث ایجاد ولولهای در شام شد که منجر به ترس یزید ملعون از آشوب و تغییر تصمیم آن خبیث در قتل اهلبیت و خروج آنان از خرابه و در نتیجه، حفظ جان امام زمانشان و دیگر اسرای خاندان رسالت شد.
📜 بصائر الدرجات (صفارقمی)، ص۳۳۸
بحارالانوار (علامهمجلسی)، ج۴۶، ص۷۰
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
▪️صاحب مناقب به اسناد خویش از سهل بن سعد ساعدی حدیث میکند که گفت: برای حاجتی سفر بیت المقدس کردم و از آنجا به شهر شام درآمدم، ... زنهای مغنيه مشغول به نواختن طبلها و دفها، این منظره مرا به شگفت آورد که این همه خوشحالی برای چیست؟ ... مردی را گفتم: از برای چه؟ گفتند امروز سر حسین بن علی بن أبیطالب را از زمین عراق به درگاه يزيد هدیه میآورند. گفتم: وا عجبا؟ سر حسین را به نزد يزيد هدیه میبرند و مردم شادی میکنند؟ از کدام دروازه داخل مینمایند؟ به دروازه ساعت اشارت کردند.
🚩 در این سخن بودم که پرچمهای فراوان پدیدار شد، و سرهای شهدا را بر سنان نيزهها نصب داده از پی یکدیگر حمل میدادند، و سر حسين عليه السلام را که شبیه ترین خلق با رسول خدا بود، بر فراز رایتی منصوب نموده بودند، و از پشت آن پرچم دختری بیشتر بی وطا (فرش) و محمل سوار بود، من به نزديك او شتافتم و گفتم کیستی؟ گفت: من سكينه دختر حسینم، عرض کردم: من سهل بن سعد از اصحاب جد توام، اگر در خور من خدمتی است، فرمان کن تا فرمان پذیر شوم، فرمود: اگر توانی حامل این سر مبارک را بگوی تا این سر را دورتر از ما حمل دهد، تا مردمان به نظاره آن سر مطهر پردازند و کمتر به حرم رسول خدای نظر اندازند.
● سهل میگوید: حامل آن سر را گفتم: میتوانی برای رفع حاجت من چهل دینار زر سرخ بگیری؟ گفت: حاجت چیست؟ گفتم: این سر مبارك را از پیش روی حرم قدری دور تر حمل کنی، این سخن را از من پذیرفت. زر بگرفت و پیشتر شتافت.
📜 ناسخ، ج۲، ص۱۱۹ ، نفس المهموم، ص۴۳۰ ، رمز المصیبة فی مقتل من قال أنا قتیل العبرة (علامه دهسرخی رضوان الله علیه)، ج۳، ص۲۵۱
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_96293905510696334.mp3
11.68M
#شورحضرت_رقیه_س
#سبڪ_رفاقت_ممنوع
🌷🌷🌷
✅بند۱
همیشہ گفتم دوباره میگم
ڪہ عشق ومڹ ازرقیہ دیدم
رقیہ جوڹ دادبراے باباش
برارقیہ سرم رو میدم
🌹
رقیہ نوره نشأتینہ
رقیہ عشقہ عالمینہ
ماعبدو دیونہ شیم چوڹ
رقیہ بنت الحسینہ
🌹
خدامےدونہ مڹ در تب و تابم
بردنہ نام تو شد می نابم
هستے مایےتو دختِ اربابم
🌹
بہ رقیہ عجڸ لولیڪ (الفرج)
مایہ مےذارم برات مڹ ازجوڹ
منم دیوونت مثالہ مجنوڹ
گداهاے توهمگے شاهڹ
توبس خانومے رقیہ خاتوڹ
🌹
رقیہ اوجہ جنونم
رقیہ بستہ بہ جونم
تاوقتے مڹ زنده باشم
رقیہ جونم میخونم
🌹
عشقہ تو دردنیا مونس و یارم
دارو نداره مڹ اےڪس و ڪارم
اےهستے ارباب مڹ دوست دارم
🌹
بہ رقیہ عجڸ لولیڪ الفرج
✅بند۳
ندارم چیزی ببالم براون
خوشم از نامت میگیرم سامون
تموم خواستم فقط همینه
بنامت باشم رقیه خاتون
🌹
رقیه محبوبه ی رب
رقیه صاحبه منصب
میگم من تو اوجه مستی
تویی علمداره زینب (س)
🌹
این سندقلبم خورد بنام تو
می میزنم بی بی من زجام تو
تویی شهزاده من غلام تو
🌹
به رقیه عجل لولیڪ الفرج
✅بند۴زینبی
جون دشمن رو رسونده برلب
همون ذڪری ڪه میگیرم هرشب
میلرزه پشته همه دشمنها
تا میگم انامحب الزینب
🌹
عقیله والاوبرتر
عقیله الگوی اڪبر
نیرومیگیرم تامیگم
عقیله یابنت الحیدر
🌹
الگوی زنها و اسوه ی غیرت
زنی ولی چون صدمردباغیرت
ڪی میشه سوریه بڪنیم دعوت
🌹
بحق الزینب عجل لولیڪ الفرج
#مجید_مراد_زاده
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7