eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.9هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1هزار ویدیو
61 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
داغ سوز در روز اربعین به روز اربعین دخت علی در کربلا آمد پریشان حال و ماتم دیده از شام بلا آمد زروی اشتران هریک چوگلبرگ خزان گشتند به روی خاک اندرماتم دلدار بنشستند خروشی کز درون اعماق جانِ شان برون می جست زشیدایی شدند از جان و دل از داغ شه سر مست زنان هریک گرفتندقبر خویشان خود اندر بر زدند هریک به زاری هردودست خویشتن برسر بیامد زینب محزون سرقبر عزیز خویش قدش خم گشته از داغ حسین وامانده و دلریش چنان هم ام کلثوم از غم عباس نالان شد زافغان همان بانو دل اهل جهان خون شد پس آنگه زینب آمدبرسرقبرشهیدانش به روی قبردلبند نبی بنمودعنوانش بگفتا اشک ریزان زینب محزونه با زاری حسین جانم که میدانم تواز خواهرخبرداری تو میدانی چه آمد برسرخواهر ایا مولا در آندم داد یزید بی حیا بی پرده ماراجا میان مجلس نامحرمان از غصه گرییدم سرپرخونت ای شه در میان طشت زر دیدم درآندم میزد اوچوب جفا برروی لبهایت که گردد خواهر محزونه ات از مهر شیدایت شدم انگشت نما من در میان کوچه های شام نمودی خود اشاره سوی من اندر میان عام زضرب تازیانه پشت خواهر شد کبود از کین غم داغ عزیزانت نموده این دلم غمگین اگر اینجا نبود نامحرمی من می شدم عریان نشان می دادم این آثار زخمم ای شه خوبان که تا باشی گواه حال خواهر ای حسین من نظر برکودکان فرما تو ای نور دوعین من کنون بر روی قبرت آمدم سوغات آوردم همان پیراهن پرخون تو همراهم آوردم که باجانسوز شعرت«خوشنوا»قلب محبان سوخت شرار آتش عشق حسین قلب همه افروخت ✍محمدحسین محمدی(خوشنوا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من جابر پیر توام، ‌ای دوست نگاهی جز تربت پاک تو، مرا نیست پناهی آرند همه بر شهدا، لاله و من هم باشد، گلم از سوز جگر، شعله‌ی آهی گوش که شنیده است، که با نیزه و خنجر بر یک تن مجروح کند، حمله سپاهی لب تشنه، سر از پیکر پاک تو، بریدند آخر به چه جرمی چه خطایی چه گناهی؟ دریا به لبت سوخت و این قوم ستمکار بر حنجر خشک تو نکردند نگاهی با داغ تو، لبخند، حرام است به شیعه بی‌گریه به پایان نرسد، سالی و ماهی آن کس که زد آتش به حریم تو بسوزد در آتش دوزخ، ابد الدهر، الهی خون ریخته از گوش زنی بر روی شانه جان داده ز کف، دخترکی بر سر راهی و الله نسوزند خلایق به جهنم  سوزند اگر در غم تو گاه به گاهی "میثم" همه جا، گفته من از آن شمایم بسته است خودش را به شما نامه سیاهی استاد غلامرضا سازگار 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
♦️‌سلام امام زمانم 🔹‌عاقبت نور تو پهنای جهان می‌گیرد... جسم بی‌جان زمین از تو توان می‌گیرد... 🔹‌سال‌ها قلب من از دوریتان مرده ولی... خبری از تو بیاید ضربان می‌گیرد... ....
بی لیاقت بودم و شور و نوا قسمت نشد اربعین آمد وَ لیکن کربلا قسمت نشد علّتش را جستجو کردم میان قلبِ خود روسیاهی ام سبب شد که عطا قسمت نشد رفتن و رخصت گرفتن از علی یادش بخیر دیدی آخر گنبدِ شیرخدا قسمت نشد؟ دور ماندم از مواکب ..از هیاهوی راه چای شیرینِ عراقی ها چرا قسمت نشد یادِ دختر بچّه های سینی چایی به دست.. حیف شد حسّ ِ خوبی آن راهها قسمت نشد سفره های بی ریا یادش بخیر و لطف ها یادش بخیر نانی از نان های بینِ سفره ها قسمت نشد هرچه بود از سفره ها یک خاطره مانده بجا در نهایت... رفتن کرببلا قسمت نشد.. ✍محسن راحت حق 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اربعین شد باز هم از قافله جا مانده ام گوشه ی هیئت من غمدیده تنهامانده ام کربلایم گیره یک گوشه نگاهت مانده و ازخوراک وخواب وازروزوشب آقامانده ام عطرسیبی از حوالی حرم ها می وزد آن چنان مستم که ره نارفته ازپامانده ام بادلم گفتم ...حرم باشد برای اربعین من چگونه تاکنم با این دل وا مانده ام؟ در کف یک جرعه از جام شراب دلبرم تشنه کام باده ی دلچسب سقا مانده ام برگه را آورده ام تا اینکه امضایش کنی مثل برخی دوستانم لنگ امضا مانده ام با تو نزدیکان ، حرم پای پیاده می روند انقدر دورم، پسه یک مهر ویزا مانده ام هیچ ایرادی ندارد با دلم تا می کنم گرچه زیر بار این زخم زبانها ، مانده ام من دم درخاک پای مادرت باشم بس است شکر حق ،درزیر پای مجلس آرا ، مانده ام اخذ مزد نوکری از دست مادر بهتر است زین سبب در انتظار دست زهرا ،مانده ام شاعر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ره واکنید قافله سالار میرسد یک قافله اسیرعزادار میرسد برخیز یا حسین سری دست و پانما دلبر برای دیدن دلدار میرسد حالا که پیرعشق شدم ناز می‌کنی باشد تو ناز کن که خریدار میرسد سر الحسین سینه سینای زینب است آری حقیقت همه اسرار میرسد بالا بلند بودم و حالا خمیده ام پرغم ترین زمانه دیدار میرسد عباس کو که صبرعقیله سر آمده ناموس حق زکوچه و بازار میرسد بر روی قبر پیرهنت پهن می‌کنم جانم به لب زگریه بسیار میرسد تکرارصحنه‌ها شده درپیش دیده ام نیزه به دست لشگر اشرار میرسد گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا فریاد العطش ز لب یار میرسد آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم قبرت به روی سینه‌ام این بار میرسد هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست زینب غمین از آن همه آزار میرسد آه رباب و قبر بهم خورده ی علی لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد ✍قاسم نعمتی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی ز پشت پرده نظر بر گدا کنی پس کی مرا ز قید همه غم رها کنی دردم ز حد گذشته بیا ای طبیب من دل منتظر نشسته که دردش دوا کنی چشمم به راه توست بیایی به یاریم دستم بگیری و ز بدانم سوا کنی چشم انتظارم ای گل زهرا به یک نظر آقا مرا تو راهی کرب و بلا کنی یک اربعین کنار تو تا کربلا روم در بین زائران تو مرا هم صدا کنی گر دست پر ز مهر خودت را به من دهی من را بدل به عبد مطیع خدا کنی وحید زحمت کش شهری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای خفته زیر خاک ببین خواهر آمده موی سپید، قامت خم، مضطر آمده بی‌سر بزیر خاکی ویک اربعین گذشت برخیز، بهر وصلِ به پیکر سر آمده سردار فتح کوفه وشام آمد از سفر از بهر دیدن شه بی لشگر آمده برگو به اصغرت که برای عیادتش با سینه پر زشیر کنون مادر آمده چل روز هجرتم به اسارت گذر شده بار دگر به کرببلا هاجر آمده ریزد سکینه خاک مزار تو برسرش برخیز ای پدر به برت دختر آمده مانده سه ساله دختر تو سرزمین شام شرمنده از تو عمه ی غم پرور آمده باز آمدم به کرببلا وبه قتلگاه در یاد من گلوی تو و خنجر آمده دیگر بس است زندگی بی توام حسین طاقت نمانده دیگر وصبرم سر آمده ای کاش فتاده روی مزار تو جان دهم دور فراق زینب وتو آخر آمده شعر: اسماعیل تقوایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل-جاماندۀ کاروانِ اربعین و روضۀ حضرت رقیه سلام الله علیها جا مانده اَم از قافله اِی جانِ رقیّه شد نوکرتان دست به دامانِ رقیّه رزقم نشد امسال وصالِ حرمِ تو حالم شده چون روضه یِ ویرانِ رقیّه رفتند رفیقان و شدم نوحه سرایِ... دلتنگیِ دلهایِ پریشانِ رقیّه از قافله جا مانده و جانانه رسیده... تازه شده زخمِ دلِ سوزانِ رقیّه او کرب وبلایی شده قبل از همه در شام باشد سَنَدم دنده و دندانِ رقیّه با صورتِ نیلی و پَر و پهلویِ خونی افتاد به پایِ سر و پایانِ رقیّه... آغازِ غمی تازه ویک روضۀ تلخ است در ندبه بسوزید مُریدانِ رقیّه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔖پیروان مهدی دنیا بداند با ولایت بیعت ماست خدمت براه دین و ملت غیرت ماست اکنون تلاش ما بود بهر حقیقت جانبازی ما در ره حق عزت ماست وقتی که در راه شرف پرچم گرفتیم حبل المتین عشق را محکم گرفتیم ما در تلاش و در جهادی عاشقانه تابیده ایم از هر کران تا بیکرانه چون طایران آسمان پوی سعادت در گلشن هستی گرفتیم آشیانه در وادی اندیشه ی خدمت رهاییم با ملت خود همرهیم و همصداییم ما در قیامی جاودانه ماندگاریم با لاله های گلشن سبز بهاریم تا رویش صبح ظهور جمعه ی عشق بهر طلوع ماه خود چشم انتظاریم می آید آن یار دل افروز زمانه بر لعل ما جاری شود زیبا ترانه اَینَ مُعزالاَولیا نقش لب ماست اَینَ مُذل الاَشقیا در مطلب ماست اَینَ الشموس الطالعه خواندیم با شوق در انتظار روی او تاب و تب ماست ما پیروان مهدی موعود هستیم ما با امام خود پی مقصود هستیم مقصود ما احیای ارزش های دین است فتح و ظفر ما را درین مقصد یقین است چشم انتظار یار خود باشیم آری زیباترین چشم انتظاری ها همین است هم یک دلی هم یک صدایی در صف ماست چون پرچم انا فتحنا در کف ماست دنیا ببیند بر لب ما این طنین را این اتحاد و این مسیر راستین را رو جانب کرب و بلا داریم زیرا آورده ایم اینجا به کف حبل المتین را در پیش روی ما طلوع اربعین است عزم مسلمانان در اینجا آهنین است این اجتماع اربعین و این جماعت دارد ز یاران امام حق حکایت وقتی بیاید حضرت موعود مهدی پروانه اش خواهیم شد با استقامت در راه اهدافش همه از جان بکوشیم پیراهنی از جنس حق جویی بپوشیم جاءالحق اینجا می شود تفسیر یاران نابود گردد جبهه ی تزویر یاران وقتی بتابد جلوه ی مهدی در اینجا دنیا شود با دست او تسخیر یاران وقتی حقیقت رخ بر افروزد چو دریا عدل و عدالت می شود جاری به دنیا آنان که در این جبهه از اهل امیدند یا کاشف الکرب از زبان ما شنیدند این شاهدان عرصه ی پیروزمندی صد لاله از گلزار خونین شهیدند ما در مسیر رویش صبح بهاریم نَصرُ منَ اله را نوید آشکاریم وقتی بیاید آن امام عشق بنیاد چیزی نماند از بساط کفر و الحاد گیرد ز ارباب ستم هر تاج و هر تخت در هم بریزد کاخ های ظلم و بیداد می آید و می آورد صلح و صفا را احیا کند دین حنیف مصطفی را ماییم و اکنون کربلای عشق و ایثار ماییم و بشکسته جبین در دشت پیکار ماییم و دست ساقی لب تشنه ی عشق ماییم و داغ چشم عباس علمدار در خون فتاده ساقی و با قلب خسته دارد کنار خویشتن جام شکسته سقا که زد آتش عطش بر تار و پودش گشته فدا در راه دین بود و نبودش در خون سرخ خویش می غلتد ولیکن یاد رقیه باشد و لعل کبودش آری رقیه ماه را در جستجو بود در انتطار دیدن روی عمو بود سقا به خون خفت و رقیه تشنه لب ماند از تشنگی جسم شریفش در تعب ماند در التهاب افتاده بود از تشنه کامی قلب پریشان گشته ی او ملتهب ماند بر داغ سقا چشم گردون گریه می کرد آئينه ی خون خدا ، خون گریه می کرد ای کربلا ما را طلب کن در حریمت ما را به بَر در نزد مولای کریمت ما زنده از عطر تواییم ای وادی عشق جاری کن از گلزار خود بر ما نسیمت با شعر «یاسر» در هوایت پر زده دل بر تربت همچون جنانت سر زده دل محمود تاری «یاسر» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷😢 گداے عشق تو از هرڪسے ڪه پا بخورد تورا ڪه داشتہ باشد غمِ چہ را بخورد تمام دغدغہ‌اش حسرٺ همین جملہ‌سٺ خدا کند که مسیرم اربعین بہ ڪربلا بخورد 💚 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
😔 کاش پای دل من هم به نوایی برسد اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد آری؛ آقاتر از آنی تو که راهم ندهی دارم امید که از دوست ندایی برسد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7